باید از فرصت ها استفاده کرد
بررسی دیپلماسی اقتصادی ایران در سازمان همکاری های شانگهای
نویسنده: ایمان صمدی نیا، پژوهشگر و مشاور حوزه دیپلماسی اقتصادی
دیپلماسی ایرانی: توسعه روابط اقتصادی میان کشورهای مختلف جهان تحت تاثیر رشد قابلتوجه امکانات حملونقل، یکی از مهمترین رخدادهایی بود که برای همیشه تصویر اقتصادی دولتها را تغییر داد. افزایش چشمگیر میزان تجارت میان قارههای مختلف، راهاندازی شرکتهای فراملیتی و تولید محصولات مشترک صنعتی میان چند کشور، اصلیترین نتایج این تغییر جدی بود. این حرکت در ادامه با عضویت تعداد قابلشماری از کشورهای دنیا در سازمان تجارت جهانی (WTO) ادامه پیدا کرد تا جایی که قوانین اقتصادی دولتها با هدف گسترش تجارت بینالمللی بهسمت تسهیل صادرات و واردات حرکت کرد.
بسیاری از کشورها با درک این شرایط از سالها قبل بهسمت موافقتنامههای دوجانبه و منطقهای رفتهاند و با درنظر گرفتن معافیتهای گمرکی، تعرفههای ترجیحی و تسهیلات صادراتی، تجارت خود با همسایگانشان را افزایش دادهاند، اما اقتصاد ایران تحتتاثیر عوامل مختلف تا حد زیادی از این حرکت جا مانده است. مجموع واردات 15 کشور همسایه ایران در سال 2020 بیش از هزارمیلیارد دلار است که ایران با صادرات 18 میلیارد دلار کالای غیرنفتی به این کشورها، فقط 1.9 درصد از بازار 15 کشورهای مذکور را در اختیار دارد. هرچند اختلافنظرهای سیاسی، مشکلات امنیتی موجود در منطقه و فراهم نبودن زیرساختهای داخلی نقشی کلیدی در پایین بودن این آمارهای صادراتی دارند، قطعا نبود پیمانهای اقتصادی مشترک هم در پایین بودن این آمار نقشی بسزا ایفا کرده است. عضویت ایران در سازمان همکاری های شانگهای می تواند این وضعیت را تغییر دهد.
نگاهی به سازمان همکاری های شانگهای
سازمان همکاری شانگهای، سازمانی میان دولتی با جمعیت بالای یک و نیم میلیارد نفر است که برای همکاریهای چندجانبه امنیتی، اقتصادی و فرهنگی تشکیل شده است. این سازمان در سال ۲۰۰۱ با هدف برقرار کردن موازنه در برابر نفوذ آمریکا و ناتو در منطقه پایه گذاری شد. این سازمان شامل ۹ عضو اصلی و ۳ عضو ناظر است که ایران نیز سال هاست به عنوان عضو ناظر در این سازمان حضور داشت.
از همان ابتدای شکلگیری، صحبت از عضویت کشورمان در این سازمان مطرح شد، اما اعضای موسس سازمان همکاریهای شانگهای با بررسیهای اولیه به این نتیجه رسیدند که فعلاً ایران و دو کشور دیگر به عنوان عضو ناظر پذیرفته شوند. یعنی از یک طرف رسماً عضو نیستند اما از طرف دیگر در جلسات و کمیسیونهای فرعی این سازمان حضور داشته باشند. از جمله ما که عضو کمیته اقتصادی شانگهای هستیم.
از نظر تجارت درون گروهی، مجموع ارزش صادرات درون گروهی کشورهای عضو سازمان همکاری شانگهای در سال ۲۰۱۷، در حدود ۳۲۹ میلیارد دلار بوده است. در این رابطه، کشور چین با ۵۲ درصد بالاترین و تاجیکستان با سهم ۱۸ درصد پایینترین سهم را به خود اختصاص دادهاند. همچنین مجموع ارزش واردات درون گروهی کشورهای عضو سازمان در سال مزبور نیز در حدود ۹۶۴ میلیون دلار بوده است. لذا کشورهای چین و تاجیکستان به ترتیب بالاترین (۴۶ درصد) و پایینترین (۴۶/۰) درصد سهم را از این نظر داشتهاند.
ایران و سازمان تا کنون
در سال 2017 ایران از لحاظ صادرات و واردات درون گروهی سازمان به ترتیب با سهمی در حدود ۵ درصد و ۴.۳ درصد در رتبه چهارم و هفتم قرار داشته است. در این میان بیشترین میزان صادرات ایران به شانگهای در سال مزبور به ترتیب به کشورهای چین، افغانستان، هند و پاکستان (حدود ۹۵ درصد از کل صادرات ایران به سازمان) و بیشترین واردات ایران از کشورهای چین، هند، روسیه (حدود ۹۶ درصد از کل واردات ایران از سازمان) بوده است. ایران با ۱۱ عضو اصلی و ناظر پیمان شانگهای شامل چین، روسیه، قزاقستان، قرقیزستان، تاجیکستان، ازبکستان، مغولستان، پاکستان، هند، افغانستان و بلاروس، دارای تجارت فرامرزی است که در این میان بیشترین حجم تجارت ایران با چین در سال ۱۳۹۹ به ارزش ۱۵ میلیارد و ۵۱۸ میلیون و هشت هزار و ۴۹۲ دلار است.
