توافق هستهای هزینه همکاری تهران - مسکو را کاهش داد
روسیه و ایران پس از برجام
نویسنده: سید احمد حسینی، کارشناس ارشد مسائل اورآسیا
دیپلماسی ایرانی: توافق با کشورهای 1+5 در چارچوب برجام، تحول بسیار مهمی بود که سیاست خارجی ایران را وارد مرحله نوینی ساخت. کشورهای مختلف پس از این رویداد، نحوه تعامل با تهران را بر حسب شرایط و اقتضائات، طراحی و عملیاتی می نمایند.
فدراسیون روسیه یکی از کشورهای مهم در این عرصه است که شاهدیم مناسبات آن با تهران شدت گرفته است. برای تحلیل بسترهای این تغییر، مناسب است اصول و چارچوب رفتاری روسها در قبال ایران مورد ارزیابی قرار گیرد که ذیلا به برخی موارد آن اشاره می گردد:
الف- رفع نگرانی هسته ای:
روسیه در موضوع چگونگی حل و فصل پرونده هسته ای ایران، تعریف مشخصی داشت که مرزهای آن را، عدم هسته ای شدن نظامی ایران از یک سو و جلوگیری از خطر بروز جنگ و توسل به زور از سوی دیگر، تشکیل می داد. برجام، راه حلی رضایت بخش برای حل این مساله بر اساس چارچوب فوق بود و مسکو از آن استقبال نمود.
ب- کاهش هزینه های همکاری:
در نتیجه برجام، موانع حقوقی و بین المللی برای همکاری با ایران برطرف گردید و کشورهائی همانند روسیه که ابزار لازم برای مواجهه با غرب در شورای امنیت و نهادهای بین المللی دارند از فرصت مغتنمی برای عبور از موانع و فضای سیاسی و اجرائی ساختن توافقات خود با ایران برخوردار و ضرورتی برای پاسخگوئی و در نظر گرفتن ملاحظات دیگران ندارد.
اجرای فازهای بعدی نیروگاه هسته ای بوشهر، همکاری های نظامی و فروش سلاح های متعارف پیشرفته، پیشنهادات تجاری و ارتباطی، از جمله مواردی است که در فضای جدید در دستور کار می باشد.
ج- ارتقاء توان بازدارندگی ایران:
در شرایط کنونی که ایران بدلیل رفتارهای غرب و ماجراجوئی عناصر منطقه ای آنان، در وضعیت تقابل و رویاروئی می باشد و نگرانی های هسته ای روسیه نیز رفع شده است، وجود ایرانی توانمند که بتواند در برابر فشارها و رویاروئی با جریانات تروریستی و تکفیری، با اقتدار از خود عکس العمل نشان دهد برای روسیه یک وضعیت ایده آل است چرا که اطمینان زیادی در تامین امنیت مرزهای امنیتی جنوبی این کشور در: آسیای مرکزی، قفقاز ودریای خزر ایجاد می نماید.
به خاطر همین شرایط، روسیه افزایش قدرت نظامی و توان بازدارندگی ایران را موجب آرامش و تضمینی برای تداوم ثبات در منطقه پرآشوب خاورمیانه می داند و تحویل تجهیزات راهبردی مانند سامانه اس 300 پس از مدت ها فراز و نشیب، برای منافع ملی این کشور، مقبولیت و توجیه پیدا می کند.
د- پیوند اقتصادی:
از نظر روسیه، بازار ایران یک فرصت برای ساختارها و بنگاه های اقتصادی این کشور است آن هم در شرایطی که بازارهای محدودی برای تولیدات و محصولات روسی وجود دارد و تولیدکنندگان این کشور حتی در بخش های دارای مزیت، با رقابت سختی مواجه می باشند.
از این رو، پیشنهاداتی مانند: تسهیل شرایط برای فعالیت تجار و بازرگانان دو کشور، امکان صادرات ایران به بازارهای روسیه، ایجاد منطقه آزاد تجاری بین روسیه و اتحادیه اورآسیا، اتصال کریدور حمل و نقل شمال- جنوب و ساخت نیروگاه های جدید هسته ای مطرح و در دستور کار قرار می گیرد.
