طرحی که از دل راهبرد تعامل جمهوری اسلامی ایران با همسایگانش بر می خیزد
پیش شرط تحقق ابتکار صلح هرمز، در گرو تغییر رفتار حداقلی ریاض، ابوظبی، منامه و کویت
گفت و گو از عبدالرحمن فتح الهی، عضو تحریریه دیپلماسی ایرانی
دیپلماسی ایرانی – طرح ابتکار صلح هرمز (Hormoz Peace Endeavor) که به (امید) HOPE مشهور شده است، طرحی بود که حسن روحانی به منظور ایجاد صلح، ثبات، کاهش تنش در منطقه خلیج فارس و تنگه هرمز و افزایش همکاری های منطقه ای مطرح کرد که در آن مجموعا هشت کشور شامل شش کشور عضو شورای همکاری خلیج فارس (قطر، کویت، بحرین، عربستان سعودی، امارات متحده عربی و عمان) به علاوه ایران و عراق حضور خواهند داشت. در این طرح دستیابی به اهداف عالی شامل ارتقای صلح، ثبات، پیشرفت و رفاه کلیه دولتها و مردمان منطقه، تشویق تفاهم متقابل و روابط صلح آمیز و دوستانه، همکاری در ریشهکن کردن تروریسم، افراطیگری و تنشهای فرقهای، خنثی سازی تنشها و حل و فصل کلیه اختلافات و درگیریها به شیوه مسالمت آمیز و از طریق گفتگو، تقویت ارتباطات و هشدارهای پیشگیرانه، تأمین همگانی امنیت انرژی، آزادی کشتیرانی و انتقال آزادانه نفت و سایر منابع، حمایت از محیط زیست و گسترش همکاری، تعامل، کسب و کار، تجارت و سرمایهگذاری در سطوح و حوزههای مختلف در میان دولتها، مردمان و بخش خصوصی تعریف شده است. اما آیا در این شرایط که میزان گسل میان کشورهای عربی با جمهوری اسلامی ایران به بیشترین حالت خود رسیده است. تحقق این طرح با چنین اهدافی گسترده و مهمی امکان پذیر است؟ پاسخ این سوال، موضوع گفت وگوی دیپلماسی ایرانی با محمد صادق کوشکی، کارشناس و تحلیلگر مسائل سیاسی و بین الملل است که در ادامه می خوایند:
بر اساس مقاله ماه اکتبر سال گذشته میلادی محمد جواد ظریف، وزیر امور خارجه در روزنامه الرای کویت ابتکار صلح هرمز بر اصولی چون تعهد به اهداف و اصول ملل متحد، حسن همجواری، احترام به حاکمیت و تمامیت ارضی، خدشه ناپذیری مرزهای بینالمللی، حل و فصل مسالمت آمیز تمامی اختلافات، رد تهدید یا توسل به زور و یا مشارکت در هرگونه ائتلاف یا پیمان نظامی علیه یکدیگر، عدم مداخله در امور داخلی و روابط خارجی یکدیگر، احترام به مقدسات و نمادهای (رموز) ملی، مذهبی و تاریخی یکدیگر و احترام متقابل، منافع متقابل و جایگاه برابر کلیه دولتهای منطقه استوار است و دستیابی به اهداف عالی شامل ارتقای صلح، ثبات، پیشرفت و رفاه کلیه دولتها و مردمان منطقه، تشویق تفاهم متقابل و روابط صلح آمیز و دوستانه، همکاری در ریشهکن کردن تروریسم، افراطیگری و تنشهای فرقهای، خنثی سازی تنشها و حل و فصل کلیه اختلافات و درگیریها به شیوه مسالمت آمیز و از طریق گفتگو، تقویت ارتباطات و هشدارهای پیشگیرانه، تأمین همگانی امنیت انرژی، آزادی کشتیرانی و انتقال آزادانه نفت و سایر منابع، حمایت از محیط زیست و گسترش همکاری، تعامل، کسب و کار، تجارت و سرمایهگذاری در سطوح و حوزههای مختلف در میان دولتها، مردمان و بخش خصوصی را دنبال میکند. آیا در این شرایط که میزان گسل میان کشورهای عربی با جمهوری اسلامی ایران به بیشترین حالت خود رسیده است. تحقق این طرح با چنین اهدافی گسترده و مهمی امکان پذیر است؟
