عرب ها تمایلی به تعامل با اسرائیل ندارند
دیپلماسی با ایران، اولویت کشورهای شورای همکاری
نویسندگان: آنا جیکوبط و لور فوشر
میدل ایست نیوز: اسرائیل برای مهار آنچه «تهدید ایران» قلمداد می کند، به دنبال همکاری نظامی با کشورهای عربی خلیج فارس است و حتی از «ناتوی خاورمیانه» سخن می گوید؛ اما چنین مفهومی دست کم در آینده نزدیک نمی تواند چیزی بیش از یک افسانه باشد. محدودیت هایی برای گسترش روابط وجود دارد چرا که پایتخت های خلیج فارس معتقدند که اتحاد نظامی با تل آویو علیه تهران خطر بسیار بزرگی برای تحریک جنگ با ایران را به همراه خواهد داشت و مزایای محدودی دارد. از این رو، آنها صراحتا از هر چیزی که آنها را به طور مستقیم روبه روی ایران قرار دهد، فاصله می گیرند. و فارغ از اینکه مذاکرات برای احیای توافق هسته ای ایران موفق باشد یا شکست بخورد، آنها احتمالا به همین مسیر ادامه خواهند داد.
پافشاری بی نتیجه اسرائیل
به رغم سکوت کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس، اسرائیل از تلاش برای پیشبرد آنچه «ناتوی خاورمیانه» می خواند، دست برنداشته است. به نظر می رسد شمار قابل توجهی از مقامات ارشد اسرائیلی بر این باورند که کشورهای حوزه خلیج فارس از جمله امارات متحده عربی به مرور زمان موضع خود را تغییر خواهند داد، به خصوص اگر تهدید ایران افزایش یابد. ظاهرا این گروه از مقامات اسرائیلی سعی دارند اماراتی ها و دیگران را درباره سودمندی استفاده از ترکیب ابزارهای دفاعی مانند ایجاد دسترسی برای نیروهای نظامی کشورهای حاشیه خلیج فارس به فناوری رادار اسرائیل به عنوان بخشی از یک سامانه دفاع هوایی مشترک، متقاعد سازند. مقامات اسرائیلی بر این مساله تاکید می کنند که به دنبال کشاندن کشورهای حاشیه خلیج فارس به درگیری نظامی با ایران نیستند. یک مقام ارشد اسرائیل در این باره گفت: «ما از آنها نمی خواهیم که به طور مستقیم در برابر ایران قرار بگیرند و نیازی هم به چنین چیزی نداریم.» اما اظهارات اینچنینی نمی تواند از بار نگرانی سران کشورهای خلیج فارس درباره هر گونه آسیب احتمالی درگیری بین اسرائیل و ایران به کشورهایشان بکاهد، چرا که معتقدند چه اسرائیل بخواهد یا نه، احتمال چنین آسیبی وجود دارد. کشورهای عربی خلیج فارس نگرانی مشترکی دارند مبنی بر اینکه «ناتوی خاورمیانه» اسرائیل را کمتر درگیر و ایران را تهاجمی تر می کند و خطر اقدامات تلافی جویانه ایران علیه ائتلاف را به خصوص در صورت عادی سازی روابط اسرائیل و خلیج فارس، بالا می برد.
در همین حال، هستند برخی مقامات اسرائیلی که نگاه واقع بینانه تری به شرایط و نیت کشورهای عربی خلیج فارس از عادی سازی روابط دارند؛ اما به نظر می رسد که آنها در اقلیت هستند. برخی به گروه بحران گفته اند که تصور می کنند دولت های خلیج فارس نیز در نگرانی های اسرائیل درباره قدرت نظامی فزاینده ایران شریک هستند؛ اما به گفته یکی از این مقامات، دولت های خلیج فارس هیچ جایگزینی به غیر از دنبال کردن مسیر گفت و گو با ایران ندارند. این مقامات واقع گرا همچنین به این مساله اشاره دارند که کشورهای حاشیه خلیج فارس به ویژه به این دلیل در تنگنا قرار گرفته اند که هیچ قابلیتی برای بازدارندگی نظامی ایران ندارند. این مقامات می دانند که تشکیل یک اتحاد منطقه ای با اسرائیل لزوما به کشورهای حاشیه خلیج فارس کمکی در این زمینه نمی کند، چرا که نه اسرائیل و نه متحدان غربی آن به ویژه بدون تغییر در دکترین برتری کیفی نظامی که ایالات متحده و اکثر کشورهای اروپایی به آن متعهد هستند، توانایی ایجاد بازدارندگی کافی برای کشورهای عربی خلیج فارس را نخواهند داشت. دلیل هم این است که دکترین دیرینه برتری کیفی نظامی مبتی بر حمایت قدرت های غربی از اسرائیل در حفظ برتری نظامی و فناوری نسبت به همسایگانش است. به علاوه، اتحاد نظامی با اسرائیل خطر مواجهه احتمالی با ایران را برای کشورهای عربی خلیج فارس از بین نخواهد برد، چرا که اسرائیل هرگز توانایی فراهم آوردن یک «چتر نظامی» برای منطقه را ندارد.
