انسداد مسیر بازگشت به نقطه ثبات پیشین در جهان آشوبناک!

برزخ میان آرامانشهری و ویرانشهری

۰۶ بهمن ۱۴۰۲ | ۱۲:۰۰ کد : ۲۰۲۴۲۴۰ اروپا خاورمیانه انتخاب سردبیر
نویسنده خبر: اسلام ذوالقدرپور
اسلام ذوالقدرپور در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می نویسد: ادعا یا آرزوی بازگشت به نقطه صفر یا وضعیت ثبات نسبی پشین برای اسرائیل و غزه یا اوکراین و روسیه، چندان عقلانی و راحت نیست. این بازیگران در وضعیتی قرار دارند که میان آرمانشهر پیشین و ویرانشهر کنونی گرفتار شده‌اند.
برزخ میان آرامانشهری و ویرانشهری

دیپلماسی ایرانی: سیاستگذاری عمومی، فرآیندی است که اهداف و نیاتی در آینده را هدف قرار داده، به ندرت و بلکه هیچ‌گاه برای وضعیت پیشین یا بازگشت به وضعیت پیشین طراحی و اجرا نمی‌شود. سیاستگذاری روندی پیش‌نگر و آینده‌نگر دارد که گذار از وضعییت کنونی به وضعیتی دیگر و مطلوب را در دستورکار دارد.

سیاستگذاری اساساً فرآیندی است که در حین گذر از گذشته به زمان کنونی (حال) و تلاش برای گذر مطلوب و موفق از اکنون به آینده آرمانی، طراحی و اجرا می‌شود. در چنین فرآیندی، بازگشت به وضعیت پیشین یا نقطه ثبات اولیه بسیار سخت و امکان ناپذیر نشان می‌دهد.

این الگوی فرآیند گذار و امکان‌ناپذیری بازگشت به وضعیت ثبات پیشین به‌ویژه در سیاستگذاری خارجی و مسایل راهبردی و ژئوپلتیک مصداق دارد. الگویی که سیاستگذار را در میانه راه با دو گزینه: آینده نامطلوب و عدم تحقق اهداف آرمانی از یک سو و ناتوانی در بازگشت به ثبات پیشین روبرو نموده و بقای یک سیاستگذار و حکمرانی با چالشی بزرگ تهدید می‌کند.

مهم‌ترین بخش این الگو را می‌توان همان گزینه ناتوانی در بازگشت به نقطه ثبات و شرایط عادی پیشین دانست که سیاستگذار را در برزخ میان آینده آرمانی دست نیافتنی و گذشته متوسط از دست رفته گرفتار می‌سازد. شرایط جهان آشوبناک کنونی به‌خصوص در دو محور روسیه و اوکراین از سویی و اسرائیل و محور مقاومت از سوی دیگر دارای مولفه‌های این الگو هستند که ذینفعان این دو چالش جهانی نتوانستند به اهداف و آینده آرمانی دست یابند و به بازگشت به وضعیت متوسط و باثبات پیشین خویش نیز قادر نیستند.

پیامدهای خسارت‌بار دو جنگ اوکراین و غزه به گونه‌ای است که هیچ چشم انداز روشنی برای تحقق انگاره‌ها و اهداف آرمانی طرفین تضمین نشده و بازگشت آنان به وضعیت پیشین نیز امکان‌ناپذیر نشان می‌دهد. بدترین پیامد جنگ‌های دو سال اخیر که بر آشوب نظام جهانی افزوده‌اند، همان عدم امکان بازگشت به نقطه صفر بحران یا وضعیت ثبات پیشین است. این فرآیند در دو جنگ مذکور در چند محور قابل بررسی است:

یکم – اوکراین و روسیه در حسرت ثبات و برتری پیشین: اکنون که در آستانه دومین سالگرد تهاجم روسیه به اوکراین در 24 فوریه 2022 هستیم، دو طرف این جنگ فرسایشی با بن بست مطلق در میدان و میز مذاکره مواجه شده، همچنان از انگاره‌ها و اهداف آرمانی خویش کوتاه نیامده و توان بازگشت به وضعیت ثبات پیشین را نیز ندارند.

اوکراین بعد از دو سال جنگ و با وجود کسب حمایت‌های فراگیر نظامی، تسلیحاتی، اقتصادی و ...، همچنان با خطر زوال و فروپاشی رژیم روبه رو است و توان بازگشت به وضعیت ثبات نسبی و شکننده پیش از 24 فوریه 2022 را نیز از دست داده و راهی غیر از واگذاری بخش‌هایی از خاک خود به روسیه ندارد.

روسیه نیز در گرداب اوکراین گرفتار شده و با گذشت دو سال از تهاجمش به اوکراین، هیچ یک از اهداف راهبردی خود را برآورده نساخته است. روسیه که پیش از حمله فوریه 2022 به عنوان یکی از قدرت‌های نظامی بزرگ جهان شناخته می‌شد، در تهاجم به اوکراین چنان ضعیف عمل کرد که تمام پرستیژ بین المللی و ابهت نظامی‌اش آسیب دیده و از وضعیت ثبات پیشین که روسیه را قدرت بزرگ نظام بین‌المللی می دانستند، فاصله گرفته است.

دو طرف جنگ یعنی اوکراین و روسیه که از اهداف آرمانی و آینده مطلوب خود محروم شده‌اند، اکنون توان و ابزار بازگشت به وضعیت ثبات نسبی پیشین را نیز از دست داده است و در برزخ سیاستگذاری راهبردی و ژئوپلیتیک آشوبناک گرفتار شده‌اند.

