برای ایران، شرق جایگزین اتحادیه اروپا می شود؟ (بخش دوازدهم)
محاسبات پیچیده چین در همکاری نظامی و هسته ای با ایران
نویسنده این مطلب: جاکوبو سیتا
دیپلماسی ایرانی: مشارکت پکن و تهران که تحت عنوان «یک رابطه کهن الگویی قدرت بزرگ-قدرت میانه» برچسب خورده، شاخصه هایی مانند عدم تقارن اساسی در توزیع توانایی های مادی، وضعیت بین المللی و جاه طلبی های دو طرف، دارد. بی شک، آغاز طرح کمربند و جاده دست کم در سطح استراتژیک تا اندازه ای عدم تقارن را کاهش داده چرا که موقعیت جغرافیایی ایران، این کشور را به یک مرکز مهم در میانه آسیای میانه، خاورمیانه و اروپا تبدیل و کانون پروژهای جاه طلبانه چین در دسترسی به غرب تبدیل کرده است. در حالی که فشار تحریم های ایالات متحده به طور فزاینده ایران را به گردش به سمت شرق وا داشته، به نظر می رسد 4 دهه دوستی جمهوری اسلامی ایران و جمهوری خلق چین سرانجام در آستانه تغییر از یک رابطه نامتقارن به یک همگرایی متعادل تر بین دو بازیگر نیازمند یکدیگر قرار گرفته باشد.
همکاری های امنیتی و نظامی: محاسبات پیچیده استراتژیک چین
چین از زمان جنگ عراق و ایران به یکی از مهم ترین اعزام کنندگان کارشناسان، صادر کنندگان اسلحه و تامین کنندگان فناوری نظامی ایران تبدیل شده است. چین علاوه بر کمک به بازسازی پس از جنگ توانست به شریکی خارجی مورد نیاز ایران تبدیل شود و «کمک های قابل توجه به شکل تخصص علمی و فن آوری های دوگانه تولید اسلحه بومی» ارائه دهد.
چین طیف وسیعی از محصولات نظامی از سلاح های کوچک گرفته تا تانکرها و هواپیماهای جنگنده به ایران صادر کرده و فناوری و تخصصی مورد نیاز ایران برای تولید و توسعه تجهیزات نظامی در داخل کشور را در اختیار آن قرار داده است. وزارت خزانه داری ایالات متحده در ژوئیه 2017 یک شبکه مستقر در چین از افراد و جوامع را به اتهام فعالیت های گسترش سلاح های هسته ای مربوط به برنامه موشک های بالستیک ایران تحریم کرد. وزارت خزانه داری همچنین در آگوست 2019 شبکه دیگری را به رهبری یک تبعه ایرانی که از یک شرکت در هنگ کنگ برای جلوگیری از تحریم های بین المللی استفاده می کرد، تحریم کرد. به رغم این واقعیت که فروش تسلیحات متعارف به ایران همچنان تحت نظارت و تایید شورای امنیت است، چین موقعیت خود را در رابطه با نیازهای دفاعی و امنیتی ایران پس از برجام از جمله در زمینه امنیت سایبری، رزمایش های مشترک دریایی و مبارزه با تروریسم، تثبیت کرده است. ظهور داعش هم به نوعی همسویی نسبتا شدید ایران، چین و روسیه انجامید.
سرلشکر محمد باقری، رئیس ستاد کل نیروهای مسلح ایران، در سپتامبر 2019 هنگام بازدید از یک پایگاه دریایی در نزدیکی شانگهای گفت «یک کمیته مشترک نظامی» در طی سفر او برگزار می شود تا به بحث درباره آموزش، تمرینات و سایر موضوعات نظامی بپردازد. دو هفته بعد «ایران پرس» خبر رزمایش مشترک دریایی ایران، روسیه و چین در دریای عمان و شمال اقیانوس هند را منتشر کرد. تحلیلگران چینی در مصاحبه با «سوث چاینا مورنینگ پست» هنگ کنگ، زمان بندی این رزمایش مشترک را «کمی حساس» توصیف و اینطور گمانه زنی کردند که چین تنها «نیروهای امدادی صلح، نیروهای مبارزه با دزدی دریایی و نیروهای بشردوست» را اعزام خواهد کرد تا از ارسال پیامی ترسناک به عربستان سعودی و سایر کشورهای حوزه خلیج فارس جلوگیری کند. لازم به ذکر است که اخبار مربوط به رزمایش مشترک تنها یک هفته پس از حمله به دو تاسیسات آرامکو در عربستان سعودی منتشر شد.
