موضوعی که می توان از دریچه ای دیگر به نگریست

درباره عضویت ایران در سازمان دولت های ترک

۰۴ مهر ۱۴۰۲ | ۱۲:۰۰ کد : ۲۰۲۲۰۲۳ آسیا و آفریقا انتخاب سردبیر
نویسنده خبر: علی مفتح
علی مفتح در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می نویسد: همان طور که ایالات متحده با نقش فعال در سیاست اروپایی مانع اتحاد میان روسیه و اروپا شد، ترکیه هم با وارد شدن به سیاست کشورهای ترک قصد دارد تا مانع از اتحاد ایران با قفقاز و آسیای میانه شود. این ها سرزمین هایی هستند که ایران بدون آنها هیچ وقت نمی تواند قدرت اصلی خود را بازیابد. بدون این سرزمین ها ایران یک کشور باقی می ماند و برای عرضه خود به عنوان تمدن با مشکل مواجه می شود. هدف این برنامه بیرون نگه داشتن ایران است و بیرون ماندن ما هم تنها کمکی به آن برنامه است!
درباره عضویت ایران در سازمان دولت های ترک

دیپلماسی ایرانی: در یکی از قسمت های معروف مجموعه تلویزیونی انگلیسی «بله آقای وزیر»، سِر هامفری که قدیمی ترین عضو وزارتخانه است، سیاست اروپایی بریتانیا را بدین شکل به وزیر توضیح می دهد: «وزارت امور خارجه طرفدار اروپاست چون در واقع علیه اروپاست! تمام دولتی ها با هم متحد شدند تا مطمئن شوند که بازار مشترک اروپا کار نکند. به همین دلیل است که به آن داخل شدیم! بریتانیا برای ۵۰۰ سال گذشته یک سیاست را دنبال کرده: ساختن یک اروپای نامتحد! ما با هلندی ها علیه اسپانیایی ها جنگیده ایم. با آلمانی ها علیه فرانسه، یا فرانسوی ها و ایتالیایی ها علیه آلمان ها و با فرانسوی ها علیه آلمان ها و ایتالیایی ها. تفرقه بیانداز و حکومت کن! چرا باید الان تغییر [سیاست] دهیم وقتی که به این خوبی کار کرده است؟ باید همه چیز را به هم می ریختیم و از بین می بردیم. به همین دلیل هم وارد اروپا شدیم. ما تلاش کردیم تا از خارج آن را از بین ببریم اما این کار راه به جایی نمی برد. الان که در داخل هستیم می توانیم همه چیز را به هم بریزیم. آلمان ها را علیه فرانسوی ها می شورانیم. فرانسوی ها را علیه ایتالیایی ها می شورانیم. ایتالیایی ها را علیه هلندی ها می شورانیم. وزارت خارجه بی نهایت خوشحال است، مثل قدیم!» در اینجا وزیر از سِر هامفری می پرسد: «پس چرا می خواهیم [اتحادیه] اعضای بیش تری داشته باشد»؟ سِر هامفری در پاسخ می گوید: «به خاطر همان دلیل [به هم ریختن] درست مثل سازمان ملل! هر چه بحث و جدل بیش تر شود، همان قدر [این سازمان] بی ربط تر و بی قدرت تر می شود». اینجاست که وزیر به سیاست بریتانیا پی می برد و می گوید: «بدبینی وحشتناک»! و سِر هامفری در پاسخ می گوید: «بله! ما به این دیپلماسی می گوییم، آقای وزیر».

این مجموعه تلویزیونی بین سال های ۱۹۸۰ تا ۱۹۸۴ میلادی ساخته شد. یادم می آید وقتی در یکی از جلسات از اعضای ارشد نمایندگی بریتانیا در اتحادیه اروپا در رابطه با واقعیت این مجموعه تلویزیونی و اینکه چقدر اتفاقات درون آن به اتفاقات در داخل دولت بریتانیا شباهت دارد پرسیدیم، وی با تایید گفت که بسیار شبیه به واقعیت های دولت بریتانیاست! دیوید کامرون، نخست وزیر اسبق بریتانیا هم چند سال قبل گفته بود که قبل از انتخاب شدن به سمت نخست وزیری فکر می کرده که این مجموعه تلویزیونی به دور از واقعیت است اما بعد از رسیدن به جایگاه نخست وزیری دیدگاه وی تغییر کرده، چرا که به گفته وی این مجموعه تلویزیونی به دقت ترسیمگر واقعیات در دولت بریتانیاست. 


