شکاف های اجتماعی عمیقتر می شوند
آینده خاورمیانه زیر فشار کرونا
نویسنده: امیل نخله
دیپلماسی ایرانی: گستره شیوع کروناویروس در کشورهای خاورمیانه، متفاوت است؛ در برخی از کشورهای منطقه نسبتا ملایم و در برخی دیگر شدیدتر. به گزارش دانشگاه جان هاپکینز در 19 آوریل، موارد قطعی ابتلا از 80 هزار در ایران و ترکیه با مرگ و میر 5هزار و نزدیک به دوهزار – بالاترین در منطقه – تا یک مورد ابتلا و صفر مرگ و میر در یمن متغیر است.
طبق این گزارش، در جزیره العرب، عربستان سعودی با 8هزار مورد، بالاترین موارد ابتلا و مرگ و میر در منطقه را دارد. امارات متحده هربی با 6هزار و 300، قطر با 5 هزار، بحرین و کویت هریک با یک هزار و 800 و عمان با نزدیک به یک هزار و 200 نفر در رتبههای بعدی قرار دارند.
در منطقه شامات، اسرائیل با 13هزار مورد ابتلا پیشتاز است و عراق با بیش از یک هزار و 500 مورد در رتبه دوم قرار دارد. موارد ابتلا در لبنان 700، در اردن و کرانه باختری بیش از 400 و سوریه 38 مورد گزارش شده است. مصر در آفریقای شمالی با بیش از 2هزار و 800 مورد پیشتاز و مراکش و الجزایر هر یک با بیش از 2هزار و پانصد و تونس با نزدیک به 900 مورد، بالاترین موارد ابتلا را در منطقه دارند.
این ارقام، به جز در ایران و ترکیه، نسبتا پایین هستند، اما بسیاری از تحلیلگران باور دارند که به دلیل عدم انجام آزمایش، پایش و گزارش گسترده، آمار اعلام شده بسیار کمتر از آمار واقعی است. همچنین بسیاری از حکومتها در شفافیتسازی پیرامون گستره همهگیری در جوامعشان تعلل و بیکفایتی سلامت بهداشتشان را پنهان کردهاند.
کووید 19 شکافها در جوامع خاورمیانه را آشکار کرده است. حکومتها از شیوع همهگیری برای در اولویت قرار دادن ثروتمندان و بیتوجهی به بخشهای حاشیهنشین جوامع استفاده کردهاند، در حالی که بخش دوم از همهگیری آسیب بسیار شدیدی دیده است. این گروهها به دلیل نژاد، فرقه و حاشیهنشینی جغرافیایی از مراقبتهای سلامتی و بهداشتی کافی، مزایای بیکاری، تست پزشکی و خدمات اجتماعی محروم ماندهاند. گرسنگی، دیابت، بیماریهای قلبی و چاقی در میان این گروهها بسیار شایع است که نشانه خوبی برای ثبات بلندمدت برخی از این کشورها نیست.
کروناویروس شکاف عمیقی بین دولتها و جوامعشان، از عراق تا لبنان، ایجاد کرده است. با پدیدار شدن نابرابریهای اجتماعی –اقتصادی، گروههای تروریست – مثلا القاعده، داعش و وابستگان منطقهای آنها – به بازسازماندهی و انجام عملیات در سوریه، عراق و سایر مناطق رو آوردهاند. تروریسم نیز مانند این همهگیری در مرزهای کشوری محدود نمیشود.
در هنگامه شیوع کووید-19، بسیاری از کشورهای منطقه درباره شکافهای جوامعشان پنهانکاری میکنند. اما با توجه به اینکه کروناویروس هیچ مرز جغرافیایی، نژادی، فرقهای و اقتصادی نمیشناسد، به افراد آسیبپذیر، فقیر و جوامعی که بنا به دلایل اقتصادی، فرهنگی، جغرافیایی و مذهبی نمیتوانند در قرنطینه بمانند یا فاصله اجتماعی را حفظ کنند، آسیب زده است.
در اغلب کشورهای خاورمیانه، خدمات پزشکی مخصوص قربانیان کووید-19 اغلب در اختیار نخبگان حاکم، مرفهان و بخشهایی از جامعه قرار گرفته است که با تشکیلات سیاسی ارتباط دارند. خاندان سلطنتی سعودی، اقلیت ثروتمند در ترکیه، ایران، کشورهای عربی و اسرائیل میتوانند در خانه بمانند اما سایرینی که برای گذران زندگی باید بیرون بروند در حالی در خانههایشان محبوس شده اند که به پول، دارو و غذا دسترسی ندارند. بسیاری از این افراد بدون تست آزمایشگاهی، مراقبت پزشکی یا حتی معاینه در بیمارستان جان خود را از دست میدهند.
