عملیات مشترک فریب آمریکا و اروپا
نبرد جنگ ارادهها با پیروزی «ایران» به نیمه دوم رسیده است
به گزارش خبرنگار خبرگزاری صدا و سیما؛ نشست فوق العاده کمیسیون مشترک برجام در سطح معاونان، دیروز در وین برگزار شد. اینکه این چندمین نشست ایران با طرفهای برجامی اش بود، شاید حسابش از دست درآمده باشد و یا چندمین بودنش، چندان مهم نباشد. نتیجه، مهم است که باز بوی تازگی نمیدهد! چنان که سید عباس عراقچی معاون سیاسی وزیر امور خارجه کشورمان در پایان این نشست در جمع خبرنگاران گفت: «در مجموع میتوانم بگویم که روحیه حاکم بر جلسه، "روحیه خوب" و سازندهای بود، ولی مشکلات ما، "مشکلات جدی" هست که باید مرتفع شود».
روحیهها خوب" است، اما خبری از اراده اروپاییها برای انجام تعهدات یازده گانه خود نیست؛ چنانکه خبرنگار شبکه تلویزیونی الجزیره در حاشیه نشست وین گزارش داد: «سخنان عراقچی نشان میدهد نشست وین، نتیجهای نداشته است».
این نشستها در حالی بی نتیجه به پایان میرسد که اروپاییها ۱۱ تعهد بر زمین مانده در برجام دارند؛ یکی از مهمترینِ این تعهدات فروش نفت ایران و بازگشت پول آن به کشور است. محمد جواد ظریف وزیر امور خارجه کشورمان در گفتگوی اخیرش با شبکه بی بی سی انگلیسی درباره بی عملی اروپا در برجام گفته: «اروپاییها آماده نیستند که به صورت میدانی اقداماتی انجام دهند. آنها دوست دارند حرف بزنند».
پاسخ این سوال را که چرا اروپاییها فقط دوست دارند حرف بزنند و عمل نمیکنند، باید در صحبتهای چند روز پیش جرمی هانت وزیر امور خارجه سابق انگلیس جستجو کرد. هانت در این باره گفته: «ما در راهبرد با امریکا یکی هستیم، اما در تاکتیکها اختلاف داریم».
تمام مسئله به همین "نکته مهم" ختم میشود. هدف مشترک آمریکاییها و اروپایی ها. این هدف مشترک چیزی جز متوقف کردن ایران در مسیر حرکت در راهبرد مقاومت و جلوگیری از ادامه کاهش تعهدات هستهای ایران نیست. اکنون آمریکاییها در موضوع فشار حداکثری به ایران، به آخر خط رسیده اند؛ زیرا دیگر تحریمی در چنته ندارند و هرآنچه داشته اند خرج کرده اند، ولی ملت ایران تسلیم آنها نشده است.
آمریکاییها همچنین تلاش کردند با فضاسازی درباره خطر درگیری نظامی، مردم ایران را از شَبَحِ جنگ بترسانند که این طراحی هم با هدف قرارگرفته شدن پهپاد فوق پیشرفته آنها در دریای عمان، عملا از هم پاشید. حالا یک راه بیشتر جلوی پای آمریکا و اروپا نمانده، آن هم عملیات فریب است. در این عملیات فریب، آمریکا و اروپا هرکدام جداگانه نقشهایی را ایفا میکنند.
آمریکا اکنون به ظاهر، نقش درخواست کننده مذاکره را بعهده گرفته و تلاش میکند خود را در میان افکار عمومی داخل ایران و همچنین درمیان افکار عمومی جهانیان، کشور طالب مذاکره و دیپلماسی معرفی کند درحالیکه واقعیت چیز دیگری است.
واقعیت آن است که آمریکاییها به هیچ وجه بدنبال مذاکره واقعی و برابر نیستند. اگر انها بدنبال مذاکره بودند، چرا از برجام خارج شدند و تمام تعهدات را نقض کردند؟ نیت واقعی آمریکاییها این است که ایران را تحت فشار و تحریم و تهدید به پای میز مذاکره بکشانند تا امتیازات و باجهای بیشتری بگیرند.
در این سناریو علاوه بر محدودیتهای بیشتر و دائمی برای برنامه هسته ایران، موضوع توان موشکی و دفاعی و موضوع مسایل منطقه و نفوذ ایران در منطقه، در دستور کار قرار دارد. دریک کلام آمریکاییها بدنبال گرفتن، عناصر قدرت و عناصر بازدارندگی ایران هستند، اما با عملیات فریب و به اسم مذاکره.
اما اروپاییها نیز در این میان نقش خود را در چارچوب عملیات فریب، جلو میبرند. در هفتههای اخیر فرانسه، برای اجرای این طراحی نقش ویژهای برعهده گرفته است؛ نقش پلیس خوب. فرانسویها فرستادهای را به تهران میفرستند با این وعده که اگر کاهش تعهدات هستهای را متوقف کنید و به قبل از ۱۸ اردیبهشت برگردید، برای دوماه بصورت محدود نفت شما را میخریم...، اما اروپاییها و بویژه فرانسه، از طرف دیگر بدنبال محدودیتهای هستهای گسترده و دائمی برای ایران هستند و میگویند باید درباره توان دفاعی و مسایل منطقه نیزگفتگو شود؛ چنانکه مکرون رئیس جمهور فرانسه در این باره گفته «به نظر من موضوع اساسی در حال حاضر نجات توافق هستهای است و ایجاد شرایط لازم برای گفتگو با ایران است. نه تنها در موضوع هستهای بلکه در موضوع منطقهای و (موشک های) بالستیک همانطور که من این موضوع را در تابستان ۲۰۱۷ مطرح کردم».
آمریکا و اروپا در این "عملیات فریب"... درِ مذاکره را گشوده نشان میدهن؛ در ظاهر میگویند "مذاکرات بی شرط"، اما در عمل به دنبال جلوگیری از تغییر زمین بازی و نگه داشتن ایران در چارچوب فشار حداکثری و گرفتن امتیازهای بیشتر هستند و در حالی خودشان را اهل "گفتگو" و "مذاکره" برای پیدا کردن راه حل نشان میدهند، که زیر میز مذاکرات حدودا ۱۲ ساله شان با ایران زده اند.
حالا به نظر میرسد، هفتهها و ماههای آینده، اوج عملیات فریب آمریکاییها و اروپاییها خواهد بود. عملیاتی که تلاش دارد نظام محاسباتی افکار عمومی و مسئولان را دچار دگرگونی و تغییر کند. تغییر در بازی برده ایرانیها تا اینجای کار؛ نیمه اول بازی جنگ ارادهها تا اینجای کار، به نفع ملت ایران تمام شده است و آمریکا و اروپا عملا شکست خورده اند، اما نیمه دوم بازی جنگ اراده ها، بسیار سرنوشت ساز است. در نیمه دوم این نبرد، هوشیاری، یکصدایی، انسجام، از دست ندادن ابتکار عمل و فریب عملیات فریب دشمن را نخوردن، زمینه ساز پیروزی قطعی خواهد شد.
نظر شما :