موضع گیری کشورهای مختلف درباره مذاکرات هسته ای و مسائل مرتبط با آن
دستیابی به یک توافق هسته ای جدید امکان پذیر است؟ (بخش یازدهم)
نویسندگان: صنم وکیلی و نیل کوئیلیام
دیپلماسی ایرانی: صنم وکیلی و نیل کویلیام از موسسه سلطنتی امور بین الملل چتم هاوس در تحقیقاتی تاثیرات کمپین اعمال فشار حداکثری دونالد ترامپ علیه ایران و قابلیت ها برای مذاکرات آتی را بررسی کرده اند. در اینجا استراتژی های بالقوه و اولویت های مذاکراتی چندین کشور درگیر با برجام مورد بررسی قرار می گیرند.
ایالات متحده
اگرچه درباره سیاست دولت ترامپ در قبال ایران شک و تردید های بسیاری وجود دارد، می توان گفت که هدف اصلی ایالات متحده تضمین این مساله است که ایران هرگز به سلاح هسته ای دست پیدا نمی کند. بیشتر تحلیل گران آمریکایی «برجام+» را محتمل ترین سناریو در محافظت از منافع کشورشان می دانند؛ از این رو، تقویت تدابیر هسته ای در هرگونه توافق احتمالی آتی برای دولت ترامپ و نزدیک ترین شریک منطقه ای آن یعنی اسرائیل، اولویت خواهد داشت. تمدید تدابیر «غروب» برجام یکی از راه ها برای دستیابی به این هدف است؛ اگرچه این اقدام به خودی خود امکان دستیابی ایران به سلاح هسته ای را از بین نمی برد، اما تحلیل گران معتقدند که تمدید تدابیر غروب برجام می تواند راهی برای اعتماد سازی و کسب اطمینان از تعهد ایران به توافق باشد. (البته این راهکار تا قبل از عقب نشینی ایران از تعهدات هسته ای محتمل تر بود.)
برنامه موشکی ایران نیز یکی دیگر از نگرانی های امنیتی ایالات متحده است. آمریکا نگران است که ایران در آینده روی این موشک ها کلاهک هسته ای نصب کند. ایران برنامه موشکی را برای امنیت منطقه ای خود ضروری می دادند و از این رو، برای حل و فصل اختلافات در این زمینه به گفت و گو و توافقی منطقه ای نیاز است. با این حال، بسیاری از تحلیل گران معتقدند که ایالات متحده در دوران ریاست جمهوری ترامپ که سیاست «اول آمریکا» را دنبال می کند، قادر به اجرای چنین ابتکارعملی نخواهد بود.
ایران
استراتژی ایران چند لایه و در حال پیشروی است و بیش از همه، امنیت و ثبات نظام جمهوری اسلامی در آن مد نظر گرفته می شود. از زمان خروج ایالات متحده از برجام این هدف بر همه تصمیم گیری های ایران تاثیر گذاشته است. ایران در یک سال پس از خروج آمریکا از برجام همچنان به تعهدات خود پایبند ماند تا اهرم و حمایت دیگر امضاکنندگان توافق هسته ای را جلب کند. ایران بدین ترتیب توانست همدردی جامعه بین المللی را به دست آورد، تلاش های نمادین طرف های دیگر برجام برای محافظت از توافق را شاهد باشد، و بین شرکا در دو سوی اقیانوس اطلس فاصله اندازد. با این حال، ناکام ماندن تلاش های اروپا برای فراهم آوردن کانال تجاری که تحت تاثیر تحریم های آمریکا نباشد، ایران را آشفته کرد.
تهران که به طور مداوم بازگشت واشنگتن به برجام را اولین قدم ضروری برای حل اختلافات دوجانبه می خواند، خودداری دولت ترامپ از تمدید معافیت ها از تحریم های نفتی در ماه مه ۲۰۱۹ را اقدامی تنش آمیز دانست و در یک تغییر رویه استراتژیک، از مصالحه دست کشید و به رویارویی متوسل شد. اقدامات تحریک آمیز حساب شده و هماهنگ تهران به آن کمک کرده که «مساله ایران» را به سطح بالاتری از اهمیت ارتقاء دهد و اروپایی ها و قدرت های بین المللی را وادار سازد به تنش ها رسیدگی کند. این محاسبات همچنین سبب شده که ترامپ از مواجهه نظامی مستقیم با تهران بپرهیزد. با توجه به تقویم سیاسی ایالات متحده، طرف ایرانی مذاکرات معنادار را تا بعد از انتخابات ریاست جمهوری 2020 چندان محتمل نمی داند.
