به مناسبت یکصدمین سالگرد امضای پیمان دوستی
تأثیر تعاملات اقتصادی در توسعه روابط افغانستان و ایران (۲۰۰۱-۲۰۱۸)
نویسنده: نویسنده: عبدالحکیم هوشمند، استاد دانشگاه کابل و دانشجوی مقطع ارشد مطالعات منطقه ای
دیپلماسی ایرانی:
مقدمه
کشورهای افغانستان و ایران، با قرار گرفتن در یک حوزهی جغرافیایی، از منظر تعاملات اقتصادی از همدیگر تأثیر میپذیرند. بنا نگاه ژرف به روابط اقتصادی دو کشور میتواند باعث همگرایی هرچه بیشتر شده و تعاملات اقتصادی را در مسیر درست قرار دهد. مناسبات اقتصادی دو کشور، پس از روی کار آمدن حکومت حامدکرزی و نهایتاً قدرت گرفتن اشرفغنی«2014»، همواره سیر صعودی داشته و ضمن تأمین منافع اقتصادی دو طرف، تعمیق دوستی افغانستان و ایران را نیز در پی داشته است(یونسیان، 1380، 57). با توجه به اهمیت روابط اقتصادی افغانستان و ایران و تأثیرگذاری و تأثیرپذیری دو کشور از همدیگر، در این تحقیق با کاربست روش توصیفی-ـ تحلیلی، کوشیده شده است تا به پرسش، تأثیر تعاملات اقتصادی در توسعهی روابط افغانستان و ایران چگونه بوده است؟، پاسخ داده شود. فرضیهی این تحقیق به واکاوی مؤلفهی اقتصادی پرداخته و چگونگی روابط دو کشور را وضاحت میبخشد.
تعاملات اقتصادی افغانستان و ایران در حکومت حامد کرزی
مسائل اقتصادی یکی از دغدغهها و نیازمندیهای نخستین بشریت بوده و این مهم در عصر معاصر، همواره در سیاستگذاری خارجی مورد توجه سیاستگذاران و تصمیمگیرندگان قرار گرفته است. نیاز کشورها در واقع باعث شده است تا همواره روابط اقتصادی بیش از روابط سیاسی، فرهنگی و نظامی ایفای نقش کند. در روابط بینالملل، مسائل اقتصادی میتواند باعث افزایش نقش، نفوذ و دوستی میان دو کشور شود. با توجه به نزدیکی جغرافیای افغانستان و ایران و وجود مشترکات فرهنگی، زبانی، نژادی، مذهبی و...، از دیرباز مناسبات اقتصادی میان دو کشور وجود داشته و در مسیر زمان اهمیت بیشتری کسب کرده، توجه دولتمردان را به خود معطوف کرده است(اسماعیلی، 1389: 71). هرچند روابط اقتصادی این دو کشور پس از تسلط طالبان بر افغانستان«1375» محدود شد، اما با سقوط طالبان و رویکار آمدن حکومت حامد کرزی مناسبات اقتصادی از سر گرفته شد و موضوع مبادلات تجاری بهویژه میان افغانستان و کشورهای همسایه و منطقه در دستور کار قرار گرفت(شهیدپور، 1386: 69).
تعاملات اقتصادی افغانستان و ایران که درواقع بیشتر در محور فعالیتهای تجاری و صنعتی محصور بوده است، در سالهای حکومت کرزی افزایش و توسعهی قابلملاحظهای داشته است. میان سالهای1381 تا 1385، جمهوری اسلامی ایران، برای بازسازی افغانستان 560میلیون دلار(2002) بهصورت اعتبار و کمک بلاعوض در نظر گرفت. جمهوری اسلامی ایران با احداث سرک دوغارون-ـ هرات، احداث خط انتقال برق به آستان هرات و راهاندازی گمرک میلک، نخستین کشوری بود که بازسازی در افغانستان را آغاز نمود. یکی از مسائل مهم در حوزهی روابط اقتصادی، حجم مبادلات تجاری و صادرات کالاها و خدمات فنی است. آمارهای موجود میرسانند که طی سالهای حکومت کرزی، حجم مبادلات تجاری میان دو کشور افزایش چشمگیری داشته است. صادرات غیرنفتی ایران به افغانستان در سال 1381 بالغبر 150میلیون دلار بوده است درحالیکه این رقم در سال 1388 به 900میلیون دلار افزایش داشته است(عباسی، 1390: 43). از سوی دیگر، در سال1384 از مجموع 196 شرکت سرمایهگذار خارجی در افغانستان، 125 شرکت آن ایرانی بوده است که در عرصههای مختلف سرمایهگذاری کرده بودند. درواقع، جمهوری اسلامی ایران از کشورهای ردیف نخست بوده است که در زمان حکومت کرزی حجم بالای سرمایهگذاری در افغانستان را داشته است(خاموشی، 1384: 92).
