اقتصاد پاشنه آشیل حاکمان جدید کابل
آیا یک جبهه ضدطالبان دوام دارد؟
نویسنده: رابی گرامر (Robbie Grammer)
دیپلماسی ایرانی: در سایه ناکامی محض 20 سال جنگ و ملت سازی آمریکا در افغانستان که با خروجی ناشیانه به اوج رسید، به نظر میرسد که طالبان به کنترل سیاسی، نیروی انسانی و قدرت نظامی چشمگیرتری در مقایسه با 2001 دست یافته است. آنها همچنین زرادخانههایی از تجهیزات نظامی آمریکا را در اختیار دارند که توسط ارتش افغانستان رها شدهاند.
مایک مولروی (Mick Mulroy)، مقام پیشین سیا و وزارت دفاع آمریکا گفت: «فکر میکنم این بازی با بازی 1996 تفاوت دارد. از لحاظ نظامی، آنها [طالبان] میلیاردها دلار از تسلیحات و تجهیزات خودمان را در اختیار گرفتهاند. آنها عزم و نیروی تحرک دارند. از دیدگاه طالبان، آنها ابرقدرت شماره یک جهان را بیرون کردهاند».
به رغم تهاجم برقآسای طالبان و فروپاشی دولت افغانستان، گروه مقاومتی در حال شکلگیری در ایالت پنجشیر است، جبهه مقاومت ملی افغانستان، به رهبری فرزند احمد شاه مسعود، فرمانده فقید ائتلاف شمالی. برخی از کارشناسان میگویند نسل کاملی از افغانها هم وجود دارد که هرگز تحت حکومت طالبان زندگی نکردهاند و با آزادی و شکوفایی اقتصادی رشد کردهاند. این نسل احتمالا تمایل بیشتری برای مقاومت در برابر دوران جدید حکومت شبهنظامی افراطگرای طالبان خواهد داشت.
اگر طالبان بتواند قدرت را با سایر احزاب و جناحهای افغان شریک شود میتواند حمایت گسترده از مقاومت مسلحانه در برابر خودش را کاهش دهد. اما اگر طالبان چنگاندازی بر قدرت را تنگتر کند و اقدامات تلافیجویانه خشنونتآمیزش علیه مقامات پیشین دولت افغانستان را گسترش دهد، به گفته برخی از تحلیلگران، جانشین ائتلاف شمال از حمایت برخوردار خواهد شد.
حتی برای رهبران گروه مقاومت نوپا نیز روشن نیست که آیا از نیروی انسانی و پشتیبانی کافی برای مقاومت در برابر طالبان برخوردار است یا خیر، مگر اینکه ایالات متحده گام پیش بگذارد و تسلیحات و مساعدت بیشتری به آنها ارائه کند.
امرالله صالح، معاون اول رئیس جمهوری پیشین افغانستان، خود را سرپرست مشروع ریاست جمهوری پس از اشرف غنی میداند. محل اختفای صالح ناشناخته است اما متحدان او امیدوارند که صالح بتواند از تحرکات پنجشیر جنبش مقاومت معتبری را برای به چالش کشیدن حکومت طالبان سازماندهی کند.
ظاهر اغبر، سفیر افغانستان در تاجیکستان گفت: «نمیتوانم بگویم که طالبان پیروز جنگ است. خیر، بلکه این اشرف غنی بود که قدرت را پس از گفت وگوهای خیانتکارانه با طالبان رها کرد ... و فقط پنجشیر تحت رهبری معاون اول، امرالله صالح، مقاومت میکند. پنجشیر در برابر هر کسی که بخواهد مردم را به اسارت بگیرد، ایستادگی میکند».
بیل روگیو (Bill Roggio)، عضو ارشد بنیاد دفاع از دموکراسیها میگوید: «تعداد بسیاری از سربازان و فرماندهان پیشین و سایر مردم اکنون منافعی در این بازی دارند. اکنون هدف کلیدی برای این افراد سازماندهی مقاومت و تلاش برای متحد شدن است پیش از آنکه طالبان به طور کلی کنترلش را مستحکم کند».
