چالش عربستان برای بازار نفت ایران خارج از اوپک خواهد بود
نتایج سفر ظریف زمینهساز تحولات آتی در دیپلماسی نفتی
دیپلماسی ایرانی – بعد از خروج آمریکا از برجام و بازگشت تحریم ها یکی از مهم ترین موضوعاتی که می تواند دوباره به سیبل حملات تحریمی بدل شود، صنعت نفت و گاز کشور و وضعیت تهران در اوپک است. در سایه وابستگی اقتصادی کشور به این صنعت، آن هم در زمانی که با انعقاد توافق هسته ای و رفع تحریم ها سهمیه تولید نفت در کشور وضعیت به نسبت خوبی را پیدا کرده است، تحریم در این حوزه می تواند اقتصاد لنگ کشور را با اما و اگرهای جدی تری روبه رو کند. از همین رو دیپلماسی ایرانی برای تحلیل سناریوهای احتمالی تحریم در صنعت نفت و گاز کشور و نیز آینده این صنعت بعد از خروج آمریکا از برجام گفت وگویی را با سید محمدعلی خطیبی، نماینده سابق ایران در اوپک و مدیر امور بین الملل شرکت ملی نفت ترتیب داده که در ادامه می خوانید:
بعد از رفع تحریم های در سایه برجام شاهد بازگشت سهمیه ای نزدیک به سهمیه نفتی بودیم. اما بعد از خروج ترامپ از توافق هسته ای این سهمیه می تواند با تهدیدات جدی روبه رو شود. در این راستا سناریوهای احتمالی برای سهمیه نفتی ایران در روزها و ماه های آتی چیست؛ اساسا نقش و جایگاه ایران در اوپک دستخوش تغییر خواهد بود؟
موضوع آینده سهمیه نفتی ایران بعد خروج آمریکا از برجام را می توان در دو سناریو دید. سناریوی اول معطوف به تلاش اروپایی ها است؛ اگر آن چه اروپا در تعهد به برجام مطرح کرده را محقق کند، در این صورت همه بازیگران 1+5 به جز آمریکا در خصوص خرید و سرمایه گذاری در صنعت نفت و گاز کما فی السابق عمل خواهند کرد. در سایه این مساله چون ما در خصوص اقتصاد نفتی، نه نفتی به آمریکا صادر می کنیم و نه وابستگی در این رابطه به این کشور داریم، عملا با عدم حضور آمریکا و یا تحریم نفتی او نگرانی چندانی در خصوص صنعت نفت کشور وجود ندارد. در این صورت می توان تا حدودی به آینده نفتی ایران خوشبین بود. اما در سناریوی دوم علیرغم این که کشورهای اروپایی اعلام داشته اند که از توافق هسته ای حمایت می کنند، اما اگر شرکت ها و کمپانی های نفتی و گازی اروپایی به دلیل ترس از تحریم آمریکا در قبال خود دامنه همکاری نفتی خود را با ایران محدود کنند، باید وضعیت نه چندان خوبی را در آینده ای نزیک برای این حوزه شاهد باشیم.
اما میزان و شدت این وضعیت نامطلوب در سناریوی دوم تا چه اندازه است؟
میزان و شدت این وضعیت نامطلوب بسته به دامنه محدویت های خواهد بود. اما این که خود دامنه این محدودیت همکاری تا چه اندازه باشد، بستگی به شدت تحریم های آمریکایی دارد. اگر تحریم ها تمام سرمایه گذاری ها و خرید نفت از ایران شامل تحریم شود، یقینا اولین ضربه به میزان صادرات نفت کشور و به تبعش هم میزان تولید کشور خواهد بود. چرا که طبق آمار چیزی در حدود 700 هزار بشکه از نفت ایران بعد از برجام توسط اروپا خریداری شد که در صورت تاثیرگذاری تحریم، این سهمیه اروپا قطع خواهد شد، چرا که اروپا دیگر اجازه خرید از ایران را نخواهد داشت. در ادامه هم سهمیه کنونی ایران هم که بعد از برجام به کشور تعلق گرفت و سبب شد تا حدودی وضعیت را به سود ایران باز گرداند با اما و اگرهای جدی رو به رو می شود.
