خاطرات فاروق شرع، وزیر خارجه سابق سوریه
بمناسبت انتشار "روایت گمشده"
نویسنده: شیما صابری
دیپلماسی ایرانی: انتشار کتاب "روایت گمشده" نوشته فاروق الشرع وزیر خارجه پیشین سوریه با ترجمه حسین جابری انصاری معاون پیشین وزارت خارجه ایران، رویداد مبارکی است که در حوزه نشر کتب با موضوعیت خاورمیانه رقم خورده است.
کتاب که مجموعه خاطرات فاروق الشرع از دو دهه و نیم فعالیت در عرصه سیاست خارجی سوریه، منطقه و جهان است در هر برگی، نکته ای را از دل تاریخ معاصر و پرتنش خاورمیانه با روایت شاهدی عینی بیان میکند.
او به خوبی میداند چگونه بنویسد چرا که به اذعان خود علاقمند به مطالعه ادبیات ملتهای مختلف جهان بوده، پس بخوبی زیرکی را با حسن نگارش در هم آمیخته است.
کتاب در قالب اشارهای کوتاه و گذرا نشان میدهد آنچه در ایران دهه ۱۳۲۰ و ۱۳۳۰ می گذشت چگونه بر ذهن پسر دانشآموزی در گوشهای از سوریه اثر گذاشته و اخبار فعالیت دکتر مصدق را دنبال میکرده است. چگونه چون دیگر هم نسلانش، در کوران حوادث سیاسی پرشتاب آن سالها شیفته سیاست شده و دست تقدیر از بیرون با دست شوق و دغدغه او از درون، در یکدیگر پیوند خورده و او را به وادی سیاست کشانده تا جایی که به وزیر خارجه کشورش بدل شده است.
او که تا دیروز آنچنان دلداده اخبار و تحولات سیاسی بوده که از بیماری پدرش غافل شده، امروز به سیاستمداری تبدیل میشود که خود شاهد بسیاری از درگیریها، مشاجرات و مذاکرات رهبران عرب است، گاه در خفا و پشت پرده و گاه در عیان. تا جایی که درهای بسته نشستهای سران عرب را به روی خواننده میگشاید و بازگو میکند که ملک حسن دوم، صدام و اسد چگونه در مورد جنگ عراق و ایران بایکدیگر مشاجره میکنند، رهبران عرب آن دوران هر یک از چه شیوهای برای حل مسئله استفاده میکند و گاه شخصیتهای متضاد دارند؛ ملک فهد به دنبال راه است و صدام در پی گره بر گره زدن!
نویسنده خواننده ایرانی را با خود همراه کرده و اختلافهای میان عراق و سوریه در مورد جنگ با ایران روایت میکند. با زیرکی تمام برتری خود را نسبت به همتای عراقیاش به رخ میکشد. او در جایی از کتاب، برگزاری نشستی در مسکو را روایت میکند و با هوشمندی، از طارق عزیز سخن میگوید. طارق که همیشه با سیگاری در میان انگشتان دیده میشود، باری جدید برخود بربسته که یک ضبط صوت است که با هدف ثبت دقیق اظهاراتش برای ارائه به صدام با خود آورده است. فاروق با نوشتن این موضوع، زیرکانه به رخ میکشد حافظهای قویتر از همتا و هم حزبی عراقیاش دارد و چه بسا میخواهد به خواننده بفهماند اعتماد اسد به او بیش از اعتماد صدام به طارق است! گویی پسرک درون فاروق با پسرک درون طارق کشتی گرفته و پیروز میدان شده است که از او برقی میجهد و در لفافه بر کاغذ مینشیند.
و عطش سیری ناپذیر صدام به برتری جویی که با لحنی گلهمندانه از او میگوید؛ چگونه پس از پایان جنگ با ایران خود را پیروز میدان نشان میداد و در پی آن بود که تمامی رهبران عرب را زیر نگین خود کشد! «و نتیجهاش شد آنچه شد.»
البته از هیچ فرصتی برای ستودن اسد و اشاره به صفات او چون صبر و خویشتنداری فروگذار نمیکند و در جایی خاطر نشان میشود که در دیدار گورباچف با اسد، چگونه اسد او را پای درس حکومتداری خود نشانده است!
از این رو، می توان خواندن این کتاب را راهی به سوی روانشناسی سیاسی رهبران عرب خطه خطرخیز خاورمیانه دانست.
اما کتاب در کنار این موضوع، حُسن دیگری نیز دارد و آن اینکه، میتواند در حوزه نقد ترجمه از عربی به فارسی مورد بررسی قرار گیرد و افزون بر آن، برای رشته مطالعات منطقهای، منبع خوبی جهت مطالعه تکمیلی تاریخ خاورمیانه است. البته "در خیمه قذافی" دیگر کتاب ترجمه شده از سوی همین مترجم نیز در صورت انتشار، از چنین ویژگی برخوردار خواهد شد.
ترجمه این کتاب رویدادی مبارک است که نگارنده این سطور را برآن میدارد به عنوان یک دانشجو، به اساتید فرهیخته پیشنهاد دهد مطالعه آن را به دیگر دانشجویان این رشته توصیه فرمایند؛ چرا که خواندن آن خالی از لطف نیست. بویژه آنکه برخلاف بسیاری از کتب تاریخ خاورمیانه که حاصل تلاش تاریخنگاران غربی است، از نگاه یک شهروند خاورمیانهای، بخشی از تاریخ معاصر آن را به تصویر کشیده و مترجم گرامی نیز با قلم خود، امکان خواندن آن را برای علاقمندان فراهم کرده است. قلمش استوار باد.
نظر شما :