ائتلاف عربی_ عبری و تلاش برای ایجاد نظم جدید منطقه ای

چرا عادی سازی روابط ایران و عربستان لازم و فوری است؟

۲۳ اسفند ۱۳۹۹ | ۱۳:۰۰ کد : ۲۰۰۰۸۰۱ خاورمیانه انتخاب سردبیر
علی عیدی پور در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می نویسد: ایران باید در یک اقدام حساب شده و سنجیده، با عادی سازی روابط خود با عربستان و به تبع آن با سایر کشورهای حاشیه خلیج فارس، ائتلاف عربی – عبری را عقیم کند و مانع حضور اسرائیل در مرزهای حیاتی خود شود.
چرا عادی سازی روابط ایران و عربستان لازم و فوری است؟

نویسنده: علی عیدی پور،  دانشجوی دکتری روابط بین الملل و پژوهشگر مهمان در پژوهشکده مطالعات استراتژیک خاورمیانه

دیپلماسی ایرانی: عادی سازی روابط میان اسرائیل و کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس را باید از زوایه سیستمی تجزیه  و تحلیل کرد. در نگاه سیستمی، ما با دو سطح کلان و منطقه ای سروکار داریم. 

در سطح کلان، شاهد تنش فزاینده بین آمریکا و چین هستیم که نماد افول نظم بین المللی موجود و گذار به نظم جدید است. این افول و گذار، موجب تجدیدنظر در استراتژی کلان آمریکا در کاهش یا خروج احتمالی نیروهای خود از منطقه خلیج فارس و تمرکز بر حضور در منطقه دریای جنوبی چین شده است تا از سلطه منطقه ای چین در آن ناحیه جلوگیری کند.

در سطح منطقه ای، وجود رقابت شدید میان «متحدان عربی» آمریکا در حاشیه خلیج فارس و ایران از یک طرف و دشمنی میان «متحد عبری» آمریکا و ایران از طرف دیگر، مشخصه اصلی ساختار منطقه است. رقابت«متحدان عربی» و دشمنی«متحد عبری» آمریکا، با ایران، زمینه شکل گیری ائتلاف عربی – عبری را بوجود آورده که جایگزینی برای نیروهای آمریکایی در صورت خروج از منطقه است تا خلاء قدرت ناشی از خروج احتمالی را پر کند.

در نگاه سیستمی به نظام بین الملل، منطقه یک جزء مهم از کل سیستم است، چرا که کشورها به عنوان کوچکترین جزء تشکیل دهنده سیستم بین المللی، خود عضوی از سیستم منطقه ای محسوب می شوند که نظم ابتدا باید در این حوزه حفظ شود و معمولا عدم توان «سیستم های تابعه» در حفظ نظم منطقه ای است که سبب برهم خوردن نظم بین المللی می شود. به همین دلیل آمریکا تلاش کرده است تا قبل از خروج احتمالی از خلیج فارس بین متحدین خود در این منطقه ائتلافی ایجاد کرده تا در نبود خود، کماکان نظم مورد نظرش در این منطقه حفظ و منافعش تامین شود.

چنانچه توافق و ائتلافی بین متحدین آمریکا در خاورمیانه و خلیج فارس شکل نگیرد، تسلط منطقه ای آمریکا در این مناطق حساس از بین خواهد رفت. در کنار این مورد، توافق احتمالی میان چین و ایران را هم باید مد نظر داشت که در صورت نهایی شدن، در «بلند مدت» فضا را برای نفوذ چین در این منطقه و همزمان گسترش نفوذ ایران مهیا خواهدکرد که نتیجه آن باخت آمریکا در منطقه خلیج فارس و به تبع آن احتمالا باخت در «بازی بزرگتر» است.

در این میان، کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس عضوی از «سیستم تابعه خلیج فارس» هستند اما اسرائیل جزء این سیستم تابعه نیست. در خصوص حضور اسرائیل در منطقه خلیج فارس و شرکت در نظم جدید منطقه ای مد نظر آمریکا باید به «نگرش سیستم تابعه» اشپیگل و کانتوری، رجوع کرد. طبق این نگرش، هر کشور تنها عضو یک سیستم منطقه ای است به استثنای دو مورد: یکی، قدرتمندترین دولتها که در «سیستم های تابعه مختلف» مشارکت خواهند داشت و دوم، برخی کشورها که در «حد فاصل بین دو سیستم تابعه» قرار دارند و ممکن است عضو هر دو سیستم تابعه مجاور باشند. 