دولت ها همیشه برای کار سازنده وارد اتحادها نمی شوند. درست مثل مذاکرات که همیشه برای حل مسئله انجام نمی شود. گفته ای منسوب به الیزابت وارِن، سناتور اهل ایالات متحده است که «اگر در میز [مذاکرات] نباشی، در مِنو خواهی بود». در واقع، عضویت در یک سازمان و تلاش برای حفظ منافع از داخل بسیار راحت تر از تقلا برای انجام آن از خارج است. تصمیم گیر بودن بهتر از مورد تصمیم گیری بودن است! 

بریتانیا در سال ۱۹۴۰ میلادی به تنهایی در برابر اروپای قاره‌ای تحت تسلط هیتلر ایستاد، لحظه‌ای که تاریخ با افتخار به یاد می‌آورد. سال‌ها بعد، مارگارت تاچر و دولت بریتانیا نقشی فعال در «قانون واحد اروپا» بازی کردند. همین هم باعث شد که در سال ۱۹۹۲ میلادی بازار مشترک اروپا به وجود آید. از این تغییر در اروپا به عنوان «تاچریزه شدن اروپا» یاد می کنند. اما بریتانیا هر چقدر هم از نظر اقتصادی علاقه مند به همکاری با اروپا بود، از نظر سیاسی و سازمانی علاقه ای به همسان سازی با اتحادیه نداشت. در زمان تونی بلر، نخست وزیر اسبق هم این کشور هرگز «در قلب خود» اروپایی نبود و حتی بعدها هم نظرات تونی بلر نشان می داد که تنها دلیل عضویت بریتانیا در اتحادیا اروپا مزایای اقتصادی آن است. در ۴۲ سال زندگی مشترک با اتحادیه اروپا، بریتانیایی ها همیشه شریکی ناجور و بدبین بوده اند. تایید عضویت فقط برای مدت کوتاهی بالای ۵۰ درصد بود و تا سال ۲۰۱۰ میلادی به زیر ۳۰ درصد رسیده بود. در آخر هم همه پرسی رای به خروج از این اتحادیه داد.

بریتانیا معاهده رم در سال ۱۹۵۷ میلادی را امضا نکرد که کشورهای آلمان، فرانسه، ایتالیا، هلند، بلژیک و لوکزامبورگ را به عنوان اعضای موسس سازمان زغال سنگ و فولاد اروپا که شکل اولیه اتحادیه اروپا بود را گرد هم می آورد. بریتانیا که وفادار به سیاست سنتی خود یعنی تفرقه بینداز و حکومت کن است حتی انجمن تجارت آزاد اروپا را در سال ۱۹۶۰ میلادی و به عنوان وزنه ای در برابر جامعه اقتصادی اروپا تشکیل داد.

ایالات متحده چرا برای تشکیل اروپای متحد و ناتو این قدر اروپاییان را تحت فشار قرار داد؟ برای اینکه آمریکا می خواست روسیه را در خارج، بریتانیا را در داخل، آلمان را تحت کنترل و فرانسه را کنار خود نگه دارد. وقتی که به دقت فکر می کنیم، می بینیم که طرحی چون «دو سوی آتلانتیک» به عنوان سکوی پرتابی برای همکاری حتی بسیار عجیب و غیرعادی به نظر می رسد. اما ایالات متحده هیچ وقت نمی خواست تا طرح «از لیسبون تا ولادیوستوک» اروپا عملی شود. به همین سبب هم به نام اتحاد در میان اروپاییان تفرقه انداخت تا مبادا در انزوا باشد یا مورد تهدید واقع شود.

