برنامه اشتباه اروپا برای احیای توافق هسته ای ایران

برجام پلاس، آرزوی محال غرب

۲۷ آذر ۱۳۹۹ | ۱۸:۰۰ کد : ۱۹۹۸۰۷۰ اخبار اصلی اروپا آمریکا پرونده هسته ای
در حالی که جو بایدن، رئیس جمهوری منتخب ایالات متحده، از برنامه خود برای برای پیوستن مجدد به توافق هسته ای با ایران موسوم به برجام (برنامه جامع اقدام مشترک) سخن گفته، از جایی که انتظار نمی رفت خبرهای نگران کننده ای شنیده می شود: آلمان، یک کشور امضاکننده توافق و یکی از کشورهای سه گانه اروپایی (موسوم به ای ۳) از کافی نبودن برجام اولیه می گوید.
برجام پلاس، آرزوی محال غرب

نویسنده: الدار ممدف

دیپلماسی ایرانی: در حالی که جو بایدن، رئیس جمهوری منتخب ایالات متحده، از برنامه خود برای برای پیوستن مجدد به توافق هسته ای با ایران موسوم به برجام (برنامه جامع اقدام مشترک) سخن گفته، از جایی که انتظار نمی رفت خبرهای نگران کننده ای شنیده می شود: آلمان، یک کشور امضاکننده توافق و یکی از کشورهای سه گانه اروپایی (موسوم به ای 3) از کافی نبودن برجام اولیه می گوید.

هایکو ماس، وزیر امور خارجه آلمان، در گفت و گو با مجله اشپیگل گفته بازگشت به برجام اولیه کافی نخواهد بود و منافع امنیتی اروپا یک «توافق هسته ای مضاعف» را می طلبد که محدودیت های سختگیرانه در برنامه موشک های بالستیک ایران و تغییر در سیاست های این کشور در خاورمیانه را شامل شود. ماس همچنین به وضوح اعلام کرد که آلمان این موضع را با بریتانیا و فرانسه به طور «هماهنگ» اتخاذ کرده است. او در عین حال که گفت لزومی به ارائه مشوق های دیگر به ایران وجود ندارد، کاهش تحریم های ایالات متحده را «عاملی تعیین کننده» برای نشان دادن جدیت ایالات متحده درباره دیپلماسی به همه طرفین از جمله ایران دانست.

یک مقام دیگر وزارت خارجه آلمان هم پیام ماس را با وعده «واکنش قاطع» به نقش ایران در منطقه «در صورت نیاز از طریق مجازات با تحریم ها» و «پیشنهاد ایجاد چارچوب امنیت منطقه ای» تکرار کرد. این اظهارات نیز در رابطه با نیاز به «برجام به روز رسانی شده» بیان شدند.

این موضع گیری آلمان احتمالا با حمایت بریتانیا و فرانسه بسیار نگران کننده است. نگرانی درباره موشک های بالستیک یا نقش منطقه ای ایران موضوع جدیدی نیست و بارها از سوی ای 3 ابراز شده، اما درخواست وزیر خارجه آلمان برای «یک توافق بهتر با ایران» جدید است.

این رویکرد چندین مشکل اساسی دارد. اول، دلیلی وجود داشت که برجام فقط به برنامه هسته ای ایران پرداخته و آلمانی ها این موضوع را به خوبی می دانند چون از سال 2003 درگیر دیپلماسی هسته ای با ایران بوده اند: مساله هسته ای بزرگ ترین تهدید قلمداد می شده است. بستن همه مسیرهای دستیابی احتمالی ایران به بمب اتم ضمن جلوگیری از یک جنگ فاجعه بار دیگر در خاورمیانه ضروری بود. حصول برجام 12 سال طول کشید و دشوار کردن روند مذاکرات با نگرانی ها به معنای محقق نشدن توافق بود. این مساله امروز نیز واقعیت دارد: بازگشت کامل ایران و ایالات متحده به تعهدات برجام با موانع سیاسی کافی در واشنگتن و تهران مواجه است. تلاش برای افزودن موارد غیر هسته ای به توافق آن را در معرض خطر بیشتری قرار می دهد.

دوم، اظهارات ماس به مثابه خوانش کاملا اشتباه عمدی یا سهوی حال و هوای سیاسی در ایران بود. گروه روحانی و ظریف در حال حاضر به دلیل عدم موفقیت برجام در ارائه منافع اقتصادی به ایران که دلیل اصلی پذیرش توافق از سوی مردم بود، به شدت ضعیف شده است. مجلس ایران در واکنش به ترور دکتر فخری زاده که ظاهرا توسط اسرائیل و احتمالا با کمک آمریکا صورت گرفت، به سرعت قانونی را در ارتباط با گسترش بیشتر برنامه هسته ای و قطع دسترسی بازرسان آژانس بین المللی انرژی اتمی به سایت های مهم هسته ای ایران تصویب کرد. اگرچه دولت روحانی با این قانون مخالفت کرده، اما همچنان احتمال اجرایی شدن آن در اوایل سال آتی میلادی وجود دارد. صداهای تاثیرگذار در ایران همچنین از لزوم جبران خسارات اقتصادی تحمیل شده به ایران در نتیجه نقض برجام توسط دولت دونالد ترامپ به عنوان پیش شرط بازگشت ایران به تعهدات هسته ای سخن می گویند. در شرایط کنونی که بازگشت به تعهدات برجام از نظر سیاسی در ایران اقدامی پرهزینه به شمار می رود، مذاکره درباره «برجام پلاس/ برجام مضاعف» در برگیرنده مسائل دفاعی تقریبا غیرممکن است. ایران هرگز با آنچه خلع سلاح یکجانبه خود به ویژه در برابر رقبای منطقه ای مانند عربستان سعودی و امارات متحده عربی می داند، موافقت نخواهد کرد.