حجم تجارت چین با اعضای شانگهای از 17 میلیارد دلار در سال 2001 به 250 میلیارد دلار در سال 2020 رسیده که درواقع رشد سالانه 15 درصدی را نشان میدهد. وضعیت روسیه نیز مناسب است و رشد 9 درصدی را بهصورت سالانه ثبت کرده است. با این تفاسیر ایران میتواند با تاسیس نظام پولی و مالی مشترک با این کشورها، معرفی ظرفیتهای اقتصادی مغفولمانده خود و با واگذاری پروژهها به کشورهای عضو منافع بالایی کسب کند. حجم تجارت ایران در سال گذشته با کشورهای عضو در حدود ۲۸ میلیارد دلار بوده که 13.6 میلیارد دلار آن صادرات و مابقی نیز ارزش کالاهای وارداتی بوده است. چین با 19 میلیارد دلار، هند با چهار میلیارد دلار، افغانستان با دو میلیارد دلار و روسیه نیز با 1.6 میلیارد دلار از نظر حجم تجارت، بیشترین مراودات را با کشور ما داشتهاند. این درحالی است که همکاریهای تجاری ایران با دیگر اعضای سازمان بسیار پایین بوده، بهطوریکه مجموع واردات و صادرات ما با ازبکستان حدود 256 میلیون دلار، قزاقستان 205 میلیون دلار، قرقیزستان 51 میلیون دلار، بلاروس 30 میلیون دلار و تاجیکستان در حدود 24 میلیون دلار بوده است. این درحالی است که مسیر ترانزیتی ما با این کشورها با وجود عدم مرزهای خاکی بسیار هموار است. براساس آمارهای جهانی کل تجارت کشورهای عضو این سازمان (9 عضو دائم و دو عضو ناظر) در سال 2020 در حدود 6 هزار و 100 میلیارد دلار بوده که سههزار و 321 میلیارد دلار آن صادرات و دوهزار و 805 میلیارد دلار آن را واردات تشکیل میدهد. بر همین اساس با وجود صادرات 13 میلیارد دلاری ایران به این کشورها در سال گذشته میتوان به این نتیجه رسید که از بازار دوهزار و 805 میلیارد دلاری واردات این کشورها، ایران تنها 0.4 درصد آن را در اختیار داشته است. با برنامهریزی دقیق و البته پیمانهای دوجانبه با روسیه و چین میتوان میزان همکاری تجاری با کشورهای CSO را بهصورت محسوسی افزایش داد.
اهمیت و فرصت های سازمان برای ایران
ورای اهمیت موضوعات اقتصادی در چارچوب برنامههای سازمان همکاری شانگهای و توجه به مقوله حمل و نقل و ایجاد شرایط مطلوب ترانزیتی برای توسعه تجارت ایران، میتوان به سایر ظرفیتهای دیگر این سازمان در زمینههای علمی و فنی، فرهنگی، کشاورزی، گردشگری و ایجاد شرایط مطلوب در زمینه همکاریهای گمرکی با کشورهای عضو و ناظر اشاره نمود که این مهم با توجه به موافقت نامههای همکاری و برنامههای اقدام غیر امنیتی که در میان اعضا گروه و ناظرین آن به امضا رسیده است، میتواند در قالب «برنامه توسعه میان مدت شانگهای» که جزئی از پیمان بلند مدت آن است، پیگیری و محقق شود.
با توجه به اینکه دو طرح بزرگ: ۱. پروژه راه ابریشم و ۲. اتحادیه اقتصادی اوراسیا از نتایج و به نوعی زاده فعالیتهای این سازمان که به عنوان یکی از توانمند ترین بلوکهای جهان به لحاظ قدرت اقتصادی و اهمیت راهبردی میباشد و هر دوی آنها نیز تأثیری شگرف بر اقتصاد ایران خواهند داشت، میتوان به جذابیت و مطلوبیت استفاده چین از زیر ساختهای حمل و نقلی و ترانزیت کالا از ایران با استفاده از ظرفیتهای دریایی و بنادر، راه آهن و جادهای کشور برای سهولت و دسترسی به بازار کشورهای آسیای مرکزی برشمرد که با رشد اقتصادی ۳.۲ درصدی خود طی سال ۲۰۲۰ حجم تجارتی بالغ بر ۹۰ میلیارد دلار را با کشورهای این منطقه تجربه کرده است.