اما اگر ما سناریوی دوم را نزدیک به واقعیت بدانیم و تحریم ها تاثیرات خود را بر شرکت ها و کمپانی های نفتی و گازی اروپایی هم بگذارد چه اتفاقی برای وضعیت کشوردر اوپک خواهد افتاد؟
در مصاحبه اخیر وزیر نفت عربستان سعودی چنین مطرح شد که اگر در سایه خروج آمریکا از برجام سهمیه ایران از بازارهای نفتی قطع شود، کشورهای عضو اوپک و نیز کشورهای غیر اوپکی که با این نهاد همراهی و همکاری مستمر دارند، می توانند با افزایش سهم تولید خود جای ایران را به راحتی پر کنند. لذا این اظهار نظر به این معنا است که این کاهش تولیدی که کشورهای اوپک و حتی کشورهای غیر اوپک طی چند سال اخیر نسبت به انجام آن برای سر و سامان دادن به وضعیت قیمت نفت همت گمارده اند، دوباره از میان خواهد رفت و مجددا اعمال محدویتی برای تولید نفت وجود نخواهد داشت. اما نکته اینجا است که سیاست کاهش تولیدی که سبب شد نفت بشکه ای 20 دلاری تا مرز 70 دلار هم برسد، دوباره با تنش قیمتی مواجه خواهد شد. نکته دیگر به کیفیت نفت خام عرضه شده باز می گردد که در سایه وقوع افزایش سهم تولید می تواند کیفیت نفت خام هم دچار افت شود. از همه مهمتر با عدم حضور ایران آیا سایر تولید کنندگان می توانند کیفیتی مشابه با کیفیت نفت ایران را به بازار عرضه کنند.
اما نقش و جایگاه عربستان در این رابطه چه خواهد بود با توجه به این که ریاض از جمله معدود بازیگرانی بود که از خروج ترامپ از توافق هسته ای ابراز رضایت کرد، چه برنامه ای برای محدود کردن ایران در اوپک و بازار جهانی نفت دارد؟
یقینا در سایه سناریوی بدبینانه ای که به کاهش سهم تولید ایران و افزایش سهمیه سایر کشورها برای جایگزینی نفت ایران اشاره داشت می توان گفت که عربستان نقش اصلی را در این سناریو ایفا خواهد کرد. در این راستا ریاض به جای این که بخواهد از دالان اوپک نسبت به محدود کردن ایران اقدامی انجام دهد، خارج از اوپک این کار را صورت می دهد. به عبارت دیگر احتمالا ریاض به همراه امارات متحده و دیگر کشورهای همسو با خود بدون اجازه و هماهنگی با اوپک دست به افزایش تولید خواهند زد. البته در دوره های پیشین هم این کشورها دست به چنین اعمالی زده بودند. در دوران تحریم همین کشورها با همراهی آمریکا دست به افزایش تولید برای جایگزینی ایران زدند و در این راستا هیچ گونه تصمیمی در اوپک گرفته نشد، بلکه راسا خود این کشورها این کارها را انجام دادند. البته تمامی این اتفاقات تا ماه نوامبر رخ نخواهد داد و تا آن زمان این روال فعلی کماکان ادامه خواهد داشت.
