طرح روحانی، یادآور طرح گفتگوی تمدنهای خاتمی

سخنان روحانی و اوباما یخ رابطه را شکست

۰۷ مهر ۱۳۹۲ | ۱۵:۱۸ کد : ۱۹۲۱۸۹۰ گفتگو خاورمیانه
دکتر جلیل روشندل، استاد امنیت بین‌الملل در دانشگاه کارولینای شرقی با اشاره به سخنرانی های اوباما و روحانی در سازمان ملل معتقد است یخ رابطه ترک خورده است ولی حرارت لازم را ندیده است تا ذوب شود. این حرارت تنها با کلام ملایم تولید نمی شود و نیاز به حرکت حساب شده متقابل دارد. با این حال سخنان دو طرف اگرچه شروع کار است ولی قطعا آغاز خوبی به شمار می آید.
سخنان روحانی و اوباما یخ رابطه را شکست

دیپلماسی ایرانی: بالاخره اتفاقی که از مدت ها پیش برای آن روزشماری می شد رخ داد. از زمان برگزاری انتخابات ریاست جمهور در ایران و پیروزی حسن روحانی، همه انتظار سخنرانی او در مجمع عمومی سازمان ملل را می کشیدند که ببینند او چه آورده ای برای جامعه جهانی دارد. از این رو بود تقریبا تمام شبکه های تلوزیونی معتبر جهان برنامه های عادی خود را قطع کردند و اولین سخنرانی حسن روحانی، رئیس جمهور جدید و میانه رو ایران را پوشش دادند.  ساعاتی پیش از روحانی، باراک اوباما، رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا بخشی از سخنرانی خود را به ایران اختصاص داده بود. سخنرانی که روحانی تاکید کرد آن را به دقت گوش کرده است. ولی سخنرانی روحانی و اوباما چه حرفهای مهم و تازه ای داشت و این سخنان تاثیری بر روابط دوجانبه گذاشته است؟ این سوالی است که  با دکتر جلیل روشندل، استاد امنیت بین الملل در دانشگاه کارولینای شرقی در میان گذاشتیم که حاصل آن را در زیر می خوانید:

ارزیابی شما از سخنرانی دکتر روحانی در مجمع عمومی سازمان ملل چیست؟ مهم ترین نکات این سخنرانی را چه می دانید؟

در مجموع سخنرانی دکتر روحانی حاوی برخی نکات بسیار مهم و کلیدی بود که در بستری از مطالب فرعی تر که گهگاه شعارگونه نیز به نظر می رسید ارایه شد. از لحاظ فرم اینگونه بیان مطالب نه تنها اشکالی ندارد بلکه مرسوم هم هست.

با این وجود، در پاره ای موارد این احساس به وجود می آید که بار آرمانگرانه سخنان روحانی از سایر ابعاد آن سنگین تر است. بیان موضعگیری ها در مسایل بین المللی علیرغم بستر آرمانگرایانه یا شعار گونه اش  کاملا صریح و بی پرده است. مثلا در فرازی که روحانی  به دموکراسی و صندوق رأی در همه جای جهان" اشاره می کند بلافاصله "سوریه و بحرین" مثال زده می شود. در حالیکه نقش ایران در همین دو کشور مورد موشکافی غرب قرار دارد. پس از ذکر این دو نمونه است که مطلب به شدت آرمانگرایانه شده "غلبه بر واقعیت های تلخ بشری با کمک خرد انسانی" مطرح می شود که چندان واضح نیست.

نکته ای که در باب ترتب موضوعی و توالی مسایل قابل ذکر است بیان این مطلب است که برنامه هسته ای ایران و همه کشورهای دیگر می باید "تنها" در جهت اهداف صلح آمیز باشد. تعبیر مبسوط این اظهارات یعنی اینکه ایران تصمیم دارد هرگونه "تعامل" در باب قضیه اتمی را موکول به تغییر ذات جامعه بین الملی و هدایت همه برنامه های هسته ای "همه کشور ها" به سمت و سوی صلح آمیز کند. این حرف یعنی سال ها مذاکره بی پایان و یحتمل بی نتیجه. در حالیکه عبارت به وضوح تاکید می کند که "منافع ملی" ایران "ایجاب  می کند که هرگونه نگرانی منطقی" در بر نامه هسته ای ایران برطرف شود.

اینکه "دانش هسته ای در ایران بومی شده" و مواد اتمی به مرحله "تولید انبوه" رسیده از بعد اقتصادی و تامین کار برای جمعیت رو به فزونی ایران منطقی قوی تر به حساب می آید تا اینکه بر "اعمال حق غنی سازی و سایر حقوق هسته ای در خاک ایران" تکیه کنیم.  در مجموع آقای روحانی  در باب برنامه هسته ای ایران به زبانی غیر از آنچه در هشت سال پیش مرسوم بوده بر همان اهداف تاکید و تمرکز می کند.