دوم – اسرائیل و غزه نماد حسرت وضعیت پیشابحران: تهاجم موفق 7 اکتبر 2023 حماس به شهرهای اسرائیل که یک عملیات شگفت و پیروزی بزرگ محور مقاومت تفسیر و نمایش داده شده و مؤلفه‌ای بر پایان اسرائیل محسوب می‌شد، خیلی زود و با شروع تهاجم فراگیر و بی‌رحمانه اسرائیل به غزه، به ویرانی مطلق غزه و آرزوی محال بازگشت به وضعیت پیشین تبدیل شد. هر دو طرف جنگ غزه با گذشت بیش از سه ماه از این جنگ ویرانگر، به نقطه‌ای رسیده‌اند که آینده آرمانی سیاستگذاران را تیره و تار کرده، بازگشت به وضعیت پیش از 7 اکتبر را نیز غیرممکن ساخته است.

حماس و سایر گروه‌های جهادی فلسطین که آرزوی فروپاشی قدرت و ساختار اسرائیل با آغاز یک جنگ فراگیر منطقه‌ای به پشتیبانی اعراب را داشتند، خیلی زود متوجه شکست سیاست آرمانی خود و البته سکوت و خیانت دولت‌های عربی شده و دستیابی به آرمان نابودی اسرائیل را فراموش و تنها به اندیشه تضمین بقای خود و شهروندان فلسطینی اکتفا کردند. سیاست تضمین بقا و ساختار که از سوی حماس پیگیری می‌شود با حسرت بازگشت به وضعیت و نقطه ثبات نسبی پیشین همراه شده که شهروندان غزه را بر فراز اقیانوسی از ویرانه‌ها و دریایی از کشته‌ها، تنها و غمگین ساخته، توان و ابزار بازگشت به شرایط پیشین را برای آنان غیرممکن کرده است.

اسرائیل نیز در وضعیت همانند حماس قرار دارد، زیرا ابهت نظامی و پرستیژ اطلاعاتی و امنیت این دولت از حمله 7 اکتبر آسیب شدیدی دیده و پیامد سه ماه بمباران وحشیانه غزه نیز تنها به کشتار بیش از 22 هزار شهروند و ویرانی مدنیت غزه منجر شده و تاکنون نتوانسته است حماس و سایر گروه‌های جهادی غزه را تضعیف یا سرنگون کند. بازگشت اسرائیل به وضعیت مطلوب و برتری بدون رقیب پیشا 7 اکتبر 2023 نیز اگر محال نباشد، سیاستی غیرممکن و بسیار سخت تفسیر می‌شود.

* 

زمانی که جهان چنان آشوبناک است که سیاستگذاران و حاکمان در دستیابی به چشم‌انداز آینده و اهداف آرمانی خود ناتوان شده و امید وضعیت مطلوب فردا را از دست می‌دهند، نگاهی حسرت‌بار به وضعیت پیشین دارند که بازگشت به آن به عنوان نقطه صفر یا وضعیت ثبات نسبی نیز غیرممکن یا سخت نشان می‌دهد.

وضعیت کنونی جهان نیز در قالب همین الگوی انسداد آینده مطلوب و بن‌بست مسیر بازگشت به گذشته، قابل تفسیر است. شرایطی که بازگشت به نقطه صفر بحران یا وضعیت ثبات نسبی پیشین را برای سیاستگذاران و سایر ذینفعان یک معادله ژئوپلیتیک منطقه‌ای و جهانی را به آرزویی غیرممکن یا سخت تبدیل می‌کند.

ادعا یا آرزوی بازگشت به نقطه صفر یا وضعیت ثبات نسبی پشین برای اسرائیل و غزه یا اوکراین و روسیه، چندان عقلانی و راحت نیست. این بازیگران در وضعیتی قرار دارند که میان آرمانشهر پیشین و ویرانشهر کنونی گرفتار شده‌اند.

انسداد موجود در مناسبات و معادلات منطقه‌ای و جهانی پیرامون بحران اوکراین و بحران غزه، چنان بر نظم جهانی اثرگذار است که بازگشت به وضعیت پیشین را آرزوی افکار عمومی ساخته است. آرزویی که غیرممکن نشان داده و شکستی بزرگ برای سیاستگذاران بلندپروازی است که بر سیاست آرمانی تضعیف مطلق یا سرنگونی رقیبان یا دشمنان خود، تمرکز کرده‌اند.

این وضعیت برزخی میان ویرانشهر امروز و آرمانشهر دیروز، درس مهمی است که سیاستگذاران ارشد قدرت‌های بزرگ به‌ویژه سیاستگذاران ایرانی باید سرلوحه سیاستگذاری خارجی خود قرار دهند و از پیامدهای ویرانگر سیاست‌های آرمانی تهاجمی دوری کنند.

اسلام ذوالقدرپور

نویسنده خبر

 کارشناس ارشد مسائل سیاسی و بین الملل و دانشجوی دکترای سیاستگذاری عمومی

اطلاعات بیشتر

کلید واژه ها: غزه جنگ غزه حمله اسرائیل به غزه اوکراین روسیه اسرائیل فلسطین حماس حمله روسیه به اوکراین اسلام ذوالقدرپور


( ۱۳ )

نظر شما :