جنبه مثبت یک هدف
نکاتی درباره طرح دو فوریتی مجلس برای لغو تحریم ها
نویسنده: حسن بختیاریزاده، کارشناس ارشد روابط بینالملل از دانشکده وزارت امورخارجه
دیپلماسی ایرانی: مجلس شورای اسلامی، دو فوریت طرح اقدام راهبردی برای لغو تحریمها را تصویب کرد. این طرح، دولت را به مواردی از جمله ذخیرهسازی۱۲۰کیلوگرم اورانیوم ۲۰درصد، ذخیرهسازی اورانیوم موردنیاز برای مصرف صلحآمیز به میزان ۵۰۰ کیلوگرم در هر ماه، توقف اجرای اقداماتی فراتر از پروتکل، توقف اجرای پروتکل در صورت خودداری طرفهای مقابل از لغو همه تحریمها از جمله تحریمهای حقوقبشری و بهکارگیری سانتریرفیوژهای پیشرفته ملزم میکند.
نمایندگان مجلس، این طرح را پس از ترور شهید فخریزاده، در دستورکار قرار دادند. هرچند ضرورت پاسخدهی به این اقدام جنایتآمیز، قابل انکار نیست؛ اما باید به این نکته توجه کرد که زمان انجام این ترور و واکنش بعضی مقامهای اروپایی و صاحبنظران آمریکایی، نشانگر این نکته است که این اقدام تروریستی را باید یکی از تلاشهای آنانی دانست که ایجاد تنش در روابط ایران و غرب را بویژه در آستانه تغییر دولت آمریکا، دنبال میکنند. آنانی که امید داشتند تداوم ریاستجمهوری دونالد ترامپ، تداوم فشار بر ایران را سبب شود، اکنون و پس از شکست او، همه توان خود را به کار گرفتهاند که از احیای برجام و پایان تحریمهای آمریکا جلوگیری کنند.
آن بدخواهان برای اینکه بتوانند ایران را مجبور کنند واکنشهایی نشان دهد که شرایط را پیچیده کند، به انجام کنشهایی مانند ترور شهید فخریزاده روی آوردهاند. طرح مجلس، ازاینرو، به شکل تناقضآمیزی اهداف بدخواهان را تاُمین میکند.
محمدباقر قالیباف، رئیس مجلس، طرح یادشده را زمینهساز شکستن قفلهای صنعت هستهای کشور معرفی کرده است. حال آنکه ایران از ماهها پیش بهتدریج تعهدات برجامی خود را به شکل گام به گام تعلیق کرده و فعالیتهای خود را بدون توجه به این تعهدات گسترش داده است. گزارشهای اخیر آژانس نیز، این نکته را نشان میدهد. ازاینرو، این ادعا که اکنون فعالیتهای هستهای ایران قفل است و طرح مجلس، این قفل را میگشاید؛ با واقعیتهای فنی منطبق نیست.
این طرح دولت را مکلف میکند اگر طرفهای برجام، تعهدات خود را درباره لغو تحریمهای هستهای، نظامی، حقوقبشری و... اجرایی نکنند؛ دولت باید واکنش متقابل خود را در جهت بازگشت طرف مقابل به تعهداتش به مجلس ارائه دهد.
نکته مهم این است که هیچ یک از طرفهای برجام، به ایران تعهد نداده بودند که همه تحریمها را از جمله تحریمهای حقوقبشری، لغو کنند. ازاینرو، مفروض ماده ۸ این طرح، با واقعیات منطبق نیست.
به علاوه، آنچه سبب فشار بر اقتصاد ایران شده؛ تحریمهای مرتبط با فناوری هستهای است و تحریمهای غیرهستهای، بیش از آنکه پیامدهای عملی داشته باشد، اهمیت نمادین دارد.
این موضوع که لغو تحریمها، به هدفی اجماعی در ایران، تبدیل شده؛ نکته مثبتی است. اما لغو تحریمها با دیپلماسی و توافقی متوازن مانند برجام به دست میآید و تجربه گذشته نشان داده است که هیچ روش دیگری نمیتواند به لغو تحریمها منجر شود.
شاید عدهای و از جمله طراحان طرح مجلس معتقد باشند دوره ترامپ نشان داد تجربه برجام، تجربه شکستخوردهای است و باید روش دیگری در پیش گرفت. اما آنان باید این نکته را در نظر بگیرند که ترامپ، رییسجمهوری استثنایی بود که با چندجانبهگرایی و دستاوردهایش مانند برجام، سر سازگاری نداشت و ایران نباید تصمیمات خود را بر اساس تجربه دوره مسئولیت فردی استثنایی، استوار کند.
به علاوه، تقابل بر سر موضوع هستهای، در شرایطی که آمریکا در دوره بایدن، به شکل پیشبینیپذیری، به اجماعسازی و چندجانبهگرایی خواهد پرداخت؛ با منافع ایران تعارض دارد.
خردمندان میدانند مسیر پایان تحریمها از شورهزار تنش نمیگذرد. ازاینرو، میتوان امیدوار بود رویدادهای احتمالی جلسه سهشنبه مجلس، مسیر دیگری ترسیم کند./راهبرد
نظر شما :