اگر ریاض و دیگر کشورهای همسو موفق به جایگزینی نفت ایران در بازارهای جهانی شوند و در دیگر سو هم توافق هسته ای ادامه پیدا نکند، وضعیت ایران در بازار جهانی با چه سرنوشتی مواجه می شود؟
اگر به هر دلیلی این کشورها بتوانند تولید مازادی را برای جایگزینی نفت ایران داشته باشند، این سوال پیش خواهد آمد که این تولید مازاد تا چه زمانی ادامه خواهد یافت. در همان دورانی که عربستان نزدیک به یک میلیون بشکه مازاد بر ظرفیت تولیدش، آن هم با آن قیمت کم به بازار عرضه می کرد شاهد بودیم که این کشور از نظر اقتصادی با چالش های جدی مواجه بود. لذا باید دید که ادعای مازاد تولید از سوی برخی کشورها تا چه اندازه جدی است و می تواند منشا چه تغییراتی باشد. نکته مهم دیگری که باید به آن اشاره داشت این است که ما هر ساله نزدیک به یک و نیم میلیون بشکه رشد تقاضای در بازار جهانی نفت را شاهدیم، با این رشد نمی توان انتظار داشت این کشورها بتوانند همه تقاضاها را پاسخ دهند، چرا که با این کار کشورهای عامل نه تنها بر مخازن تولیدی خود فشار مضاعف خواهند آورد، بلکه بازار جهانی نفت را هم متشتت خواهند کرد که در نهایت به ضرر خود آنها خواهد بود. اما حتی اگر مانند دوره های پیشین این کشورها راسا و بدون هماهنگی با اوپک دست به تولید مازاد بزنند، یقنیا این رویه بیش از یک سال نمی تواند ادامه پیدا کند. پس در بدبینانه ترین حالت این کشورها تنها یک سال یا نهایتا دو سال می توانند ایران را از بازارهای جهانی حذف کنند، اما در همین مدت هم بر شرایط تولیدی خود فشارهای مخربی را خواهند آورد و هم وضعیت قیمت نفت دچار نوسان جدی خواهد شد. در این شرایط هوشمندی و دقت عمل در اوپک باید جزء اولویت های تهران باشد. در این راستا ایران باید مدیریت تولید موجود را که به مدیریت قیمت ها انجامیده، کماکان در اوپک نگاه دارد تا حداقل از جانب اوپک چراغ سبزی برای افزایش تولید به کشورهای عضو داده نشود.
در شرایط مطرح شده علاوه بر نکاتی که به آن اشاره داشتید دیگر گزینه های ایران چیست؛ در این شرایط دیپلماسی نفتی کشور باید چه اقدماتی دیگری را در دستور کار خود داشته باشد؟
نکته مهمی که وجود دارد این است که دیپلماسی نفتی ما باید بعد از سیاست خارجی وارد عمل شود. یعنی وزارت نفت نمی تواند راسا دست به اقدامی بزند؛ لذا فعلا باید منتظر نتایج مذاکرات دکتر ظریف در حوزه دیپلماسی برجامی بود. ببنید تمامی ارگان ها و نهادهای اقتصادی اکنون باید منتظر نتایج سفرهای دیپلماتیک وزارت امور خارجه باشند. اگر کشورهای اروپایی بتوانند بدون آمریکا به توافق هسته ای پایبند بمانند و هم چنین شرایط را برای ادامه همکاری داشته باشند، آن زمان می توان گزینه های ایران را بررسی کرد. اما تا نتایج سفر دکتر ظریف نمی توان به صورت قطعی از گزینه های ایران سخن گفت. اگر سفر دکتر ظریف با یک توافق و تضمین عملی اروپا و روسیه و چین همراه بود، شرایط ایران برای ادامه حیات صنعت نفت و گاز می تواند مسیر کم خطرتری را پیدا کند. نکته دیگر هم به این مساله باز می گردد که اساسا دیپلماسی نفتی در این شرایط نمی تواند به تنهایی کار ساز باشد. برای خروج از این شرایط باید در کل نظام دست اقداماتی صورت گیرد و دیپلماسی نفتی در بستر و ذیل این اقدامات کار خود را پیش برد. اما در این شرایط تنها کاری که دیپلماسی نفتی باید انجام دهد تحرک جدی در اوپک برای عدم اجماع علیه ایران است. با توجه به این تصمیمات اوپک به صورت جمعی است و حتی یک عضو هم می تواند باعث وتوی یک اقدام شود، باید با همین یک رای خود مانع از تحریم اوپکی شویم. در مرحله بعدی هم باید به سمت جلب آرای دیگر اعضای اوپک برای همراهی با ایران رفت که البته هر کدام از این موارد یک پروسه به شدت پیچیده و زمانبری است.