اتحادها هیچ وقت همیشگی نبوده اند. کشورها هم سعی نکرده اند تا هویت خود را بر اساس اتحادها تعریف کنند. رئیس جمهوری ایالات متحده در اجلاس اخیر جی-۲۰ با اشاره به پیمان های این کشور با کره جنوبی و ژاپن، آکوس و همچنین کواد با تاکید گفت که «ایالات متحده یک کشور [واقع در] اقیانوس آرام است و ما هیچ جای دیگر نمی رویم». حدود یک سال قبل در ۲۹ سپتامبر سال ۲۰۲۲ میلادی هم جو بایدن گفته بود که «ایالات متحده یک قدرت پرافتخار اقیانوس آرام است. ما همچنان یک شریک فعال و متعهد در منطقه خواهیم بود». این ها همه در حالی است به طور عمومی ایالات متحده را نه با اقیانوس آرام که با اقیانوس اطلس می شناسند! اما حالا که منافع ایالات متحده در منطقه اقیانوس آرام و رویارویی با چین هم قرار دارد می بینیم که این کشور بدون ترک اقیانوس اطلس در حال استفاده از اقیانوس آرامی است که نه تنها در مجاورت مرزهای غربی آن قرار دارد بلکه جایگاه مستعمره هایی چون گوام و ساموآ است. 

حتی کشوری چون آذربایجان هم از عضویت در سازمان همکاری اسلامی برای منافع خود استفاده می کند. در حالی که اهتزاز پرچم های حسینی در آذربایجان ممنوع است، عضویت در این سازمان اسلامی به باکو اجازه داده تا نه تنها از آن برای همکاری با کشورهای مسلمان استفاده کند بلکه آذربایجان را به عنوان کشوری با تنوع فرهنگی نشان دهد که به حقوق ادیان احترام می گذارد. این عضویت هم خود یکی از دلایلی است که رژیم صهیونیستی با آذربایجان همکاری می کند. قطعا همکاری با یک «کشور مسلمان» برای حفظ منافع این رژیم سودمند است. 

اما کشور ما هم برای حفظ منافع خود با بعضی اتحادها همکاری کرده است. اتحاد اقتصادی اوراسیا یکی از آنهاست که همه اعضای آن را جماهیر سابق شوروی تشکیل می دهند. طرح اولیه این اتحادیه به دوران پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و با الهام از اتحادیه اروپا باز می گردد که کشورهای آسیای میانه به دنبال فروپاشی در وضعیت سخت اقتصادی قرار داشتند. به شکل جدی، اتحادیه گمرکی میان روسیه، بلاروس و قزاقستان در سال ۲۰۱۰ میلادی شکل گرفت که امکان تجارت آزاد میان این کشورها را می داد. یک سال قبل از آن و در سال ۲۰۰۹ میلادی، پاول بورودین از سیاستمداران اهل روسیه و از اعضای دولت این کشور با اشاره به اتحادیه گمرکی گفته بود: «این یک گام بی سابقه در جهت احیای اتحاد جماهیر شوروی است. من به شما روزنامه نگاران سفارش می کنم که بنویسید جغرافیای شوروی در سال ۲۰۱۷ میلادی بازسازی خواهد شد». اگرچه جغرافیای شوروی تا سال ۲۰۱۷ بازسازی نشد و اینکه آیا اصلا بازسازی خواهد شد یا خیر، اما اتحادیه گمرکی از بین نرفت و حتی به نوعی فراتر از جغرافیای شوروی (البته مواظب استفاده از این اصطلاح باشیم چرا که آن چه روس ها و بعضی غیر روس ها «جغرافیای شوروی» می نامند شامل «جغرافیای تمدنی ایران» می شود) رفت و با درخواست عضویت ایران هم همراه شد! حال، شاید گفته شود که این اتحادیه تنها اقتصادی است. از یاد نبریم که اتحادیه اروپا هم به عنوان سازمانی اقتصادی شروع به کار کرد و کم کم شکل امروزی را به خود گرفت. اتحادیه اقتصادی اوراسیا از اول هم به دنبال همین راهی بوده که اتحادیه اروپا به دنبال آن رفته است.

حالا، آیا باید گفت که ایران هویت خود را از دست داده و یا اینکه تحت نفوذ شوروی قرار گرفته و به دنبال عضویت در طرحی است که طرح اصلی آن منسوب به سیاستمدار کمونیست سابق، نورسلطان نظربایف است که هدف آن به نوعی احیای قدرت شوروی است؟ 

در دورانی قرار داریم که جهان نه دو قطبی است که دولت ها مجبور به انتخاب بین یکی از قطب ها شوند و نه تک قطبی است که که مجبور به عضویت در پیمان های آن یک قطب شوند و در صورت امتناع مورد فشار قرار گیرند. جهان پیش رو به سبب آن که جهانی چند قطبی است با همپوشانی عضویت ها در اتحادها همراه خواهد بود، بدین شکل که یک کشور همزمان عضو چند اتحاد و «متعهد» به آنها خواهد بود. ایالات متحده هم عضو پیمان آتلانتیک شمالی است و هم خود را به عنوان کشوری در اقیانوس آرام معرفی می کند. هند عضو فعال بریکس است که به دنبال دلارزدایی است اما چند روز بعد از برگزاری اجلاس بریکس شانه به شانه ایالات متحده در اجلاس جی-۲۰ حرکت می کند. 

