امریکا میرود، چین میآید
کمک ترامپ به احیای امپراطوری قدرتمند پکن
دیپلماسی ایرانی: بیست سال است که حزب کمونیست چین، کنگره ملی خلق را در اوایل ماه مارس برگزار میکند و این رسم به خصوص از هنگامیکه رئیس جمهوری ژیجینپینگ، زمام امور کشور را با اقتدار تمام در دست گرفته، به طور منظم اجرا میشود. در کنگره مباحث زیادی مطرح نمیشوند، بلکه بیشتر کف میزنند و تعریف و تمجید میکنند. باید ملت و جهان ببینند که فعالان استانها تا چه اندازه از رهبری در پایتخت رضایت دارند. بنابراین آنچه اکنون به خصوص اهمیت دارد، این است که امسال هم کنگره علی رغم ویروس کرونا برگزار شود.
این که ژی اکنون اعلام کرده کنگره در ۲۲ ماه مه برگزار میشود، در درجه اول نشانگر آن است که نظام او میخواهد ثابت کند بر بحران کرونا پیروز شده است. پکن شرایط ورود به کشور را از مدتها پیش محدود کرده بود تا مبادا پراکندگی ویروس از سر گرفته شود. به طور کلی میهمانان خارجی مطلوب شمرده نمیشوند، حتی ۱۶۳ سفارتخانهای که در پکن مستقر هستند، اجازه ندارند تا اواسط ماه مه میهمان از وطن خود دعوت کنند. هر کسی هم که بخواهد از یک شهرستان به پکن سفر کند باید سه هفته معطل بماند.
تا مدتی چنین به نظر می رسید که شیوع ویروس کرونا چین را سالها به عقب خواهد انداخت. اما اکنون دونالد ترامپ، رییس جمهور آمریکاست که ناچار شده هر روز در اتاق متعفن مطبوعات کاخ سفید اذعان کند که قادر نیست بر این بیماری همهگیر فائق آید. از ابتدای هفته گذشته تعداد مبتلایان در آمریکا از یک میلیون نفر بیشتر شد. در چین در کشور مبداء پاندمی روز پنجشنبه (11/2/1399 برابر با 30آوریل 2020) به طوری که در آمار دانشگاه جانز هاپکینز آمریکا اعلام شد، ۸۳۹۴۴ نفر به ویروس کرونا مبتلا شده بودند.
پکن اکنون موقع را مناسب میبیند تا بر دامنه نفوذ خود بیفزاید، به خصوص در ناحیه دریای جنوب چین که با جسارت و با به خشم آوردن آمریکا ادعاهای ارضی خود را مطرح میکند. در یک گزارش محرمانه وزارت دفاع آلمان آمده است: «نیروی دریایی آمریکا بر این عقیده است که نیروی دریایی چین به علت شیوع کووید ۱۹ با از کار افتادن – دست کم موقتی – ناوگان هواپیمابر آمریکا در اقیانوس آرام حضور خود را توسعه میدهد.» مقصود آن است که در ناو هواپیمابر آمریکایی تئودور روزولت ویروس کرونا شیوع پیدا کرده و تا به حال نزدیک به ۱۰۰۰ نفر را مبتلا کرده است.
این طنزآور است که چین درست در زمان ریاست جمهوری دونالد ترامپ سرانجام به یک ابرقدرت مبدل میشود. چرا که ترامپ بود که در مبارزات انتخاباتی خود از آن دم می زد که این رقیب را به سر جای خود خواهد نشاند. ترامپ پس از پیروزی در انتخابات، اقتصاددانی به نام پیتر ناوارو را به عنوان مشاور تجاری خود برگزید که در کتابی نوشت: «کشته شدن توسط چین خطری کاملاً واقعی است. چرا که پرجمعیتترین کشور جهان بزودی قدرتمندترین اقتصاد جهان خواهد شد – و به یک قاتل همه فن حرف مبدل خواهد شد.»
ویروس، دعوای بین آمریکا و چین را دوباره شعلهور کرده است، به خصوص جمهوریخواهان پافشاری میکنند چین را منشاء بروز این بیماری نشان دهند. وقتی فراگیری ویروس در آمریکا شدت گرفت، ترامپ هم شروع کرد آن را «ویروس چینی» بنامد. در آخر ماه مارس مایک پمپئو، وزیر امور خارجه آمریکا به عبث سعی کرد عبارت «ویروس ووهان» را در بیانیه پایانی کنفرانس کشورهای جی ۷ بگنجاند و در دوشنبه هفته پیش (7/2/1399) هم ترامپ گفت از چین ادعای خسارت «اساسی» خواهد شد، زیرا این کشور نتوانسته است ویروس را «در همان نقطه ظهور خود متوقف کند.»