واکنش روانی بازار جهانی نفت به تحولات برجامی چه خواهد بود؛ اساسا در سایه تحولات اخیر قیمت نفت چه تغییراتی پیدا خواهد کرد؟
چنانی که گفتید تغییرات قمیتی هفته اخیر یک واکنش روانی بوده و گرنه در فیزیک صنعت نفت و گاز جهان تحول خاصی روی نداده است. به نظر می رسد که شرایط قیمتی هم تا همان ماه نوامبر مانند گذشته البته با نوسانات کم ادامه یابد. البته باید گفت که هرچند واکنش های روانی کوتاه مدت و مقطعی هستند، اما اگر با فاکتورهای فیزیکی و عملی برخی کشورها همراه شود، آنگاه می تواند به صورت دائمی بر نرخ کنونی اثرات سوء خود را داشته باشد. اما در غیر این صورت تنها مساله عرضه و تقاضا است که می تواند بر قیمت نفت اثر داشته باشد.
اما وضعیت بازار نفت و گاز ایران در معامله با کشورهای مهمی چون هند، کره جنوبی و دیگر کشورها می تواند با اعمال تحریم و فشار آمریکا با محدودیت روبه رو شود؟
ببینید صنعت نفت و گاز کشور حتی دوره برجام هم با این فشارها روبه رو بوده است. طبق اخبار موثقی که من دارم ترامپ از ماه ها پیش از خروج از توافق هسته ای فشارهای خود را به طور بسیار جدی و پررنگی بر مشتریان نفتی ایران در اقصی نقاط جهان آغاز کرده است. لذا اعمال محدویت، فشار و تحریم در آینده اقدام خاص و تازه ای از جانب کاخ سفید نیست. اما یقینا نمی توان تاثیر این فشارها را بر این مشتریان نادیده گرفت. لذا باید تلاش های جدی وهمه جانبه خود را برای تداوم این بازارها داشته باشیم. نکته دیگر این که ایران تنها به این کشورها نفت صادر نمی کند بلکه از آنها کالا و خدمات هم دریافت می کند، پس ایران بازار خوبی برای اقتصاد این کشورها نیز هست. در نتیجه باید نقطه مانور خود را بر شرایط برد – برد و ایجاد یک چارچوب منطقی اقتصادی بنا کرد که همه طرف ها از آن بهره مند می شوند. در این شرایط است که می توان بازارهای هدف را برای خود نگاه داشت.
اما در سایه وضعیت نا بسامان ارزی کشور شرایط صنعت نفتی می تواند با چالشی به نام ارز هم دست به گریبان باشد؟
یقینا این مشکل در این شرایط به باز مضاعف در این صنعت بدل شده است. متاسفانه وضعیت بازار ارز کشور علیرغم این که در یک نوسان کاذب سیر می کند، اما اکنون تمامی فعالیت های اقتصادی کشور را تحت الشعاع خود قرار داده است. در این شرایط نه تنها دولت بلکه کل حاکمیت اگر نتواند در سایه یک مدیریت کلان ارزی به وضعیت این بازار سر و سامانی بدهد، یقینا نه تنها صنعت نفت و گاز بلکه تمام حوزه های اقتصادی با یک رکود وعدم تحرک جدی روبه رو خواهد بود.
انتشار اولیه: سه شنبه 25 اردیبهشت 1397 / انتشار مجدد: سه شنبه 1 خرداد 1397
نظر شما :