بیست سال پس از حملات ۱۱ سپتامبر
القاعده از به قدرت رسیدن طالبان خوشحال است اما نه به دلیلی که می پندارید
نویسنده: کالین پی. کلارک (Colin P. Clarke)
دیپلماسی ایرانی: القاعده از سیطره طالبان بر افغانستان خوشحال است و از پیروزی این گروه برای نشر تبلیغات با هدف انگیزهبخشی به گروههای وابسته و حامیان خودش در سراسر جهان استفاده میکند. آمریکاییها بهخوبی آگاهند که نشانههایی از تقویت اتحاد بین القاعده و طالبان مشاهده میشود.
اما اینبار این اتحاد به آن معنا نیست که طالبان از لحاظ تاکتیکی به القاعده برای حمله به غرب کمک خواهد کرد، بلکه این دو با یکدیگر متحد میشوند تا تلاشهای یکدیگر در مسیر رسیدن به قدرت، مبارزه با دشمنان مشترک جهادگرایان و یاری به پاکستان برای ایجاد بیثباتی در جنوب آسیا را تقویت کنند.
فاز جدید روابط این دو گروه بازتابی است از مسئولیتهای تازه طالبان به عنوان یک ماهیت حاکمیتی، نه یک نیروی شوروشی و همچنین بیانگر گسترش سایر گروههای تروریستی، به ویژه دولت اسلامی خراسان، است که که هم القاعده و هم طالبان با آن به شدت مخالف هستند.
این واقعیت تازه برای آمریکا هم نویدبخش و هم نگرانکننده است. خبر خوب این است که القاعده تازه احتمالا به آن دسته از حملات تروریستی که آمریکا را در وهله نخست وارد جنگ کرد، رو نخواهد آورد. اما خبر بد این است که تلاشهای ضدتروریستی آمریکا علیه داعش و وابستگانش به طور غیرمستقیم به طالبان – و در نتیجه القاعده و سایر شبهنظامیان اسلامگرا در منطقه – کمک خواهد کرد تا رقبایشان را از میان بردارند و قدرتشان را تحکیم کنند.
هدف نهایی القاعده این نیست که از طالبان پناهگاهی امن برای طراحی حملهای دیگر به غرب درخواست کند. القاعده ظاهرا دیگر روی این هدف پافشار نمیکند و بهخوبی میداند که طالبان هرگز بار دیگر حاکمیتش بر افغانستان را به خطر نخواهد انداخت. بلکه هدف القاعده استخدام رزمندگان تازه برای تقویت صفوف خود و گسترش حضور منطقهایاش است.
با ظهور داعش، القاعده به طور جدی تهدید شد. اما این گروه با هوشیاری بسیار از تلاش بیش از حد برای مقابله با رقیب جهادی جدیدش خوداری کرد و در عوض به تقویت ریشه های خود در سطوح محلی ادامه داد، در حالی که داعش حملات فراملیتی علیه اهدافی در غرب را انجام می داد و اکثریت قریب به اتفاق پاسخ نظامی غربی را به خود اختصاص داده بود.
طالبان هم سالها پس از سردی روابط با القاعده اکنون به نظر میرسد که اشتیاق بیشتری برای گسترش روابط دوجانبه در ماههای آینده داشته باشد. دلیل این اشتیاق حضور گروه دولت اسلامی خراسان است. طالبان با دولت اسلامی خراسان مخالف است اما مطمئن نیست که بتواند از فعالیت این گروه در شرق افغانستان پیشگیری کند، بنابراین ممکن است دست یاری به سوی القاعده دراز کند.
به دلیل عدم برخورداری از ظرفیت پلیسی، طالبان در آنچه احتمالا به یک منازعه درونجهادی طولانی تبدیل خواهد شد به کمک القاعده تکیه خواهد کرد. در منازعه اخیر پنجشیر، القاعده مبارزانش را به کمک طالبان فرستاد.
شبهنظامیان القاعده، به رغم اندک بودن تعدادشان، به عنوان نیرویی فزاینده برای طالبان عمل کردهاند و در فاز بعدی این منازعه یک دارایی بسیار با ارزشتر به شمار خواهند رفت.
در ماههای اخیر، رویدادهایی مانند فرار جهادگرایان از زندانهای افغانستان باعث شده است که گروههای جهادی صفوفشان در سراسر این کشور را گسترش بدهند. با توجه به حضور بیش از 10 هزار رزمنده از سین کیانگ، قفقاز، آسیای میانه و پاکستان در افغانستان، اتحاد طالبان و القاعده میتواند بخشهای وسیعی از منطقه را بیثبات کند.
در این مرحله ممکن است القاعده از گرایش محلی خود نه به سوی حمله علیه غرب بلکه به سوی راهبردی منطقهایتر حرکت کند، یعنی همکاری با طالبان برای ایفای نقشی مهمتر در آسیای میانه و جنوب آسیا.
این احتمال وجود دارد که طالبان و القاعده با همکاری هم وارد پرخطرترین رقابت منطقهای یعنی رقابت بین پاکستان و هند شوند. چهبسا پاکستان که از تحولات اخیر افغانستان جسارت گرفته است از نفوذ چشمگیرش روی طالبان استفاده و آنها را وادار کند تا به مجموعه سازمانهای تروریستی بزرگی بپیوندند که اسلامآباد از آنها به عنوان راهی برای تهدید هند حمایت میکند.
طالبان و حامیانش در اسلامآباد حتی میتوانند القاعده را تحت فشار بگذارند تا از هر گونه برنامه طولانی مدت حملات تروریستی فراملی اجتناب کند و در عوض منابع خود را به اولویت اصلی پاکستان برای مقابله با هند اختصاص دهد.
این با تمرکز اخیر القاعده بر افزایش قدرت خود در حیاط خلوتش سازگار است. با توجه به پیشینه دیرین پاکستان در استفاده از گروههای تروریستی برای حمله به هند، افزودن القاعده به فهرست نیروهای نیابتی یک نقطه قوت بزرگ برای اسلامآباد خواهد بود.
اینبار اتحاد بین دو گروه مشابه رابطه میان یک ولینعمت و زیردستش نیست، بلکه ارتباط دو متحد دیرین است که منافعشان به شکل خطرناکی دو طرف را تقویت میکند. به جای تلاش برای حمله به غرب – وظیفهای که به داعش محول شده است – القاعده احتمالا روی منابعش متمرکز خواهد شد تا نفوذش در سراسر جنوب آسیا را تثبیت کند و در این روند هم به طالبان و هم به پاکستان یاری برساند.
نکته مثبت این ارتباط برای ایالات متحده این است که شاهد حملهای مشابه حملات 11 سپتامبر، دستکم از سوی القاعده، نخواهد بود. اما شرایط هنوز هشداردهنده است. طالبان و پاکستان ممکن است بار دیگر همکاری نزدیک با یکدیگر را شروع کنند و القاعده را نیز به عنوان نیروی نیابتی پیشین به خدمت بگیرند. ایالات متحده نمیتواند القاعدهای را نادیده بگیرد که مدیون آژانسهای اطلاعاتی سرکشی مانند سازمان اطلاعات نظامی پاکستان است یا نگاهش را به هند دوخته است. بیثباتی در شبهقاره هند که از تسلیحات هستهای برخوردار است لزوما به همان منطقه محدود نخواهد شد.
منبع: پولتیکو / تحریریه دیپلماسی ایرانی/11
نظر شما :