واکاوی دلایل سقوط حکومت بشار و آینده دمشق

جایگاه ایران در سوریه جدید چگونه خواد بود؟

۱۹ آذر ۱۴۰۳ | ۰۸:۰۰ کد : ۲۰۲۹۸۶۶ اخبار اصلی خاورمیانه
از شامگاه روز شنبه روند وقایع در سوریه به‌ سرعت برق‌و‌باد جریان دارد، تا جایی که روند سریع تحولات سوریه، عملا امکان هرگونه تحلیل، ارزیابی و نیز پیش‌بینی وقایع پیش‌رو را برای هر ناظر و تحلیلگری به یک امر تقریبا محال تبدیل کرده است. با‌این‌حال و تا همین جای کار، سؤالات اساسی و بنیادی بسیاری وجود دارد دال بر اینکه دلیل یا دلایل وقوع روند تند تحولات در سوریه چه بود؟ به گونه‌ای که در بازه زمانی کمتر از ۱۰ روز (از هشتم آذرماه تا شامگاه شنبه)، شاهد سقوط شهرها یکی پس از دیگری، تصرف دمشق و نهایتا خروج بشار اسد بودیم. اگر موضوع پروژه خارجی در میان است، چه ابعادی و با حضور چه بازیگرانی را برای این پروژه می‌توان تصور کرد؟ از همه مهم‌تر اینکه‌ سوریه «پسا‌ اسد» چگونه کشوری خواهد بود و آیا نقش و جایگاهی برای ایران در سوریه جدید وجود خواهد داشت یا خیر؟ بی شک پاسخ به این سؤالات و پرسش‌هایی از این دست می‌تواند به روشن‌شدن آنچه طی ۱۰ روز گذشته در سوریه روی داد، کمک کند.
جایگاه ایران در سوریه جدید چگونه خواد بود؟

مهدی بازرگان، روزنامه نگار

دیپلماسی ایرانی: از شامگاه روز شنبه روند وقایع در سوریه به‌ سرعت برق‌و‌باد جریان دارد، تا جایی که روند سریع تحولات سوریه، عملا امکان هرگونه تحلیل، ارزیابی و نیز پیش‌بینی وقایع پیش‌رو را برای هر ناظر و تحلیلگری به یک امر تقریبا محال تبدیل کرده است. با‌این‌حال و تا همین جای کار، سؤالات اساسی و بنیادی بسیاری وجود دارد دال بر اینکه دلیل یا دلایل وقوع روند تند تحولات در سوریه چه بود؟ به گونه‌ای که در بازه زمانی کمتر از 10 روز (از هشتم آذرماه تا شامگاه شنبه)، شاهد سقوط شهرها یکی پس از دیگری، تصرف دمشق و نهایتا خروج بشار اسد بودیم. اگر موضوع پروژه خارجی در میان است، چه ابعادی و با حضور چه بازیگرانی را برای این پروژه می‌توان تصور کرد؟ از همه مهم‌تر اینکه‌ سوریه «پسا‌ اسد» چگونه کشوری خواهد بود و آیا نقش و جایگاهی برای ایران در سوریه جدید وجود خواهد داشت یا خیر؟ بی شک پاسخ به این سؤالات و پرسش‌هایی از این دست می‌تواند به روشن‌شدن آنچه طی 10 روز گذشته در سوریه روی داد، کمک کند. از‌این‌رو «شرق» در گفت‌وگویی با کارشناسان سعی کرده است به روشن‌شدن ابعاد مختلف روند سریع تحولات در سوریه از آغاز درگیرها در ادلب تا سقوط بشار اسد و خروج مبهمش از کشور بپردازد که در ادامه ماحصل این گپ‌و‌گفت‌ها را می‌خوانیم.

عباس عبدی: بعید است که سوریه بتواند در کوتاه‌مدت به ثبات نسبی برسد

عباس عبدی در پاسخ به این سؤالات «شرق»، ابتدا به ساکن روند سریع و سیال تحولات سوریه را ناشی از «تغییر موازنه قوا در منطقه خاورمیانه» می‌داند و در تشریح و تبیین نکته خود باور دارد: «این تغییر موازنه قوا در غرب آسیا، هم به لحاظ روانی و هم به لحاظ میدانی، باعث تفوق نیروهای مخالف بشار اسد بر حکومت سوریه شده است». چرا‌که از نظر این تحلیلگر: «حکومت سوریه یک حکومت نظامی-امنیتی بود که به طور کلی اتکای خود را بر دو ویژگی مذکور (نظامی‌گری و نگاه امنیتی) قرار داد و طی ۱۲ سال گذشته و با شکل‌گیری گونه اعتراضات مردمی در این کشور، شدت نیازمندی اسد و حکومت دمشق به نیروهای خارجی و مشخصا تهران و مسکو برای مواجهه با این اعتراضات افزایش پیدا کرد». با توجه نکات یادشده، او این نتیجه را می‌گیرد: «اگر روسیه در پشت پرده سازشی انجام داده باشد و هم‌زمان با آن، شاهد ضعف میدانی ایران و حزب‌الله در حمایت از حکومت اسد بوده باشیم، طبیعی است که حکومت سوریه هم احساس ضعف کرده و دست خود را به نشانه تسلیم بالا برده باشد».

