چرا باید از معاهده تجاری ایران و چین دفاع کرد

جهانی‌سازی یا چینی‌سازی؟

۲۳ تیر ۱۳۹۹ | ۱۴:۰۰ کد : ۱۹۹۳۱۷۸ اخبار اصلی آسیا و آفریقا
مهدی تدینی در یادداشتی می نویسد: می‌توان گفت تأکید اصلی حامیان معاهده تجاری با چین این است: «چین قدرت اول اقتصادی دنیاست (یا به زودی خواهد بود) و برقراری معاهدات بلندمدت با قدرت اول اقتصادی جهان نه تنها عاقلانه و هوشمندانه، بلکه اساساً ضروری است.» اگر برای کشورم فقط یک آرزو داشته باشم، همین بود که روزی چنین استدلالی را بشنوم و چنین نگرشی به مبنای تصمیمگیری‌های کلان کشورم تبدیل شود؛
جهانی‌سازی یا چینی‌سازی؟

نویسنده: مهدی تدینی، مترجم، نویسنده و پژوهشگر

دیپلماسی ایرانی: در روزهای اخیر حامیان معاهده تجاری با چین دلایل خود را برای «خوب بودن» این معاهده کم‌وبیش بیان کرده‌اند. می‌توان گفت تأکید اصلی آنها این است: «چین قدرت اول اقتصادی دنیاست (یا به زودی خواهد بود) و برقراری معاهدات بلندمدت با قدرت اول اقتصادی جهان نه تنها عاقلانه و هوشمندانه، بلکه اساساً ضروری است.» اگر برای کشورم فقط یک آرزو داشته باشم، همین بود که روزی چنین استدلالی را بشنوم و چنین نگرشی به مبنای تصمیمگیری‌های کلان کشورم تبدیل شود؛ اما نه «فقط» در مورد چین، بلکه در مورد همه قدرت‌های اقتصادی جهان! در واقع اگر همین استدلال را بخواهیم بدون ذکر نام چین و بدون تأکید بر «قدرت اول» بازنویسی کنیم، چنین می‌شود: «برقراری معاهدات بلندمدت با قدرت‌های بزرگ اقتصادی جهان نه تنها عاقلانه و هوشمندانه، بلکه اساساً ضروری است.»

اتفاقاً استدلال‌هایی که حامیان توافقنامه تجاری بلندمدت با چین مطرح می‌کنند استدلال‌های درستی است. می‌فرمایند: «باید با قدرت اول اقتصادی دنیا هم‌پیمان شد.» این استدلال کاملاً درست است، اما چرا ما در طول دهه‌های گذشته هیچ‌گاه با هیچ یک از قدرت‌های اقتصادی بزرگ دنیا پیمان درخوری نبستیم و اصلاً برایمان مهم هم نبود که چنین کنیم – و البته از هیچ‌گونه ستیز با قدرت‌های بزرگ پروایی نداشتیم. برای مثال، رئیس‌جمهوری محترم پیشین که اساساً دکترینش نگاه به اقتصادهای کوچک – و در نهایت نوظهور – بود و به همین خاطر گاه از عجیب‌ترین کشورهای آفریقایی و گاه از آمریکای جنوبی سر درمی‌آورد. اصلاً مگر در تمام دهه‌های گذشته در ایران کسی از درهم‌تنیدگی در اقتصاد جهانی استقبال کرده یا به آن اولویت داده است؟ چیزی که برای ما هیچ‌گاه مهم نبود، جهانی شدن اقتصادمان بود. برای همین شنیدن چنین استدلالی آرزوست، البته در کلیت و نه فقط درباره چین (و احتمالاً روسیه).

من از جزئیات این قرارداد اطلاع دقیقی ندارم و اصلاً هم بحثم جزئیات توافق با چین نیست. اگر هم به فرض جزئیات آن را بدانم سواد لازم برای ارزیابی آن را ندارم. برای این‌که بتوان جزئیات یک قرارداد را به درستی تحلیل کرد، نیاز به سواد گسترده در زمینه روابط تجاری بین‌المللی است؛ لازم است ما دست‌کم ده مورد از این دست توافقات را بشناسیم تا بتوانیم با نگاه تطبیقی جزئیات آن را ارزیابی کنیم. به همین دلیل حتی در صورت آگاهی از جزئیات توافق، من صلاحیت نظر دادن درباره آن را ندارم. مسئله‌ام رویکرد و فلسفه آن است که بحثی جدا از جزئیات است. 