در واقع نیز چنین به نظر می رسد که اگر رژیم کمونیستی دهان پزشکانی را که نسبت به این بیماری نوظهور هشدار داده بودند، نبسته بود، شاید این فاجعه بروز نمیکرد. اما اکنون چینیها برخلاف آمریکاییها با قاطعیت تمام با عامل بیماری مبارزه میکنند. دولت چین در ۲۳ ژانویه شهر ووهان و استان اطراف آن را محصور کرد. در دوران اوج بیماری، نزدیک به ۸۰۰ میلیون چینی موظف شدند محدودیتهای سخت تردد را اجرا کنند. هر فردی که از خود علایم بیماری را نشان میداد، بلافاصله در بیمارستان بستری میشد تا دیگر اعضای خانوادهاش را مبتلا نکند. اگر هم در شمار اعلام شده مبتلایان دستکاری شده باشد، مسلم است که چین اپیدمی را مهار کرده، در حالی که در آمریکا بر تعداد جانباختگان از کرونا هر روز افزوده میشود.
تناقض با چین هم مدام بیشتر میشود. در ووهان محدودیتها در ۸ آوریل برداشته شدند –پس از یک قرنطینه یازده هفتهای. اما تا به امروز بسیاری از کسبه، مشتریان را به داخل مغازه راه نمیدهند، بلکه در جلوی در، جنس مورد تقاضای آنها را در اختیارشان میگذارند. سالنهای مد پیش از آن که مشتری را بپذیرند، درجه حرارت او را میسنجند. همگی ماسک می زنند و App کرونا روی تلفنهای دستی هوشمند خود نصب کردهاند.
اما آیا تاریخ به سادگی تکرار میشود؟ محرز است که چین قصد دارد در سلسله مراتب ملل در جهان جای محکمی را تصاحب کند. اما این درست نیست که گفته شود چین هم مانند اتحاد شوروی در گذشته افکار امپریالیستی در سر میپروراند. به گفته کیشوره ماهبوباتی، یکی از روشنفکران سیاسی برجسته آسیا: «تصادفی نیست که چین از ۴۰ سال پیش به جنگ بزرگی نپرداخته و از ۳۰ سال پیش گلولهای به آن سوی مرزهای کشور پرتاب نکرده است.»
سوزان شیرک هم که در زمان ریاست جمهوری بیل کلینتون در وزارت امور خارجه آمریکا خدمت میکرد، میگوید: «بعید است که پکن بخواهد حکومت حزب کمونیست را در سرتاسر جهان بگستراند.»
رژیم پکن خیلی زود دریافته است که اپیدمی چه فرصتهایی را ایجاد میکند. هر اندازه که آمریکا بیشتر در قعر بحران فرو می رود، چین برتری خود را بیشتر به منصه ظهور میرساند. چین طی ماههای مارس و آوریل چندین تیم پزشکی به جمعاً ۱۶ کشور اعزام کرد. چین در عین حال به بیش از ۱۲۵ کشور و چهار سازمان بینالمللی کالاهای امدادی تحویل داده است. زمانی که ایتالیا در آغاز بحران کرونا به اروپا برای کمک التماس میکرد، جک ما، میلیاردر چینی دو میلیون ماسک حفاظتی به اتحادیهای اروپایی فرستاد.
البته نظام چین تنها به این اقدامات انساندوستانه دست نمیزند، بلکه از تهمت زدن هم بیم ندارد. در ماه مارس یک سخنگوی وزارت امور خارجه پکن مدعی شد که سربازان آمریکایی ویروس کرونا را به چین منتقل کرده اند. رژیم سپس اعتراضات خشمآلود واشینگتن را مدتها نشنیده گرفت، چرا که ترامپ در واقع حربهای برای مقابله با چین در اختیار ندارد. تنها ندانمکاری در مبارزه با بحران کرونا نیست که دولت واشینگتن را فلج کرده است. صعود چین پیامد خودبزرگبینی امپریالیستی آمریکا هم هست که به دنبال فروپاشی اتحاد شوروی خود را آسیبناپذیر احساس میکرد و به این سبب نیز به جنگهای پرهزینه و بیثمر دست زد.