روگیو می گوید که پنجشیر و استان همجوار بدخشان از دیربار مرکز مقاومت ضدطالبان بودهاند. وی در این باره می گوید: «اگر صالح بتواند با تحکیم قدرت پنجشیر را تحت کنترل نگه دارد و تمام یا بخشهایی از بدخشان را بازپس بگیرد تا بتواند برای نیروهایش شاهراهی خارجی ایجاد کند، احتمال دوام آنها وجود دارد. مساله این است که چه کسی از آنها حمایت خواهد کرد؟»
اسفندیار میر، تحلیلگر مسائل جنوب آسیا در دانشگاه استنفورد میگوید: «ائتلاف شمالی کنترل سرزمینهای بسیاری را در ایالتهای متعدد در اختیار داشت. اکنون ما از یک یا شاید دو ناحیه در یک استان سخن میگوییم. بنابراین هیچ مقاومت واقعی وجود ندارد».
ابراهیم بحیص، کارشناس گروه بحران بین الملل، گفت: «طالبان حضوری قدرتمند در شمال دارد. آنها بنا به دلایل امنیتی توانستند پایتخت را به طور کامل اشغال کنند. تجهیزات کافی برای تشکیل مقاومت بلندمدت علیه دشمن بزرگتری مانند طالبان وجود ندارد».
اما برغم اینکه به نظر می رسد طالبان دستاوردهای مستحکم نظامی و پذیرش سیاسی قدرتهای خارجی مانند چین، پاکستان و روسیه را به دست آورده، کارشناسان باور دارند که آنها میتوانند با خطر بهرهبرداری بیش از حد از خطوط اعتباری اندکشان مواجه شوند و منابعشان را در راه ایجاد دولت تازه از دست بدهند.
در همین رابطه وال استریت ژورنال روز چهارشنبه گزارش داد که دولت جو بایدن، رئیس جمهوری ایالات متحده امریکا همزمان با نزدیک شدن طالبان به کابل از ورود محمولههای نقدی به افغانستان پیشگیری کرد. بیشتر ذخایر 9میلیارد دلاری بانک مرکزی افغانستان در خارج از کشور نگهداری می شود. طالبان که هنوز در لیست تحریمهای بسیاری از کشورهای غربی قرار دارد، در برابر مسدود شدن داراییها از سوی دولتهای خارجی آسیب پذیر خواهد بود.
دیوید پتراوئوس (David Petraeus)، ژنرال بازنشسته ارتش آمریکا و فرمانده نیروهای آمریکایی و ناتو در افغانستان از 2010 تا 2011 میلادی، گفت: «[شرایط طالبان] به توانمندی آنها در درآمدزایی بستگی دارد – درآمدی که بخش عمدهای از آن از کشت خشخاش به دست میآید، منبعی که آنها از دیرباز بر آن کنترل داشتهاند. اگر آنها اکنون بتوانند سرمایهگذاری خارجی جذب کنند، ممکن است بتوانند امنیتی را که قبلاً مختل کرده بودند، تضمین کنند. آنها تریلیونها دلار مواد معدنی در اختیار دارند».
پتراوئوس گفت نظام حکومتیای که طالبان مدیریتش را به عهده خواهد گرفت و مبتنی بر کنترل مرکزی قدرتمند است، نیازمند بودجه چندمیلیارد دلاری است که فراهم کردن آن، با توجه به توقف کمکهای خارجی، دشوار خواهد بود. بدون چنین پولی، دولت نوپا برای ارائه خدمات با مشکل روبه رو خواهد شد. وی می گوید: «طالبان چگونه خواهد توانست بدون تامین مالی آمریکا، ژاپن و سایر کشورهای خارجی این خلاء را پر کند؟ زمانی که اعضای این گروه شبهنظامی مرتکب بدرفتاری و نقض حقوق بشر میشوند، چه خواهد شد؟»
به گفته کارشناسان و مقامات پیشین، مشکلات تازه حکومتی برای طالبان به همینجا ختم نمیشود. طالبان به نبرد در قالب یک نیروی شورشی خو گرفته است، اما حفظ یک ارتش ماندگار بسیار پرهزینهتر خواهد بود. میر میگوید: «با توجه به اینکه افغانستان هیچ پایه مالیاتی ندارد، طالبان چگونه میتواند چنین چیزی را تامین مالی کند؟»
منبع: فارن پالسی / تحریریه دیپلماسی ایرانی/11
نظر شما :