تکانههای «زلزله» یازدهم سپتامبر هنوز در حال شکلدهی به روابط کشورهای خاورمیانه و واشنگتن است
حملات ۱۱ سپتامبر، تغییر رفتار اعراب و خیزش ایران
نویسنده: حسین ایبیش (Hussein Ibish)
دیپلماسی ایرانی: حملات یازدهم سپتامبر 2001 ذهنیت کشورهای عربی از تروریسم و اسلامگرایی، از یکدیگر و از روابط راهبردی با تهران و واشنگتن را دوباره شکل داد. همچنین حملات یازدهم سپتامبر تاثیر چشمگیری بر کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس، سنجشهای سیاسی و راهبردی آنها و روابطشان با ایالات متحده گذاشت. این حملات و پیامدهای آن نقش مهمی در شکلگیری تحولاتی مانند بهار عربی، رشد پوپولیسم ملیگرایانه، ظهور و سقوط داعش، برجام و کاهش آشکار قدرت و جذابیت جنبش اخوان المسلمین داشته است.
حملات 11 سپتامبر گرایش کشورهای عربی خلیج فارس را نسبت به اسلامگرایی و تروریسم تغییر داد
پس از این حملات، گرایشی در میان اغلب کشورهای عربی – از جمله امارات و عربستان – شکل گرفت که موجب شد این کشورها هم با گروههای جهادگرای سلفی (مانند القاعده) و هم با جنبشهای اسلامگرای سیاسی (مانند اخوان المسلمین) به مخالفت برخیزند. پس از بهار عربی و پیامدهای آن، این گرایش تقویت و تثبیت شد.
خلاصه که، حملات یازدهم سپتامبر در قلب یک منازعه ایدئولوژیکی قرار دارد که باعث شکلدهی دوباره به روابط کشورهای عربی خلیج فارس و دیدگاههای متناقض آنها درباره امنیت و ثبات شد. از پاییز 2020، این منطقه دورهای از تثبیت و تحکیم گسترده روابط و مانور دیپلماتیک را تجربه میکند که در آن به جای منازعه بر دیپلماسی و تجارت تاکید میشود.
با این حال، اختلافات اساسی عمدتا حل نشدهاند. حتی روابط اعضای شورای همکاری خلیج فارس با قطر هنوز شکننده است چرا که منازعه بر سر مشروعیت سیاسی اسلامگرایی و به ویژه اخوان المسلمین همچنان پابرجاست.
در افغانستان نیز، پیروزی طالبان، یک گروه پیرو مکتب دئوبندی از اسلامگرایی که در جهان عرب کاملا ناشناخته است، منازعه بر سر اسلامگرایی و تروریسم را تقویت خواهد کرد، به ویژه که ترکیه و قطر خواهان حفظ روابط با طالبان هستند.
تاثیر حملات یازدهم سپتامبر بر روابط آمریکا با کشورهای عربی خلیج فارس
بهطور کلی، حملات یازدهم سپتامبر روابط آمریکا با تمام شرکای خلیج فارسیاش را تقویت کرد، البته این روند با پیچیدگیهایی همراه بود.
هرچند هنوز برخی از آمریکاییها نسبت به دست داشتن حکومت عربستان سعودی در این حملات تروریستی مظنون هستند، اما تاکنون هیچ مدرکی برای اثبات این ادعا به دست نیامده است. بهرغم بدبینیهای اولیه آمریکا، عربستان سعودی با دستگیری شمار بسیاری از تروریستها، فعالیتهای ضدتروریستی، تامین مالی سرکوب تروریستها، خنثی کردن حملات تروریستی و به اشتراک گذاری اطلاعات حیاتی نشان داد که شریکی کلیدی در جنگ ضدتروریسم است.
مهمترین تاثیر مستقیم حملات یازدهم سپتامبر بر روابط آمریکا و کشورهای عربی خلیج فارس، استفاده آمریکا از پایگاه هوایی العدید در قطر برای نخستین بار بود که به مقر اصلی سنتکام در منطقه و مرکز بسیاری از فعالیتهای نظامی غیر دریایی آمریکا در خلیج فارس تبدیل شد. روابط آمریکا و قطر اساس حضور نظامی امریکا در خلیج فارس، خاورمیانه و حتی اقیانوس هند است.
این روابط همچنین برای امنیت قطر و توانمندی آن در مقابله با انتقاداتی که علیه برخی از ائتلافها، فعالیتهای منطقهای و محتواهای رسانهای دوحه (از جمله محتویات تولید شده توسط الجزیره) میشود، نقش حیاتی دارد.