اساساً ابتکار صلح هرمز که توسط دولت دوازدهم مطرح شد، راهبردی است که نظام جمهوری اسلامی ایران در طول این ۴۰ سال گذشته آن را به عنوان اصل سیاست خارجی خود در رفتار با همسایگانش مطرح کرده است. جمهوری اسلامی ایران در طول چهار دهه گذشته همواره خواستار برقراری روابطی گسترده و عمیق با کشورهای پیرامونی خود به خصوص بازیگران حاشیه خلیج فارس در همه ابعاد و سطوح از اقتصاد و سیاست تا مناسبات فرهنگی و حتی نظامی و امنیتی بوده است. یعنی ابتکار صلح هرمز آقای روحانی با تمامی این بندها و جزئیاتی که شما به آن اشاره کردید در واقع تبیین کننده نگاه جمهوری اسلامی ایران در قبال همسایگانش است. این جزء اصول و راهبرد جمهوری اسلامی ایران در طول این سالها بوده است که در برخی از مقاطع نیز توانسته مناسبات خوبی را با برخی از کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس به اجرا درآورد. در این راستا از همان سالهای ابتدایی دهه ۶۰ شمسی تاکنون ایران توانسته است روابط مناسبی با کشور دوست و همسایه خود یعنی عمان برقرار کند. پیرو این نکته ما حتی توانسته ایم رزمایش های مشترکی با این کشور داشته باشیم. کما اینکه رفتار جمهوری اسلامی ایران با کشوری مانند قطر نیز رفتاری توأم با سیاست احترام متقابل بوده است. بر همین اساس جمهوری اسلامی ایران در سال ۱۹۹۱ میلادی و بعد از تجاوز رژیم بعث عراق به کشور کویت، جزء کشورهایی بود که این حمله و تجاوز را محکوم کرد و حق حاکمیت کویت را به رسمیت شناخت و بعد از آزادی کویت، جمهوری اسلامی ایران در کنار کشورهایی مانند ایالات متحده آمریکا و روسیه تلاش های جدی برای خاموش کردن چاه های نفت مشتعل کویت داشت.
پس نگاهی که از طرف جمهوری اسلامی ایران به این کشورها وجود داشته است، نگاهی مثبت، سازنده و توأم با احترام متقابل بوده است. اما نکته و مشکل اساسی به نوع نگاه و سیاست خارجی این بازیگران در قبال تحولات منطقه، به خصوص روابط خود با جمهوری اسلامی ایران باز می گردد. در این رابطه برخی از این کشورها با محوریت عربستان سعودی، امارات متحده عربی، بحرین و کویت به واسطه عدم استقلال سیاسی خود همواره سعی میکنند با تکیه بر برخی بازیگران فرامنطقهای مانند ایالات متحده آمریکا روابط خود را با جمهوری اسلامی ایران تعریف کنند. لذا به جای آن که به دنبال منافع واقعی خود و منطقه باشند همواره به عنوان مهره برای پیاده کردن سیاست های دیکته شده آمریکا عمل کرده اند و نتیجه آن هم شرایط کنونی در منطقه خاورمیانه، خلیج فارس، تنگه هرمز و دریای عمان است. ذیل این نکاتی که مطرح شد جمهوری اسلامی ایران، نه تنها در این دولت، بلکه در طول سالهای گذشته حاضر بوده است که در همه این سطوح، همکاری های جدی با کشورهای پیرامونی حاشیه خلیج فارس داشته باشد، به شرط آنکه پاسخ مثبت و پالس سازنده ای از طرف آنها نیز دریافت شود. چون در حقیقت مصلحت، منفعت، صلح و ثبات جمهوری اسلامی ایران، کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس و کل منطقه در گرو همراهی، همسویی و همکاری سازنده و متقابل بازیگران این منطقه، بدون حضور و دخالت مخرب برخی از بازیگران فرامنطقهای است. بنابراین در وهله اول این طرح با تمام جزئیاتش می تواند تحقق پیدا کند به شرط آنکه نگاه این کشورهای عربی در حوزه سیاست خارجی و دیپلماسی تغییر پیدا کند.