سوم، گرچه ماس به عنوان یکی از شرایط احیای برجام به لزوم تسهیل تحریم های ایالات متحده اشاره کرد، اما به طور اساسی درباره تقدم و تاخر اتفاقات سخنی نگفته است؛ اینکه ایالات متحده ابتدا در بازگشت به برجام تحریم ها را تسهیل کند و بعد ایران به تعهدات هسته ای بازگردد، یا بالعکس، هنوز جای سوال و مناقشه است. با اظهارات ماس، سوال دیگر این است که آیا تسهیل تحریم ها در برابر موافقت ایران با توافق جدیدی تحت پیشنهاد «برجام پلاس» صورت می گیرند؟!

ای 3 در بیانیه مشترک خود به تاریخ 7 دسامبر از ایران بازگشت به همه تعهدات هسته ای را خواستار شد بدون اینکه به انتظارات خاص از دولت بایدن اشاره کند. اما اگر ای 3 همانطور که ادعا می کنند به دنبال حفظ برجام هستند، باید هرگونه ابهام را کنار بگذارند و روی حصول این هدف متمرکز شوند. پیشنهادات مربوط به هرگونه توافق گسترش یافته یا به روز رسانی شده تا پیش از احیای برجام اصلی نتیجه مثبتی ندارند.

به علاوه، هیچ دلیلی وجود ندارد که اروپا از پیش قدم شدن در محافظت از برجام و مطرح کردن خواسته خود با ایالات متحده خودداری کند. اروپا با توجه به دفاع از توافق در چهار سال گذشته می تواند به جای پیشنهاد یک ابتکارعمل، پیام خود را خیلی واضح در تشویق بایدن به پیوستن سریع و بدون قید و شرط به برجام ارسال کند. این امر واقعا به نفع امنیت اروپا خواهد بود.

منبع: ریسپانسیبل استیت کرفت / تحریریه دیپلماسی ایرانی 34
 

کلید واژه ها: توافق هسته ای ایران موضع اروپا در قبال تحریم های ترامپ برجام تعهدات هسته ای ایران تحریم های آمریکا علیه ایران


( ۱۶ )

نظر شما :

کشورم ایران ۲۷ آذر ۱۳۹۹ | ۲۰:۳۵
علت این توهمات وآرزوی محال غرب اینست که بلائی که بر سر افغانستان و عراق آوردند میخواهند برای ایران پیاده کنند چون هنوز ایران را نمیشناسند و بدشان نمیآید که ایران را حتی مثل سوریه ببینند کلا برجام یک فریب سیاسی بود و غرب چهره پنهان خودش را نشان داد هیچکس دوست ایران نیست و ایران باید بقدری رشد کند که هیچ کشوری نتواند در برابر ایران قد علم کند .
مهدی ۲۸ آذر ۱۳۹۹ | ۱۲:۴۳
به نظرم ایران باید 10 درصد تمرکز خود را روی برجام و 90 درصد آن را روی خنثی سازی تحریم ها از هر راه ممکن قرار دهد.در این صورت چه برجام نتیجه دهد چه ندهد چیز زیادی از بین نرفته است. و نیز این مهم، چند صدایی موجود در کشور را کنترل خواهد کرد. در عین حال تمرکز بر خنثی سازی تحریم ها و توانمندی داخلی می تواند نیاز به برجام را در سال های پیش رو از بین ببرد.
مهندس مهراب لاهیجانی ۲۸ آذر ۱۳۹۹ | ۱۹:۴۹
برای بقا امنیت ایران، باید عمق راهبردی و توان نظامی و البته و بی تردید توان اقتصادی باید افزایش پیدا کند. عمق راهبردی با نفوذ منطقه ای افزایش میبابد و توان نظامی با افزایش قدرت نظامی و موشکی درون زا . علت فشار اروپا و امریکا بر این دو مطلب بریدن بالهای راهبردی کشور است . توان موشکی عملا جای نیروی هوایی را پر کرده و درون زا است و نشان داده که توان ایجاد ضربات غیر قابل پیشگیری و سهمگین بر دشمن را دارد . البته حاکم ایران باید با کمک دانشمدان کشور هرچه سریعتر راهبرد پوشاندن حفره های اسیب پذیر اقتصادی را که بسیاری از ان ناشی از عدم وجود یک سیاست منظم و منطقی و عملیاتی و بی کفایتی است را پیش گیرد. علی فرض محال چیدن این دو بال مرحله بعد تجزیه کشور و سلاخی ملت ایران به دست اعراب ، اسرایل و چشم ابی ها است. لذا مستفاد از قاعده نفی سبیل و اصل ۱۵۲ قانون اساسی هیچ دولت مرد ایرانی صلاحیت مذاکره در خصوص تحدید این موارد را با بیگانگان ندارد.