تلاش واشنگتن برای عقب نشینی تهران از پیگیری «انتقام سخت»

بعد از حمله موشکی سپاه، ایران ثابت کرد که توان اخراج آمریکا از خاورمیانه را دارد

۲۷ دی ۱۳۹۸ | ۱۷:۰۰ کد : ۱۹۸۸۹۱۹ خاورمیانه انتخاب سردبیر
امیر موسوی در گفت وگو با دیپلماسی ایرانی ضمن تاکید بر این واقعیت که سفرهای دیپلماتیک اخیر با محوریت سفر امیر قطر تلاشی برای تطمیع ایران بوده است، پیرامون تلاش ایران برای اخراج نیروهای نظامی آمریکا از خاورمیانه بر این باور است که حتی با فرض اینکه اکنون جمهوری اسلامی ایران نتواند مسئله خروج نیروهای نظامی ایالات متحده آمریکا از خاورمیانه را عملیاتی کند، می‌تواند با پیگیری برنامه ها و طرح های خود و همچنین با استفاده از قدرت نفوذ منطقه‌ایش، آمریکا را در منطقه استراتژیک غرب آسیا به شدت محدود کند و در این صروت ما تنها شاهد حضور نمادین نیروهای نظامی آمریکا در منطقه باشیم. لذا در این شرایط جمهوری اسلامی ایران توانسته است خاورمیانه را به زندانی برای نیروهای نظامی آمریکایی بدل کند.
بعد از حمله موشکی سپاه، ایران ثابت کرد که توان اخراج آمریکا از خاورمیانه را دارد

گفت وگو از عبدالرحمن فتح الهی، عضو تحریریه دیپلماسی ایرانی 

دیپلماسی ایرانی - بعد از حمله موشکی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به پایگاه نیروهای نظامی آمریکا در عراق اکنون بسیاری بر این باورند که جمهوری اسلامی ایران توانسته است در مقام موازنه وحشت اقدام جدی را انجام دهد. اما با این تفاسیر عملیاتی کردن «انتقام سخت» در پی ترور سردار سلیمانی، فرمانده نیروی قدس سپاه در قالب خروج تمام نیروهای نظامی آمریکا از کل منطقه خاورمیانه، مسئله ای است که اکنون بسیاری بر این باورند که تحقق آن از توان جمهوری اسلامی ایران خارج است. هر چند که با پیگیری این فده از جانب تهران نیز میزان تنش و ناامنی در منطقه خاورمیانه افزایش پیدا خواهد کرد. از این روست که به نظر می‌رسد برخی کشورهای پیرامونی ایران مانند پاکستان و قطر در قالب سفرهی دیپلماتک وارد ایران شدند تا به دنبال راهکاری برای کاهش تنش در منطقه باشند. دیپلماسی ایرانی برای بررسی بیشتر این مسئله، گفت وگویی را با امیر موسوی، مدیر مرکز تحقیقات استراتژیک و روابط بین‌الملل ایران، کارشناس مسائل خاورمیانه و پژوهشگر تحولات جهان عرب ترتیب داده است که در ادامه می‌خوانید:

در روزهای ابتدایی هفته جاری شاهد یک ترافیک دیپلماتیک با اولین سفر تمیم بن حمد آل ثانی، امیر قطر تهران به موازات حضور شاه محمود قریشی، وزیر امور خارجه پاکستان بودیم. اینها علاوه بر آن است که عماد خمیس، نخست‌وزیر سوریه به همراه وزیران امور خارجه و دفاع این کشور برای دیدار و گفت‌وگو با مقام‌های بلندپایه ایران از جمله رئیس‌جمهور و وزیر امور خارجه به تهران سفر کرد. سوال اینجا است که دلیل یا دلایل این ترافیک دیپلماتیک در شرایط حساس کنونی منطقه چیست، چون منطقی آن است بعد از شرایطی ناشی از اقدام ایالات متحده آمریکا در ترور فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و پاسخ ایران در راستای حمله موشکی به پایگاه های نیروهای نظامی آمریکا در عراق که تنش تهران – واشنگتن را به اوج رساند، سفرهای دیپلماتیک با این حجم صورت نگیرد. اگرچه در این میان برخی زمزمه ها از این حکایت دارد که امیر قطر و وزیر امور خارجه پاکستان با هدف میانجی‌گری و کاهش تنش، تهران را مقصد سفر خود قرار داده‌اند؟