این کارشناس در ادامه گپ‌وگفت خود با «شرق»، علت سقوط سریع بشار اسد را هم به بوته تحلیل برده و این گزاره محتمل را پیش می‌کشد: «شاید ارتش سوریه هم در این بین توافقاتی را انجام داده باشد». اما درنهایت از زاویه نگاه عبدی: «جنگ داخلی ۱۴‌ساله سوریه این کشور را مستهلک کرده بود، به طوری که دیگر تداوم این شرایط برای سوری‌ها قابل تحمل نبود و جامعه این کشور را به‌شدت خسته کرد و در کنار آن، کشورهای حامی حکومت سوریه هم طی سال‌های اخیر، هم به لحاظ مادی، هم به لحاظ سیاسی و دیپلماتیک و هم به لحاظ نظامی و لجستیک بسیار ضعیف شدند». با چنین قرائتی او طبیعی می‌بیند: «بشار اسد مقاومت در‌برابر مخالفان خود را بی‌فایده تلقی کرده باشد و به حکومتش پایان داد». اما درباره حدود و ثغور «سوریه پسا اسد» نیز این روزنامه‌نگار نگاهی محتاطانه و در‌عین‌حال نه‌چندان خوش‌بینانه دارد و به گفته او: «بعید است که این کشور با حضور این میزان گروه‌های مختلف سیاسی و مسلح و همچنین بازیگری و بازیگردانی کشورهای منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای (در سوریه)، بتواند در کوتاه‌مدت به ثبات نسبی برسد». و در ادامه چنین ارزیابی، او متذکر می‌شود: «قطعا سوریه با بحران‌های عمیقی مواجه خواهد شد و به همین منظور نمی‌توان پیش‌بینی کرد‌ چه اتفاقاتی در این کشور روی خواهد داد».

صادق ملکی: قضاوت و پیش‌بینی در مورد سوریه پسا اسد زود‌هنگام است

صادق ملکی از جمله دیپلمات ها و کارشناسانی بود که در پاسخ به سوالات «شرق» و واکاوی چرایی سقوط حکومت اسد، «فقدان عمق استراژیک دولت وی (بشار اسد) در میان مردم سوریه را مهمترین عامل سقوط و فروپاشی نظام بعثی سوریه می دادن و تاکید دارد که، «اتکای اسد به اقلیت رانت خواری علوی، تکیه به حزب الله، دریافت پشتیبانی چندوجهی، دلبستگی به روسیه و ...، هیچکدام نمی توانست دولتی که در قلب مردمش به جای عشق، نفرت کاشته است پایدار نگه دارد». لذا به گفته این دیپلمات پیشین کشورمان، «سقوط اسد فقط دیر و زود داشت که خطای راهبردی عملیات هفتم اکتبر حماس و نقطه جهش آن گردیده و با شکست حزب الله، سقوط (اسد) را امری اجتناب ناپذیر کرد.» با چنین برداشتی، صادق ملکی ارجاعی هم به تحولات جاری در سوریه می زند و از دید وی، «در حال حاضر  نوع ورود مخالفان اسد به دمشق و اظهارات جولانی حاکی از روند عقلایی انتقال قدرت و حاکی از تفاهمات چند وجهی و پیچیده میان بازیگران منطقه ای و بین المللی در انتقال قدرت دارد‌». با این وجود ملکی، «برنده اصلی سقوط اسد را آنکارا و بازنده اصلی را تهران می داند و به زعمش، «کینه ای که آقامحمد خان در دل گرجی ها و روسیه در دل ایرانیان کاشت، با حمایت تهران از اسد، ما هم چنین کینه ای را در دل سوری ها کاشتیم و باید نسل ها بیایند و بروند تا این کینه کم رنگ گردد.»

