اشراف مسکو به اختلاف های سیاسی داخلی در ایران پیرامون نگاه به شرق
روسیه در دوران جو بایدن چه نگاهی به برجام خواهد داشت؟
دیپلماسی ایرانی - اکنون که با روی کار آمدن جو بایدن و تیم سیاست خارجی و امنیتی او آهنگ بازگشت ایالات متحده آمریکا به برجام، لغو تحریم ها و تعدیل تنش ها میان تهران و واشنگتن در حال نواخته شدن است، بسیاری معتقدند که مسکو به دلیل نگرانی های پیشین چندان تمایلی به تحقق این مسئله ندارد. خصوصاً اینکه در تجربه قبلی برجامی، ایران تمرکز جدی روی توسعه روابط اقتصادی و تجاری با اروپایی ها گذاشت و عملاً با کنار گذاشتن شرکت های روسی سبب کاهش اعتماد مسکو شد. در این بین دامنه تنش های روسیه و ایالات متحده آمریکا نیز سبب شده است که برخی به این باور برسند مسکو به دنبال برجسته کردن پرونده فعالیتهای هستهای است تا از این طریق سیاستهای دولت بایدن در تقابل با روسیه به حاشیه کشیده شود. دیپلماسی ایرانی برای بررسی دقیقتر نگاه کرملین به برجام و پرونده هسته ای ایران در دوره جو بایدن گپ و گفتی را با شعیب بهمن، کارشناس و تحلیلگر ارشد مسائل روسیه پی گرفته است که در ادامه از نظر میگذرانید:
با توجه به رویکرد دولت جو بایدن در قبال برجام و انعطاف دیپلماتیک واشنگتن که امکان دارد به مذاکرات مجدد و احیای توافق هستهای منجر شود بسیاری بر این باورند که نگاه دیپلماتیک روسیه در این رابطه متفاوت از دوران دونالد ترامپ خواهد بود. حال به باور شما مسکو چه سیاستی را در قبال مناسبات ایران و ایالات متحده آمریکا در دوران جو بایدن پیش خواهد گرفت. به هر حال از سال گذشته ایران اقدامات کاهش تعهدات برجامی را در پنج گام آغاز کرد و طی هفته های اخیر هم ذیل مصوبه مجلس یازدهم موسوم به اقدام راهبردی برای لغو تحریم ها آغاز غنیسازی ۲۰ درصد، نصب سانتریفیوژهای نسل جدید در نطنز و همچنین احتمال توقف اجرای داوطلبانه پروتکل الحاقی را در سوم اسفندماه در دستور کار دارد. آیا این اقدامات توسط جمهوری اسلامی ایران باعث ایجاد حساسیت در مقامات روسیه خواهد شد؟
واقعیت آن است که مسکو پرونده فعالیتهای هستهای را از چند بُعد مورد ارزیابی قرار می دهد. اولین بُعد به روابط دیپلماتیک ایران و روسیه باز میگردد. در این راستا قطعاً تنشزا شدن هر چه بیشتر پرونده فعالیتهای هستهای میتواند به روابط دیپلماتیک مسکو با تهران آسیب برساند، کما اینکه مسئله تداوم و تشدید تحریم ها و سیاست فشار حداکثری ایالات متحده آمریکا در این مدت کمابیش آسیبهایی را به روابط دو طرف به خصوص در حوزه اقتصادی و تجاری وارد کرده است. جنبه دیگر به روابط دیپلماتیک ایران با کشورهای جهان باز می گردد به این معنا که روسیه اعتقاد دارد پرونده فعالیتهای هستهای ایران میتواند به عنوان یک عامل تنش زا در روابط ایران با کشورهای جهان عمل کند و هر میزان که این تنش ها افزایش پیدا کند روابط دیپلماتیک ایران با جهان تحتالشعاع قرار میگیرد. به تبع بحرانی شدن روابط دیپلماتیک ایران با کشورهای جهان، مناسبات روسیه هم تحت تاثیر قرار می گیرد. مسئله دیگر به تحولات جاری در خاورمیانه بازمی گردد. چرا که روسیه معتقد است برجام الگوی مناسبی برای اشاعه تسلیحات هسته ای در منطقه غرب آسیا است. لذا اگر این الگو کماکان در دولت جو بایدن هم نقض شود و به هر دلیلی ایران هم بخواهد به سمت افزایش فعالیتهای هستهای و خروج از برجام پیش رود در این حالت سایر کشورهای منطقه به خصوص کشورهای