یقیناً با حمله موشکی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به پایگاه های نیروهای نظامی آمریکا در عین الاسد برای کشورهای منطقه و فرامنطقه اثبات شد که جمهوری اسلامی ایران تقابل با آمریکا را تنها در حد حرف و شعار پیگیری نمی کند. یعنی این این حمله قاطع، جمهوری اسلامی ایران به صراحت و با قاطعیت نشان داده است که تنها کشوری است که در مقام عمل، هم توان تهدید و هم توان عمل به تهدید خود را در برابر مواضع و اهداف ایالات متحده آمریکا خواهد داشت. بنابراین چون بعد از ترور سردار سلیمانی، مقام‌معظم‌رهبری "انتقام سخت" را در قالب خروج تمام نیروهای نظامی آمریکا از منطقه تبیین کرده اند، بدیهی است کشورهایی که هر گونه ارتباطی با ایالات متحده آمریکا دارند، به خصوص بازیگرانی که اکنون پایگاه‌های خود را در اختیار ایالات متحده قرار دادند به شدت نگران هستند که مبادا در این بستر تبعات منفی و سوئی برای آنها شکل بگیرد. لذا با این سفرها سعی کرده‌اند از یک سو ایران را از دست زدن به اقدامات دیگری برای هدف قرار دادن اهداف و منافع آمریکا در منطقه، به خصوص کشورهای آنها باز دارد و از طرف دیگر با تطمیع ایران از قبیل پیشنهاد همکاری اقتصادی، تزریق کمک های نقدی به بانک مرکزی ایران و نظایر آن، شرایطی را به وجود آورند که ایران از مواضع خود عدول کند. در صورتی که تهران با علم به اینکه هیچکدام از این پیشنهادها نمی تواند جامعه عمل بپوشد بر مواضع خود کماکان استقامت می کند و تا خروج کامل نیروهای نظامی آمریکا از منطقه که با کشور عراق شروع خواهد شد، به این برنامه و هدف خود ادامه خواهد داد. 

ولی جناب موسوی در مقام عمل و در بستر واقعیات منطقه آیا جمهوری اسلامی ایران خواهد توانست در برابر ابرقدرتی مانند ایالات متحده مسئله خروج نظامیان آمریکایی را پی بگیرد. چون در نگاه اول به نظر می رسد این مسئله اساسا عملیاتی نخواهد شد؟