در ادامه همین خوانش انتقادی، «غلبه نگاه نظامی بر نگاه سیاسی از سوی ایران در بحران سوریه از آغاز آن یک خطای راهبردی بود» که از منظر ملکی، سبب شد که، «با واگذاری پرونده سوریه به نظامیان و در نهایت انتخاب راه حل نظامی، بسترها برای از دست رفتن سرمایه‌ و دارایی استراتژیک ایران در این کشور فراهم شود». لذا به باورش، «اگر علل شکست توسط ایران درک و به عقلانیت منجر گردد، می تواند بسترساز تغییر راهبردها شده و از تهدید برای ایران و ایرانیان فرصت بسازد.» ضمن آنکه تحلیلگر ارشد حوزه بین الملل یقین دارد که، «با تغییر نگاه می توان سقوط اسد را به فال نیک گرفت تا بعد از این دارائی ها و سرمایه های مادی و معنوی ایران بیش از اینکه در مرزهای دور هزینه گردد، در داخل هزینه توسعه و رفاه  ایران و ایرانیان شود.» با چنین نگاهی، مفشر سیاست خارجی اشاره دارد که، «تحولات جاری اگر موجب بیداری گردد، حاکمیت و نظام زمامداری در ایران پس از این می بایست عمق استراژیک ایران را، نه در سواحل مدیترانه، بلکه در میان و قلوب مردم و در جغرافیای به پهنای خزر تا خلیج فارس جستجو نمایند.»

صادق ملکی در پاسخ به این پرسش کلیدی که سوریه «پسا اسد» چگونه کشوری خواهد، نگاهی دست به عصا دارد و به گفته اش، «قضاوت و پیش بینی در مورد سوریه پس از اسد زود هنگام است». چرا که از منظر او، «تحولات  این کشور  در دروان گذار است، با این وجود علائم اولیه از انتقال قدرت عامل کاهش نگرانی است». به باور این دیپلمات پیشین کشورمان، «مهمترین چالش دمشق، (ابومحمد) جولانی که نگاه جدی به آنکارا خواهد داشت» و پس از آن نیز، «آغاز مسئله کردها و در ادامه موضوع علوی ها، چالش های بعدی سوریه پسابشار خواهند بود». با این وجود، تحلیلگر ارشد مسائل خاورمیانه، «مسئله کردهای سوریه را، امری بین المللی و خصوصا مرتبط با آمریکا  و در بُعدی فرا منطقه ای توصیف می کند». لذا وی بعید می بیند که، «واشنگتن در این مرحله بخواهد ابعاد بحران را در خاورمیانه گسترش دهد».  

در کنار آنچه مطرح شد، صادق ملکی پیرامون نقش و جایگاه ایران در سوریه جدید هم به این نکته اشاره دارد که، «اگرچه در سیاست دوست و دشمن ابدی نداریم و ما  شاهد بوده ایم که تحولات و عرصه واقعیت های صحنه سیاست ایران و عراق دشمن را به دوست تبدیل کرد، اما سوریه، عراق نیست و ایران جایگاهی که در سوریه داشت را باید به تاریخ بسپارد. چون آن سوریه تمام شد». دیپلمات اسبق کشورمان ارزیابی اش را اینگونه ادامه می دهد که، «پس از تحولات غزه، لبنان و سوریه، تهران با خاورمیانه ای جدید مواجه بوده و باید برای شرایط متنوع و متفاوت آن برنامه چند وجهی داشته و تنها و تنها عمق استراژیک خود را در قلوب ایرانیان جستجو نموده و با تکیه بر آن و رویکرد عقلائی منافع ملی ایران و ایرانیان را تامین نماید.» تحلیلگر ارشد حوزه بین الملل به «شرق» می گوید: «سال ها نوشتم با درک واقعیت های زمینی صحنه سیاست، به تغییر تن دهیم و علیرغم فردیادها، گوش شنوایی نبود. امروز تغییرمان را شروع کرده اند، شاید باز فرصت اندکی برای مدیریت تغییر توسط خودمان  باقی مانده باشد که آن را درک کرده به درد تغییر تن دهیم که هزینه  تغییر توسط نیروی بیرونی،  فروپاشی خواهد بود».
 

