احساس ریاض از پذیرش طرح مسکو توسط واشنگتن
آقای اوباما ما را به پوتین فروختید
دیپلماسی ایرانی: ترتیب روابط به گونه ای که بتواند مصالح همه گروه های مدعی را تامین کند و موازنه ای به وجود بیاورد که مورد تایید همگان باشد تنها در صورتی امکان پذیر است که منافع همه طرف های درگیر در یک موضوع تامین شود. به این ترتیب روابط میان دو کشور الزاما همیشگی نیست و هیچ رابطه ای را مطلق نمی توان پنداشت، به ویژه اگر دولت یک کشور گمان کند که کشور مقابل آن را به قیمت بخس فروخته است. احساسی که امروز عربستان سعودی و به دنبال آن ترکیه نسبت به ایالات متحده پیدا کرده اند.
به گزارش روزنامه الاخبار، هر دوی این کشورها بر این باورند که امریکا آنها را به روسیه به قیمت بخس فروخته است. پیشنهاد روسیه را پذیرفته و از حمله به سوریه ای که ادعا می شد سلاح شیمیایی استفاده کرده و باید مورد حمله قرار بگیرد، منصرف شده است.
امروزه بر روابط ایالات متحده با عربستان معادله بسیار پیچیده ای حاکم شده که با پیوند آن با ایدئولوژی و جایگاه ژئوسیاسی عربستان پیچیده تر هم شده است. اکنون ریاض احساس می کند که در پی توافق امریکا با روسیه بر سر تسلیم سلاح های شیمیایی سوریه تحت اشراف مجامع بین المللی و در مقابل انصراف امریکا از حمله به این کشور بازنده اصلی میدان است.
ظاهر امر این است که ریاض احساس می کند که واشنگتن آن را به مسکو فروخته است. مگر این که حالت پیش بینی نشده ای پیش بیاید که دیدگاه های به هم نزدیک شده امریکا و روسیه ناگهان از هم دور شوند و هر کشور بخواهد راه جدای خود را بپیماید. اما تا به این جای کار عربستان بازنده تحولات سوریه شده و به دنبال آن ترکیه ای که به محض کوبیدن غرب بر طبل جنگ اعلام آمادگی کرده بود که علیه اسد وارد جنگ می شود، دیگر بازنده معادلات جدید بازی سوریه محسوب می شود.
پرونده مصر به روشنی نشان داد که با عزل رئیس جمهوری منتخب مصر، محمد مرسی از منصبش، روابط دو کشور آن طور که بسیاری گمان می کنند همچنان تاریخی و به هم گره خورده نیست، بلکه تنها چیزی که آنها را پشت یک میز گرد هم می آورد و باعث می شود تا بر سر موضوعی توافق کنند، تنها مصالح است. شاید بتوان گفت که بحران مصر به روشنی نشان داد که واشنگتن و ریاض تا چه اندازه بر سر حمایت از اخوان المسلمین اختلاف نظر دارند. واشنگتن بر روی مرسی به عنوان یک چهره معتدل اسلامی که می تواند جامعه مصر را از افراط گرایی و بنیادگرایی دور کند، حساب کرده بود در حالی که ریاض اخوان المسلمین و نماینده به قدرت رسیده آن، مرسی را دشمنی بلامنازع می دانست و اخوان المسلمین را رقیبی سرسخت برای فرزند خود، یعنی وهابیت که همیشه از آن و جریان های سلفی وابسته به آن حمایت می کرده، دانسته است. عربستان برای شکست این رقیب سرسخت بر خلاف میل ایالات متحده و غرب به حمایت از ارتش برای سرنگونی حکومت اخوان پرداخت. ریاض حتی برای پیش بردن این پرونده به رقابت سرسختانه با قطر کشوری که حامی اخوان المسلمین تا آخرین لحظه می شد نیز برخواست. در این میان روابط عربستان با ترکیه نیز تا اندازه ای تیره شد. کشوری که به نمایندگی از پیمان آتلانتیک شمالی در منطقه فعالیت می کند، پشت قطر در حمایت از مرسی ایستاد که به نوعی به چالش طلبیدن عربستان و تحرکاتش در پرونده مصر بود.
