خوابی که پوتین برای اردوغان دیده است
سوریه ابزار روسیه در تضعیف ترکیه
دیپلماسی ایرانی: بحران در سوریه وارد نوزدهمین ماه خود می شود. ناآرامی هایی که به گمان غرب و متحدان عربی و غیرعربی اش در منطقه باید در چند هفته سرنوشت بشار اسد رئیس جمهوری این کشور را به داستان حسنی مبارک شبیه می کرد اکنون تبدیل به چالشی جدی برای سیاست های منطقه ای آقایان شده است. دولت مرکزی در سوریه همچنان در راس قدرت است اما شرایط ائتلاف ها و دوستی های منطقه ای و فرامنطقه ای تحت تاثیر این رخداد تغییرات فراوانی کرده است. تعجیل ترکیه در اصرار بر رفتن بشار اسد اکنون بحران را تبدیل به آتشی کرده که دود آن در چشم استانبول نشین ها رفته است. روسیه با اصراری که بر سیاست خود در سوریه دارد ترکیه را در سطح منطقه ای با بن بست سیاسی روبه رو کرده است . از یک سو داستان اختلاف با رفیق قدیمی یعنی بشار اسد خواب شب را بر سران حزب حاکم عدالت و توسعه در ترکیه حرام کرده و از سوی دیگر زخم قدیمی اختلاف کردهای پ ک ک با دولت مرکزی نیز سر باز کرده است. در این میان رجب طیب اردوغان در مقام بالاترین چهره اجرایی دولت در ترکیه خشم خود از سیاست های مسکو در دمشق را عیان کرده و کرملین نشین ها را به مانور دهی های نه چندان صادقانه در این پرونده متهم کرده است. چرایی شکل گیری این اختلاف ها میان استانبول – کرملین و تاثیر بحران سوریه بر روابط دوجانبه ترکیه – روسیه را با دکتر بهرام امیراحمدیان کارشناس و تحلیل گر مسائل منطقه در میان گذاشتیم:
رجب طیب اردوغان، نخست وزیر ترکیه به روسیه معترض شده و گفته است که روس ها در مورد سوریه صادق نیستند. موارد اختلاف دو کشور روسیه و ترکیه چیست؟
روابط ترکیه و روسیه تحت تاثیر مساله سوریه قرار گرفته که کاملا مشابه همین فاکتور را در روابط ترکیه با ایران شاهد هستیم. اما آنچه که باید درباره مساله سوریه مدنظر داشته باشیم این است که نه ایران و نه روسیه در شرایطی نیستند که ترکیه است. به دلیل آنکه امنیت ملی ترکیه با امنیت ملی سوریه به هم گره خورده است و کشورهای هم مرز و همسایه هستند. طبیعی است که در مساله سوریه ترکیه و روسیه منافع متعدد و متضادی دارند، به دلیل آنکه سوریه و روسیه قرارداد نظامی و استراتژیک دارند و بنابراین طبیعی است که روسیه علاقه مند باشد که در سوریه حضور داشته و همین حکومت پابرجا باشد، به دلیل آنکه اگر تغییر حکومتی رخ دهد، احتمال آن زیاد است که روابط با روسیه دگرگون شود. همانطور که می دانید روسیه در ماورای مرزایش تنها پایگاه خود را در طرطوس سوریه دارد.
دولتمردان ترک تاکید دارند که مسکو ادعای حمایت از تغییرات مثبت در سوریه را داشته اما در این خصوص پایمردی عملی از خود نشان نمی دهد. تعبیر ترکیه از تغییر در سوریه چیست و چه تفاوتی با مصداق این کلمه در سیاست روسیه و ایران در دمشق دارد؟
آنچه که امروزه بیشتر مطرح می شود موضوع تغییر بشاراسد، رئیس جمهوری سوریه است. یعنی بیشتر درباره یک فرد صحبت می شود که این نگاه صحیحی نیست. به عبارت دیگر در هر کشوری سیستمی وجود دارد که ممکن است تاثیرگذار اصلی باشد. در اینجا این مساله مطرح می شود که آیا اگر بشاراسد تغییر کند در سیستم این کشور نیز تغییری ایجاد می شود؟
باید به این نکته توجه داشت که در حل بحران سوریه باید فکری برای سیستم حکومتی سوریه کرد؛ به دلیل آنکه ممکن است بشار اسد قدرت را ترک کند اما این سیستم بر سر جای خود باقی بماند. باید این مساله روشن شود که آیا ترکیه با به جا ماندن سیستم این کشور مخالفت دارد و یا بر این باور است که ساختار قدرت به جای مانده و تنها فرد تغییر کند.
