بعد از شکست سیاست «فشار حداکثری»
چرا ترامپ ایران را به سمت جنگ سوق می دهد؟
دیپلماسی ایرانی: بیانیه مایک پومپئو، وزیر امور خارجه آمریکا، درباره آخرین حادثه نفتکش ها در خلیج عمان را از بسیاری جهات می توان بحث برانگیز خواند. این بیانیه با مقصر دانستن ایران شروع شد در حالی که هنوز منشاء آتش سوزی و انفجار در تانکرهای نفتکش معلوم نشده بود. شرکت ژاپنی مالک یکی از نفتکش ها اعلام کرد که گزارش خدمه درباره آنچه در کشتی رخ داده، با گزارش اولیه ایالات متحده از حادثه همخوانی نداشته است. از همه مهم تر اینکه هیچ کس نمی تواند بگوید ایران دقیقا چرا باید تا این اندازه برای خجالت زده کردن آبه شینزو، نخست وزیر ژاپن که در زمان حادثه در تهران به سر می برد، تلاش کرده باشد؟!
فهرست پمپئو از دلایل آنچه او «ارزیابی دولت ایالات متحده» از دست داشتن ایران در این حادثه خواند، از بسیاری جهات سوال برانگیز است. یکی از دلایلی که پومپئو به آن اشاره کرد، «حملات مشابه اخیر ایران به کشتیرانی» بود که اشاره ای مستقیم به حادثه ماه مه در ارتباط با چهار نفتکش در ساحل امارات متحده عربی محسوب می شد. اگرچه ایالات متحده بلافاصله پس از آن حادثه انگشت اتهام را رو به ایران دراز کرد، اما هنوز هم شک و تردیدهای زیادی درباره آن وجود دارد. دلیل دیگر مطرح شده از سوی پومپئو این بود: «هیچ یک از گروه های شبه نظامی فعال در منطقه منابع و توانایی لازم برای انجام چنین عملیات دقیقی را نداشتند.» اما سوال این است که چرا او تنها به «گروه های نیابتی» اشاره می کند و دیگر کشورهای منطقه را مد نظر قرار نمی دهد؟ به ویژه که کشورهای زیادی در منطقه هستند که از تشدید تنش ها بین ایران و ایالات متحده بسیار خشنود خواهند شد.
اما به هر حال، ایالات متحده ایران را مظنون شماره یک در حمله به نفتکش ها می داند. آنچه در بیانیه پومپئو جالب توجه است، استفاده از واژه «تحریک نشده» درباره اقدامات ایران است! دولت ترامپ بیش از یک سال پیش به تعهدات ایالات متحده به برجام، توافق چند جانبه ای که برنامه هسته ای ایران را محدود و همه مسیرهای ممکن برای دستیابی آن به یک سلاح هسته ای را بسته بود، پشت کرد. به رغم آنکه ایران همچنان به تعهدات خود به برجام پایبند مانده بود، دولت ترامپ یک جنگ اقتصادی علیه این کشور آغاز کرد و در تلاش های بی وقفه برای فلج کردن اقتصاد ایران، مدام بر شدت تحریم های اعمال شده علیه این کشور افزود و زندگی را برای ایرانی ها به فاجعه تبدیل و ایران را از هر جهت ممکن تضعیف کرد. آمریکا همه کشورهای سراسر جهان را برای قطع روابط تجاری شان با ایران تحت فشار قرار داد و این کمپین را با خصومت نامحدود، تهدید به حمله نظامی و کشیدن شمشیر از رو از جمله اعزام نیروی نظامی به حیاط خلوت ایران، همراه کرد. اگر هیچ یک از این اقدامات تحریک کردن ایران به شمار نیایند، واژه «تحریک» همه معنای خود را از دست داده است.
تنش های اخیر پیش آمده از جمله حملات به نفتکش ها، نتیجه مستقیم و قابل پیش بینی کمپین ناموفق «اعمال فشار حداکثری» ترامپ هستند. حتی بر فرض اینکه تصور شود اتهامات دولت ترامپ مبنی بر مقصر بودن ایران در حمله به نفتکش ها درست بوده، باز هم هیچ شواهد و مدرکی وجود ندارد که نشان دهد اگر ایالات متحده به تعهدات خود پایبند می ماند و از دیپلماسی برای حل مشکلات بین دو کشور استفاده می کرد، ایران هرگز به فکر خرابکاری در نفتکش های یک کشور دیگر می افتاد. هیچ کس در واشنگتن دوست ندارد که اظهارات مقامات در تهران را تایید کند، اما وقتی ایرانی ها به این مساله اشاره می کنند که هیچگاه از نیروهای نظامی برای تجاوز به یکی از کشورهای همسایه خود استفاده نکرده اند، نمی توان آن را تایید نکرد. این دقیقا چیزی است که درباره شمار دیگری از کشورهای منطقه به هیچ وجه صدق نمی کند.
حتی اگر ایران در واکنش به حمله اقتصادی علیه این کشور اقدام به خرابکاری در نفتکش ها کرده باشد، باز هم این اقدام همانند باقی فعالیت های ایران در منطقه منفعلانه بوده است. وقتی عراق به ایران حمله کرد، ایران مجبور به جنگ با آن شد. ایران زمانی به حزب الله کمک کرد که اسرائیل به لبنان حمله کرده بود. ایران زمانی از حوثی ها حمایت کرد که یمن از سوی عربستان سعودی و امارات متحده عربی هدف حمله هوایی قرار گرفته بود. ایران زمانی به عراق و سوریه کمک نظامی کرد که این کشورها از سوی داعش و دیگر شورشی ها مورد حمله قرار گرفته بودند. انتظار اینکه ایران باز هم در واکنش به حملات نظامی یا اقتصادی از سوی ایالات متحده اقدامی انجام دهد، چندان دور از ذهن نیست. نمی توان از ایران انتظار داشت پس از صبری که در یک سال گذشته نشان داده، همچنان دست روی دست بگذارد و همه چیز را تحمل کند.
نیروهای حامی جنگ در داخل دولت ترامپ اکنون مجبور به عقب نشینی شده اند چون ظاهرا صبر رئیس جمهوری که جنگ با ایران را نمی خواهد، لبریز شده است. اما مساله اینجاست که اگر ترامپ واقعا خواهان جنگ نیست، باید درک کند که دیپلماسی معنای درخواست از سوی یک طرف و قبول درخواست از سوی طرف دیگر را نمی دهد. او همچنین باید متوجه شود که کمپین اعمال فشار حداکثری او در دستیابی به یک «توافق بهتر»، تغییر رفتار ایران در جهت بهتر، یا آسیب به نظام ایران بیشتر از مردم این کشور، شکست خورده است. کمپین او یکی از مهمترین دستاوردهای منع گسترش تسلیحات هسته ای در سال های اخیر را به نابودی کشانده و واکنش هایی را در پی داشته که جنگ را بیش از هر زمان دیگری قریب الوقوع کرده است.
منبع: نشنال اینترست / تحریریه دیپلماسی ایرانی 34
نظر شما :