حاشیه خلیج فارس به عنوان رقبای جمهوری اسلامی ایران نیز به سمت افزایش فعالیتهای هستهای و دستیابی به سلاح اتمی پیش خواهند رفت تا بتوانند یک توازن امنیتی را با تهران برقرار کنند. در چنین صورتی رقابت تسلیحات هستهای در منطقه غرب آسیا و تشدید فضای تنش قطعاً امنیت روسیه را در مجاورت آنها تحت الشعاع قرار می دهد. لذا کرملین تمایلی ندارد که پرونده فعالیتهای هستهای ایران کماکان به عنوان یک عامل تنش زا و تداوم دهنده بحران دیپلماتیک ایران با کشورهای جهان به قوت خود باقی بماند. اتفاقا به دلیل همین نگرانی هاست که روسیه از همان آغاز مذاکرات برجامی تا به اکنون از طرق مختلف تلاش های سیاسی و دیپلماتیک خود را به منظور حفظ و تداوم حیات برجام آغاز کرد تا مانع از تضعیف توافق هستهای به خصوص در دوره دونالد ترامپ شود. پیرو این نکته کرملین در دوره جو بایدن نیز مشابه این تلاش ها را در دستور کار قرار خواهد داد تا نهایتاً به تعدیل تنش های ایران و ایالات متحده آمریکا و رسیدن به یک تفاهم دیپلماتیک کمک کند که مانع از بحرانیتر شدن پرونده فعالیت های هسته ای شود. از این رو به هر میزان که اقدامات کاهش تعهدات برجامی ایران و یا تلاش های تهران برای دور شدن از توافق هستهای عملیاتی شود نگرانی های روسیه نیز پررنگ تر خواهد شد.
برخلاف تحلیل شما بسیاری معتقدند که در تجربه برجام اعتماد روسیه و چین به ایران تا اندازهای کاهش پیدا کرد. چون به محض حصول توافق، ایران روابط اقتصادی و تجاری خود را با کشورهای اروپایی از سر گرفت و آنگونه که باید تمرکز و تلاش جدی برای ارتقای روابط اقتصادی و تجاری با روسیه و چین را در دستورکار قرار نداد. آیا اکنون که زمزمه احیای برجام در دوره جو بایدن وجود دارد نگرانی روس ها از بابت گرایش مجدد جمهوری اسلامی ایران به غرب سبب نخواهد شد که سناریوی مطلوب مسکو لاینحل ماندن برجام باشد. به هر حال حافظه تاریخی و سیاسی ایران ثابت کرده است که کشور همواره نگاه به غرب را در اولویت دیپلماتیک خود داشته است تا نگاه به شرق؛ تحلیل شما در این خصوص چیست؟
بخش اعظم این سوال شما به اقتضائات سیاسی در داخل ایران مربوط می شود. درک این مسئله در گذشته برای کشورهایی مانند چین و روسیه بسیار سخت بوده است. ولی دست کم در سال های اخیر مسکو و پکن به این آگاهی رسیدند که به هر حال دیدگاههای متفاوت، متعدد و متضادی در خصوص روابط دیپلماتیک ایران با روسیه و چین وجود دارد که میتواند روی عملکرد سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران اثرگذار باشد. پیرو این نکته برخی جناح های سیاسی نگاه به غرب را مطلوب میدانند و دولتهای برآمده از آن، این مسئله در دیپلماسی پی گرفتند و برخی از جریانهای سیاسی و دولت های روی کار آمده هم نگاه به شرق را مطرح کردند و روابط خود را با روسیه و چین گسترش دادند. پس باید دید که این مسئله تا چه اندازه برای روسیه قابل درک است. اما نکته ای که در این میان ذکر آن بسیار مهم است تاثیرات مخرب و منفی این جدل های سیاسی داخلی در کشور بین نخبگان و احزاب سیاسی بر حوزه دیپلماسی است. متاسفانه به دلیل همین جدلهای سیاسی در فضای بعد از شکل گیری و حصول برجام ما نتوانستیم از فرصت های اقتصادی به وجود آمده در همان فاصله کوتاه حیات برجام کمال استفاده را ببریم. چون نتوانستیم توازن لازم را در روابط تجاری و اقتصادی با بلوک های شرق و غرب ایجاد کنیم. متاسفانه به دلیل همین مسئله تمام