رهبران مستبد خاورمیانه از شیوع کروناویروس برای گسترش اختیارات حکومتی و افزایش کنترل رژیم بدون پاسخگویی، بهرهبرداری کردهاند. محمد بن سلمان در عربستان، بنیامین نتانیاهو در اسرائیل، بشار اسد در سوریه، عبدالفتاح السیسی در مصر و رجب طیب اردوغان در ترکیه نمونههای این پدیده هستند.
برخی از رژیمها نیز از فناوریهای سطحبالا برای ردیابی و پایش شهروندانشان استفاده کردهاند که دلیل ظاهری این کار پیگیری شیوع ویروس اعلام شده اما در واقع آنها این کار را برای کنترل شهروندانشان با هدف به اصطلاح امنیت ملی انجام دادهاند.
اجتماعات در معرض ریسک کووید-19 در گستره منطقه پراکندهاند. همانند جوامع اقلیت و اجتماعات محروم در ایالات متحده، اجتماعات آسیبپذیر در خاورمیانه نیز فاقد امنیت شغلی و بیمه سلامت هستند و به سرعت دسترسی به غذا را از دست میدهند. همانند همتایان آمریکاییشان، افرادی که در این اجتماعات زندگی میکنند با آماری بالاتر از سایر بخش های جمعیت از کووید-19 میمیرند. تجهیزات پزشکی مانند ونتیلاتورها (دستگاههای تنفسی) یا آیسییو پیش از این که این افراد به بیمارستانها برسند در اختیار مرفهان جامعه قرار میگیرند.
دو سناریوی محتمل برای منطقه خاورمیانه در شرایط شیوع کروناویروس قابل پیشبینی است: تابآوری و آشوب گسترده. در سناریوی تابآوری، رژیم ها در 3 تا 5 سال آینده خواهند توانست پیامدهای ناشی از نارضایتی عمومی از عدم آمادگی حکومت برای مقابله با بیماری، سیستمهای سلامت ناکارآمد و شکاف همواره در حال گسترش بین اقلیت ثروتمند دارای قدرت و اکثریت فقیر را کنترل کنند. اجتماعاتی که با ریسک مواجه هستند همین طور باقی خواهند ماند اما رژیمها خواهند توانست نارضایتیهای اجتماعی و تظاهرات خیابانی را نیز کنترل کنند.
اقلیتهای سنی حاکم در کشورهای عربی خلیج فارس میتوانند جمعیتهای شیعهشان و صدها هزار کارگر جلای وطن کرده را مدیریت کنند. اما به دلیل نابرابریهای اجتماعی این شرایط نمیتواند بیش از 5 سال دوام بیاورد. به محض این که شهروندان دریابند که رژیمها نمیتوانند پاسخ وفاداری آنها را با پشتیبانی اقتصادی بدهند، برای سرازیر شدن به خیابانها تردید نخواهند کرد.
در سناریوی آشوب گسترده فرض بر این است که شکاف بین دارا و ندار بسیار پرشتابتر افزایش مییابد به گونهای که رژیم ها نخواهند توانست این شکاف را پنهان کنند. فقرا خشمگینتر، دلسردتر و برای رویارویی با رژیمها و سرویسهای امنیتی، بیباکتر خواهند شد. آنها دولتهایشان را برای دههها انزوا و فقر روزافزونشان هدف قرار خواهند داد.
به دلیل کاهش قیمت نفت بر اثر شیوع کروناویروس شیخنشینهای خلیج فارس ناگزیر باید یارانههای دولتی در بخش آموزش، سلامت و رفاه را کاهش دهند. مطالبات برای دگرش رژیم ها گسترش خواهد یافت. دارایی ثروتمندان و بیچیزی فقرا در میادین عمومی با هم تصادم خواهند کرد. رژیمها بیش از این نخواهند توانست برای سرکوب اعتراضات عمومی به سرویسهای امنیتیشان تکیه یا اعتماد کنند.
فروپاشی اقتصادی و ورشکستگی حکومت و ناآرامیهای مدنی ناشی از آن، ستونهای اقتدار بسیاری از این نخبگان سیاسی را خواهد لرزاند. کووید-19 احتمالا نشان خواهد داد که بسیاری از این کشورها چیزی جز یک خانه پوشالی نیستند. از آنجا که قدرتهای بزرگی که از قدیم کشورهای خلیج فارس را پشتیبانی میکردند مجبورند در زمان پساکرونا برای نجات اقتصاد متزلزل خودشان تقلا کنند، نخواهند توانست کمک چشمگیری به کشورهای لرزان خلیج فارس ارائه کنند و بنابراین فروپاشی اجتنابناپذیر آنها شتاب خواهد گرفت.
منبع: ریسپانسیبل استیتکرفت / تحریریه دیپلماسی ایرانی
نظر شما :