اروپا نگران سهم خود است
معامله نامرئی قدرت های جهانی برسر اوکراین و ایران

نویسنده: محمد گلافروز، دکترای جغرافیای سیاسی، استاد دانشگاه و پژوهشگر حوزه ژئوپلتیک – گیلان، رشت
دیپلماسی ایرانی: به نظر میرسد، در سال ۲۰۲۵ اوکراین و ایران همزمان در برابر دو نیروی غربی یعنی آمریکا و اروپا، با روسیه در حال معامله قرار گرفتن هستند. اکنون بر اساس برخی آمارها و شواهد موجود، اوکراین و ایران در منطقه خود در حال گذارندن شرایط بسیار سخت هستند. هر دو کشور در منطقه خود به دلیل جنگ و تحریم در شرایط آفندی و فشار حداکثری قرار گرفته اند. سرزمین آنها بخاطر داشتن اهمیت ژئوپلتیک، در یک بازی ژئوپلتیکی قدرت های جهانی گرفتار شده است.
همچنین سرنخ خروج از آن، نه به دست خود بلکه به دست بازیگران اصلی صحنه جهانی است. بر این اساس، همچنین از ۳ سال گذشته تاکنون با توجه به تحولات سریع و خطرناک به وجود آمده در برخی از مناطق حساس جهان به ویژه جنگ های خاورمیانه و شرق اروپا، با احتمال نسبتا زیاد در ماه های اخیر روسیه و آمریکا برای کنترل اوضاع روی موضوعات مختلف جهانی ازجمله اوکراین و ایران معامله ای نامرئی انجام داده اند.
علاوه بر این، اخیرا مذاکرات صورت گرفته بین روسیه و آمریکا در عربستان و ترکیه می تواند بیانگر این موضوع باشد که آنها روی خاورمیانه و شرق اروپا به توافقی رسیده باشند. یکی از نشانه های آن، کم کردن کمک های نظامی و مالی آمریکا به اوکراین، و به دنبال آن پیروزی نسبی روسیه و دست بالا داشتن در نبرد است. احتمالا علیرغم مخالفت اروپا، آمریکا به روسیه اجازه داد تا در جنگ با اوکراین به خواسته های ژئوپلتیکی خود در حوزه دریای سیاه برسد و پیروز شود. این موضوع به تنهایی دلیل قانع کننده ای در چشم یک بیننده آگاه نیست؛ چون که این احتمال وجود خواهد داشت، در لایه پنهان آن، معامله (بده بستان)هایی نامرئی بین روسیه و آمریکا در مناطق مختلف جهان انجام گرفته، و یکی از آنها روی اوکراین و ایران باشد.
در این راستا می توان احتمال داد، با توجه به جایگاه تاثیرگذار روسیه در نزد مقامات ایران و اظهار تمایل آمریکا برای بازگشایی و یا راه حلی برای ادغام ایران با منافع غرب در منطقه و جهان، روسیه نیز دست آمریکا را برای ورود به ایران باز بگذارد، تا آمریکا با استفاده از ابزارهای مختلف حتی نظامی (ازجمله یاری رساندن به اسرائیل)، در نهایت ایران را تحت نفوذ خود قرار دهد یا رابطه ایجاد کند.
اما در این تبادل، اروپا به دلیل نادیده گرفته شدن ناراحت است. آنها از یک طرف با پیروزی روسیه در جنگ اوکراین دچار سرخوردگی شدند و نگرانیهایی از بابت کم شدن امنیت خود (که همانا از طریق ایجاد موازنه قوا در مقابل روسیه بود) را دارند. از طرف دیگر، در ایران اهرم های فشار برای کسب امتیازهای اقتصادی و سیاسی را از دست میدهند. برای مثال، پس از تثبیت رابطه آمریکا بر ایران، شرکت های اروپایی در زمینه های تجاری، انرژی و سایر بخش ها دیگر به فعالیت مستقیم در بازار ایران قادر نخواهند بود. بلکه باید با واسطه و صلاح آمریکا در ایران حضور داشته باشند. این تنها یکی از مشکلات است. در حوزه های سیاسی و امنیتی نیز اروپا نسبت به رقبای دیگر خود مانند چین و دیگران، عقب می افتد. لذا در این معامله، کشورهای رقیب که به دنبال قدرت برتر هستند احتمال می دهند، اروپا به دلیل دور شدن از بازی، در حال تبدیل شدن به بازیگر اختلال زا (یا بههم زن) در عرصه جهانی شده باشد. نمونه آن، مخالفت اروپا با خواسته های اخیر آمریکا در جهان و حمایت از زلنسکی بر ادامه جنگ اوکراین است. در این میان اگر اروپا به خواسته های حداقلی خود در حوزه های امنیتی، سیاسی و اقتصادی برسد، آن وقت پازل بازی جهانی تکمیل می شود. در غیر این صورت، نقشه بازی معطل خواهد شد.
بنابراین با توجه به شواهد موجود در صحنه، و نیز شتاب رشد تغییرات جهان می توان چنین برداشت کرد: احتمالا ایران و اوکراین به دلیل شرایط ویژه ژئوپلتیکی که پتانسیل ایجاد بحران بزرگتر و افزایش تنش در منطقه و پیرامون خود را دارند، به عنوان ابزار چانه زنی در دست کشورهای رقیب جهانی از جمله روسیه و آمریکا قرار گرفته اند. از این رو به نظر می رسد که در حال حاضر جایگاه و نظام سیاسی ایران از سوی کشورهای قدرتمند جهان یعنی روسیه، آمریکا، اروپا و حتی چین، به صورت نامرئی در حال معامله شدن است.
نظر شما :