خرید زمان راهکار روحانی برای نجات توافق هسته ای
فرمان رهبری به معنای خروج ایران از برجام نیست
دیپلماسی ایرانی – رهبری در سخنرانی عصر دوشنبه به مناسبت بیست و نهمین سال درگذشت امام (رح) دستور انجام مقدمات رسیدن به 190 هزار سو هسته ای (سو SWU واحد کار دستگاه سانتریفوژ برای غنی سازی اورانیوم) را ایراد کرد. هر چند که در راستای همین دستورات سپتامبر 2015 نیز عراقچی، معاون سیاسی وزیرامور خارجه و مذاکره کننده ارشد پرونده هسته ای اعلام کرده بود که تهران قادر است به کمک سانتریفوژهای نسل ششم و هشتم در جریان 15 سال آینده 190 هزار سو را برای برآورده کردن نیاز هسته ای کشور به دست آورد. اما در حال حاضر صنعت هسته ای کشور به صورت عملی خود را برای انجام این مهم آماده می کند. اکنون با خروج آمریکا از توافق هسته ای و نیز مسیر مبهم و در عین حال پر فراز و نشیب در سر راه ادامه برجام با طرف های اروپایی باید دید که این دستور تا چه اندازه می تواند پرونده هسته ای و توافق میان ایران و 1+4 را تحت الشعاع خود قرار دهد؛ از همین رو دیپلماسی ایرانی برای بررسی این سوال، گفت وگویی را با سید علی خرم، سفیر و نماینده دائم اسبق جمهوری اسلامی ایران در سازمان ملل متحد در ژنو، سفیر اسبق جمهوری اسلامی ایران در جمهوری خلق چین و لیبی و نماینده ویژه اسبق رئیس جمهور نزد رؤسای جمهور سنگال، گینه و گامبیا در کمیته صلح سازمان کنفرانس اسلامی انجام داده است که در ادامه می خوانید:
بعد از فرمان عصر دوشنبه رهبری برای انجام مقدمات رسیدن به 190 هزار سو هسته ای برخی از کارشناسان این دستور را بازگشت به دوران قبل از برجام و اعلام خروج ایران عنوان کرده اند. ارزیابی شما در این خصوص چیست؟
در خصوص این سوال شما چند نکته وجود دارد که باید مد نظر گرفته شوند. ابتدا به ساکن باید گفت چیزی که رهبری در سخنان عصر دوشنبه دستور دادند انجام مقدمات رسیدن به 190 هزار سو هسته ای است. به عبارت دیگر ما هنوز دست به هیچ کاری که بتواند این مهم را برآورده کند نزده ایم. چرا که رسیدن به 190 هزار سو پروسه ای بسیار طولانی که ظرف یک هفته، ماه و سال به آن نمی توان رسید. پس اگر از همین حالا هم دست به کار شویم باید زمان زیادی را برای رسیدن به آن صرف کنیم. دوم این که رهبری انجام مقدمات رسیدن به 190 هزار سو هسته ای را در چاچوب برجام و ذیل توافق هسته ای ایراد داشتند. این جمله بدان معنا است که ایران در عین تعهد به مفاد توافق هسته ای به انجام مقدمات رسیدن به 190 هزار سو مباردت می ورزد که تخلفی در برجام از جانب تهران صورت نگیرد. مضافا این که رهبری تمام این اقدامات را تا روشن شدن ماحصل دیپلماسی برجامی و مشخص شدن سرنوشت توافق هسته ای انجام نخواهند داد، لذا این دستور به معنای خروج ایران از برجام نمی تواند تلقی شود.
آیا اروپایی ها و دیگر طرف های برجامی هم با همین متر و معیار شما به این فرمان می نگرند؟
مسلما خیر. اروپایی ها و دیگر طرف های برجامی جمع بندی و برداشت خود را از این سخنان خواهند داشت و بر طبق آن عمل می کنند. به تبع این مساله هم این روند جدیدی که در ایران شروع شده یقینا در پروسه مذاکرات برجامی مد نظر طرف های توافق هسته ای خواهد بود. احتمالا در آینده ای نزدیک هم مواضع رسمی خود را در این خصوص اعلام می کنند. از همین رو باید در پاسخ به سوال شما باید گفت که این فرمان می تواند برخی سوء تعبیرها را در طرف های برجامی ایجاد کند.