در این مورد آمریکا به عنوان ابرقدرت نظامی و قدرت اول اقتصادی دنیا در تمام سیستم های منطقه ای از جمله سیستم منطقه ای خلیج فارس حضور دارد. از سوی دیگر، اسرائیل به عنوان کشوری که عضو سیستم تابعه خاورمیانه است، از طریق ائتلاف با کشورهای عرب حوزه خلیج فارس، خود را جزئی از سیستم تابعه خلیج فارس نیز می داند و حضور این کشور در خلیج فارس از این طریق توجیه خواهد شد.

یک نکته مهم در خصوص تلاش آمریکا برای وارد کردن اسرائیل به سیستم منطقه ای خلیج فارس وجود دارد و آن اینکه آمریکا به خوبی می داند که کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس هرگز قادر به مهار نفوذ منطقه ای ایران نخواهند بود. بنابراین آمریکا به یک نیروی نظامی قدرتمند نیاز دارد تا بتواند موازنه قدرت را در خلیج فارس به نفع خود حفظ کند. به همین دلیل است که آمریکا تلاش کرده و خواهد کرد تا  ائتلاف عربی – عبری را در منطقه خلیج فارس شکل دهد. 

در این بین رهبران آمریکایی یک نکته حیاتی را نادیده گرفته اند. اصولا در هر سیستم منطقه ای، زمانی نظم برقرار می شود که بازیگران عمده و مهم در آن حضور داشته باشند. به عنوان نمونه تاریخی می توان به هماهنگی و همکاری ایران و عربستان در دهه هفتاد میلادی برای برقراری نظم در خلیج فارس اشاره داشت. در آن زمان انگلستان تلاش کرد تا خلاء ناشی از خروج نیروهای خود از خلیج فارس را با برقراری روابط نزدیک میان ایران و عربستان برطرف کند.

از نظر تاریخی ایران و عربستان دو کشور بزرگ منطقه خلیج فارس هستند و هرگونه نظم و ترتیبات منطقه ای بدون حضور یکی از این دو قدرت بزرگ منطقه ای، به شکست منجر خواهد شد. به همین دلیل باید در موفقیت «نظم منطقه ای جدید مد نظر آمریکا»، تردید کرد. برای این تردید، دشمنی بنیادین بین ایران و اسرائیل به خوبی کفایت می کند. گسترش تنش میان «تهران» و «تل آویو» به منطقه خلیج فارس نه تنها نظم را برای سیستم تابعه خلیج فارس به ارمغان نمی آورد، بلکه در آینده باید شاهد افزایش درگیری ها و تنش ها در این منطقه باشیم. 

در این میان ایران باید در یک اقدام حساب شده و سنجیده، با عادی سازی روابط خود با عربستان و به تبع آن با سایر کشورهای حاشیه خلیج فارس، ائتلاف عربی – عبری را عقیم کند و مانع حضور اسرائیل در مرزهای حیاتی خود شود.

کلید واژه ها: عادی سازی روابط با اسرائیل عادی سازی روابط ایران و عربستان ائتلاف عربی عبری اسرائیل ایران و امریکا ایران و اسرائیل


( ۱۶ )

نظر شما :

محمد ۲۳ اسفند ۱۳۹۹ | ۱۳:۴۴
واقعا مسائل سیاسی اینقدر سطحیه؟
داغدار ۲۳ اسفند ۱۳۹۹ | ۱۳:۵۶
اون موقع که سفارت عربستان را آتش میزدند باید فکر این روزها را میکردند.
سهند ۲۳ اسفند ۱۳۹۹ | ۱۷:۰۶
هر زمان که ایران قوی بوده، عربستان گردن نهاده. روابط دوستانه به نفع هر دو کشور است.
صهیب بابایی توسکی ۲۳ اسفند ۱۳۹۹ | ۲۱:۴۳
سود و زیان آمریکا از رابطه ایران و عربستان چیست؟