طرح عضویت ایران در سازمان دولت های ترک برای اولین بار از طرف دوغو پرینچک، رهبر حزب وطن ترکیه مطرح شد که گفته بود عضویت ایران «کمک شایانی به اعتلای تمدن آسیایی، توسعه اقتصادی منطقه و صلح جهانی خواهد کرد». اگر واقع گرایانه نگاه کنیم، این طرح شاید آن چنان غیر قابل قبول به نظر برسد که حتی صحبت از آن عجیب باشد. اما قطعا غیرممکن نیست. در واقع، فکر عضویت ایران در این سازمان چیزی شبیه به یک مدل مفهومی است. در حالی که هیچ چیز غیر ممکن و حتی چندان عجیب به نظر نمی رسد اما همه می دانند که مدل مفهومی هیچ شباهتی به کالای تولیدی آماده در آینده هم ندارد. باید نگاه خود به اتحادها را تغییر دهیم و آنها را نه به عنوان تعیین کننده هویت بلکه به عنوان چارچوب کاری ببینیم. کشور ما در همین وضعیت کنونی هم چندان با دولت های ترک غریبه نیست. یک شهروند ترکیه آن قدر که یک شهروند آذری ایرانی می تواند ترکی ازبک را متوجه شود قادر به متوجه شدن آن نیست! حال، نباید از یاد ببریم که تعداد آذری های ما بیش تر از دور افتادگان از وطن در آن سوی ارس است! قطعا از این نظر جایگاه کشورمان از جایگاه بسیاری از اعضای این سازمان و یا ناظران آن چون مجارستان یا ناظران آینده چون اوکراین که تنها بخاطر تاتارهای کریمه به دنبال عضویت در این سازمان هستند بهتر است. از نظر تاریخی هم که سرزمین متنوع ایران برای قرن ها تحت حکومت رهبران ترک زبان بوده است. سلسله های غزنویان، سلجوقیان، خوارزمشاهیان و صفویان قسمتی از تاریخ پرشکوه این سرزمین بوده و هستند. اما همه این ها هم نباید باعث شود تا تفکر عضویت در سازمان دولت های ترک یا دیگر سازمان ها تبدیل به پدیده ای هویتی شود. این ها همه منابعی برای بهره برداری هستند و در اقیانوس روابط بین الملل حتی اگر جزیره ای کوچک یا صخره ای سنگی هم در این اقیانوس داشته باشیم باید به دنبال منطقه انحصاری اقتصادی آن باشیم. در جهان چند قطبی، حتی شاهد خواهیم بود چگونه کشورها بخاطر همین به دنبال ساخت جزایر مصنوعی هویتی برای تشکیل یا عضویت در سازمان های جدید خواهند بود. یک روز ایالات متحده خود را هم به عنوان کشوری در اقیانوس اطلس و در اقیانوس آرام معرفی خواهد کرد و یک روز شاید کشورمان از داخل سازمان دولت های ترک به دفاع از منافع خود بپردازد. 

هدف از تشکیل سازمان دولت های ترک چیست؟‌ برای درک آن بیایید تا برای چند لحظه، استکبار، صهیونیسم و غیره را کنار بگذاریم و به موضوع جور دیگری نگاه کنیم. مثال ایالات متحده و اروپای نامتحد را یادتان است؟ همان طور که ایالات متحده با نقش فعال در سیاست اروپایی مانع اتحاد میان روسیه و اروپا شد، ترکیه هم با وارد شدن به سیاست کشورهای ترک قصد دارد تا مانع از اتحاد ایران با قفقاز و آسیای میانه شود. این ها سرزمین هایی هستند که ایران بدون آنها هیچ وقت نمی تواند قدرت اصلی خود را بازیابد. بدون این سرزمین ها ایران یک کشور باقی می ماند و برای عرضه خود به عنوان تمدن با مشکل مواجه می شود. هدف این برنامه بیرون نگه داشتن ایران است و بیرون ماندن ما هم تنها کمکی به آن برنامه است! در این میان باید گفت که نقش آذربایجان هم شبیه به همان نقش اوکراین در میان اروپا و روسیه شده است:‌سرزمینی شیعه با هویت ایرانی! تله ای دیگر که نباید در داخل آن بیافتیم و حاکمیت ایران تا به اینجا به خوبی از این تله امتناع کرده است.

