با توجه به قطب‌بندهای جدید جهانی

کش‌مکش عربستان و امریکا چقدر جدی است؟

۱۳ آبان ۱۴۰۱ | ۱۶:۰۰ کد : ۲۰۱۵۶۰۶ نگاه ایرانی خاورمیانه
سید محمد کاظم سجادپور در یادداشتی می نویسد: کنش و واکنش بین عربستان و آمریکا، از زاویه قطب‌بندی‌های نوین جهانی چگونه قابل تجزیه و تحلیل است؟ در پاسخ باید ابتدا به «قرار داشتن عربستان در مدار امنیتی آمریکا» توجه کرد، سپس به «بروز شکاف، با توجه به ملاحظات و منافع ملی و بین‌المللی» و سرانجام «گسترش مناطق خاکستری» در روابط بین‌الملل پرداخت.
کش‌مکش عربستان و امریکا چقدر جدی است؟

دیپلماسی ایرانی: در ۲۰ مهر ۱۴۰۱ (۱۱ اکتبر ۲۰۲۲)، بایدن رئیس جمهوری آمریکا، اظهارات تندی علیه عربستان سعودی بخاطر همراهی این کشور با تصمیم اوپک باضافه (پلاس) (که شامل اعضای اوپک و روسیه می‌شود)، در تصمیم به کاهش تولید روزانه دو میلیون بشکه نفت کرد و اظهار داشت که عربستان همراه روسیه شده و گفته است که بررسی و تجدید نظر در روابط عربستان و آمریکا در دستور کار قرار می‌گیرد. همزمانی این اظهارات با جوّ سنگینی در کنگره آمریکا علیه سعودی در خور توجه است. سناتور منندز، رئیس کمیته روابط خارجی سنا خواستار توقف و منجمد کردن رابطه با عربستان شد و سخن از متوقف شدن فروش تسلیحات به عربستان و همچنین ارائه طرح‌های قانونی در کنگره آمریکا علیه عربستان درخصوص تصمیم اخیر نیز مطرح شد.

دیوید آرون میلرDavid Aron Miller درنشریه فارین پالیسی نوشت: «عربستان متحد آمریکا» نیست. هرچند که مقامات سعودی، مخصوصاً وزیر امور خارجه این کشور سعی کرد که بر روابط محکم عربستان و آمریکا تأکید کند، اما واضح است که شکافی در روابط عربستان و آمریکا ایجاد شده است. به این شکاف که نباید آن را دست‌کم گرفت، از زوایای گوناگونی می‌توان نگریست: از «زاویه تحول در روابط دو جانبه آمریکا و عربستان»، از «زاویه اقتصاد سیاسی نفت و انرژی»، از «زاویه انتخابات میان دوره‌ای آمریکا و وضع قیمت انرژی در داخل آمریکا»، از «زاویه نگاه شخصی و شناخته شده بایدن به عربستان». اما زاویه دیگری که در کانون توجه این نوشتار است، نگاه به این رخداد از زاویه تحول در نظام بین‌المللی، قطب‌بندی‌های جهانی و برآمدن بیشتر مناطق خاکستری در این میان است.

با این نگرش، پرسش اساسی این است که این کنش و واکنش بین عربستان و آمریکا، از زاویه قطب‌بندی‌های نوین جهانی چگونه قابل تجزیه و تحلیل است؟ در پاسخ باید ابتدا به «قرار داشتن عربستان در مدار امنیتی آمریکا» توجه کرد، سپس به «بروز شکاف، با توجه به ملاحظات و منافع ملی و بین‌المللی» و سرانجام «گسترش مناطق خاکستری» در روابط بین‌الملل پرداخت. تردیدی نیست که عربستان، در بیش از ۷۰ سال گذشته در مدار امنیتی آمریکا قرار داشته است. آمریکا تعیین‌کننده امنیت عربستان بوده و عربستان تضمین‌کننده امنیت انرژی آمریکا و همچنین تأمین‌کننده حضور امنیتی آن کشور در خلیج‌فارس و خاورمیانه بوده است. این رابطه پایدار البته با نشیب و فرازهایی روبرو بوده و تغییر قدرت در کاخ سفید، تأثیراتی بر درجه نزدیکی بین ریاض و واشنگتن گذاشته ولی یک پیوستگی و اتصال امنیتی، جزء لاینفک این رابطه امنیتی بوده است.