چین در پایان جنگ عراق و ایران موشک های «کرم ابریشم» و «سی-802» به ایران تحویل داد که در اکتبر 1987 در یک سری حملات علیه تانکرها با پرچم ایالات متحده و یک پایانه نفتی کویت مورد استفاده قرار گرفت. بدین ترتیب، همکاری های نظامی چین و ایران باعث نگرانی ایالات متحده شده و فشارهای واشنگتن بر پکن برای محدود کردن مشارکت در صنعت دفاعی تهران را در پی داشته است. با این حال، به نظر می رسد همکاری تسلیحاتی و نظامی چین-ایران به دلیل محدودیت های تحمیلی تحریم های سازمان ملل و همچنین محاسبات عملی چین در اولویت دادن به ایران به عنوان سنگری در برابر آمریکا و محافظت از روابط خوب چین با کشورهای عربی خلیج فارس و مدیریت رقابت منطقه ای و جهانی، پیشرفت زیادی داشته است.
علاقه پایدار چین به برنامه هسته ای ایران
چین و ایران همچنین سابقه طولانی همکاری در همکاری هسته ای دارند. پکن از سال 1985 تا 1997 مهم ترین شریک تهران در این زمینه بوده است. با این حال، چین پروژه های همکاری هسته ای با جمهوری اسلامی را برای محافظت از روابط خود با ایالات متحده منحل کرد. با این حال، آمریکا با اتمام دو پروژه کوچک با ریسک پایین گسترش سلاح هسته ای توسط چین پس از 1997 موافقت کرد. چین همواره از تلاش ایران برای برنامه هسته ای صلح آمیز ضمن احترام به پیمان منع گسترش سلاح های هسته ای (ان.پی.تی) حمایت کرده است. طبق گزارش سال 2010 گروه بین المللی بحران، چین به جاه طلبی های هسته ای ایران به عنوان یک تهدید مستقیم نمی نگرد و این بزرگ ترین تفاوت در برداشت آن و ادراک غرب و خاورمیانه از این موضوع است. چین و روسیه در سال 2011 با درخواست ایالات متحده برای ارجاع پرونده ایران به شورای امنیت مخالفت و اعمال مجازات های جدید علیه ایران را وتو کردند و خواستار تلاش دیپلماتیک به جای آن اقدامات شدند.
در نتیجه همین موضع گیری بود که چین به عنوان عضو دائم شورای امنیت در مذاکرات منجر به برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) شرکت کرد. پکن به عنوان واسطه بین تهران و واشنگتن عمل کرد و ظاهر یک سهامدار مسئولیت پذیر متعهد به حل مسالمت آمیز و مبتنی بر قاعده مسائل امنیتی بین المللی را به خود گرفت. چین منافع فوری در حل و فصل اختلافات بین ایران و جامعه جهانی داشت: اجتناب از جنگی گسترده در خلیج فارس که منجر به اختلال عمده در تامین سوخت های فسیلی چین می شد و عادی سازی پرونده ایران که توسعه مسیر زمینی ابتکارعمل کمربند و جاده به سمت اروپا و خاورمیانه را تسهیل می کرد. در حقیقت، چین نه برای حل و فصل جاه طلبی ایران، که برای تامین منافع استراتژیک خود به طور فعال در مذاکرات هسته ای شرکت کرد.
چین در برنامه هسته ای ایران پس از برجام مشارکت قابل توجهی دارد. پکن و تهران در آوریل 2017 بر سر طراحی مجدد راکتور اراک توافق کردند. چین همچنین در توافقنامه های دیگری که پس از برجام به امضا رسید، جای خود را در توسعه برنامه هسته ای صلح آمیز ایران تثبیت کرد. (این مطلب ادامه دارد.)
منبع: موسسه مطالعات سیاسی بین الملل ایتالیا / تحریریه دیپلماسی ایرانی 34
نظر شما :