در هر حال، به زودی عضو سازمان اقتصادی اوراسیا خواهیم شد که نورسلطان نظربایف طراح اصلی آن بود. در سیاست بین الملل هیچ چیز غیر ممکن نیست، حتی عضویت ایران در سازمان دولت های ترک، طرحی دیگر از نورسلطان نظربایف!

علی مفتح

نویسنده خبر

دانش آموخته فلسفه و مطالعات اروپایی از بلژیک

اطلاعات بیشتر

کلید واژه ها: ترکیه بلوک کشورهای ترک زبان سازمان کشورهای ترک زبان ایران ایران و ترکیه عضویت ایران علی مفتح آسیای میانه ایران و آسیای میانه قفقاز ایران و قفقاز ایران و آذربایجان جمهوری آذربایجان آذربایجان


( ۵۸ )

نظر شما :

خسرو ۰۴ مهر ۱۴۰۲ | ۱۳:۳۱
خواهشمندم نویسنده محترم توضیح بیشتری دهد عبارت " نقش آذربایجان شبیه به نقش اکراین بین اورپا وروسیه و تله ای که نباید داخل آن بیافتیم " چه مفهومی دارد ؟ چرا نباید پدیده هویتی باشد؟ در هزار سال قبل از اسلام ، پانصد سالش را اشکانیان ترک تبار بر ایران حکومت کردند و در بعد از اسلام لااقل هزار سال قاجار و افشار و صفوی و سلجوقیان و غزنویان و ... غیرو بر ایران حاکم بودند اگر واقعا به دنبال احیای تمدن ایران هستیم و به نظر شما این با شراکت آسیای مر کزی و قفقاز میسر است چگونه با انکار فرهنگ و هویت کشورهای اتحادیه ترک می‌توانیم به آن وارد شویم ؟ شترسواری دولا دولا نمیشه ، شراکت سودمند با تسهیم عادلانه موفق می‌شود
جلال ۰۴ مهر ۱۴۰۲ | ۱۳:۳۱
وطن فروشی است ،انزواست،
فرزاد ۰۴ مهر ۱۴۰۲ | ۱۴:۱۱
رو پیشانی ما ایرانیها چه نوشته جناب نویسنده ی پانترک؟ نه شیر شتر میخواهیم نه دیدار عرب.از قدیم گفتن یک نه و صد آسایش.
فرزاد ۰۴ مهر ۱۴۰۲ | ۱۴:۲۷
این پانترکها ول کن قضیه نیستن.چه اصراری هم بر عضویت ایران در این اتحادیه ی نژادی کذاییشون دارن.جناب نویسنده ی پانترک از هر دریچه ای که ما به قضیه نگاه میکنیم ؛ما ایرانی‌های آریایی هیچ صنم و سنخیتی با ترکهای نژاد زرد و چشم بادامی نداریم.آذریهای ایران غالبا بومیهای آریایی این سرزمین و از نژاد سفیدن و نه از تیره ی ترک و تاتار و مغول چشم بادامی و مهاجر و مهاجم.شما اول باید چین رو عضو این اتحادیتون بکنید که جمعیت ترکهاش بیشتر از همه ی کشورهای آسیای میانه و ترکیه هست.بعد بیایید سراغ ایران.
فرزاد ۰۴ مهر ۱۴۰۲ | ۱۵:۱۴
آیا بهتر نیست ترکها این نسخه ی شفابخش رو اول برای کشورخودشون تجویز کنن؟ وبا توجه به اینکه شش درصد از جمعیت ترکیه عرب هستند وبا دو کشور عربی یعنی عراق و سوریه هم مرز و همسایه هستند درخواست عضویت در اتحادیه ی عرب را بنمایند؟واز مزایای این اتحادیه ی ثروتمند وبا نفوذ بهره مند بشوند؟
فرزاد ۰۴ مهر ۱۴۰۲ | ۱۵:۳۵
