موازنه ای که باید مد نظر باشد
مفهوم انتخاب در سیاست خارجی
نویسنده: محمدتقی امراللهی، دانشجوی دکترا رشته مطالعات بریتانیا
دیپلماسی ایرانی: زمانی که صحبت از انتخاب در سیاست خارجی میشود دیدگاههای مختلفی مطرح می شود؛ از ایده های مبتنی بر روش انتخاب عقلایی تا نقش اتاقهای فکر، از فرهنگ سیاسی حاکم تا پیچیدگی تصمیمگیری در دولتهای نهادگرا و متکثر، اما برای انتخاب در سیاست خارجی قرار نیست خیلی دور برویم و اتفاقاً نیاز است تا این مفهوم بسیط و بدیهی خود به اندازه کافی شفاف شود تا مشخص شود بقیه تلاش ها به منظور حرکت دادن موتور سیاست خارجی چرا و چگونه با موانع عینی و در عین حال ساختگی روبه رو می شود.
فرض کنید تمامی ارکان تعیین کننده سیاست یک کشور در یک مسافر خلاصه شود و تمامی نهادهای بین المللی در یک اتوبوس بین شهری! فردی که ما باشیم طبیعی است به صورت حضوری یا اینترنتی بلیط را رزرو کند تا در زمان و مکان مشخص و در کنار مسافرینی از جنس او عازم سفر شود اما این فرد میتواند در قبال این سفر و انتخاب این اتوبوس به انواع و اقسام مدل ها شرایط را تغییر دهد.
همان گونه که اشاره شد یک مسیر از پیش طراحی شده و معمول وجود دارد اما فرد تصمیمگیر ممکن است تصمیم بگیرد اتوبوس را در محل انتخاب کند. به چه علت؟ به این دلیل که میخواهد نسبت به انتخاب اتوبوس و کیفیت فیزیکی آن اطمینان حاصل و سپس تصمیم گیری کند، یا اینکه میخواهد مسافران را ارزیابی کند که بعدا در اتوبوس مثلاً با وراجی یا داشتن بچه کوچک برای او مشکل ساز نشوند یا اینکه اصولاً تعداد کافی مسافر در اتوبوس حضور داشته باشد تا فرد مسافر بعداً خود را گرفتار یک اتوبوس نیمه خالی که تا پر شدن کامل وقت او را طلب و حوصله او را سر می برد نشود.
به نسبت چنین انتخابی که تصمیم گرفته شود اتوبوس در محل انتخاب شود چند ریسک را باید پذیرفت. باید قبول کرد که ممکن است اتوبوس خالی اصلا پیدا نشود که مسافر مذکور بتواند سوار آن شود. باید قبول کرد که در یک جای نامطلوب مثلاً انتهای اتوبوس جای خالی یافت شود. باید قبول کرد که تصمیم گیرنده شاید مجبور شود به جای سالن پایانه در خیابان یا فضای باز خطرناک و در معرض باد و باران و برف و خودروهای عبوری منتظر بماند و از این بابت آسیب ببیند. در یک فرض فرد ممکن است با خود تصمیم بگیرد که در یک ساعت خاص در محلی باشد اما همزمان عده دیگری هم آنجا حاضر باشند و شانس او برای گرفتن جای خالی کم و کمتر شود، در حالی که پیشتر می توانست حضوری یا اینترنتی حتی جای نشستن خود را هم تعیین کند.
اینها به کنار بحث مالی قضیه هم موضوعیت دارد. تصمیم گیر ممکن است با خود بیاندیشد که این قیمت از پیش اعلام شده منصفانه نیست بنابراین در آنجا و حضورا قدرت چانه زنی او افزایش می یابد، اما توجه نکند که چانهزنی وقتی معنا دارد که تقاضا محدود و عرضه گسترده باشد. اگر احتمالاً فقط چند صندلی خالی باقی مانده باشد و از حیث مسافر تعداد انبوه مثل او تصمیم گرفته باشند در آن لحظه آنجا باشند نه اینکه نخواهد توانست هزینه کمتری صرف کند که شاید صندلی هم به او نرسد که شاید حتی با پرداخت مبلغی بیشتر از قیمت قبلی اتوبوس هم نتواند با قیمت فعلی اتوبوس که از جانب راننده مطرح می شود سنخیتی پیدا کند و احتمالآ اگر دیگران این قیمت را بپذیرند شاید او حتی مجبور شود از سفر خود صرفنظر کند. البته این بسته به این است که آیا راهی برای ماندن در خانه یا معطل ماندن در جاده و پایانه دارد یا خیر و هزینه این اقامت برای او چیست. حتماً رایگان نیست دست کم زمانش تلف شده ممکن است حتی حیثیت و آبروی او در مدیریت این سفر به چالش کشیده شود.
دیگر رویه داستان آنجاست که بهانه های او برای بلیط نگرفتن ابتدایی در بسیاری از مواقع بهانه های خوب و دقیقی نیستند. مثلاً برای کیفیت آن نمیتواند قاطعانه تشخیص بدهد یک اتوبوس خوب است یا خیر مگر آنکه هم خود متخصص باشد و هم امکان برآورد دقیقی از ظاهر و نما و مدل اتوبوس که حاصل مجوز راننده و مسئولان برای شناخت وضعیت موتور و دیگر بخشهای فنی است را داشته باشد که این امر تقریبا نشدنی است حتی ظاهر هم که امکان بررسی اش آسانتر است قابل تغییر است و خیال او نمی تواند به صرف اینکه اتوبوس تمیزی است از مسائل دیگر راحت باشد.
در چنین شرایطی است که این موضوع مطرح می شود که هر انتخابی حاصل اندیشیدن بین هزینه ها و فایده هایی است که یک فرد از یک اقدام مشخص در ذهن دارد. در درجه اول باید بررسی شود که این هزینه ها و فایده ها به طور جامع و فراگیر دیده شده اند تا همه موارد شمرده شود و در درجه دوم تاثیرات آن خواه مثبت یا منفی با تکیه بر عقل سلیم و تجربه خود و دیگران ارزیابی شود و در فضایی آکنده از شناخت رفتار فرد تعیین شود.
حال در سیاست خارجی هم همین موازنه برقرار است و چاره ای خارج از آن در دنیای دولت – ملت ها وجود ندارد. هر انتخاب به پیوست خود مجموعه ای متشکل از بده بستان ها را به همراه دارد و نمی توان به یک انتخاب یکسره مفید یا مضر نگاه کرد. مسئله آنجا شکل می گیرد که با نگاه همه جانبه ای مشخص شود که با چه مقدورات و محذوراتی، با چه هزینه و قیمتی به چه دستاورد و فرصتی دست یافته ایم.
نظر شما :