ایران با داشتن موقعیت ژئوپلیتیک عالی، کریدور شمال به جنوب و غرب به شرق، ۹ درصد از منابع دنیا پرچمدار مقابله با تروریسم و کشور ثباتساز منطقه با پتانسیلهای فراوان میتواند نقش پررنگی در این سازمان ایفا کند. اهمیت بهره گیری بیشتر از ظرفیتهای اقتصادی در حوزه حمل و نقل و ترانزیت در چهارراه ارتباطی شرق، غرب-شمال-جنوب بسیار پرواضح است.ایجاد نگاهی ویژه به توسعه همکاریهای مشترک در دو محور: ۱. کشورهای حوزه شرق (به خصوص چین و هند به عنوان دو عضو مهم این سازمان) و ۲. کشورهای حوزه اوراسیا (به خصوص کشورهای حاشیه دریای خزر)، میتواند شیوهای مؤثر و راهگشا برای برون رفت از تنگناهای اقتصادی موجود و گشودن پنجرهای از امید برای گشایشهای لازم در مسیر افزایش تجارت و بهبود وضعیت اقتصاد کشور باشد.
یکی از منافع قابل انتظار از عضویت ایران در سازمان همکاری های شانگاهای را می توان این نکته دانست که اروپاییها برای جلب نظر ایران ترجیح دهند مقداری از مواضع خصمانه خود و اقدامات علیه ما را کاهش و تخفیف دهند تا در واقع ایران در تمایل به سمت شرق تجدیدنظر کند و بیشتر به سمت غرب برود. البته این یکی از احتمالاتی است که مطرح میشود. قرائنی در یک و دو هفته اخیر نشان میدهد که اروپاییها تمایل دارند نظر ایران را بیشتر جلب کنند و مانع از گرایش ایران به سمت شرق شوند.
چالش ایرانی شانگهای
مسئله بسیار مهمی که در ایران، هنوز به جمع بندی کاملی نرسیده، موضوع هند و چین است. چین و هند اگرچه هر دو عضو پیمان شانگهای هستند اما هندی ها بخش مهمی از نقشه آمریکایی ها برای کنترل چین بوده اند و در پرونده چابهار نیز در چارچوب سیاست های آمریکایی ها اقدام کرده اند. ما نیز به گونه ای برخورد کرده ایم که گویی مشکلات چین و هند باید در داخل ایران حل شود. اگر میخواهیم به این روند ادامه دهیم آنچه میخواهیم روی میز چین ببریم چه تفاوتی دارد با آنچه میخواهیم روی میز هند ببریم؟
مسئله مهم دیگری که باید در نظر داشته باشیم، چالش انتخاب کریدور است. ایران هنوز کریدور خود را انتخاب نکرده است. ایران اگر بخواهد به چین متصل باشد باید میان مسیر شرقی (خط اتصال سی پک پاکستان) و مسیر شمالی ( خط انتقال اتوبان پامیر از کشورهای آسیای میانه) یکی را انتخاب کند. متاسفانه عدم رایزنی های لازم و کافی در این خصوص با کشورهای مذکور، حاکی از عدم اطمینان به صورت خوش بینانه و یا عدم توجه به این مسئله است که برای گشایش در مسیر این کریدورها، به جلب حمایت کشورهای مسیر نیازمندیم. فلذا سیاستگذاران حتما در این خصوص، باید توجه کافی را داشته باشند.
نتیجه گیری
واقعیت این است که در طول سالهای گذشته کشورهای غربی بهرهبری آمریکا تلاش بسیار گستردهای کردند برای اینکه جمهوری اسلامی ایران را با انواع فشارها و تحریمهای اقتصادی و سیاسی و امنیتی منزوی بکنند و قدرت ایران را به چالش بکشند، حتی ایران را در سطح بینالمللی به یک بازیگر کاملاً منزوی تبدیل کنند. امروز حضور ایران در سازمان همکاری های شانگهای، در ترکیب این سازمان بهعنوان عضو دائمی در وهله اول نشان میدهد که تمام این تلاشها شکست خورده و در وهله دوم دریچه جدیدی باز شده است که این دریچه جدید میتواند از رهگذر همکاریها در آینده شرایط نوینی را در فضای بینالمللی رقم بزند.
با همه تفاسیر، تنها عضویت در این پیمان برای جهش روابط دیپلماسی اقتصادی کشور کافی نیست و برای ایجاد فرصتهای بزرگ اقتصادی لازم است که با هر یک از کشورهای عضو نیز روابط دوجانبه قوی برقرار کنیم که انعقاد موافقتنامههای تجارت ترجیحی، کاهش منطقی نرخهای تعرفهای به ویژه از سوی ایران و همگرایی در نرخهای تعرفه کالایی، شناخت دقیق بازارهای هدف به منظور گسترش صادرات غیر نفتی، رفع موانع سرمایه گذاری خارجی کشورهای عضو شانگهای در صنایع بالادستی ایران و پیگیری اجرای تفاهمنامه همکاریهای ۲۵ ساله ایران و چین از طریق ایجاد پروژههای درون سازمانی شانگهای از جمله ابزارهای آن میتواند باشد.
نظر شما :