باز هم تکرار می کنم که جمهوری اسلامی ایران با حمله موشکی به پایگاه های نیروهای نظامی آمریکا در عراق ثابت کرد، تنها کشوری است که توان عمل به تهدید خود در برابر ایالات متحده آمریکا را دارد. بنابراین اگر مسئله انتقام سخت در قالب خروج نیروهای نظامی آمریکا از خاورمیانه تشریح و تبیین شده است یقینا می توان این مسئله را عملیاتی کرد، هر چند که تحقق آن یک پروسه میان مدت و گاه طولانی مدت است و نمی توان آن را در کوتاه‌مدت پی گرفت. البته احتمال دارد در این میان تحولات منطقه نیز حساسیت‌های بیشتری پیدا کند، اما یقیناً این مسئله در توان جمهوری اسلامی ایران است. ببینید شاید در نگاه اول به نظر خیلی ها این مسئله اساساً امکان تحقق نداشته باشد و در این راستا اکنون بسیاری از مردم و افکار عمومی داخلی و خارجی این تصور را دارند که چون ایالات متحده آمریکا ابرقدرت است، از نظر موازنه قوا، ایران در حدی نیست که بتواند ایالات متحده آمریکا را وادار به خروج از منطقه راهبردی و استراتژیک خاورمیانه کند. اما در مقام عمل و تجربه نه چندان دور ما شاهد بودیم که در کشور لبنان، آمریکایی‌ها نهایتا مجبور به خروج از این کشور شدند. کما اینکه در کشور سومالی نیز مردم توانستند با برخورد با یک سرباز نظامی ایالات متحده آمریکا، شرایط را به سمتی پیش بردند که در نهایت نظامیان ایالات متحده خاک این کشور را ترک کنند. پس با توجه به همین دو نمونه ما شاهد هستیم که ایالات متحده آمریکا توان تحمل خسارت مالی و تسلیحاتی را در شرایط کنونی ندارد و می توان شرایطی را فراهم آورد که در نهایت آمریکا تصمیم به خروج از خاورمیانه بگیرد. در این راستا یقینا کشورهایی که پایگاه هایی را در اخیتار امریکایی ها قرار داده اند بیشتر احساس خطر  خواهند کرد. اما این کشورها نیز باید تکلیف خود را برای همیشه در خصوص حضور نیروهای نظامی آمریکا در غرب آسیا روشن کنند.  

اما اقتضائات و تبعات حمله موشکی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به پایگاه نیروهای نظامی آمریکا متفاوت از اخراج نیروهای نظامی ایالات متحده از منطقه راهبردی خاورمیانه است. آیا اهمیت پررنگ غرب آسیا برای آمریکایی ها مانع از نخواهد شد که اساسا خروج آمریکا از این منطقه محقق نشود؟ 

ببینید حتی با فرض اینکه اکنون جمهوری اسلامی ایران نتواند مسئله خروج نیروهای نظامی ایالات متحده آمریکا از خاورمیانه را عملیاتی کند، می‌تواند با پیگیری برنامه ها و طرح های خود و همچنین با استفاده از قدرت نفوذ منطقه‌ایش، آمریکا را در منطقه استراتژیک غرب آسیا به شدت محدود کند و در این صورت ما تنها شاهد حضور نمادین نیروهای نظامی آمریکا در منطقه باشیم. لذا در این شرایط جمهوری اسلامی ایران توانسته است خاورمیانه را به زندانی برای نیروهای نظامی آمریکایی بدل کند. چون آمریکایی‌ها توان انجام هیچ گونه عملیاتی را نخواهند داشت و حتی توان خروج و فرار از غرب آسیا را نمی تواند داشته باشد. پس منطقی ترین و البته کم هزینه ترین سناریو برای آمریکا این است که تا شرایط بغرنج تر و حساس از این نشده است، منطقه خاورمیانه را ترک کند.
پیرو این نکات باید این واقعیت را پذیرفت شرایط بعد از ترور سردار سلیمانی متفاوت از گذشته شده است. شاید کاخ سفید و ترامپ تصور می کنند که یک ژنرال نظامی ایرانی را ترور کرده اند. در صورتی که سردار سلیمانی، محورِ محور مقاومت بود. لذا اکنون با ترور وی تبعات جدی برای آمریکا و هر کشوری که در این ترور دست داشته است، شکل خواهد گرفت. در کشوری مانند عراق، آمریکا همواره بر این مسئله تاکید کرده و از آن به عنوان بهانه ای برای حضور خود در این کشور استفاده کرده است که طبق توافقنامه نظامی با بغداد، عراق به حضور نظامی آمریکا نیاز دارد، اما اکنون با مواضع سران و مقامات عراقی و نیز مصوبه پارلمان این کشور دیگر این بهانه از دست آمریکا گرفته شد و عملاً نظامیان ایالات متحده آمریکا اکنون در مقام "اشغالگر" در عراق حضور دارند و طبق حقوق بین الملل بازیگران مهم محور مقاومت در این کشور می‌توانند تحرکات خود را برای تقابل با اشغالگران آمریکایی انجام دهند. همین مسئله می‌تواند گام اول برای خروج آمریکا از منطقه تلقی گردد. 
از این روست که اکنون در ایالات متحده آمریکا در دو فاز کاملاً متفاوت، عملیات خود را آغاز کرده است. از یک سو واشنگتن در تلاش است تا با دخالت صریح و آشکار در تحولات داخلی جمهوری اسلامی ایران به سمت تداوم و تشدید برخی ناآرامی‌های اخیر بپردازد و از طرف دیگر سعی دارد با اعزام برخی از بازیگران و کشورهای منطقه و فرامنطقه ای، ایران را به این قناعت برساند که از مواضع خود در خصوص خروج نیروهای نظامی آمریکا در منطقه خاورمیانه عقب نشینی کند. لذا به نظر من طی هفته های آتی نیز احتمالاً کشورهای دیگری به نمایندگی از ایالات متحده آمریکا به ایران سفر خواهند کرد.

