گزارش شورای امنیت ملی آمریکا در قبال ایران، نقشه راه ترامپ برای پیروزی در انتخابات ۲۰۲۰
کاخ سفید هر راهی را برای مختومه کردن پرونده جمهوری اسلامی ایران آزمایش می کند
گفت و گو از عبدالرحمن فتح الهی، عضو تحریریه دیپلماسی ایرانی
دیپلماسی ایرانی – همزمان با چهلمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی ایران، شورای امنیت ملی ایالات متحده در اشاره به سیاست خارجی این کشور در قبال پرونده جمهوری اسلامی ایران، گزارشی را تحت عنوان "نگاهی به استراتژی ایالات متحده در قبال ایران" منتشر کرده است که در آن کاخ سفید رسما اعتراف می کند برای سه ماهه اول ۲۰۱۹ علیه ایران برنامه های جدی را از اجرای مکمل تحریم های کنونی تا برنامه های دیگر در نظر گرفته است. اما این برنامه ها تا چه اندازه میتواند محقق شود؟ آیا مواضع شورای امنیت ملی کاخ سفید در این گزارش را باید یک بلوف سیاسی دانست و یا این سخنان نشان از پوست اندازی و رادیکال شدن سیاستهای واشنگتن دارد؟ این دست از اقدامات آمریکا تنها به حوزه تحریمهای اقتصادی باز می گردد یا میتواند گزینه های امنیتی و حتی تنش نظامی را هم شامل شود؛ دیپلماسی ایرانی برای پاسخ به این سوال ها و پرسش هایی از این دست، گفت و گویی را با فریدون مجلسی، نویسنده، دیپلمات سابق و کارشناس مسائل بین الملل ترتیب داده است که در ادامه می خوانید:
همزمان با چهلمین سالگرد انقلاب اسلامی ایران، شورای امنیت ملی ایالات متحده در اشاره به سیاست خارجی این کشور در ارتباط با ایران، گزارشی را تحت عنوان "نگاهی به استراتژی ایالات متحده در قبال ایران" منتشر کرده که در آن کاخ سفید رسما اعتراف می کند برای سه ماهه اول ۲۰۱۹ علیه ایران برنامه های جدی را از اجرای مکمل تحریم های کنونی تا برنامه های دیگر در نظر گرفته است. ارزیابی شما در این رابطه چیست. آیا این گزارش شورای امنیت ملی ایالات متحده یک پاپاراتزی و بلوف سیاسی است و یا در سایه این مواضع باید انتظار بهاری سخت را برای کشور، به خصوص در حوزه اقتصادی و معیشتی داشته باشیم؟
از نگاه من تمام نکات مهمی که در گزارش شورای امنیت ملی ایالات متحده در خصوص سیاست خارجی کاخ سفید در باره ایران مطرح شده است به هیچ عنوان یک بلوف سیاسی و یا یکی شوی دیپلماتیک نیست، چرا که اساسا ایالات متحده آمریکا نگاهی جدی به پرونده جمهوری اسلامی ایران دارد و از این رو در سایه این بیانیه، مواضع و محورهای کلی سیاست خارجی خود را در قبال پرونده جمهوری اسلامی ایران مطرح کرده است.
اما تاکنون دونالد ترامپ وعده های بسیار جدی در خصوص فروپاشی از درون به واسطه فشار از بیرون را در سایه تحریم بر ایران را مطرح کرده است و در این راستا نیز با بازگشت تحریم ها به نظر می رسد که دیگر برگ برنده ای در اختیار کاخ سفید قرار ندارد. آیا این مسائل سبب نمی شود که مواضع بیانیه مورد نظر را یک بلوف سیاسی دانست؟
خیر. من از آن جهت این مواضع را یک بلوف سیاسی نمیدانم که دونالد ترامپ در سایه شعارهای انتخاباتی خود در سال ۲۰۱۶ تقریباً به همه وعده های خود عمل کرده است. در همین آخرین مورد یعنی مسئله دیوارکشی در مرز مشترک با کشور مکزیک، ترامپ شرایط آمریکا را به جایی رساند که ما بیش از یک ماه شاهد تعطیلی دولت فدرال بودیم که یک رکورد به حساب میآید و اکنون نیز با اعلام وضعیت فوق العاده، مجلس سنا و مجلس نمایندگان را برای تامین بودجه دیوارکشی که نزدیک به 5.5 تا ۶ میلیارد دلار است، دور زده، پس میبینید که دونالد ترامپ برای هیچ کدام از شعارهای تبلیغاتی با هیچ شخصیتی در داخل و خارج رودربایستی و تعارف ندارد. حتی در خصوص خروج نیروهای نظامی آمریکا از سوریه و نیز بخشی از