به خسرو:از کی تا حالا اشکانیان(یا همان پارتها) که خودشون رو وارث به حق هخامنشیان (یعنی پارسها) معرفی میکردن شدند ترک و ما خبر نداشتیم.از کی تا حالا؛«تیرداد»؛«مهرداد»؛«فرهاد»؛«خسرو»؛«گودرز»که پادشاهان این دودمان بودند ترک بودند و ما خبر نداشتیم.تو این دودمانی که بیش از چهارصد سال حکومت کردند لا اقل نباید یک« تیمور» «چنگیز »«اوغلو » و پادشاهی با نام ترکی پیدا بشه که ما بگیم ترک بودن؟
فرزاد ۰۴ مهر ۱۴۰۲ | ۱۵:۳۹
مگه ما جاده صاف کن ترکیه برای اهداف فاشیستی و توسعه طلبانه هستیم که به عضویت این اتحادیه ی نژادی در بیایم؟
فرزاد ۰۴ مهر ۱۴۰۲ | ۱۵:۴۴
این ترکها واقعا ملت عجیبی هستن.همه رو متهم به نژادپرستی میکنن اونوقت فکر و ذکرشون شده یک اتحادیه ی نژادی.
فرزاد ۰۴ مهر ۱۴۰۲ | ۱۵:۴۶
جناب نویسنده اینقدر دنبال دریچه نگرد.زحمتت میشه.
پویا علامه ۰۴ مهر ۱۴۰۲ | ۱۵:۵۹
آقای نویسنده در این چند خط خودت را لو دادی "از نظر تاریخی هم که سرزمین متنوع ایران برای قرن ها تحت حکومت رهبران ترک زبان بوده است. سلسله های غزنویان، سلجوقیان، خوارزمشاهیان و صفویان قسمتی از تاریخ پرشکوه این سرزمین بوده و هستند" خواننده زیرکتر از آن است که تو فکر می‌کنی.
ایرانی ۰۴ مهر ۱۴۰۲ | ۱۶:۰۸
چرا پانترکها عادت به جعل تاریخ و دروغ گویی پیدا کرده اند؟ اشکانیان ترک بوده اند!!؟ اشکانیان جز ۳ قوم آریایی بوده اند. از کجا می آیند این توهمات؟ جالب است که جعل تاریخ ایران و توهین به تخت جمشید و کوروش و خلیج فارس و شعرای ایرانی و ... به راحتی منتشر می‌شود ولی نظرات ما منتشر نمی‌شود!!!!
ابراهیم قدیمی ۰۴ مهر ۱۴۰۲ | ۱۶:۴۳
اشگانیان بهیج وجه ترک نبودند وهیچگونه گرایش ترکی نداشتند۔اشکانیان با امدن ساسانیان با ارامنه متحد شدند ودولت مستقل ارامنه جدا از ایران را بنا نهادند۔اسامی مهرداد وتیرداد و اشک بهیج وجه اسامی ترکی نیست۔ترکان از زمان ساسانیان به ایران وارد شدند۔مادر برخی از شاهان ساسانی ترک هستند۔در زمان واپسین حکومتهای عربی ترک ها در خدمت اعراب وارد ایران شدند۔این صحیح است پس از اعراب ایران حاکمیت ایرانی تقریبا نداشته است وترک ها حاکم بودند۔بچز زمانهای کوتاه صفاریان وزندیه۔حتی رضاخان وپسرش از طرف مادری ترک بودند۔
ناشناس ۰۴ مهر ۱۴۰۲ | ۲۱:۳۸
یه خبری از احسان موحدیان و همفکرانشان بدید و لطفا یه اماری از سکته کنندگان خبر دهشتناک «تصرف قره باغ توسط جمهوری آذربایجان» را اعلام کنید.
علیرضا ۰۴ مهر ۱۴۰۲ | ۲۲:۳۲
ایران یه کشور ترک زبانه و باید به این سازمان بپیوند
مجتبی ۰۴ مهر ۱۴۰۲ | ۲۳:۰۹
یعنی آنقدر ایران فاقد حکومت و تمدن است که برای آن باید گدایی اقوام بدوی و بی تمدن و کوچ نشین دشت قبچاق کرد ؟؟؟؟تمام داشته های امروز همان کشورهای ترک زبان از تاریخ و تمدن و فرهنگ ایران است که به آن افتخار میکند ،هنوز کتیبه فارسی و پهلوی بر سر آثارباستانی آنها خود نمایی میکند
رضا ۰۴ مهر ۱۴۰۲ | ۲۳:۴۳
ازقیاسش خنده امد خلق را!