واکنش واشنگتن در این رابطه چه خواهد بود؛ این فرمان باعث ایجاد فصل مشترک برجامی و هسته ای علاوه بر مسائل توان دفاعی و دیپلماسی منطقه ای میان ایالات متحده با دیگر طرف های برای شکل دادن اجماع جهانی خواهد شد؟
با توجه به آینده مبهم دیپلماسی هنوز رسیدن به این اجماع بسیار زود است. اما اگر پروسه مذاکرات به گونه ای پیش رود که تهران با انجام عملی این فرمان رسما از برجام خارج شود، یقینا این مساله هم در کنار توان دفاعی و نیز دیپلماسی منطقه ای می تواند به فصل مشترک دیگر برای اجماع جهانی علیه تهران بدل شود. چرا که اروپایی ها و حتی روسیه و چین هم دیگر بهانه ای برای همکاری با تهران در زمینه هسته ای نخواهند داشت چون دیگر برجامی وجود ندارد.
در این راستا آیا دستورات روحانی نیز برای UF6، UF4 و مرکز مونتاژ ماشین های جدید را نیز باید پروسه آماده شدن دولت برای خروج از برجام تلقی کرد؟
خیر نمی توان با قاطعیت چنین حکمی را صادر کرد. به نظر می آید دولت و شخص آقای روحانی با این دستورات فعلا به دنبال خرید زمان برای حصول نتیجه نهایی مذاکرات است. این خرید زمان دولت دو بعد دارد. اول این که در داخل بتواند تا روشن شدن برجام زمان را بخرد و در بعد دیگر اگر ایران نتوانست در پروسه مذاکرات با دیگر طرف ها به نتیجه برسد از هم اکنون خود را برای بازگرداندن فعالیت های صلح آمیز هسته ای قبل از سال 92 آماده کرده باشد.
اما در سایه این فرمان می توان قطع کامل مناسبات تجاری شرکت ها و بانک ها با ایران را متصور بود، چرا که این شرکت ها و بانک ها به مراتب از دولت ها در انجام مراودات حساس تر هستند و با مطرح شدن این فرمان می توان گفت که این بازیگران احساس خطر کرده و سریعا پا پس خواهند کشید؟
یقینا باید ترس پررنگ این شرکت ها و بانک ها را مد نظر داشت. چنین رفتارهای به شدت محتاطانه آنها که منطقی هم است، می تواند باعث قطع رابطه کامل تجاری با تهران شود. چرا که این دستور شرایطی را فراهم می کند که اگر شرکت ها و بانک ها در سایه فشار دولت های متبوعشان در بستر برجام مجبور به همکاری با تهران بودند، با این دستور دیگر حاضر به همراهی با کشور نخواهند شد و قطع مراودات تجاری خود را توجیه می کنند.
در نهایت با رصد تمامی این ابعاد ارزیابی شما از آینده برجام چیست؟
به نظر می آید که طرفین در حال محک هم دیگر هستند. همان طوری هم که پیشتر گفتم نمی توان دستور رهبری را مصداق خروج ایران از برجام دانست. به تبع این تحلیل، دستورات روحانی هم بیشتر خرید زمان است. لذا هنوز فرصت برای ادامه برجام وجود دارد. در نتیجه از همین حالا نباید توافق هسته ای را کان لم یکن دانست. اما باید واقع بین هم بود چرا که این سکه روی دیگر هم دارد. بله اگر نتیجه مذاکرات باب میل تهران نباشد و سوء برداشت های ناشی ار این دستورات و فرمان ها از سوی دیگر طرف ها بر برجام اثرات منفی بگذارد، می توان گفت که انجام مقدمات رسیدن به 190 هزار سو هسته ای، شروع پروسه بازگشت به دوران قبل از سال 92 و از میان رفتن توافق هسته ای است.
آیا در صورت وقوع روی دوم سکه ای که به آن اشاره کردید، می توان خروج از ان پی تی و پروتکل الحاقی را هم از جانب تهران شاهد باشیم؟
خوب زمانی که رهبری چنین دستوری را صادر می کنند حتما به عواقب آن هم فکر شده است. البته این نکات شما در بدترین حالت روی خواهد داد که تا رسیدن به آن راه بسیار طولانی وجود دارد. اما باید تهران و آقایانی که این روزها مدام بر طبل خروج از برجام، ان پی تی و پروتکل الحاقی می زنند این را مد نظر داشته باشند که هر کدام از این اقدامات می تواند چه آثار مخرب و سوئی را برای کشور در پی داشته باشد. لذا منطق و هوش دیپلماتیک در شرایط کنونی بهترین راه حل خواهد بود.
انتشار اولیه: چهارشنبه 16 خرداد 1397 / انتشار مجدد: دوشنبه 21 خرداد 1397
نظر شما :