بنابراین به نظر می رسد اشتباهی که امروزه دچار آن شده اند رفتن بشار اسد است، در حالیکه بشار اسد رئیس حزب بعث سوریه است. در نتیجه اگر ترکیه مخالفت می کند باید موضع خود را مشخص کند که تنها به رفتن یک فرد از یک حکومت فکر می کند یا خیر.
اما موضوع دیگری که باید مطرح شود این است که در سوریه علوی ها و یا بعثی ها کنار رفته و سیستم جدیدی جایگزین شود که تا به امروز به این مساله توجهی نشده است. نکته ای که ایران نیز به آن توجه و تاکید دارد این است که با رفتن بشار اسد رژیم جایگزینی وجود ندارد. موضع ایران برخلاف موضع روسیه و ترکیه این است که اجازه دهید اصلاحاتی که وعده داده شده صورت گیرد و پس از آن بشار اسد تغییر کند، به دلیل آنکه با رفتن بشار اسد مساله ای حل نخواهد شد. اگر دوباره رژیم بعثی بر سرکار باشد، مشکلات باقی خواهد ماند و اگر این رژیم به طور کلی کنار رود و سنی ها بر سر قدرت آیند، معادلات بسیار پیچیده تر خواهد شد. به دلیل آنکه هم سلفی ها، هم اخوانی ها و همچنین سنی های واپس گرا و کردها و دیگر اقوام در کشور سوریه وجود دارند که دولت بشاراسد توانسته بود در یک حکومت اقتدارگرا به نوعی آرامش را در این کشور برقرار کند.
روسیه و ترکیه پیش از این داستان همکاری های اقتصادی بسیاری با هم داشتند. آیا این اختلاف سیاسی بر افق همکاری های اقتصادی میان دو کشور تاثیر گذار بوده است؟
سطح مبادلات اقتصادی میان دو کشور در چندسال اخیر رشد فاحشی داشته است. .میران نفوذ سرمایه گذاران ترک در مناطق جنوب غربی روسیه یعنی در قفقاز شمالی افزایش یافته و حتی ترک ها نوعی رستوران های زنجیره ای دایر کردند که غذاهای ترکی در آن سرو می شود. ترک ها در زمینه های مختلف به ویژه خدمات در روسیه بسیار موفق بودند.
از سوی دیگر ترکیه علاقه مند است که به سبب موقعیت جغرافیایی و ژئوپلتیکی خود با اینکه تولیدکننده انرژی نیست اما به هاب انرژی منطقه ای تبدیل شود تا بتواند از منطقه آسیای مرکزی، دریای خزر، قفقاز و حتی ایران انرژی دریافت کند و این انرژی را خریداری کرده و آن را به سمت اروپا توزیع کند. به معنای دیگر پل ارتباطی انرژی میان اروپا و مناطق آسیای میانه و قفقاز باشد. قدت گیری ترک ها در منطقه به هیچ وجه خوشایند روس ها نیست. روسیه سابقه درگیری با ترکیه به دلیل عضویت استانبول در ناتو را در پرونده خود دارد. ترس امروز روس ها این است که ترکیه در آینده نزدیک با رشد جمعیت 70 میلیونی و نزدیک شدن این رقم به مرز 90 میلیون تبدیل به رقیبی تمام عیار برای مسکو در سطح منطقه ای شود.
مشکلات داخلی روسیه نیز کم نیستند و اقتصاد این کشور نیازمند تکنولوژی غربی است. به عبارت روشن تر روسیه برای ایجاد تغییرات در خط تولید و ساختار اقتصادی خود با مشکلات عدیده ای روبه است و این در حالی است که ترکیه حتی تصور وجود این چالش ها را نیز ندارد.همزمان حق وتوی روسیه در شورای امنیت سازمان ملل و استفاده مسکو از این برگ برای پیش بردن اهداف خود در سوریه ، به اختلافات دو کشور دامن زده و از این منظر است که شاید در آینده شاهد رقابت و تنش های بیشتر میان دو کشور ترکیه و روسیه باشیم.