 ابراهیم فراهانی: در دوره پسابشار، احتمال سه‌پاره‌شدن سوریه بین کردها، معارضین و علوی‌ها وجود دارد

ابراهیم ‌فراهانی هم دیگر کارشناسی بود که طی گفت‌وگو با «شرق» و در تحلیل چرایی سقوط سریع بشار اسد به خوش‌خیالی رئیس‌جمهور سابق سوریه اشاره دارد که باعث شد بشار اسد با اتکا به نیروهای خارجی، عملا فرصت بازسازی و اصلاح روابط با مردم سوریه را طی سال‌های اخیر از دست بدهد. ضمن آنکه به گفته این تحلیلگر ارشد مسائل بین‌الملل: «بشار اسد با انتخابات نمایشی ریاست‌جمهوری در سال ۲۰۲۱ و ادعای پیروزی ۹۵‌درصدی آرای او، نتوانست بهبودی نسبی در وضعیت سوریه ایجاد کند». لذا از دید او: «در مجموع کار به جایی رسید که ارتش سوریه با کمترین مقاومت سلاح خود را تسلیم کردند». از طرف دیگر، فراهانی این نکته کلیدی را متذکر می‌شود: «طی شش سال گذشته، ترکیه برخلاف توافق سوچی ذیل روند آستانه در منطقه ادلب و با نقش‌آفرینی میت (دستگاه اطلاعاتی ترکیه)، حمایت همه‌جانبه نظامی، امنیتی و لجستیکی از گروه‌های مخالف بشار اسد داشت و به موازات آن با عملیات ۷ اکتبر ۲۰۲۳ که به ترور فرماندهان محور مقاومت و تضعیف توان و نفوذ آن (محور مقاومت) منجر شد، شرایطی شکل گرفت که درست پس از وقوع آتش‌بس بین اسرائیل و حزب‌الله لبنان، حرکت‌های نظامی از ادلب علیه بشار اسد شروع شود». با چنین ارزیابی و از نظر این تحلیلگر: «امکان دارد در خصوص تحولات سوریه نوعی هماهنگی و همکاری چراغ خاموش بین میت ترکیه و موساد در اسرائیل شکل گرفته باشد».

فراهانی نکته مهم دیگری که باعث روند سریع تحولات سوریه و سقوط بشار اسد شد را «ناظر به تغییر اولویت‌های نظامی و امنیتی روسیه و توجه و تمرکز پوتین در جنگ اوکراین می‌داند». بااین‌حال و به گفته این کارشناس: «کماکان برای روسیه سیطره بر بندر لاذقیه و پایگاه حمیمیم به منظور دسترسی مسکو به مدیترانه شرقی اهمیت حیاتی دارد». در نتیجه از دید او: «حفظ این نقاط برای کرملین آن‌قدر استراتژیک است که در هرگونه روند سیاسی، دیپلماتیک و میدانی پسابشار، قطعا روسیه سعی خواهد کرد کنترل و نفوذ خود را بر این مناطق داشته باشد تا دسترسی به آب‌های آزاد از خاک سوریه برای روس‌ها حفظ شود». واکاوی سناریوهای سوریه پسا اسد هم دیگر سرفصلی بود که فراهانی درباره آن «یک سناریوی محتمل را ایجاد دولت در تبعید به دست بشار اسد می‌داند، مشروط بر آنکه رئیس‌جمهور سابق سوریه در قید حیات باشد؛ چرا‌که اخبار و گزارشات غیرموثقی دال بر سقوط یا احتمال هدف قراردادن هواپیمای بشار اسد و مرگ احتمالی او مطرح شده است». سناریوی محتمل دیگری که این کارشناس روی آن مانور می‌دهد سه‌پاره‌شدن سوریه بین کردها با حمایت آمریکا، معارضین مخالف بشار اسد با حمایت ترکیه و همچنین علوی‌ها خواهد بود./شرق

کلید واژه ها: ابراهیم فراهانی صادق ملکی عباس عبدی ایران سوریه خاورمیانه روسیه بشار اسد


( ۹۹ )

نظر شما :

خسرو ۱۹ آذر ۱۴۰۳ | ۱۱:۱۵
پیش بینی آینده سوریه با چه معیارهایی بسود ایران است ؟ معیار محور مقاومت ، سوریه با توجه به ۸۰درصد جمعیت سنی از محور مقاومت دور می‌شود و ایران و حزب‌الله تا مدت‌های طولانی نقشی نخواهند داشت -- ثبات داخلی سوریه با توجه به عکس العمل استقبالی همه اقشار ملت سوریه حتی علوی ها ، از سقوط بشار اسد بطور نسبی برقرار خواهد بود مگر مناطق تحت کنترل آمریکا و پ ک ک که بیشتر مردمش اعراب سنی هستند و در صورت عقب نشینی نکردن پ ک ک از رقه و دیرالزور و ابو کمال و... درگیری ها اجتناب ناپذیر خواهد بود بطور کلی اگر لیستی برای بازنده های داخلی سوریه تنظیم شود بعد از بشاراسد گروه‌های تجزیه طلب کردی خواهند بود