در شرایط کنونی به نظر می رسد که کشور با دو مسئله تبعات پنهان‌کاری در خصوص ساقط کردن هواپیمای مسافربری اوکراینی و همچنین تلاش سه کشور اروپایی آلمان، فرانسه و انگلستان برای فعال کردن سازوکار حل اختلافات برجامی مواجه است. در این شرایط اساساً مسئله تحقق انتقام سخت در قالب خروج نیروهای نظامی آمریکا از خاورمیانه چگونه پی گرفته خواهد شد؟  

اتفاقاً با توجه به جدیت جمهوری اسلامی ایران در خصوص پیگیری و خروج نیروهای نظامی آمریکا از عراق و کل منطقه خاورمیانه است که اکنون موج سواری ها و حاشیه سازی های جدی در خصوص مسئله سقوط تلخ و ناگوار هواپیمای مسافربری اوکراینی برای جمهوری اسلامی ایران شکل گرفته است. یعنی اکنون ایالات متحده آمریکا سعی دارد با متهم کردن نیروهای نظامی و امنیتی داخلی در ایران شرایطی را به وجود آورد که چهره و وجهه این نیروها در نزد افکار عمومی جهانی تخریب شود و به موازات آن دایره عملیاتی آن ها محدود شود. از طرف دیگر اروپایی ها نیز برای تکمیل پروژه آمریکا سعی کردند ایران را در پرونده برجام درگیر کنند تا تمرکز خود را از روی مسئله عملیاتی کردن انتقام سخت بردارد. در صورتی که قطعاً این مسائل و نیز حواشی که اکنون برای لوایح اف ای تی اف مطرح است، پرونده‌هایی هستند که ایران می‌تواند با مدیریت از آنها عبور کند و تمرکز خود را روی خروج نیروهای نظامی آمریکا از منطقه بگذارد. 

کلید واژه ها: امیر موسوی ایران آمریکا قطر خاورمیانه ترور سردار سلیمانی حمله موشکی به پایگاه عین الاسد


( ۳ )

نظر شما :

افخمی ۲۷ دی ۱۳۹۸ | ۱۷:۳۴
بنده سالها سروکله زدن آقای موسوی را در رسانه های عربی با عربهای سرسپرده آمریکا میبینم.اعصاب پولادینی این مرد دارد.انشاالله همیشه درسلامت وروزی قبای وزرارت خارجه را درتن ببینیم که بی شک ذره ای دردفاع از وطن کم نخواهد گذاشت.
مسعود ۲۸ دی ۱۳۹۸ | ۱۶:۲۹
امیر سپهبد شهید قاسم سلیمانی از خاک قطر و از اتاق عملیات آمریکایی مستقر در قطر مورد حمله قرار گرفته و به شهادت رسیده است ! نخست امیر قطر پاسخگوی این خیانت عظمی به امت اسلام باشد.