این پیوند عمیق همچنین فضایی از اعتماد و اطمینان را ایجاد و به قطر کمک کرده است تا میان ایالات متحده و طالبان نقش میانجی ایفا کند، تحولی که با توجه به خروج آمریکا از افغانستان به نظر میرسد برای قطریها دستاوردهای ارزشمندی به همراه داشته باشد – هر چند با توجه به خطر احتمالی تبدیل دوباره این سازمان به قطب تروریسم بین المللی، هرگونه روابط عمیق با طالبان خطرات چشمگیری هم به همراه دارد.
حملات 11 سپتامبر روابط بین آمریکا و امارات را هم تقویت کرده است، چرا که امارات نیز در نقش یک شریک نظامی کلیدی ظاهر شد و در تمام اقدامات نظامی پسا 11 سپتامبر آمریکا، به جز حمله به عراق، مشارکت کرد. در این دوران کارایی بی نظیر نیروی هوایی و نیروهای ویژه امارات، بر خلاف عدم کفایت نیروهای مسلح سایر کشورهای عربی، به تحکیم روابط دو کشور کمک کرد.
هرچند حضور نیروی دریایی آمریکا در بحرین به مدتها پیش از حملات 11 سپتامبر بازمیگردد، اما این پیوند عمیق نیز در پی حملات تروریستی مذکور و مشارکتهای نظامی پس از آن تقویت شد. روابط محکم ایالات متحده با کویت که از زمان آزادسازی 1991 شکل گرفته بود نیز هنوز ادامه دارد.
پاسخ ایالات متحده به حملات 11 سپتامبر و خیزش ایران
مهمترین واکنشهای ایالات متحده به حملات 11 سپتامبر تأثیر ناخواستهای در تقویت چشمگیر ایران و متحدان منطقهایاش داشته است. این فرایند با سرنگونی رژیم طالبان در افغانستان در اکتبر – نوامبر 2001 شروع شد. طالبان به دلیل خصومتهای شدید فرقهای و اینکه منبع دائمی تحریک و خشم تهران بود یکی از دشمنان اصلی ایران به شمار میرفت.
تقویت فزاینده ایران، احتمالا تنها پیامد بزرگ تهاجم آمریکا به عراق در سال 2003 بود. ارتش منحل شده عراق و کشوری که در نتیجه اشغالگری آمریکا از هم گسیخته بود، قبلا قویترین دشمن ایران به شمار میرفت. به جز جنگ 8 ساله، کشور و ارتش تحت حاکمیت صدام حسین خاکریزی در برابر برنامههای ایران در جهان عرب، به ویژه شمال خاورمیانه، بود.
با خلع سلاح و چندپاره شدن عراق و به ویژه استیلای گروههای شبه نظامی شیعه تحت حمایت ایران، گسترش نفوذ ایران از عراق به سوریه و لبنان کشیده شد، جایی که قدیمیترین متحد ایران، حزب الله، به تدریج در حال افزایش قدرت و فعالیتش در بسیاری از کشورها بود. خیزش هژمونی ایران در منطقه با مداخله مشترک و موفقیتآمیز روسیه و حزبالله برای نجات حکومت بشار اسد در پاییز 2015، تثبیت و تحکیم شد.
بدیهی است که واشنگتن هرگز قصد نداشت با واکنش در برابر حملات 11 سپتامبر در راستای تقویت جایگاه منطقهای ایران گام بردارد. در دهه گذشته، هم واشنگتن و هم شرکای عرب خلیج فارسیاش به مقابله با خیزش ایران به عنوان یک هژمون نوظهور منطقهای ناگزیر شدهاند. این مساله به همکاری بیشتر و وابستگی متقابل گستردهتر آمریکا و کشورهای عربی انجامیده است. البته مواردی مانند برجام یا حملات پهپادی به تاسیسات آرامکو، نارضایتی و تردید کشورهای خلیج فارس را به همراه داشت و این کشورها نسبت به قابل اطمینان بودن واشنگتن به عنوان تضمینکننده ثبات و شرایط منطقهای بدبین شدهاند.
با این حال، ائتلاف منطقهای گسترده (شامل عربستان سعودی، امارات متحده عربی، قطر، بحرین و البته اسرائیل) به رهبری ایالات متحده همچنان با بلندپروازیهای منطقهای ایران مخالفت میکند. تنشهای بین جناحهای مخالف و موافق ایران شاید منشاء خطرناکترین خطاهای استراتژیک منطقهای باشد. این تنشها را قطعا میتوان منبع احتمالی هر گونه جنگ تازه در خلیج فارس دانست.
بنابراین حملات 11 سپتامبر و پیامدهای ناخوشایند آن همچنان مهمترین جنبه های جنگ و صلح در خاورمیانه و منطقه خلیج فارس را شکل می دهد و با گذشت بیست سال، پسلرزههای آن زلزله هنوز احساس می شود.
منبع: موسسه کشورهای عربی خلیج فارس در واشنگتن / تحریریه دیپلماسی ایرانی/11
نظر شما :