سفر روحانی به عراق بر مناسبات منطقه ای خاورمیانه چقدر اثر می گذارد؟
سودای تشکیل ائتلاف امنیت – نظامی عراق با حضور تهران، ریاض، قاهره و بغداد
گفت و گو از عبدالرحمن فتح الهی، عضو تحریریه دیپلماسی ایرانی
دیپلماسی ایرانی – سفر سه روزه حسن روحانی به کشور عراق از آن چنان اهمیتی برخوردار بود که بسیاری معتقدند این سفر می تواند کانون تحولات بعدی در منطقه خاورمیانه به شمار رود؛ اما به واقع تاثیرات این سفر بر تحولات منطقه غرب آسیا چیست؟ آیا این سفر می تواند باعث افزایش نفوذ جمهوری اسلامی ایران در خاورمیانه شود؟ واکنش برخی از کشورهای عربی مخالف ایران نسبت به این سفر در آینده چه خواهد بود؟ دیپلماسی ایرانی برای پاسخ به این سوال و پرسش هایی از این دست، گفت و گویی را با اصغر زارعی، کارشناس مسائل خاورمیانه صورت داده است که در ادامه از نظر می گذرانید:
در راستای اولین سفر حسن روحانی، رئیسجمهور ایران به کشور عراق برخی از کارشناسان این سفر را بعد از نزدیک به ۶ سال بسیار دیر هنگام می دانند و برخی هم آن را به هنگام. از این رو تاثیرات این سفر در سایه هر کدام از این تحلیل ها، متفاوت است؛ ارزیابی شما در این خصوص چیست؟
من بر این باورم که اگرچه سفر حسن روحانی به کشور عراق بعد از نزدیک به 6 سال بسیار دیرهنگام صورت گرفت، اما به واسطه مناسبات منطقه ای و نیز فشارهای ایالات متحده آمریکا بر همسایگان ایران، به خصوص عراق برای کاهش و محدود سازی مناسبات، به ویژه در حوزه اقتصادی و تجاری این سفر اجتناب ناپذیر بود. ولی به هر حال اگر پیش از این رئیس جمهور و دیگر اعضای کابینه سفرهای مداومی را به عراق انجام میدادند و بسترهای لازم فراهم میشد، امروز مناسبات دو کشور به مراتب در وضعیت بهتری قرار داشت و می توانستیم با فراغ بال بیشتری در تقابل با تحریمها و فشارهای ایالات متحده آمریکا عمل کنیم. اما علیرغم این نکات من بر این باورم که سفر کنونی آقای روحانی به عراق، همزمان با آغاز به کار دولت تازه نفس آقای عادل عبدالمهدی میتواند یک نقطه عطف جدیدی را در مناسبات منطقه ای شکل دهد، چرا که به هر حال دو کشور ایران و عراق از مهمترین بازیگران منطقه به شمار میروند و نزدیکی آنها در سایه مناسبات عمیق دو کشور میتواند بر تحولات منطقه غرب آسیا، به خصوص پرونده مهم سوریه اثرگذار باشد.
در این راستا اکنون مرزهای مشترک سوریه و عراق یکی از کانونهای مهم نگرانیهای ایالات متحده آمریکا و کشور ترکیه است. لذا نوع برنامه ریزی و رفتار تهران – بغداد در این رابطه میتواند سمت و سوی برخی از تحولات منطقه خاورمیانه را روشن کند.
در خصوص کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس چطور؟ آیا این سفر روحانی میتواند تاثیرات جدی بر مناسبات بغداد با این کشورها داشته باشد؟
یقیناً بدون تاثیر نخواهد بود، چرا که خود کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس، به خصوص عربستان سعودی، امارات متحده، مصر و بحرین نیز روز به روز بر نفوذ و افزایش قدرت عراق بعد از ساقط کردن داعش واقف اند و بیم آن را دارند که در صورت افزایش بیش از پیش قدرت بغداد و نزدیکی آن به سیاستهای تهران یک ائتلاف قدرتمند در این منطقه شکل گیرد اهداف و مقاصد بازیگران عربی همسو با ریاض را با شکست های جدی تری مواجه کند. اکنون پرونده یمن، عراق، سوریه، لبنان، فلسطین و دیگر پرونده های خاورمیانه به نقطه حساسی رسیده است که با افزایش هر کدام از بازیگران میتوان نقش پررنگ تری را در منطقه خاورمیانه ایفا کرد. از این رو سفر حسن روحانی به عراق یک صفحه جدید در افزایش قدرت ایران در منطقه و به خصوص کشور عراق به شمار می رود. با این افزایش قدرت یقینا حساسیت ها و نگرانی های جدی در ریاض، ابوظبی، رژیم صهیونیستی و واشنگتن ایجاد خواهد کرد که میتواند به برنامهریزی جدی تر برای تقابل با ایران در سایه ایران هراسی پررنگ تر آنان بینجامد.