ایراندوست ۰۵ مهر ۱۴۰۲ | ۱۱:۵۶
خوب شما ماده گرگ پرستان چرا به به سلسله قاجاریه که ترک بودند و نصف ایران را فروختند اشاره نمیکنید!؟
حسن ۰۵ مهر ۱۴۰۲ | ۱۳:۴۳
اشکانی ها به لحاظ زبانی هیج مشابهتی با هخامنشیان و ساسانیان ندارند دوستی که می گوید اسم پادشاهان اشکانی فارسی هست توجه داشته باشد که نویسندگان ایرانی اسم پادشاهان را به فارسی ترجمه کرده اند. و سعی کرده اند رن و بوی فارسی بدهند. ایران با ترک ها است که می تواند موجودیت خود را حفظ کند و الا با طرد و کتمان هویت ترک ها در ایران، توانایی ایران را در حاشیه قرار خواهد داد
قویطاس ۰۶ مهر ۱۴۰۲ | ۱۲:۵۷
اشکانیان ترک بودن خیلی جالب از خنده مردم. قوم گراهای پان ترک بی سوادن دنبال تاریخ سازی هستند
ایرانی ۰۶ مهر ۱۴۰۲ | ۱۴:۳۳
کشور ایران کشور ترک زبان نیست. درست است که آذربایجانیها در ایران زندگی میکنند ولی اعراب هم در ایران زندگی میکنند. آیا ایران به اتحادیه عرب بپیوندد؟ جالب است که ترکهای نژادپرست میگویند کردها هیچ حقی در ترکیه ندارد درحالی که جمعیت کردهای ترکیه بسیار بیشتر از آذربایجانیهای ایران است ولی ایران یک کشور ترک زبان است!!!!!!!!!! ضمن اینکه این سازمان کشورهای ترک یک سازمان بر اساس تفکرات نژادی است. درحالی که اگر بحث منافع اقتصادی و اجتماعی مطرح باشد این نفوذ را میتوان از طریق سازمانهایی مثل شانگهای ایجاد کرد. ضمنا در وضعیت فعلی عضویت در این سازمانها تغییری در نفوذ ایران بوجود نخواهد آورد و از طرف دیگر اگر ارتباط اقتصادی ما با دنیا افزایش یابد و ایران بتواند از تمام ظرفیتهای خود استفاده کند خود این کشورها به سراغ ما خواهند آمد.
فرزاد ۰۶ مهر ۱۴۰۲ | ۱۵:۲۵
به حسن:«مهرداد»؛«تیرداد»؛«فرهاد»؛«گودرز»؛«خسرو»«اشکان»؛«ارشک» ترجمه ی فارسی کدام اسامی ترکی هست؟
به ایرانی نماها ۰۷ مهر ۱۴۰۲ | ۰۰:۲۲
این اسامی فارسی ترجمه اسامی یونانی شاهان اشکانی بوده چطور که الان اسامی جمهوری اذربایجان الان عربیه اونزمان هم با توجه به تسلط یونانیا بر ایران اسامی یونانی بودند وبعدها برا اریایی نشان دادن این شاهان سکاتبار ترک اونها را با ترجمه فارسیزه کردن
به ایراندوست ۰۷ مهر ۱۴۰۲ | ۰۹:۴۴
درسته که قاجارها وقتی حکومت رو تحویل پهلوی ها دادند قفقاز رو از از دست دادند ولی به اینهم توجه داشته باشید وقتی که حکومت رو از زندیه تحویل گرفت ایران حدود یک پنجم مساحت فعلی اش هم نبود ، قاجارها از متصرفات خود از دست دادند نه از خاک اصلی ،
ایرانی ۰۸ مهر ۱۴۰۲ | ۱۱:۴۴
عزیز من شما پانترکها منابع تاریخی تان مثل اینکه گونزالس تی وی است! نقشه ایران در زمان زندیه را دیده اید؟ قفقاز کلا متعلق به ایران بوده است به علاوه بخش اعظم افغانستان. بعد مگر مبدا تاریخ ایران زندیه است!؟ ضمنا سکاها هم آریایی بوده اند و از این لحاظ فرقی با پارت و پارس و ماد ندارند. ابن موصوع در ننابع غیرایرانی هم آمده است. جعلیات پانترکی را در محافل خودتان بگویید.
