هدف آمریکا از هیاهوی نظامی چه بود؟
آینده سوریه پس از حمله موشکی
نویسنده: ام البنی پولاب، پژوهشگر مهمان مرکز مطالعات استراتژیک خاورمیانه
دیپلماسی ایرانی: حمله موشکی ایالات متحده آمریکا و متحدانش انگلیس و فرانسه در سحرگاه ۱۴ آوریل ۲۰۱۸ به خاک سوریه یک بار دیگر وحشت از تقابل و رویارویی نظامی میان مسکو و واشنگتن و آغاز جنگ جهانی سوم را برانگیخت. حرکت و آرایش نظامی ناوشکن های موشکی روسی و آمریکایی در دریای مدیترانه پیش از حملات هوایی تداعی کننده بحران موشکی کوبا بود که در آن هنگام زمزمه های از سرگیری جنگ جهانی سوم را به گوش می رساند که در نهایت با عقب نشینی خروشچف رهبر اتحاد جماهیر شوروی به شرط دست برداشتن ایالات متحده آمریکا از محاصره کوبا برطرف شد.
در مقابل این میزان از رعب و وحشت از وضعیت به وجود آمده، کلمات و جملات بکار رفته در سخنرانی ها و یا توییت های ترامپ قبل و بعد از حملات موشکی به سوریه در نزد برخی حکایت از جنبه های پنهان اهداف استراتژیک این مقابله داشت که بیشتر از آنکه به صورت عملی عقب راندن روسیه از خاورمیانه را نشانه رود، بصورت اعلامی و پروپاگاندایی بر حل جدی تر برخی مشکلات دیگر منطقه ای تاکید داشته است.
در ۷ آوریل ۲۰۱۸ به دنبال حمله شیمیایی به دوما در حومه دمشق بود که وزارت خارجه آمریکا، روسیه را در حمایت از دولت سوریه مسئول کشتار کودکان و غیرنظامیان در نتیجه بکارگیری گازهای شیمیایی اعلام کرد. جلسه اضطراری شورای امنیت سازمان ملل متحد برای بررسی حمله شیمیایی احتمالی به شهر دوما در غوطه شرقی با جنگ لفظی میان نمایندگان روسیه و کشورهای غربی همراه شد و پیام های پس از آن میان روسای جمهور دو کشور روسیه و آمریکا در فضای مجازی حاکی از تلخ شدن روابط دیپلماتیک دو کشور بود.
شاهد این مدعا نیز اینست که ترامپ در پاسخ به این گفته از سوی روسیه که هرگونه موشکی که به سمت سوریه شلیک شود را ساقط خواهد کرد، روسیه را دعوت به آماده شدن در مقابل موشک های زیبا و جدید و هوشمند آمریکا نمود. این وضعیت شدید ترین واکنش ها در میان دو ابرقدرت روسیه و آمریکا پس از شروع دهه ۱۹۸۰ دانسته شد که صلح سرد نام گرفته بود و در آن روابط دو کشور رو به بهبود می رفت.
عجیب آنکه در ساعات پس از لفاظی های صریح ترامپ و پوتین، ترامپ در لحنی آرام تر روابط با روسیه را در بد ترین حالت ممکن حتی زمان جنگ سرد دانسته و اظهار کرد که هیچ دلیلی برای این میزان از روابط خصمانه نمی بیند و با اعلام اینکه روسیه برای کمک به اقتصادش به آمریکا نیاز داشته و ما به سایر ملل برای کار کردن با همدیگر نیاز داریم، خواهان توقف مسابقه تسلیحاتی احتمالی شد. روسیه نیز بلافاصله با اعلام در دست گرفتن کنترل دوما توسط دولت سوریه احتمال تقابل نظامی موشکی را در فکر مخاطب کمرنگ ساخت.
اما این چرخش ۱۸۰ درجه با احتمال معامله ای سیاسی در لفافه، نشان از آن داشت که هیاهوی رویارویی نظامی کوتاه مدت برای ترامپ می تواند دستاویزی برای بکارگیری راهکارهای سیاسی قوی تر برای حل برخی مسائل منطقه ای و تسویه حساب های قدیمی تر با بازیگران سیاسی صحنه سوریه باشد. چنانچه شکل گیری اتحاد روسیه، ایران و اسد همواره مانعی برای رسیدن به نتایج رضایت بخش در مذاکرات ژنو از سوی آمریکا عنوان می شد.
ایالات متحده پس از وقوع بحران داخلی در سوریه، برکناری اسد از قدرت و روسیه ابقای اسد را در قدرت خواستار بودند. اما حمله موشکی به سوریه با هدف تغییر نظام در سوریه انجام نگرفته زیرا تضعیف اسد در شرایط کنونی موجب تقویت و افزایش نفوذ ایران و بدنبال آن تقویت روسیه به منظور محافظت از متحدش می شد که می توانست بی ثباتی بیشتری به بار آورد. سیاست عدم مداخله در امور کشورهای دیگر از سوی اوباما فرصتی برای حضور روسیه در سوریه و منطقه فراهم آورده بود که اینک ترامپ بدنبال محدود نمودن تاثیرات این حضور نه تنها با حملات موشکی بلکه با شیوه های مصالحه و معامله و بده بستان های سیاسی است. آنچه می تواند فرضیه معامله را تقویت نماید در گفته های "فیودور لوکیانوف" مدیر تحقیقاتی اندیشکده والدای نهفته است. اگرچه وی بر همکاری روسیه و ایران در ساخت یک نظام جدید جهانی اشاره داشت، اما با جدا کردن موضوع سوریه برای ایران و برای روسیه و اینکه روسیه روزی باید مبتنی بر شرایط جاری سوریه را رها کند، به ظهور اولویت های متفاوت در شرایط کنونی اشاره کرد. این جدا کردن منافع و متفاوت دانستن اولویت های روسیه بعد از واکنش ترامپ قابل تعمق است.
نیروی زمینی ایران در سوریه و حضور فرامرزی اش همواره تهدیدی بزرگ برای دولت های متحد آمریکا مانند اسراییل قلمداد شده است. اسراییل استفاده ایران از راه های زمینی سوریه برای انتقال اسلحه به حزب الله در جنوب لبنان و در امتداد مرز شمالی اسراییل را برنتافته و آن را خطری جدی برای موقعیت خود و منطقه دانسته است. همچنین نگرانی عربستان دیگر متحد آمریکا از شیوع فرقه گرایی توسط ایران و حمایت تهران از گروه های مسلح در سراسر منطقه از جمله در سوریه و یمن زمینه ساز جنگ نیابتی میان ایران در حمایت از اسد و عربستان در حمایت از گروه های مختلف مخالف اسد شده است. ایالات متحده آمریکا با هدف دور کردن ایران از متحد قدرتمندش روسیه موجب تنگ شدن عرصه بازیگری ایران در سوریه و تضعیف اثرگذاری بر دیگر کشورهای منطقه خواهد شد.
در مجموع حملات هوایی بین المللی توسط ائتلاف ترامپ، ماکرون و ترزا می اگرچه در لایه سطحی به منظور مجازات اسد جهت حمله به غیرنظامیان با استفاده از سلاح های شیمیایی و پیشگیری از استفاده دوباره از آن بوده، در لایه های عمیق تر با هدف ایجاد فرصتی برای شکل دادن به آینده سوریه در شرایط همپوشانی چندین درگیری در درون یک جنگ داخلی صورت گرفته است. آینده ای که می تواند متاثر از اتخاذ استراتژی های متفاوت از سوی اسد، مسکو و تهران با توجه به پیام های دریافت شده از سوی قدرت های غربی باشد.
نظر شما :