تمرکز و توان خود را روی شرکتهای غربی و به خصوص اروپایی گذاشتیم و در آن برهه تاریخی خاص هیچگونه تمایلی به گسترش روابط اقتصادی میان ایران با کشورهای بلوک شرق به خصوص چین و روسیه نداشتیم. لذا چون تا حد بسیار زیادی مدیران اجرایی و مدیران میانی دولت کنونی نگاه به غرب مطلوب می دانند باعث نگرانی در روسیه خواهد شد. اما با این وجود چون روسیه نگاه کلان تر، عمیق ترو راهبردی تری به پرونده فعالیتهای هستهای ایران و برجام دارد، حل و فصل این مسئله را بیشتر به نفع خود میداند تا اینکه بخواهد برجام لاینحل باقی بماند. همین اولویت های امنیتی، سیاسی و دیپلماتیک برای مسکو، ذیل حل و فصل برجام بر برخی منافع اقتصادی و تجاری دو جانبه ایران و روسیه ارجحیت دارد. مضافا این که خود تحریمهای ایالات متحده آمریکا و سیاست فشار حداکثری کاخ سفید می تواند به عنوان عامل بسیار جدی در سکون روابط تجاری و اقتصادی مسکو و تهران هم اثرگذار باشد. لذا تا زمانی که برجام و پرونده فعالیتهای هستهای ایران لاینحل باقی بماند و تحریمها ادامه داشته باشد مطمئن باشید که شاهد رشد روابط تجاری و اقتصادی ایران و روسیه هم نخواهیم بود. به هر حال شرکتهای روسی هم بنا به اقتضائات خود تمایلی به همکاری با ایران در دوران تحریم ندارند. پس مطلوب ترین سناریوی روسیه هم این است که برجام به نتیجه مطلوب برسد تا فضا برای همکاری اقتصادی و تجاری با ایران فراهم شود. بنابراین نکته این است که روسیه هم به دنبال حل و فصل برجام و پرونده فعالیت های هسته ای ایران است تا هم منافع امنیتی، سیاسی و دیپلماتیک روسیه محقق شود و هم به تبع آن روابط اقتصادی و تجاری تهران و مسکو افزایش پیدا کند. ضمن این که پیرو نکته درست شما چه این تحریم ها ادامه پیدا بکند و چه در نهایت شرایط به سمت لغو تحریمها پیش رود به هر حال طیفی از جناحهای سیاسی در داخل ایران هیچ گونه تمایل و نگاه مثبتی به تداوم و افزایش روابط اقتصادی بین ایران و روسیه ندارند. لذا از این جهت شاید روابط اقتصادی و تجاری ایران برای روسها هم چندان اهمیت نداشته باشد، هرچند که به عنوان یک دغدغه همواره برای کرملین اهمیت داشته است. در طول چند دهه گذشته هر زمان که فضای دیپلماتیک و سیاسی مساعد شده است ایران به سمت غرب و به خصوص اروپایی ها گرایش پیدا کرده است. اما در زمانی که تحریم و محدودیت ها وجود دارد تهران به سمت توسعه همکاری با روسیه و چین پیش می رود. همین مسئله سبب شده است که اعتماد لازم میان مسکو و تهران وجود نداشته باشد.
شما مطلوب ترین سناریو روس ها را حل و فصل برجام می دانید تا لاینحل شدن آن. آیا مسکو حاضر خواهد شد به قیمت گرایش مجدد ایران به سمت اروپا و غرب تلاشی برای حل و فصل برجام در دوره بایدن داشته باشند؟
همانگونه که اشاره کردم کشمکش های داخلی در خصوص نگاه به شرق یا غرب سبب شده است که روسیه به این باور برسد که مقاومت هایی در خصوص توسعه روابط میان مسکو – تهران وجود دارد. به هر حال نه غرب گرایان می توانند بر شرق گرایان فائق آیند و نه شرق گرایان می توانند غرب گرایان را به طو کامل از عرصه مدیریت کشوری حذف کنند. بنابراین روسیه در طی سال های اخیر سعی کرده است به سمت همکاری با نهادهایی پیش رود که در آنها غرب گرایان حضور فعالی ندارند و اساساً به همین دلیل است که همکاری های روسیه و ایران بیشتر در حوزه سیاست خارجی، امنیتی و نظامی پی گرفته شده است تا در حوزه اقتصادی و تجاری.