فرزاد ۰۸ مهر ۱۴۰۲ | ۱۸:۱۹
به ایرانی نماها:این سایت بهتره یک ایموجی خنده هم تو قسمت پاسخها؛درجواب نظرات شاذ و بدیع شما بگنجانه.اشکالی نداره شما به جای ترجمه و معادل ترکی ؛همون ترجمه ی به قول خودت یونانی این نامهای فارسی را برای ما بگید.
آریوبرزن ۰۹ مهر ۱۴۰۲ | ۱۷:۴۲
این کار تنها در صورت به رسمیت شناختن تمام زبانهای اقوام ایرانی امکان پذیر است. یک طرفه نمی‌شود فقط به آذربایجانیها امتیاز داد. آذربایجانیها خودشان حق و حقوق کردها که نصف جمعیت آذربایجان غربی هستند رارعایت نمی‌کنند. چطور انتظارات در سطح ملی برای خودشان دارند!؟
یک فرهنگی ۰۹ مهر ۱۴۰۲ | ۲۳:۳۵
بسیار مطالب خوب و لازم برای کشور ما با توجه به وسعت همسایگی از شمال وکشورهای مسلمان ترک جهت همکاری وقدرت منطقه به نظر می رسد .
فرهاد ۱۲ مهر ۱۴۰۲ | ۱۰:۲۲
فاشیسم و نژادپرستی هیچگاه در ایران پسندیده نبوده است و ما نباید وارد سازمانی بشویم که اصلی‌ترین موضوع آن نژاد آن هم در قرن بیست و یکم است!
کیا ۰۸ آبان ۱۴۰۲ | ۰۱:۱۲
تشیع وایران برترین وبهترین هویت ماست .از قدیم گفتند می خواهی خاک هم بر سر خودت بریزی برو از یک تپه بزرگ بریز
خسرو ۰۹ آبان ۱۴۰۲ | ۱۳:۰۰
اشک در نام اشکانیان ، مخفف کلمه ارشک هست یعنی مرد راستین ( کلمه ترکی) -- محل زندگی اشکانیان خراسان و آسیای میانه بوده که همیشه ترک‌نشین بوده و تمام کتاب‌های تاریخی ترک تبار بودن شان را تایید می‌کنند و دلیل انکار اشکانیان از طرف ساسانیان و نابود کردن آثارشان هم ترک بودن و زرتشتی نبودن( اعتقاد به مانی ) و... بوده است بله و ارامنه هم از اشکانیان و ترک تبار بودند و وابسته به حکومت اشکانی بودند و هنوز هم بیشتر اسامی ترکی دارند ولی توجه کنید که ارمن ها با قوم "های " ( ارمنه خود کشورشان را هایستان مینامند ) که اکنون در ارمنستان حاکم هستند فرق دارند حتی زبانشان متفاوت است البته در تاریخ هزار سال قبل از اسلام در ایران ۵۰۰سال را اشکانیان حکومت کرده اند ودر شمال غرب سلسه آتورپات حاکم همیشگی بودند ولی فارغ از گذشته تاریخی ، عضویت در اتحادیه عرب یا ترک یا ... در صورت وفق با منافع ملی هر کشور است چنانکه عضویت در اتحادیه اورپا موجب فرانسوی یا آلمانی شدن سی کشور اورپا نشده است
آبتین ۲۸ بهمن ۱۴۰۲ | ۰۸:۴۰
هرجا بیسوادی و بیشعوری باشد آنجا پانترکیسم هم هست. پانترکها چون در تاریخ چنگیزخانی شان چیزی جز غارت و خونریزی ندارند برای خودشان تاریخ درست می‌کنند. کلمه ارشک و اشک و زرشک و ‌... را می‌توان به هزاران کلمه در زبانهای دیگر هم ربط داد. آیا این دلیل می‌شود که اشکانیان مربوط به آن زبانها بوده اند!؟