ترکیه در زمره نخستین کشورهای منطقه ای و هم مرز با سوریه بود که علم مخالفت با بشار اسد را بلند کرد. اکنون اصلی ترین نتیجه منفی این تعجیل در یارگیری اشتباه در منطقه برای استانبول چیست؟
مساله ای که اخیرا در اثر بحران در سوریه پیش آمده مساله کردهاست که ترکیه به شدت تحت تاثیر قرار گرفته و آسیب پذیر شده است. جنوب ترکیه هم مرز با شمال سوریه منطقه کردنشین است. برخی مفسرین بر این باورند که آزادی کردها یکی از ترفندهای دولت سوریه برای بازگذاشتن دست آنها و ماجرا جویی های منطقه ای و تحریک کردهای ترکیه است یا اینکه گفته می شود دولت مرکزی سوریه در مرزهای شمالی خود اقتدار لازم را از دست داده و شورشیان کرد در آن منطقه توانستند از خلا قدرت استفاده کرده و جای پای خود را ثابت کنند.در نتیجه ترکیه از این منظر به مساله نگاه می کند که مشکلاتی برای امنیت ملی کشورش فراهم آمده و در این شرایط پ.ک.ک نیز فعال شده است. در این زمان که پ.ک.ک فعال شده، تعداد زیادی از نیروهای نظامی ترکیه کشته شده اند و نا امنی ایجاد شده و دولت اردوغان مورد انتقاد قرار گرفته که نمی تواند امنیت را در کشور فراهم کند.
به نظر می رسد که سیاست نه چندان عاقلانه ترکیه در قبال سوریه موجی از نارضایتی ها را در داخل برای حزب عدالت و توسعه فراهم کرده است. ارزیابی شما از این مساله چیست؟
حزب رجب طیب اردوغان نخست وزیر ترکیه به دلیل برخورداری از قدرت چانه زنی بالا می تواند بر این تنش ها و مشکلات داخلی و خارجی فائق آید. البته احزاب مخالف اردوغان در داخل ترکیه نیز در حال فعالیت هستند تا از این شرایط سوء استفاده کرده و بتوانند موقعیت اردوغان را تضعیف کنند.
اخیرا مساله تغییر پایگاه ارتش سوریه از ترکیه به داخل خاک سوریه مطرح شده است. دلایل طرح این موضوع از سوی استانبول و اصرار ترک ها بر آن چیست؟
بازیگران متعددی در صحنه سوریه حضور دارند که هر کدام منافع و نگرانی های خود را دارند که بر هم منطبق نیست. اظهارات اخیر در خصوص تغییر جایگاه و محل استقرار شورای انتقالی و نظامی ارتش ملی سوریه از داخل خاک ترکیه به سوریه نیز بر همین اساس است، چراکه معارضین قصد دارند تا از این طریق هم دسترسی بیشتری در خاک سوریه داشته باشند و از سوی دیگر ترکیه نیز از اتهام حمایت مستقیم از اعضای شورای نظامی رهایی پیدا کند. در این شرایط می دانیم که ترکیه بسیاری از منافع اقتصادی خود را نیز از دست می دهد.به دلیل آنکه با سوریه سطح مبادلات اقتصادی بالایی داشتند که به ویژه شهر حلب که پایتخت اقتصادی سوریه است به ترکیه بسیار نزدیک بوده است.
از ابتدای آغاز بحران در سوریه ، ترکیه به دلیل هم مرز بودن با این کشور و بیم از احتمال سرایت ناآرامی ها چندین بار درخواست اعمال منطقه پرواز ممنوع را بر فراز سوریه داد تا از این طریق بتواند اردوگاه های پناهندگان و پایگاه های مخالفان را به داخل خاک سوریه منتقل کرده و از ورود افرادی با خط و مشی های سیاسی ناآشنا به خاک خود جلوگیری کند.
تحریریه دیپلماسی ایرانی/14
نظر شما :