برخی از کارشناسان و صاحبنظران بر این باورند که بعد از رونمایی باراک اوباما از اولین سند راهبرد امنیت ملی دولتش در سال ۲۰۱۰، ساختار سیاسی این کشور استراژی «گذار به شرق» را برای مهار دو ابر قدرت روسیه و چین طی ده سال گذشته در دستور کار قرار داده است. هر چند در دوران دونالد ترامپ ضمن تاختن پررنگ تر بر چین و روسیه، دوباره خاورمیانه به نقطه کانونی نگاه ایالات متحده بازگشت. اما به نظر می رسد جو بایدنی که معاون اول اوباما بوده است احتمالا دوباره آمریکا را به سمت راهبرد گذار به شرق و مهار جدی تر چین و روسیه پیش خواهد برد. حال در چنین شرایطی آیا منطقی ترین سناریو این نیست که روسیه برنامه هستهای ایران را به عنوان یک سیبل انحرافی در حاشیه کشاندن تمرکز دیپلماتیک آمریکا مطرح کند؟
دست کم در مورد پرونده فعالیتهای هستهای ایران این مسئله صدق نمیکند. چون اگر روابط ایالات متحده آمریکا و روسیه را مورد بررسی قرار دهیم متوجه می شویم که اختلافات بسیار زیادی در روابط واشنگتن و مسکو وجود دارد، اختلافاتی که برخی از آنها به شدت حیاتی تر، راهبردی تر و مهم تر از پرونده فعالیت هستهای جمهوری اسلامی ایران هستند. مثلاً اختلاف و درگیری که در مسئله اوکراین یا سوریه وجود دارد و حتی مسائل راهبردی تر مانند تمدید پیمان استارت و یا خروج آمریکا از برخی پیمان های نظامی که در دوره دونالد ترامپ انجام شد. قطعا این مسائل برای روسیه اهمیت به مراتب بیشتری از پرونده فعالیت هسته ای ایران دارد. لذا اگر جو بایدن به دنبال تغییر نگاه ایالات متحده آمریکا به دلیل اشتباهات دونالد ترامپ است باید این مسائل را در اولویتهای خود با روسیه به نتیجه برساند تا فعالیتهای هستهای ایران. یعنی هرگونه توافق و یا احتمالاً نزاع و تنش بین روسیه و آمریکا در مسائل مهمتری مانند این مسائل است. البته پرونده هستهای ایران هم همواره جزو مسائل مهم در روابط روسیه و آمریکا بوده است. پس نکات فوق به معنای این نیست که برجام از اهمیت لازم برای روس ها برخوردار نیست. چون مسئله برجام میتواند به اشاعه تسلیحات هسته ای در منطقه غرب آسیا به تبع آن تحت الشعاع قرار گرفتن امنیت روسیه منجر شود، بنابراین منفعت روسیه در حل و فصل آن است، نه در لاینحل ماندن آن. یعنی نگاه روسیه با نگاه کشورهای اروپایی و ایالات متحده آمریکا در خصوص برجام یکسان است. مسکو هم خواهان کنترل، نظارت و محدودیت در فعالیتهای هستهای ایران و هر کشوری است که به دنبال این فناوری پیش رود. این راهبرد ثابت روسیه در قبال همه کشورهاست، نه فقط ایران. البته باید این نکته را هم عنوان کرد که از آن سو روسیه، هم نظر با ایران معتقد است که کشورهای اروپایی و ایالات متحده آمریکا نیز باید به تعهدات خود ذیل برجام عمل کنند. یعنی روسیه در خصوص نظارت و کنترل فعالیتهای هستهای ایران با غربی ها هم نظر است، اما در پیگیری تعهدات طرفین با آنها اختلاف نظر دارد. پیرو این نکته مسکو در اصل و راهبرد پرونده فعالیت هستهای خواهان حل و فصل آن است، ولی در چگونگی اقدامات و تصمیمات برای مدیریت برجام با اروپایی ها و آمریکا اختلاف نظر دارد. از این حیث برجام نمی تواند به عنوان یک مسئله اختلاف برانگیز بین روسیه و ایالات متحده آمریکا عمل کند تا در سایه آن کرملین بخواهد برجام را به یک سیبل دیپلماتیک بدل کند تا دیگر پروندههای اختلافی آمریکا و روسیه به حاشیه کشیده شود.
نظر شما :