ناگفته نماند این موارد تنها منافع روسیه را در بر نمی گیرد بلکه اجرای آنها، منفعت و منافع هر دو طرف را در بر دارد.
ه- ائتلاف سازی:
ایجاد مشارکت و همراهی با کشورها و بازیگران، یکی از رویکردهای روسیه در سال های اخیر می باشد. روسیه از این طریق، هم پشتوانه بیشتری برای اقدامات خود، فراهم و هم هزینه های پیش روی را کاهش و سرشکن می نماید.
نظر به اینکه بالا بردن توانمندی در مواجهه با چالش ها و دغدغه های امنیتی، عاملی مهم برای نقش آفرینی و بازگشت روسیه به قدرت در خاورمیانه می باشد، همکاری و مشارکت نزدیک با ایران، یکی از اولویت های مهم در مقطع کنونی سیاست خارجی این کشور می باشد که نمونه عینی آن را در موضوع سوریه شاهد هستیم.
و-مشارکت در ساختارهای منطقه ای:
نظر به اینکه چالش روسیه با غرب و نیز سیاست های این کشور در قبال کشورهایی مانند: گرجستان و اوکراین، موجب سخت شدن فضای همکاری با کشورهای پیرامونی شده است، مسکو نسبت به گذشته آمادگی سیاسی و راهبردی بیشتری برای وارد ساختن ایران در سازمان های منطقه ای همچون: شانگهای، اتحادیه اورآسیا، ایجاد منطقه آزاد تجاری، کریدور شمال جنوب و همکاری های سه جانبه با جمهوری آذربایجان دارد.
جمع بندی:
ایران همیشه برای روسیه، کشوری مهم و اثرگذار بوده که در ربع قرن گذشته تعاملات روان و به دور از چالشی با روسیه داشته است. با اجرائی شدن برجام و تغییرات در محیط پیرامونی دو کشور و تحولات خاورمیانه، بسترها برای همکاری فیمابین بیش از پیش، گسترده شده است.
روس ها بر اساس نگاه واقع گرایانه و ارزیابی خود از تحولات ایران، به دنبال چند لایه کردن مناسبات و خارج ساختن آن از ساختار سنتی همکاری های نظامی و هسته ای هستند.
از منظر مسکو، وضعیت ایران در دوران پس از برجام به گونه ای است که روسیه می تواند و باید که طرح های متنوعی با ایران اجرائی نماید و شاهد پیوندهای بیشتری بین دو کشور باشد.
در عین حال روسیه در مناسبات با ایران، ضمن علاقمندی برای واقعی نمودن تعاملات که میلیاردها دلار ظرفیت دارد نیم نگاهی نیز به مناسبات با مجموعه غرب دارد بویژه در شرایطی که اروپا در دوران ضعف خود بسر برده و ایالات متحده آمریکا سرگرم کارزار انتخاباتی برای تعیین رئیس جمهور آینده خود است. طبعا روسیه برخوردار از تعاملات قوی با محیط پیرامونی، قدرت چانه زنی این کشور با غرب را بالا خواهد برد.
در تبیین مناسبات تهران مسکو، نباید نگاه بدبینانه و یکسویه داشت چرا که بسیاری از موضوعاتی که روسیه امروز با میل و اراده جدی به ایران پیشنهاد می نماید در بردارنده نفع متقابل است و به همان نسبت که مسکو از آن منتفع می شود، ایران نیز از آثار و عواید آن بهره می برد.
و سخن آخر اینکه در یک نگاه واقع گرایانه، هیچ دو کشوری نگاه صرفا محدود و استثنائی برای هم ندارند و در نهایت منافع ملی تعیین کننده رفتارهای هر دولت است.
هم ایران و هم روسیه، در فضای واقعی بینانه ای زندگی می کنند و نباید و نمی توانند همه تخم مرغ های خود را در سبد دیگری گذاشته و حالت انحصار ایجاد نمایند. دنیای امروز، محیط همکاری و تعامل با همه بازیگران است و روابط تهران مسکو نیز انتخابی در چارچوب این مرزها و گزینه هاست.
انتشار اولیه: یکشنبه 28 شهریور 1395 / انتشار مجدد: شنبه 10 مهر 1395
نظر شما :