اثرات سوء ناکامی واشنگتن در مختومه کردن پرونده پیونگیانگ بر تلاش های کاخ سفید در پرونده تهران
تلاشی که در حد عکس یادگاری باقی ماند
عبدالرحمن فتح الهی، عضو تحریریه دیپلماسی ایرانی
دیپلماسی ایرانی – اگر چه روز 12 ژوئن 2018، نقطه عطف جدیدی در تنش ایالات متحده آمریکا و کره شمالی به واسطه اولین دیدار کیم جونگ اون و دولت دونالد ترامپ شکل گرفت، اما واقعیت های میدانی در فاصله دو دیدار سران پیونگ یانگ و واشنگتن، رویای رئیس جمهوری آمریکا را برای حل یکی از مهمترین و پر چالش ترین پرونده های ایالات متحده نهایتا در حد یک عکس یادگاری در ویتنام تقلیل داد.
از سنگاپور تا هانوی؛ از پیونگ یانگ تا تهران
"سگ ترسو"، "پیر خرفت"، "کوتوله چاق"، "توله سگ مریض" تنها بخشی از القاب و عناوینی بود که ترامپ و اون در جریان مواضع سیاسی خود نثار هم کردند؛ تنش لفظی که پای آن به فضای مجازی هم کشیده شد. اما پس از آن به ناگاه خبر دیدار دو طرف در میانه های سال گذشته میلادی ورق را برگرداند.
در این راستا بسیاری از کارشناسان دیدار دیپلماتیک سنگاپور را سرآغاز حل مشکلات دو طرف میدانستند، اما در فاصله بین دو دیدار تا نشست هتل متروپل هانوی مجموعه مناسبات، اقتضائات، رفتارها و اقدامات دو طرف سبب شد تا ویتنام، نقطه پایانی بر مانورهای ترامپ برای حل پرونده کره شمالی بگذارد. چرا که خروجی دیدار دوم، آنگونه که باید برای کاخ سفید پیش نرفت.
در سایه این ناکامی به نظر می رسد که اکنون تلاش های دیپلماتیک و سیاسی دونالد ترامپ برای تعیین گام های بعدیش در رابطه با این پرونده و مهمتر از آن دیگر پرونده ها در حالتی از ابهام به سر می برد، چرا که رئیس جمهوری آمریکا سعی داشت با مانور بر دیدار سنگاپور و هانوی خود را به عنوان اولین رئیس جمهور تاریخ ایالات متحده معرفی کند که قادر است پرونده هسته ای نظامی کره شمالی را ببندد و مضافا بر آن با موفقیت در مختومه کردن این پرونده، بسترسازی و فضایی را برای تعمیم این پروسه به پرونده هسته ای ایران نیز داشته باشد و با همین فرمان تهران را نیز به سان پیونگ یانگ از دور خارج کند، چون در صورت بهبود روابط کره شمالی و ایالات متحده بیم انزوای ایران نیز وجود داشت.
البته از آن سو اگر چه حساسیت و نگرانیهای جامعه جهانی در خصوص فعالیت های صلح آمیز هسته ای ایران با حصول برجام رفع شد، اما با آغاز به کار دولت دونالد ترامپ و خروج واشنگتن از توافق هسته ای دوباره تلاش های دیپلماتیک آمریکا به همراه اسرائیل و حمایت برخی کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس علیه فعالیت های هسته ای ایران شروع شد.
در سایه این مسئله ترامپ سعی کرد ابتدا به ساکن برای حل هر دو پرونده (کره شمالی و ایران) در یک اولویتبندی ابتدا به ساکن پرونده هسته ای کره شمالی را که ابعاد نظامی پیدا کرده است، حل کند و بعد از آن به سراغ تهران برود؛ به خصوص که بخشی از طیف های سیاسی داخلی به ویژه منتقدان دولت روحانی نیز به واسطه برجام، کشوری مانند کره شمالی را الگوی بسیار مناسبی در خصوص تقابل در برابر آمریکا می دانستند. اما در چرخش موضعی تقریبا آشکار واکنش سرد و محافظه کارانه تهران در قبال دیدار اول ترامپ و اون، بستر را به سمتی پیش می بُرد که احتمال شکل گیری گسلی میان دو طرف (ایران و کره شمالی) وجود داشت که این مسئله با تدوام دیدارهای مقامات پیونگ یانگ و واشنگتن و نیز وقوع دیدار دوم در هانوی نیز تقویت پیدا کرد.
در این رابطه ترامپ با سخنرانی ها، مواضع و حتی توییت های تند و آتشین، شرایط را به سمت و سویی پیش برد که تنش های لفظی تا مرز حتی جنگ هسته ای هم کشیده شد. اما سرانجام این توهین ها و تهدیدها، دیدار و مذاکره ای در سنگاپور بود که به توفیق ظاهری متد "دیپلماسی در نقطه جوش" کاخ سفید انجامید.
هر چند که جامعه جهانی در سایه دیدار اول اون و ترامپ انتظار خروجی چندان جدی را از دل این نشست نداشت و صرفاً نفس حضور رهبر کره شمالی در کنار رئیس جمهوری آمریکا، دیگر ابعاد را تحت الشعاع قرار داده بود، اما با هضم این غافلگیری دیپلماتیک، جهان منتظر بود تا از پشت درهای هتل متروپل هانوی تصمیمات جدی برای برون رفت از چالش دو طرف خارج شود، ولی اکنون با ناکامی در پرونده کره شمالی به نظر می رسد که پروسه تعمیم این متد (دیپلماسی در نقطه جوش) به ایران از دستور کار دونالد ترامپ، حداقل به صورت موقت و تا زمان حصول دستاوردی روشن در خصوص کره شمالی خارج شود. حسن ختام این ناکامی را محمد جواد ظریف گذاشت که یاد آور شد میان گرفتن عکس یادگاری با فعالیت جدی دیپلماتیک تفاوت زیادی وجود دارد.
نظر شما :