از سوی دیگر وقتی که کار به سوریه رسید، اختلاف میان عربستان و امریکا بر سر سوریه شدت یافت. عربستان طرفدار مداخله نظامی حتی به قیمت ویران شدن سوریه فقط به صرف سرنگونی بشار اسد است در حالی که ایالات متحده همچنان نسبت به هر گونه مداخله نظامی در سوریه تردید دارد و تاکید می کند که هر گونه حمله ای به سوریه باعث می شود نه تنها بشار بلکه اهداف استراتژیک نیز هدف قرار بگیرند که این مساله بسیار خطرناک است. برای همین است که جان کری، وزیر امور خارجه امریکا به نمایندگی از دستگاه دیپلماسی کاخ سفید دائما تاکید می کند، حمله نظامی به سوریه راه حل پایانی نیست و مساله سوریه باید از طریق دیپلماتیک دنبال شود، اظهاراتی که دقیقا خلاف اظهارات همتای عربستانی اش سعود الفیصل که گفت: «عربستان از حمله نظامی به سوریه حمایت می کند»، است.
نقش عربستان در تحولات سوریه بیش از هر کشوری مبتنی بر بازی کثیف و تخریب گرایانه است. خبرگزاری آسوشیتد پرس در اواخر ماه گذشته میلادی گزارش داد: «سلاح های شیمیایی که در الغوطه الشرقیه در اطراف دمشق استفاده شد، از جانب مسلحانی که سلاح های شیمیایی را از رئیس سازمان امنیت عربستان، بندر بن سلطان، دریافت کرده بودند، استفاده شد.» اگر این ادعا صحیح باشد، نشان می دهد که حکومت آل سعود تا چه اندازه به کمک ثروت های نفتی خود تلاش می کند تا معذوریت های قانونی و بین المللی برای حمله به سوریه همانند بهانه ای که جورج بوش برای حمله به عراق یافت، بتراشد.
در همین چارچوب روزنامه وال استریت ژورنال در 26 آگوست نوشت که عربستان در راس جنگ بین المللی علیه سوریه ایستاده که تلاش دارد به هر قیمتی شده به سوریه با هدف سرنگونی بشار اسد، حمله شود. بندر بن سلطان در پشت این سیاست ایستاده و تلاش می کند پایتخت های اروپایی را قانع کند که به سوریه حمله شود تا به دنبال آن حزب الله و ایران نیز تحت فشار قرار بگیرند.
در این میان روزنامه کریستین ساینس مانیتور می نویسد که روابط عربستان و روسیه بعد از آن که ریاض تلاش کرد مسکو را راضی کند که با امتیازهای اقتصادی از جمله پرداخت 15 میلیارد دلار و امتیازهای نفتی دست از حمایت از اسد بردارد، رو به تیرگی نهاد برای این که کرملین پیشنهادهای مالی عربستان را رشوه به قدرتی جهانی قلمداد کرد که حیثیت بین المللی آن را هدف قرار داده است. جلسه ای که بندر بن سلطان با رهبران روسیه ترتیب داده بود و چهار ساعت به طول انجامید و در نهایت به دلیل عصبانیت و تهدیدهایی که بندر متوجه روس ها کرده بود، به تنش کشیده شد. حتی تضمین های بندر به روس ها مبنی بر این که به پایگاه روسیه در بندر طرطوس در سوریه در صورت سقوط اسد تعرضی نخواهد رسید نیز راه به جایی نبرد که باعث شد در آخر بندر بگوید هیچ تضمینی وجود ندارد که به بازی های المپیک زمستانی روسیه حمله تروریستی نشود.
در همین رابطه روزنامه های بریتانیایی گزارش داده اند که سازمان امنیت عربستان به ریاست بندر بن سلطان در راس افرادی بوده که تلاش می کرده غربی ها را راضی کند که این نظام اسد است که از سلاح شیمیایی در سوریه استفاده کرده است. اما تلاش های آن تا کنون راه به جایی نبرده و یک به یک شکست خورده است. شاید بتوان گفت اولین ضربه را ریاض و شخص بندر بن سلطان زمانی خوردند که مجلس عوام انگلیس رای منفی به حمله نظامی به سوریه داد. بعد از آن آلمان ها و ایتالیایی ها و دیگر کشورهای اروپایی به استثنای فرانسه حمله نظامی به سوریه را رد کردند تا ریاض شکست دیپلماسی را در نزدیکی دروازه های خود احساس کند. اما هنگامی که واشنگتن اعلام کرد که ممکن است طرح مسکو برای خوددای از حمله نظامی به سوریه در مقابل خلع سلاح شیمیایی سوریه را بپذیرد، ریاض رسما طعم تلخ شکست را چشید. حتی رایزنی های دیپلماتیک عربستان نیز تا کنون نتوانسته راه به جایی ببرد و به نظر می رسد به زودی عربستان و ترکیه نخستین بازندگان پرونده سوریه در مساله حمله به این کشور شوند.
انتشار اولیه: یکشنبه 24 شهریور 1392/ باز انتشار: جمعه 29 شهریور 1392
نظر شما :