فرانسه
تحلیل گران فرانسوی متقدند که اصرار بر پیشبرد منافع ملی عامل اصلی تنش ها بین ایالات متحده و ایران است. آنها می گویند اگرچه موضع کنونی دولت ترامپ در قبال غنی سازی مشخص نیست، اما دستیابی به هدف مورد مناقشه غنی سازی صفر غیرممکن است. آنها معتقدند که هدف از هر گونه مذاکرات جدیدی باید شاخص 2025 باشد. همه گفت و گوها باید بر آینده و نه گذشته، متمرکز باشند. تحلیل گران فرانسوی معتقدند که پیشتر به بندهای غروب برجام، نظارت و بازرسی ها رسیدگی شده و لازم نیست ایران برای امتیازدهی بیشتر تحت فشار قرار بگیرد؛ شاید بتوان بندهای غروب برجام را تمدید کرد، اما این مساله یک ضرورت به شمار نمی رود. در رابطه با برنامه موشکی ایران هم که ایالات متحده با آن مشکل دارد، تحلیل گران فرانسوی معتقدند که چاره کار نمی تواند مونولوگی از سوی واشنگتن باشد و به مذاکراتی محترمانه با تهران نیاز است و همه شرکا باید مساله را قدم به قدم و به صورت مورد به مورد بررسی و حل کنند. در رابطه با مسائل منطقه ای، تحلیل گران فرانسوی با یکدیگر اختلاف نظرهایی دارند، اما عقیده مشترک آنها این است که مساله پیچیده امنیتی را نمی توان به یک باره حل کرد و تنها کار مهم کاهش خطر مداخله نظامی مستقیم در منطقه و ترغیب به توافق های جداگانه در سوریه، لبنان، یمن و دیگر صحنه های ناآرام است.
آلمان
بیشتر تحلیل گران آلمانی معتقدند که اگرچه در حال حاضر راه حل دیپلماتیک قابل دستیابی نیست، اما توافق های جداگانه می تواند به پیشرفت در کوتاه مدت کمک کند. آنها حتی معتقدند که چانه زنی و توافق گسترده می تواند در بلند مدت قابل دستیابی باشد. از نظر آلمانی ها، ایران و ایالات متحده هر دو اکنون موضع خودداری از امتیازدهی را اتخاذ کرده اند و این، همه را به خانه اول بازگردانده است. برای ایران، اگر لغو تحریم های اولیه در میان گزینه های روی میز نباشد، بازگشت به مذاکرات منطقی نخواهد بود؛ از این رو، منتظر انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده می ماند و تا آن زمان، برای دستیابی به اهرم های فشار بیشتر تلاش می کند.
اگرچه آلمان به شدت مشتاق پیشنهاد راه حلی به دو طرف است، اما گفت و گو به گروگانی برای سیاست های داخلی در ایران و ایالات متحده تبدیل شده. در عین حال، تلاش های اتحادیه اروپا در این زمینه تحت تاثیر برگزیت (خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا) قرار گرفته است. تحلیل گران آلمانی در کل، امکان دستیابی به توافق های جداگانه بر سر موضوعات مختلف مورد مناقشه را محتمل تر می دانند. آنها به برجام به مثابه مصالحه ای می نگرند که حصول آن چندین سال طول کشید و از این رو، فضا را برای مانور روی شرایط دیگر چندان باز نمی دانند.
بریتانیا
بیشتر تحلیل گران بریتانیایی هم معتقدند در فضای کنونی امکان دستیابی به راه حلی دیپلماتیک وجود ندارد. تا جایی که مساله به موضع رسمی بریتانیا مربوط می شود، محافظت از برجام بهترین نتیجه ممکن است. آنها با توجه به موضع گیری دونالد ترامپ، رئیس جمهوری ایالات متحده، و آیت الله علی خامنه ای، رهبر معظم ایران، امکان گشایش دیپلماتیک را بسیار اندک می دانند. از نظر آنها، ترغیب ایران به بازگشت به میز مذاکرات و فرصت دادن دوباره به توافق با ایالات متحده بسیار اندک است و حتی اگر ایالات متحده یک تضمین امنیتی به ایران بدهد، چندان جدی گرفته نخواهد شد. تحلیل گران بریتانیایی معتقدند که واقع گرایانه ترین رویکرد مدیریت مشکل تا زمان تغییر شرایط است. با تغییر تدریجی منافع، ممکن است ایران به بازگشت به میز مذاکره ترغیب شود، اما این اتفاق پیش از سال 2021 و معلوم شدن نتیجه انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده رخ نخواهد داد.
برای بریتانیا مساله غنی سازی هسته ای به موشک های بالستیک و ثبات منطقه ای ارجحیت دارد. بریتانیایی ها حتی دسترسی به همه سایت های مربوطه در ایران را نیز مساله مهمی نمی دانند و معتقدند بسیاری از مسائل طبق برجام قابل حل هستند. هدف غنی سازی صفر از نظر بریتانیا غیر قابل دستیابی است و چندوجهی در نظر گرفتن غنی سازی برای مصارف تحقیقات و توسه بهترین شیوه رسیدگی به مساله خواهد بود. در رابطه با مسائل منطقه ای، تحلیل گران بریتانیایی معتقدند که منافع امنیتی منطقه ای ایران باید به رسمیت شناخته شود و این کشور منافع مستقیم و «مشروع» در همسایگی خود دارد. آنها همچنین معتقدند که ایران به دنبال اشغال منطقه نیست و تلاش های آن برای اعمال نفوذ در همسایگی، ماهیت دفاعی دارد. (این مطلب ادامه دارد.)
منبع: چتم هاوس / مترجم: طلا تسلیمی
نظر شما :