تنها عملیات خاورمیانه و آسیا از سال ۲۰۰۱ به تخمین مطالعاتی که در این کشور به عمل آمده اند، برای آمریکا ۴/۶ بیلیون دلار خرج برداشته و به کشته شدن ۷۰۰۰ سرباز آمریکایی منجر شده است. چین در عوض در این مدت در تلاش بود تا سطح زندگی مردمش را بالا ببرد. درآمد سرانه سالیانه مردم که در سال ۱۹۸۰ حدود ۴۳۰ دلار بود، امروزه به بیش از ۱۰۰۰۰ دلار رسیده است. در تاریخ بشریت هرگز کشوری بزرگ موفق نشده در مدتی کوتاه چنین رفاهی برای ملت فراهم کند. در آمریکا درآمد سرانه طی همین مدت از ۳۳۴۰۰ دلار به ۶۵۱۰۰ دلار رسید.
در عین حال آمریکا خود را از سیستم همکاری بینالمللی که خود بانی آن بود، بیرون میکشد. با تلاش واشینگتن بود که پس از جنگ دوم جهانی بنیانگذاری سازمان ملل، ناتو و صندوق بینالمللی پول میسر شد. آمریکا گرچه برای این اقدامات بهای سنگینی پرداخت، اما در ضمن موقعیت خود به عنوان یک ابرقدرت را تثبیت کرد. در عوض ترامپ از معاهده اقلیمیپاریس خارج شد، معامله اتمیبا ایران را برهم زد و حالا نیز پرداخت به سازمان جهانی بهداشت را قطع کرده است. به گفته کریستف هویسگن، سفیر آلمان در سازمان ملل، چین با زیرکی جای خالی آمریکا در سازمانهای بینالمللی را پر میکند. به طور مثال لیو ژنمین، رئیس نهاد امور اقتصادی و اجتماعی سازمان ملل در نیویورک، وقتی دیپلماتهای غربی به سراغش میآیند، خود را چنین معرفی میکند: «من در اینجا مامور چین و پرزیدنت ژی هستم.»
در ۱۷ نوامبر ۲۰۱۷ چند هفته پس از انتخاب ترامپ به ریاست جمهوری، رئیس جمهوری چین به کنفرانس اقتصادی جهان در داووس سفر کرد تا در آنجا نطق آتشینی در حمایت از جهانی شدن ایراد کند. سه روز بعد ترامپ در سخنرانی خود در واشینگتن به مناسبت روی کار آمدنش گفت: «از این لحظه کشور ما تنها یک هدف دارد: America first.» تضاد نمیتواند بیش از این باشد.
برای چین مهم آن است که دوباره جایی در صحنه جهان برای خود دست و پا کند. امپراتوری چین ۲۰۰۰ سال عمر کرد و این کشور طی قرنهای متمادی در کنار هند بزرگترین قدرت اقتصادی جهان محسوب میشد. امپراتوری چین تازه در قرن ۱۹ متزلزل شد که به بلیات طبیعی گرفتار شد و سپس انگلیس طی دو جنگ این کشور را به خرید تریاک وادار کرد که چینیها را به بلای اعتیاد سوق داد. در سال ۱۹۱۱ سلسله کوینگ پس از ۳۰۰ سال منقرض شد. این کشور سپس اسیر آماج حملات ژاپن قرار گرفت و بعد از آن نیز گرفتار مائو و انقلاب فرهنگی شد. تازه گشایش چین در دوره دنگ شیائوپینگ در دهه ۱۹۷۰ بود که زمینه را برای صعود بینظیر این کشور آماده کرد. با وجود این چین به لحاظ نظامی هنوز به پای آمریکا نمی رسد. نیروی دریایی آمریکا ده ناو هواپیمابر دارد، در حالی که ناوگان هواپیمابر چین از دو فروند تجاوز نمیکند. اما پکن به خوبی توانسته است فشار نظامی و اقتصادی را به یکدیگر بپیوندد.
آیا دنیا اکنون در برابر یک زورآزمایی جدید بین دو نظام قرار گرفته و یک جنگ سرد جدید آغاز شده است؟ شاهینهای سیاسی طرفدار ترامپ این نظریه را دارند. نیوت جینجریچ، جمهوریخواه بانفوذ اخیراً گفته است: «اگر ما نخواهیم که کودکانمان به زبان چینی حرف بزنند و از پکن دستور بگیرند، باید از هم اکنون چارهجویی کنیم.» او رابطه خوبی با رئیس جمهور دارد و ترامپ به تازگی همسر او را سفیر آمریکا در واتیکان کرده است.
منبع: اشپیگل / تحریریه دیپلماسی ایرانی
نظر شما :