بزرگ‌ترین ضرورتی که برای ایران امروز می‌دانم، گشایش اقتصادی و جهانی‌شدنِ بی‌درنگ اقتصاد آن است. اتفاقاً این همان کاری است که خود چین و روسیه با تمام توان انجام داده‌اند. درگیری‌ها و منازعات سیاسی هیچ‌گاه باعث نشده است خللی در روابط اقتصادی این کشورها با رقبایشان ایجاد شود. کیست که نداند «جنگ تجاری» داغی از ۲۰۱۸ میان آمریکا و چین وجود دارد. اصلاً دلیل این جنگ همین است که تجارت فوق‌العاده خیره‌کننده‌ای میان دو کشور وجود دارد. مشکل دقیقاً از نظر آمریکا اینجاست که برای مثال در سال ۲۰۱۷ آمریکا ۵۰۵ میلیارد دلار از چین واردات داشت، اما فقط ۱۳۰ میلیارد دلار به چین صادر کرد! این یعنی تراز تجاری آمریکا در برابر چین به طرز وحشتناکی منفی است و جنگ تجاری ترامپ با چین نیز سر همین است. از سال ۱۹۸۵ تراز تجاری آمریکا سال به سال بدتر می‌شود. اکیداً توصیه می‌کنم آمار ریز تجارت آمریکا و چین را از ۱۹۸۵ ببینید. نسخه‌ای جادویی که چینی‌ها برای خودشان تجویز کردند، این بود که حتی با رقبا و دشمنان سیاسی‌شان روابط تجاری گسترده و در نهایت کمرشکنی را برقرار کنند.

در واقع در شرایطی که خود چین به سردمدار و پرشتاب‌ترین کشور در فرایند «جهانی‌شدن» تبدیل شده است، ما به جهانی‌سازی اقتصادمان بی‌اعتنا بودیم و هستیم. من از همه حامیان توافق تجاری بلندمدت با چین عاجزانه خواهش می‌کنم همین استدلال صحیح خود را بسط دهند و به کل جهان تسری دهند، وگرنه به جای «جهانی‌سازی» «چینی‌سازی» نصیبمان می‌شود. اگر اتحاد با قدرت اول اقتصادی جهان کار درست و معقولی است، پس بی‎اعتنایی تجاری به دیگر قدرت‌های اقتصادی جهان مصداق چیست؟ (حال از دشمنی و نزاع آشتی‌ناپذیر با قدرت‌های اقتصادی جهان حرفی نمی‌زنم که بر اساس همین استدلال تکلیف آن روشن است.)

کلید واژه ها: ایران و چین سند همکاری 25 ساله ایران و چین سند همکاری ایران و چین چین جمهوری اسلامی ایران چین و امریکا


( ۱۱ )

نظر شما :

ایران ۲۳ تیر ۱۳۹۹ | ۱۴:۳۵
نویسنده مغلطه بدی کرده،مغلطه این است،چون قرار داد تجاری با چین بعنوان قدرت اقتصادی خوب است، پس خوب است که ما با هر قدرتی ارتباط اقتصادی داشته باشیم،در صورتی که چیزی که نویسنده آنرا نمی بیند ابعاد مختلف ارتباطات دو کشور است،که حتی این در مورد هر دو کشور دیگری صادق است،شما چطور چین را مثلا با آمریکا یا فرانسه مقایسه میکنید ،درصورتی که خود آمریکا عملا تحریم کرده و هر روز علیه ما جلسه د جاهای مختلف تشکیل میدهد یا فرانسه که به محض خروج آمریکا از برجام قرارداد های تجاری را با ما برهم زد ولی چین تنها خریدار رسمی نفت است و در این شرایط تحریم ،با ما قرار داد بلند مدت میخواهد ببندد.البته بعید میدونم طیف هم فکر جناب تدین به این مسائل اصلا فکر کند،بلکه دنبال راهی برای ارتباط بیشتر با غرب به هر بهایی هستند حتی مثل برجام در ضمن چیکار ما نخواسته برای تعامل تجاری باید موشک هارا بدهیم یا از منطقه خارج شویم که اگر چین هم چنین شرطهایی بگذارد ما نباید قراردادی ببندیم
خسرو ۲۳ تیر ۱۳۹۹ | ۱۹:۵۳
چین کشوری با 1.5میلیارد نفر جمعیت و حکومت شدیدا دیکتاتوری ، مستعد انواع بحرانهاست ، در سی سال گذشته زیر سیبلی پیشرفت کرده ولی چند سالی است که ، کشورهای مسلط دنیا نظیر امریکا و هند و برزیل و اورپا ، فهمیده اند که چین به غول تبدیل میشود و میخواهند متوقف اش کنند ، در این مواقع تحریک غربیها با یادآوری حقوق بشر و آزادی های اساسی برای اقشار مرفه و تحصیلکرده و دنیادیده شروع می شود و هنگ کنگ و تبت و ترکستان شرقی و ماکائو و ... نمونه های قابل دسترس است ، وجالب اینکه دولت چین با مشت آهنین جواب میدهد که در دراز مدت سبب افزایش بحران می شود ، یعنی با کشوری معامله می کنیم که خودش معرکه ای دارد که ....
احمد ۲۴ تیر ۱۳۹۹ | ۱۰:۳۲
اگر آمریکا و دیگر قدرتهای جهان هم قدرت نظامی و نفوذ سیاسی ایران منطقه را نافی منافع خودشون نمیدید، ما هم با اونها مثل چین برخورد می کرد. نویسنده به این نکته توجه نکرده که رابطه باید دوطرفه باشه نه یکطرفه!