اما در دهه گذشته، تحولات منطقه‌ای و بین‌المللی، باعث تجدید نظرهایی در بین کل متحدین آمریکا در سراسر جهان و البته در منطقه خلیج‌فارس شده است. در بین این تحولات، ایجاد شک و تردید در اعتمادپذیری آمریکا مخصوصاً در مواقع خطر امنیتی، دگرگونی در گرو سعی‌های عمده در نگرش نخبگان امنیت ملی آمریکا به خود و دیگران، کاهش نسبی هژمونی آمریکا در جهان، برآمدن سایر قطب‌های قدرت در جهان سیاست، قدرت‌یابی نظامی روسیه و قدرت‌یابی اقتصادی چین و باز شدن فضای عمل کنشگران منطقه‌ای، شالوده‌های اتکا به همه‌جانبه عربستان به آمریکا، دستخوش دگرگونی کرده است.

این بدان معنا نیست که عربستان از مدار امنیتی آمریکا خارج شده، بلکه نشانگر آن است که کنشگران به تنوع تعامل و لزوم کار با دیگران هم می‌اندیشند. لذاست که عربستان در ادامه گذشته، روابط بسیار گسترده‌ای را با روسیه و چین توسعه داده است. در این میان، میزان سرمایه‌گذاری‌های چینی‌ها در زیرساخت‌های اقتصادی و حتی نظامی عربستان، از ‌جمله برنامه توسعه ظرفیت موشکی عربستان، شگفت‌انگیز است. تصمیم عربستان به همکاری با روسیه و اوپک در کاهش تولید نفت برای افزایش درآمد علیرغم درخواست بایدن، البته براساس ملاحظات اقتصادی مخصوصاً در آستانه اعلام پیش‌بینی‌های صندوق بین‌المللی پول دال بر کاهش رشد جهانی و به سمت سختی رفتن اقتصاد بین‌المللی در ۲۰۲۳ است.

ولی فراتر، موضوعی صرفاً سعودی محور نیست، این یک گرایش جهانی است که متحدین سنتی آمریکا، همه‌جانبه در قطب‌بندی‌های واشنگتن محور مشارکت نمی‌کنند. در قضایای مربوط به اوکراین که در مجموع متحدین تاریخی آمریکا در آنچه که بنام جنوب جهانی (Global South) نامیده می‌شود و در برگیرنده کشورهای دوست آمریکا من‌جمله عربستان می‌شود، با واشنگتن همراهی نکردند و البته از اقدام روسیه هم حمایت نکردند. در همین راستا عربستان، درخواست بایدن برای افزایش تولید نفت را نادیده گرفت. جالب آنکه در محافل فکری سیاست خارجی آمریکا، این سخن مطرح شده که در قاره آمریکای لاتین که محل نفوذ سنتی آمریکا بود، کشورهای دوست آمریکا، مانند گذشته دنباله‌رو آمریکا نیستند. کریستفور سباتینی (Christopher Sabatini) در تاریخ۲۰ر۷ر۱۴۰۱ در نشریه فارین پالیسی نوشت: در آمریکای لاتین، این آمریکا که زمانی در این قاره مسلط بود، باید خود را با خواسته‌ همسایگان کوچک خود تطبیق دهد.این آن پدیده‌ای است که می‌توان از آن به عنوان گسترش مناطق خاکستری در روابط بین‌الملل یاد کرد. دیگر همه چیز دور قطب‌های کهن نمی‌چرخد. قطب‌های نوین هم چندان شکل نگرفته‌اند، در این فضا، امکان کنشگری برای همه بازیگران، به‌گونه‌ای متفاوت با گذشته فراهم شده است./اطلاعات

کلید واژه ها: عربستان سعودی عربستان ایالات متحده امریکا امریکا و عربستان سید محمد کاظم سجادپور محمد بن سلمان جو بایدن اوپک پلاس قطب بندی های جدید جهانی


( ۴ )

نظر شما :