اما نکته بسیار مهمی که در سفر آقای روحانی به چشم میخورد مواضع آقای عادل عبدالمهدی، نخست وزیر عراق در خصوص تلاش برای ایجاد ائتلافی امنیتی - نظامی با حضور تهران، بغداد، قاهره و ریاض است. در سایه این سخنان آیا می توان گفت که عراق به دنبال یک میانجی گری سیاسی دیپلماتیک به منظور نزدیک کردن جمهوری اسلامی و عربستان سعودی است؟
به هر حال کشور عراق یکی از مهمترین بازیگران عربی خاورمیانه است که دارای ویژگی های خاص خود است. اگر شما به برخی از توانایی ها و پتانسیل های عراق نگاه کنید، به این نکته پی می برید که تفاوت های جدی میان عراق با برخی کشورهای عربی وجود دارد. چرا که این کشور از یک سو مناسبت بسیار گرمی با تهران دارد و از سوی دیگر با کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس نیز روابط حسنه خود را برقرار کرده است. در کنار آن همراهی و همکاری های خود را با ایالات متحده آمریکا نیز دارد، به خصوص بعد از پیروزی بر تروریستهای داعش و افزایش توان امنیتی و همچنین با روی کار آمدن دولتی تازه نفس، قدرت عراق برای جولان سیاسی و دیپلماتیک و نیز افزایش نفوذ خود در خاورمیانه پررنگ تر شده است. همین مسائل سبب شده است که بغداد به دنبال ایجاد بسترهای لازم در خصوص کاهش تنش های خاورمیانه باشد که یقینا یکی از آنها مسئله تعدیل تقابل ایران و عربستان سعودی است.
اما عراق موفق به چنین میانجیگری خواهد شد؟
اینکه عراق بتواند چنین میانجیگری انجام دهد یک مسئله است و ضرورت وجود آن ائتلاف مسئله دیگری است. اکنون عراق در سایه دولت جدید، یک برنامهریزی دقیق و بلندمدت را برای افزایش نفوذ خود در سر دارد و دوست دارد که مناسبات منطقه به سود سمت و سویی پیش رود که بتواند تنش ها در آن کاهش پیدا کند. لذا سعی میکند که قدرت های منطقه را به یکدیگر نزدیکتر کند. هرچند که این پروسه بسیار طولانی مدت، سخت و پیچیده است و شاید بتوان عنوان داشت که در کوتاهمدت چنین امکانی وجود ندارد، اما عراق و دولت آقای عادل عبدالمهدی به دنبال تحقق چنین شرایطی است و سفر های منطقه ای آقای برهم صالح، رئیس جمهوری عراق هم نشان از این تلاش ها دارد.
از آن سو یقیناً اقتصاد کنونی عربستان به واسطه تجاوز به یمن و همچنین تبعات منفی قتل جمال خاشقجی سبب شده است که ریاض نفوذ منطقه خود را از دست دهد و به موازاتش اهمیت عراق برای آمریکایی ها افزایش پیدا کند. چنین برگ برنده ای این توانایی را به بغداد می دهد که نفوذ منطقه ای خود را در خاورمیانه افزایش دهد که ترافیک دیپلماتیک چند ماه گذشته می تواند نشانه ای بر این نکته باشد. از طرف دیگر ظرفیت های امنیتی و نظامی کشور مصر نیز به عنوان یک پتانسیل خفته میتواند شرایط را به سود عراق تغییر دهد، به خصوص که مناسبات قاهره و بغداد نیز از وضعیت بسیار مناسبی برخوردار است و اخیراً شاهد سفر آقای محمد علی حکیم، وزیر امور خارجه عراق به مصر هم بودیم و در مجموع میتوان گفت که این تلاشها اکنون از جانب عراق در حال پیگیری است و باید دید در آینده تحولات خاورمیانه اجازه برآورده کردن این رویای عراق را خواهد داد؟
نظر شما :