با این تفاسیر کشورهای پیرامونی حاشیه خلیج فارس نمیتوانند موضع مثبت و سازندهای در قبال ابتکار صلح هرمز داشته باشند، چرا که کشورها مناسبات تنگاتنگی در راستای راهبرد ایالات متحده آمریکا در منطقه برای خود تعریف کرده اند. تحلیل شما در این رابطه چیست؟
من معتقدم نمی توان گفت که هم کشورهای عربی منطقه نگاه خصمانه ای به جمهوری اسلامی ایران دارند. عمان در طول ۴۰ سال گذشته توانسته است در سطوح مختلف روابط خوب و سازنده ای با جمهوری اسلامی ایران داشته باشد و تهران در اکثر این مواردی که اکنون طرح صلح هرمز بر روی آن تاکید دارد، توانسته است روابط خوبی را با مسقط تعربف کند. در کنار آن نیز در برخی مقاطع کشور قطر نیز به نسبت توانسته است مناسبات خوبی را با ایران بنا کند، به خصوص بعد از تنش سیاسی و دیپلماتیکی که میان عربستان سعودی، بحرین، امارات متحده عربی و مصر با قطر شکل گرفت، میزان همکاری ها و روابط سیاسی و دیپلماتیک دوحه و تهران افزایش پیدا کرده است. بنابراین نمیتوان گفت همه کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس در تقابل با نگاه جمهوری اسلامی ایران قرار دارند. اما در آن صورت باید این نکته را هم در نظر داشت اکنون عربستان سعودی، امارات متحده عربی، کویت و بحرین نیز باید واقعیت های منطقه را بپذیرند تا بتوانند به یک درک درست و واقع بینانه از شرایط برسند. اتفاقاً در سایه همین نگاه درست و واقع بینانه خواهد بود که متوجه می شوند همگرایی و همسویی تمام کشورهای حاشیه خلیج فارس بهترین راه برای افزایش صلح، ثبات و امنیت در منطقه خواهد بود که یکی از مظاهرش ابتکار صلح هرمز است.
پیرو آنچه اشاره کردید اکنون که معتقدند مسائلی مانند مفتوح ماندن پرونده جنگ یمن، تحولات سوریه و نظایر آن جزو عوامل و پارامترهایی است که اکنون مانع از کاهش تنش و گسل روابط دیپلماتیک میان جمهوری اسلامی ایران با عربستان است و تا زمانی که این پرونده ها باز است نمیتوان در خصوص تحقق ابتکار صلح هرمز امید داشت. این ارزیابی را تا چه اندازه درست می دایند؟
من چنین اعتقادی ندارم. چون اگر چه پروندههایی مانند پرونده جنگ یمن، سوریه، تحولات عراق، لبنان و نظایر آن در تعریف و تعیین میزان تنش اثرگذار هستند، اما از همان ابتدای حیات جمهوری اسلامی ایران و زمانی که چیزی به نام جنگ یمن، سوریه، تحولات عراق و دیگر مسائل هم وجود نداشت، باز هم عربستان سعودی، امارات متحده عربی و دیگر کشورها نگاه مثبت و سازنده ای به جمهوری اسلامی ایران نداشتند. خود این مسئله گویای این واقعیت است که تا زمانی که این کشورها نگاه درست و مبتنی بر واقعیت از تحولات منطقه نداشته باشند نمی توان شاهد تحول شگرف در منطقه باشیم، حتی اگر پرونده جنگ سوریه، یمن و نظایر آن کاملا بسته شود. چون این کشورها، نه تنها بر اساس منافع جمعی و در مسیر ایجاد صلح و ثبات پایدار در خاورمیانه گام بر نمی دارند، بلکه بر اساس نگاه کاخ سفید است که این کشورها تصمیمات و اقدامات خود را تعریف می کنند. اما با این وجود من معتقدم اگر این کشور ها بتوانند به صورت حداقلی هم که شده، منافع خود را در راستای یک نگاه واقع بینانه و بر مبنای ارزیابی درست تبیین کنند خواهند دید که راهی جز همراهی، همکاری و همسویی با جمهوری اسلامی ایران برای ترسیم آینده ای بهتر در خاورمیانه وجود ندارد. چون این کشورهای عربی نمی توانند قدرت همسایه شمالی خود به نام جمهوری اسلامی ایران را نادیده بگیرند.
نظر شما :