انتخابی پیش روی فرانسه، آلمان و بریتانیا
چطور پس از خروج آمریکا برجام زنده میماند؟
نویسنده: فرانسوا نیکولو، سفیر سابق فرانسه در ایران
دیپلماسی ایرانی: همانطور که همه ما می دانیم در حال حاضر خروج از توافق هسته ای با ایران می تواند یک حرکت ساده از سوی ایالات متحده آمریکا باشد. این کار از سه روش می تواند انجام شود. اول، رای گیری در کنگره برای بازگرداندن تحریم هایی که به حالت تعلیق درآمده یا لغو شده اند. بازگرداندن این تحریم ها اگر چشم پوشی یا وتوی رئیس جمهور جدید را نداشته باشد یک نقض قابل توجه در برجام خواهد بود که می توان آن را به عنوان راهی برای خروج موثر هریک از طرفین، از جمله ایران، از این قرارداد تفسیر کرد. دوم، نتیجه مشابهی به دست خواهد آمد اگر ترامپ نخواهد با چشم پوشی از یک یا چند مورد از «منافع ملی»، بندهایی را تمدید کند که اوباما با آن ها تحریم های قانونی آمریکا علیه شرکت ها را، براساس برجام، برداشته بود. در نهایت، با در دست گرفتن ابتکار عمل رئیس جمهور جدید، وزیر امور خارجه و یا حتی سخنگوی کاخ سفید به راحتی می توانند اعلام کنند که واشنگتن دیگر در برجام حضور ندارد. چرا که توافق، فارغ از همه مسائل، چیزی بیش از یک بیانیه مشترک از اهداف تصویب شده با اجماع در میان نمایندگان هفت کشور شرکت کننده در مذاکرات، بدون کوچکترین امضایی، نیست.
ما می دانیم که در نهایت ترامپ باید با جهان واقعی مواجه شود و به احتمال زیاد مجبور می شود بخش های زیادی از وعده های خود را فراموش کند. اظهارات ترامپ درباره ایران و برجام به شکلی آشکار متضاد است، او گاهی اوقات نشان می دهد که می خواهد برجام را پاره کند، زمانی دیگر در نظر دارد که شرایط را برای مذاکره مجدد فراهم کند و جایی دیگر ترجیح می دهد که تحریم های یکجانبه واشنگتن در قبال تهران وجود نداشته باشد تا کسب و کارهای آمریکایی بتوانند در بازار ایران به رقابت بپردازند. اما با توجه به خصومت فراگیر و تثبیت شده کنگره ایالات متحده نسبت به ایران، همراه با قاب های ذهنی رئیس جمهور و همراهانش در مورد این موضوع، زنجیره اتفاقات چشم انداز خروج آمریکا از برجام را محتمل کرده است.
چنین رویدادی به خودی خود به معنی پایان برجام نیست، اگر شش طرف دیگر یعنی چین، فرانسه، آلمان، روسیه، بریتانیا و البته ایران تصمیم به ایستادن پای این معامله بگیرند. این پیکربندی جدید، به شکلی آشکار آمریکا را به اوایل سال های 2000 خواهد برد، زمانی که ایران قادر به تجارت معمول با باقی جهان به غیر از ایالات متحده بود. این وضعیت به طور قطع برای طرفداران تحریم های سخت ایالات متحده علیه تهران ایده آل نخواهد بود.
انتخاب ایران
برجام بر روی سه پایه استوار است، بنابراین وقتی سخن از خروج آمریکا به عنوان یکی از پایه ها، از این معاهده به میان می آید شرایطی لازم است که برای ادامه معاهده باید فراهم شود. اولین مساله، تصمیم ایران است که نخواهد از خروج آمریکا به عنوان بهانه ای برای خروج از تعهداتش استفاده کند و یا حتی سعی کند به مذاکره مجدد با طرف های باقی مانده بر اساس شرایط جدید روی بیاورد. در این صورت، سخت ترین کار کنار آمدن با جناح های محافظه کار و تندرو در داخل ایران خواهد بود که وضعیت جدید را فرصتی برای کوبیدن برجام خواهند یافت؛ قراردادی که هیچ وقت حمایت آن ها را پشت سر خود ندید. برای اصولگراها چنین وضعیتی، شانسی است که به آن ها اجازه می دهد محبوبیت رئیس جمهور حسن روحانی را تضعیف کنند و از آن به عنوان امیدی تازه برای به دست آوردن مواضع بالاتر در جامعه و اقتصاد ایران بهره ببرند. «سورپرایز آپریل» قبل از انتخابات ریاست جمهوری در ایران که در ماه می 2017 برگزار خواهد شد، شانس روحانی را برای انتخاب مجدد به طور جدی به خطر خواهد انداخت. پایان کار میانه روها در ایران و تصاحب کامل نهادهای سیاسی توسط محافظه کاران سرسخت، مساله ای است که برای خاورمیانه و برای کل جهان سودمند نخواهد بود.
