تاکتیک سهگانه ترکیه در سیاست راهبردی نفوذ ژئوپلیتیک
راز بقای اردوغان!
دیپلماسی ایرانی: سیاستگذاری عمومی، جهانی از الگوهاست که سیاستگذاران و حاکمان بر کرانههای آن به انتخاب یا شکار سیاستها سرگرم هستند. سیاستگذاری خارجی نیز ذخیرهگاه الگوها و سیاستهایی است که تأمین یا حفظ منافع راهبردی را پوشش میدهند. این ذخیرهگاه سیاستگذاری خارجی برای سیاستگذاران و حاکمانی که رویکرد انتخاب عقلانی دارند، بسیار ارزشمند است. زیرا سیاستها و تاکتیکهای آماده و آزموده پیشین با نتایج و پیامدهای مشخص شده را به سیاستگذاران ارائه میکند که کمک بزرگی به انتخاب سیاست مطلوب و موفقیت سیاست انتخابی دارد. سیاستگذاران آگاه میتوانند از این ذخیرهگاه سیاستها، سیاستهای خود را انتخاب کنند یا بر اساس آنها به تحلیل و تفسیر سیاستگذاری دیگران بپردازند. سیاستگذاری خارجی بسیاری دولتها، از بررسی سیاستهای پیشین آنان قابل تحلیل و بلکه پیشبینی است.
نگاه برخی سیاستگذاران و حکمرانی ایران به نمایش نیرنگ سیاست خارجی گروهی از دولتهای منطقه بهخصوص ترکیه را میتوان نگرشی با چشمان بسته دانست که به مشاهده و فهم واقعیت سیاست دولت ترکیه و راهبرد قدرت طلبانه آن قادر نیست. حمایت تحلیلی برخی کارشناسان ایرانی از حکمرانی رجب طیب اردوغان پس از انتخابات ریاست جمهوری سال گذشته ترکیه که البته در چارچوب منافع موقت یا مصلحت ایران بود، رویکردی است که بر نیرنگ فزاینده دولت ترکیه در نمایش سیاستگذاری خارجی خود استوار شده است.
نیرنگ سیاست خارجی دولت ترکیه که بر نمایش نقش منجی جهان اسلام برای اردوغان بنیان شده و تلاش دارد سیاست راهبردی خود یعنی نفوذ ژئوپلیتیک در منطقه را تکمیل کند.
سیاست نفوذ ژئوپلیتیک که بر بازآفرینی حکمرانی عثمانی در الگویی جدید یا رویکرد یوروعثمانی طراحی شده و اصل سیاست خارجی "منافع دائمی با دشمنان و دوستان موقت" را به خوبی نمایش داده است. این سیاست نفوذ تاکتیکها و ابزارهایی گاه بسیار متضاد را داراست که به خوبی توسط دولت ترکیه مورد بهرهبرداری قرار میگیرد و این برداشت را تقویت میکند که اردوغان به ایران، سوریه، روسیه، اسرائیل، اعراب و ... روی آورده یا گاهی به آنها خیانت کرده است.
واقعیت سیاستگذاری خارجی که بر پایه اصل "دوستان و دشمنان دائمی نیسنتد اما منافع همیشگی هستند"، قابل تحلیل است، نشان میدهد که سیاست خارجی اروغان تنها بر تضمین بقای دولت خویش و افزایش برتری ژئوپلیتیک ترکیه پیریزی شده است. این سیاست دارای تاکتیکهای بیشماری است که در شرایط کنونی میتوان برخی از آنها را چنین بررسی کرد:
یکم – تمنای عادی سازی روابط با سوریه و دیدار با بشار اسد: طی یک سال اخیر و پس از بازگشت سوریه به اتحادیه عرب و روند عادی سازی روابط دولتهای عرب و حتی اروپایی با دولت بشار اسد، دولت ترکیه نیز تلاش خود برای عادی سازی روابط با سوریه بهویژه دیدار سران دو کشور را افزایش داده است. دولت اردوغان که در حدود 13 سالی که از بهار عربی و جنگ سوریه میگذرد، دشمن اصلی دولت بشار اشد و متجاوز به خاک سوریه بوده، همواره از سرنگونی دولت قانونی سوریه حمایت کرده است. طی یک سال اخیر با تغییر سیاست کشورهای عربی برای برقراری روابط با سوریه، دولت ترکیه نیز سیاست عادی سازی روابط با سوریه با میانجیگری ایران و روسیه را در اولویت سیاست منطقهای خود قرار داده است. تمنای شدید دولت اردوغان برای برقراری روابط با سوریه و دیدار با بشار اسد، که بر سیاست منطقهای ترکیه سایه افکنده، جلوه بارز اصل منافع ثابت و دوستان یا دشمنان غیر همیشگی است که از سوی دولت ترکیه پیگیری میشود تا منافع راهبردی ترکیه برآورده شده و بقای دولت اردوغان تضمین شود.