برخی از بیانات آقای روحانی توسط مفسرین به عنوان سنگ اندازی در برنامه های خاورمیانه ای آمریکا تعبیر شده است. طبیعی است بیانات آقای روحانی در مورد فلسطین و اسراییل با برنامه هایی که آمریکا برای حل و فصل منازعه اسراییلی ها و فلسطینی ها دنبال می کند همسوی ندارد.

از سوی دیگر سیگنال های فرستاده شده تا قبل از این سخنرانی با مطالب طرح شده در مورد پرونده هسته ای ایران در سازمان ملل همخوانی ندارند. تا امروز گفته می شد آقای روحانی برای حل مساله اتمی اختیارات کامل و نامحدود دارد ولی سخنرانی ایشان مهر تاییدی بر وجود چنین اختیاراتی محسوب نمی شود ولی بدون شک زبانی دیپلماتیک، قابل فهم و در پاره ای موارد قابل قبول است. گذشته از این آقای روحانی می توانست ابتکار عمل را دردست بگیرد و فراتر از سخنرانی در میهمانی نهار شرکت و با رییس جمهور آمریکا به اصلاح "خوش و بش" کند که نکرد. 

طرح «جهان علیه خشونت و افراطی گری» از سوی دکتر روحانی مطرح شد. این طرح تا چه اندازه می تواند از سوی جامعه بین المللی مورد اقبال قرار گیرد؟

طرح "جهان علیه خشونت و افراطی گری" در کلیات طرح جالبی است و در کلیات آلترناتیو های پیش بینی شده در طرح بر ابعاد انسانی و صلح آمیز بین المللی تکیه می کند، اما در عین حال و تقریبا بلافاصله آدم را بیاد طرح "گفتگوی تمدن ها"ی آقای خاتمی می اندازد. در خلال سخنرانی آقای روحانی برای لحظه ای به این فکر افتادم که بعید نیست سازمان ملل همین طرح را در دستور کار آینده خود قرار دهد. البته می دانیم که برخی گرایش ها در ایران با ممنوع الخروج کردن آقای خاتمی در واقع گفتگوی تمدن ها را هم دفن کردند. همین سابقه و همین برخورد کافی است که سران کشور های حاضر در اجلاس و خود سازمان ملل به پیگیری این طرح علاقه ای نشان ندهند. ظاهرا توان ما  در باب پیشنهاد و عرضه طرح های بین المللی فراتر از اراده سیاسی ما برای اجرایی و عملیاتی کردن آن است.

تا امروز گفته می شد آقای روحانی برای حل مساله اتمی اختیارات کامل و نامحدود دارد ولی سخنرانی ایشان مهر تاییدی بر وجود چنین اختیاراتی محسوب نمی شود ولی بدون شک زبانی دیپلماتیک، قابل فهم و در پاره ای موارد قابل قبول است.

ارزیابی شما از سخنان اوباما در مورد ایران چه بود و آیا این سخنان را متفاوت از گذشته ارزیابی می کنید؟

سخنان اوباما کمابیش بر اساس صحبت ها و واکنش هایی بود که در چند هفته اخیر در محافل آمریکایی شنیده می شد. مسلم است که آمریکا می خواهد و مصمم است درماهیت رابطه خود با ایران تحول ایجاد کند. از بعضی جهات آن بخش از بیانات اوباما که به ایران مربوط می شد بر وجود چنین اراده ای تاکید داشت. به نظر می رسد آمریکا متوجه است که باید بین رابطه خود با اسراییل و ایران خط فاصلی رسم کند و به نحوی عمل کند که از تاثیر منفی یکی بر دیگر جلوگیری شود. ظاهرا آمریکا در جلوگیری از اقدامات نظامی اسراییل بر علیه ایران تاکنون موفق بوده و ایران نیز متقابلا باید با درک رابطه آمریکا و اسراییل قادر باشد حساب آمریکا را از اسراییل جدا کند.

 با توجه به سخنرانی های روحانی و اوباما در مجمع عمومی سازمان ملل می توان گفت که تغییری در روابط ایران و آمریکا ایجاد شده است؟

تغییر رابطه ای که در یخی سی و چهار ساله مدفون است نیازمند حرارت بیشتری است. آنچه مسلم است یخ رابطه ترک خورده است ولی حرارت لازم را ندیده است تا ذوب شود. این حرارت تنها با کلام ملایم تولید نمی شود و نیاز به حرکت حساب شده متقابل دارد. آمریکایی ها امیدوار بودند که آقای روحانی رو در روبا اوباما ملاقات و چنین حرارتی را ایجاد کند ولی ایشان هم مثل آقای محمد خاتمی طفره رفتند و چنین ملاقاتی ولو برای تعارف و دست دادن صورت نگرفت.  معهذا سخنان دو طرف اگرچه شروع کار است ولی قطعا آغاز خوبی به شمار می آید.

تهیه کننده: تحریریه دیپلماسی ایرانی/ 16

انتشار اولیه: چهارشنبه 3 مهر 1392 / باز انتشار: یکشنبه 7 مهر 1392

کلید واژه ها: روحانی اوباما جلیل روشندل


( ۱ )

نظر شما :