انتخاب اروپا
دومین شرط به اروپا بستگی دارد، اگر بخواهد که به نفع حفظ درازمدت و پایدار برجام تلاش کند. فدریکا موگرینی، نماینده عالی اتحادیه اروپا در امور خارجی و سیاست امنیتی تاکنون و تا اواخر هفته این مساله را بسیار روشن کرده است: «بگذارید بسیار روشن به شما بگویم که این توافقی دوجانبه نیست. بلکه این توافقی چندجانبه است که توسط شورای امنیت سازمان ملل متحدد تایید شده. بنابراین این توافق مورد حمایت اروپا است که حمایت سازمان ملل هم آن را تضمین می کند. برای تمام مدت این قرارداد که 10 سال است من به شخصه نقش تضمینی را ایفا می کنم که تمام طرف های قرارداد وظیفه خود را انجام دهند. این مطمئنا به نفع اروپا است.»
از منظر سیاسی با وجود رقابت ریاست جمهوری جدید در دو کشور طرف این قرارداد، حداقل دو طرف دیگر یعنی چین و روسیه در حفظ برجام متعهد هستند. با عدم قطعیت واشنگتن در حفظ این قرارداد، سه طرف دیگر یعنی فرانسه، آلمان و انگلستان نقشی اساسی در رهبری اصلی برجام را ایفا خواهند کرد. اگر زمانش فرا برسد آیا اروپا واکنش مناسبی خواهد داشت؟
برای حفظ پایبندی تزلزل ناپذیر اروپا بر روی این قرارداد، این سه کشور اروپایی مسئولیتی منحصربه فرد خواهند داشت. در چنین وضعیتی، با توجه به اینکه تا دو تا سه سال آینده بریتانیا باید از اتحادیه اروپا خارج شود، شرایط برای بریتانیا بسیار پیچیده خواهد بود. تداوم برجام به وضوح به نفع بریتانیا است به خصوص که ایران یک مشتری بالقوه قابل توجه از نظر تجارت، بیمه و خدمات مالی برای آن ها است. آیا نخست وزیر بریتانیا با توجه به روابط ویژه این کشور با آمریکا می تواند به اندازه کافی برای ترامپ استدلال فراهم کند که او را از گرفتن یک ژست و حرکت غیرقابل برگشت بازدارد؟ یا اینکه آغاز خروج از اروپا باعث می شود بریتانیا در کنار آمریکایی قرار گیرد که دولت جدیدش حساسیت بسیار زیادی برای در خطر قرار دادن برجام دارد؟ در حال حاضر شرط بستن روی موقعیت نهایی بریتانیا بسیار سخت است.
برای آلمان، ایران یک شریک تجاری و سرمایه گذاری قابل توجه است و همچنین یک متحد قابل اعتماد و قدیمی در خاورمیانه. این باعث می شود که آن ها بدون شک پای برجام بایستند. اما فرانسه چه؟ بین بریتانیا و آلمان، فرانسه می تواند به نقشی محوری دست پیدا کند. همانطور که در سال 2003 و در زمان جنگ با عراق، فرانسه توانایی خود را در چندین مورد از مقاومت در برابر فشارهای ایالات متحده نشان داد، از سوی دیگر در طول مذاکرات برجام و حتی در زمان پایان آن، پاریس بود که اشاره می کرد توافق صورت گرفته را بهترین توافق ممکن نمی داند. با این حال از آن زمان، برجام اثرگذاری خود را در کاستن شبح جنگ در خاورمیانه نشان داده و سایه ترسناک یک جنگ هسته ای در خاورمیانه را از بین برده است. در آینده فرانسه انتخابات ریاست جمهوری در می 2017 برگزار خواهد داشت و باید دید فرانسه نقشی فعالانه در حمایت از برجام را خواهد پذیرفت یا به پشت کردن اروپا به این قرارداد دامن خواهد زد؟ آیا انتخاب درست انجام خواهد شد؟
منبع: لوب لاگ/ مترجم: روزبه آرش
نظر شما :