چه انتظاری می توان از آینده داشت؟
اسرائیل قصد دارد از تقویت همکاری نظامی منطقه ای به عنوان سنگری در برابر طرح قدرت و تهدید هسته ای ایران استفاده کند. با توجه به مقاومت اعراب خلیج فارس در پیوستن به یک ائتلاف نظامی ضدایرانی، به نظر می رسد تنها گزینه جایگزین موجود برای اسرائیل در هماهنگی نظامی با کشورهای حاشیه خلیج فارس، فرماندهی مرکزی ایالات متحده یا همان سنتکام، باشد. سنتکام برای اولین بار در تاریخ در دیدار سران نظامی منطقه خلیج فارس یک کرسی هم به اسرائیل اختصاص داد و آنها با همتایان آمریکایی سر یک میز نشستند. اسرائیل از طریق سنتکام می تواند در نشست ها و رزمای های منطقه ای شرکت کند بدون اینکه دولت های عربی حاشیه خلیج فارس، به ویژه آنهایی که روابط خود را با اسرائیل عادی نکرده اند، در معرض انتقاد داخلی قرار گیرند. سنتکام همچنین امکان گفت و گوی امنیتی مشترک کشورهای خلیج فارس و اسرائیل با ایالات متحده را فراهم می آورد و می تواند بستری باشد برای اینکه اسرائیل از طریق ارتباطات جدید احتمالی در جهت توسعه روابط نظامی دوجانبه با کشورهای عربی خلیج فارس تلاش کند. برای نمونه، ژنرال فرانک مک کنزی، فرمانده سنتکام، در ماه مارس میزبان نشست روسای ستاد ارتش اسرائیل و کشورهای منطقه، از جمله عربستان سعودی و قطر در مصر بود؛ هیچ یک از این کشورها گامی به سمت عادی سازی روابط با اسرائیل برنداشته اند.
با این حال، در عمل هیچ چشم اندازی برای تاثیرگذاری این پلتفرم بر تشکیل «ناتوی خاورمیانه» وجود ندارد. کشورهای عربی خلیج فارس به سادگی به چنین اتحاد نظامی تن در نخواهند داد. آنها از پیوستن به یک اتحاد نظامی که ایران را هدف قرار می دهد، دوری می کنند و به دنبال دیپلماسی در روابط با ایران هستند. مقامات ارشد در ریاض، ابوظبی و دوحه تصریح کرده اند که نتیجه مذاکرات برای احیای توافق هسته ای ایران هر چه باشد، آنها همچنان به دیپلماسی با تهران ادامه خواهند داد. آنها که کارزار اعمال فشار حداکثری دولت دونالد ترامپ را پشت سر گذاشته اند و در مواردی حتی تاثیرات منفی این کارزار را متحمل شده اند، در حال حاضر در حال آماده شدن برای احتمال افزایش تنش ها در منطقه به ویژه در صورت شکست مذاکرات هسته ای یا به دلیل تغییر در رهبری ایالات متحده در انتخابات 2024 یا موارد دیگر هستند. آنها بر این باورند که احتمال وقوع هر یک از این سناریوها می تواند یک دلیل کافی برای حفظ، و شاید حتی گسترش کانال های ارتباطی با ایران، به جای پیوستن به اسرائیل در یک ترتیبات امنیتی تقابلی که خطر نتیجه معکوس را برای آنها به همراه دارد، باشد و موقعیت بهتری برای آنها ایجاد خواهد کرد.
منبع: ریسپانسیبل استیت کرفت/تحریریه دیپلماسی ایرانی/11
نظر شما :