تعاملات اقتصادی افغانستان و ایران در حکومت اشرفغنی
در نیمهی نخست دههی دوم سدهی بیستویکم، دو رویداد اساسی بر تعمیق روابط افغانستان و ایران در حوزههای مختلف بهویژه در حوزهی تعاملات اقتصادی شد که یکی استقرار حکومت حسن روحانی(2013) و تأکید آن بر دیپلماسی اقتصادی و دیگری قدرت گرفتن اشرفغنی(2014) بود که سبب توجه بیشتر افغانستان به آبهای آزاد بینالمللی و خروج از تنگناهای محیطی شد. درواقع تنگنایهای که اقتصاد سیاسی از آن بهعنوان جبر جغرافیایی«موقعیت بستهی جغرافیایی و عدم دسترسی به آبهای آزاد بینالمللی» یاد میکند که اساساً این مورد باعث عدم توسعهی کشورها میشود. در راستای تحقق این امر، اشرفغنی در سال 2016 طی نشستی سهجانبه با حسن روحانی و نخستوزیر هند، سند همکاری توسعهی چابهار را امضا کرد(لطیفی، 1394: 74). سهم دهی افغانستان در بازار و بندر مهم تجارتی چابهار برای سرمایهگذاری مستقیم، فرصت خوبی برای افغانستان است تا بتواند از این بندر مهم ترانزیتی و ظرفیتها و تسهیلاتی که در بازار بینالمللی چابهار نهفته است، استفاده کند. یکی از نقاط مشترک میان حکومت اشرفغنی و حسن روحانی، تأکید بر نقش اقتصاد بر روابط سیاسی و نقش سیاست بر روابط اقتصادی دوجانبه بود. افغانستان در سال 2016 با 2390میلیون دلار واردات از جمهوری اسلامی ایران، به هفتمین بازار مقصد صادرات کالاهای ایرانی تبدیل شد. اما در سال 2017 با سهم ارزشی 5/9درصد از صادرات کل ایران به ارزش 2792 میلیون دلار، به رتبهی ششم و در سال 2018 با 2968میلیون دلار واردات، به رتبهی چهارم بازار هدف صادرات جمهوری اسلامی صعود کرد. در حال حاضر جمهوری اسلامی ایران به بزرگترین صادرکنندهی کالا به افغانستان تبدیلشده است بهویژه که در سال 2015 تنشهای سیاسی افغانستان و پاکستان اوج گرفت و در پی آن، افغانستان تلاش کرد تا به مسیرهای تجاری خود تنوع ببخشد و درواقع برای دسترسی به آبهای آزادی بینالمللی ایران را جایگزین پاکستان کند(مهرانپور، 1386: 40). در عرصهی ترانزیت، ضمن چابهار، نیاز افغانستان به بنادر ایران بسیار محسوس است. در حال حاضر بخشی از واردات افغانستان از کشورهای خارجی، از مسیر ترانزیتی بینالمللی بندرعباس انجام میشود.
دورنمای تعاملات اقتصادی افغانستان و ایران
باتوجه به موقعیت جغرافیایی افغانستان و محصور بودن آن در خشکی، دسترسی به آبهای آزاد بینالمللی جهت ترانزیت هرچه آسانتر کالای تجاری، یک امر حتم پنداشته میشود. برای تحقق این امر، جمهوری اسلامی ایران میتواند نقش بزرگی در آینده ایفا کند و تسهیلات بیشتری در این زمینه فراهم کند. بدون شک، پرداختن به این مسئله میتواند باعث تعمیق روابط اقتصادی شده و منافع افغانستان و ایران را تأمین کند(مهرانپور، 1386: 17).