دوم – حمله به شمال عراق: دولت ترکیه در ادامه همان سیاست مداخلهگرا و تهاجمی خود در منطقه، همچنان به تهاجم نظامی به کشورهای همسایه مانند سوریه و عراق ادامه میدهد. تهاجم ترکیه به اقلیم کردستان در شمال عراق که چند سال گذشته ادامه داشته، اکنون به تهاجمی آشکار و فراگیر تا قلب اقلیم کردستان در دهوک و سلیمانیه نیز کشیده شده است. عملیات گسترده ارتش ترکیه در خاک عراق همراه با ساخت و تجهیز پایگاههای نظامی در برخی مناطق غرب و شمال عراق از سوی ترکیه و عملیات روزانه در عراق، تأمین منافع راهبردی خود را دنبال میکند. تاکتیک مداخله ترکیه در عراق به بهانه سرکوب گروهها و سازمانهای جدایی طلب کردستان ترکیه و عراق، یکی از راهکارهای دولت اردوغان برای ادامه حضور عملیاتی در عراق و رقابت با سایر بازیگران منطقه مانند ایران است. این تاکتیک مداخلهجویانه که با همراهی یا سکوت دولت مرکزی عراق و دولت اقلیم کردستان همراه است، واکنش تند طیفی از نیروها، احزاب عراق و اقلیم شمال را سبب شده است اما بخشی دیگر از سپهر سیاسی، اجتماعی و حکومتی عراق با ترکیه همراه هستند. ترکیه با رویکرد تهاجمی و تاکتیک مداخلهگرای خود در عراق بهویژه اقلیم کردستان، سیاست راهبردی نفوذ ژئوپلیتیک در منطقه را دنبال میکند که با سایر رویکردهای این کشور در سوریه، آذربایجان و ... همخوانی و همسویی دارد.
سوم – تهدید اسرائیل و نیرنگ بزرگ: یکی از مهمترین مؤلفههای سیاستگذاری نیرنگ دولت ترکیه طی دو دهه اخیر به روابط این کشور با اسرائیل و کنش متقابل آنها بازمیگردد که جلوههای بارز نفوذ ژئوپلیتیک بر پایه نیرنگ و فریب جهان اسلام و دنیای عرب را دنبال میکند. روابط خاص ترکیه و اسرائیل در بیست سال اخیر دارای دو نمای متفاوت و متضاد از یکدیگر بوده است که یک نمای آن به سیاست اعلامی و تهدیدات نمایشی اردوغان علیه برخی سران اسرائیل و نمای پنهان آن که سیاست اعمالی ترکیه را نشان میدهد، به روابط اقتصادی، سیاسی و ... فعال دو کشور بازمیگردد! این دوگانگی فریبنده سیاستگذاری ترکیه در موضوع فلسطین و اسرائیل، در 10 ماه اخیر پس از طوفان الاقصی در 7 اکتبر 2023 برجستهتر شده است. وضعیتی که اردوغان و دولت ترکیه به اعلام بیزاری و مخالفت با اقدام نظامی اسرائیل در غزه پرداخته و بلکه نتانیاهو را تروریست بزرگ، هیتلر و ... مینامند و از سوی دیگر سفارت ترکیه در اسرائیل نیز همچنان فعال است! تهدید لشکرکشی و اعزام نیروی نظامی ترکیه به غزه برای حمایت از فلسطین در مقابل اسرائیل از سوی اردوغان را تنها میتوان یک تاکتیک نیرنگگونه دانست که سند رسوایی آن در فعالیت سفارت ترکیه در اسرائیل و ادامه روابط تجاری دو کشور قابل مشاهده است.
*
سیاستگذاران ایرانی در جهان آشوبناک کنونی باید سیاستگذاری خارجی ایران را نگرش راهبردی طراحی و اجرا کنند. نگرشی راهبردی که بر پایه رئالیسم قدرت (واقع گرایی) بنیان شده و اصل "دوستان و دشمنان دائمی نیستند اما منافع همیشگی هستن " را سرلوحه سیاستگذاری خود بداند.
نگاه عمیق سیاستگذاران به سیاستها، تاکتیکها و ابزارهای سیاستگذاری سایر بازیگران نظام جهانی بهویژه رقیبان منطقهای ایران، پیش نیاز سیاستگذاری خارجی کارآمد و مطلوب است. یکی از گنجینههای سیاستگذاری خارجی دوگانه با تاکتیکهای متضاد و خلاف هم بر پایه اصل منافع همیشگی و دوستان و دشمنان موقت را میتوان سیاستگذاری خارجی ترکیه در 20 سال اخیر دانست که دارای چرخشها و تاکتیکهای بسیار متضاد است که در نهایت یک هدف را دنبال میکند: حفظ و افزایش قدرت راهبردی ترکیه و تضمین بقای رجب طیب اردوغان در سپهر سیاسی داخلی و بین المللی.
واقعیت این چندگانه تاکتیکی سیاست خارجی ترکیه در نظام جهانی را میتوان در همان نمایش چند دقیقهای مشاهده کرد که اردوغان در سفر به شهر ریزه این کشور، پسرک مشتاق دیدار با اردوغان را به دلیل نبوسیدن دست خویش، سیلی زد! اصرار سخت اردوغان برای بوسیدن دستش از سوی یک پسربچه کوچک، همان خورشیدی است که در پس ابرهای نمایش نیرنگ اردوغان در سیاست خارجی ترکیه نهفته است. اردوغان با تاکتیکهای متضاد خود در سیاستگذاری خارجی مانند: تمنای عادی سازی روابط با سوریه، تهاجم فراگیر به خاک عراق، تهدید لشکرکشی به فلسطین علیه اسرائیل و ... تلاش دارد تا نفوذ ژئوپلیتیک خود در منطقه را افزایش دهد و افکار عمومی جهان اسلام را به دست آورد تا بر دستان وی بوسه بزنند!
این تاکتیکهای مخالف در سیاستگذاری خارجی ترکیه و نیرنگ آنان در افزایش نفوذ ژئوپلیتیک منطقهای، راز بقای اردوغان در سپهر سیاسی و اجتماعی این کشور است. سیاستگذاران ایرانی و شهروندان جهان اسلام باید از این رویکرد نیرنگساز اردوغان در رویدادهای منطقهای و جهانی، فهم بالاتری کسب و در دام راز بقای اردوغان و پرستیژ دروغین ایشان گرفتار نشوند.
نظر شما :