یکی از نیازهای اساسی دیگر افغانستان که در آینده میتواند توسعهی روابط اقتصادی را باعث شود، احداث خطوط ریلی«راهآهن» است. امروزه افغانستان از معدود کشورهای جهان است که از داشتن خطوط آهن محروم است و به همین دلیل نتوانسته در عرصهی اقتصادی روابط خود با کشورهای جهان را محکم کند. بنا جمهوری اسلامی ایران یکی از مهمترین کشورهای است که میتواند در این عرصه تأثیرگذار باشد. اگرچندی از سالها بدینسو ایران تلاش کرده است تا با احداث خط آهن خواف-هرات، افغانستان را به کشورهای حوزهی خلیجفارس وصل کند و خودش نیز از این معبر به کشورهای آسیای مرکزی برسد. توجه و سرمایهگذاری در این زمینه میتواند در آیندهی تعاملات اقتصادی دو کشور نقش مهمی ایفا کند(فروتن، 1396: 35).
نتیجهگیری
تاریخ روابط افغانستان و ایران نشان داده است که صرفاً مسائل سیاسی نتوانسته است به اشتراک منافع عینی دو کشور بیانجامد. اما امروزه با گسترش تعاملات اقتصادی، میتوانند سطحی از همکاریها، اهداف و منافع مشترک قابلدسترس را پیشبینی کنند. تحقق منافع هر دو کشور از راه تعاملات اقتصادی، مستلزم به کار گرفتن راهبردهای مختلف است. تنوع صادرات ایران و واردات کالاهای موردنیاز از افغانستان بهمنظور برقراری نسبی توازن تجاری و سرمایهگذاری، حضور سرمایهداران ایرانی در افغانستان، در افزایش وابستگی متقابل، توسعه و تعمیق روابط اقتصادی نقش ارزندهای دارد. با توجه به تمایلی که ایران در بازار مصرفی افغانستان دارد، میتوان خطوط اهمیت اقتصادی دو کشور را درک کرد. و نقش پررنگ افغانستان را در سیاستگذاریهای اقتصادی ایران بهخوبی فهم کرد.
امروزه هر کشوری برای بقاء خویش باید روابط اقتصادی را مدنظر داشته باشد. عامل اقتصاد روابط کشورهای هممرز را بنا بر تأثیرگذاری و تأثیرپذیری از همدیگر تبیین میکند.
فهرست منابع:
1. اسماعیلی، غلام محسن(1389)، تأثیر دیپلماسی عمومی ایالاتمتحده آمریکا بر دگرگونی فرهنگی-هنجای ایران، تهران: دفتر مطالعات سیاسی و بینالمللی، انتشارات وزارت امور خارجه.
2. خاموشی، علینقی(1384)، روابط اقتصادی ایران و افغانستان، فصلنامه مطالعات منطقهای، انتشارات وزارت امور خارجه.
3. شهیدپور، رادفر(1386)، افغانستان، تهران: دفتر مطالعات سیاسی و بینالمللی، انتشارات وزارت امور خارجه.
4. عباسی، ابراهیم(1390)، کمکهای مالی ایران به افغانستان: اهداف و آثار اقتصادی آن، تهران: فصلنامهی روابط خارجی.
5. فروتن، جواد(1396)، چشمانداز اقتصادی ایران و افغانستان، کابل: انتشارات سعید.
6. لطیفی، سجاد(1394)، جهانیشدن اقتصاد، کابل: انتشارات عازم.
7. مهرانپور، سیداحمد(1386)، خط لوله صلح: اهمیت خط لوله صلح در دیپلماسی ایران، تهران: مرکز تحقیقات استراتژیک.
8. یونسیان، مجید(1380)، کابوسهای قصر شیشهای، تأملی در روابط آمریکا و عربستان.
نظر شما :