نیروی نظامی افغانستان نیز شاهد استعفای وزیر دفاع بودیم، اما دونالد ترامپ از مواضع خود عقبنشینی نکرد. اکنون نیز تنها مسئله ای که در سایه شعارهای انتخاباتیش محقق نشده مختومه کردن پرونده جمهوری اسلامی ایران است. لذا برای تحقق این وعده انتخاباتیش که تنها وعده برجای مانده ترامپ به شمار میرود او به هر آب و آتشی خواهد زد تا بتواند برگ برنده بسیار مهمی برای انتخابات سال ۲۰۲۰ داشته باشد. چرا که از هم اکنون تنور انتخاباتی سال ۲۰۲۰ ایالات متحده داغ شده و با مطرح شدن شخصیت هایی مانند برنی سندرز دایره رقابتها به صورت جدی آغاز شده است. لذا ترامپ به هر برگ برنده ای برای پیروزی و آغاز دور دوم ریاست جمهوری نیاز دارد. مضافا این که مسئله پرونده های ریز و درشت وی که هر کدام امکان دارد او را پای میز محاکمه، استیضاح و حتی زندانی شدنش بکشاند، وجود دارد. در نتیجه برای ایجاد رضایت در ساختار سیاسی ایالات متحده آمریکا و نیز انحراف در رسانه ها و افکار عمومی این کشور، ترامپ باید بتواند پرونده جمهوری اسلامی ایران را آن گونه که میل دارد مختومه کند. پس مجموعه این شرایط هر راهی را برای ایجاد فشار بیشتر از هر طریقی، چه اقتصادی و چه امنیتی برای دونالد ترامپ هم مشروع می کند. پس می بینید که مواضع گزارش شورای امنیت ایالات متحده در خصوص سیاست خارجی آمریکا در قبال ایران به هیچ وجه یک بلوف سیاسی و یا یک شوی دیپلماتیک نیست، بلکه نقشه راه ترامپ برای ایجاد برگ برنده های بیشتر در انتخابات سال ۲۰۲۰ است. اگر دونالد ترامپ میخواهد بار دوم بر صندلی ریاست جمهوری در کاخ سفید تکیه بزند باید بتواند پرونده ایران را به یک نتیجه ملموس و مشخص برساند و اکنون گزارش شورای امنیت کاخ سفید مسیر رسیدن به این هدف را پیش پای او قرار داده است.
در سایه نکات شما آیا دونالد ترامپ موفق خواهد شد که پرونده چهل ساله ایران را که روسای جمهور پیشین این کشور نتوانستند مختومه کنند، به سرانجام برساند؟
در حال حاضر که مناسبات ایران و آمریکا به یکی از تنش زاترین دوران خود رسیده است و متاسفانه برخی از نیروهای داخلی نیز به آتش این تنش دامن زده اند و روزبهروز برگ های برنده بیشتری را در اختیار دونالد ترامپ قرار میدهند. لذا با این وضعیتی که در داخل هم پیش رفته است، امکان دارد حتی کار به یک تنش نظامی کشیده شود. البته، نه آن گونه که برخی از دلواپسان داخلی مدنظر دارند، اما به هر حال در سایه نکاتی که پیشتر گفتم باید قبول کنیم ترامپ تنها به تحریم های اقتصادی برای مختومه کردن پرونده جمهوری اسلامی ایران بسنده نمیکند. به عبارت دیگر اگر کاخ سفید ببیند که تحریم های اقتصادی کارگر نیست، هر راهی را که بتوان از طریق آن به یک نتیجه روشن و مشخص در قبال پرونده جمهوری اسلامی ایران دست پیدا کند مورد آزمایش قرار خواهد داد. لذا مسئله تنش امنیتی و نظامی علیه کشور را هم چندان دور از ذهن می دانم، اگر چه امکان آن بسیار ضعیف است، اما به طور مطلق نمیتوان گفت که این گزینه امکان تحقق ندارد. به خصوص که گزارش شورای امنیت ملی آمریکا درباره سیاست خارجی این کشور در قبال ایران یقیناً با کلان نگاه جان بولتون تبیین و پیریزی شده که یکی از مدافعین سرسخت جنگ نظامی با جمهوری اسلامی و تغییر رژیم از طریق سخت افزاری است. البته در این میان بسیاری از شخصیت های سیاسی در سنا، مجلس نمایندگان و حتی کاخ سفید با این نگاه غلط او به شدت مخالفند؛ حال باید دید که دونالد ترامپ در آینده برای رسیدن به قدرت ریاست جمهوری در دور دوم، حاضر خواهد بود مطابق با میل و نظر جان بولتون دست به ماشه علیه ایران ببرد.
اگر شما معتقدید که دونالد ترامپ برای پیروز انتخابات ۲۰۲۰ حاضر به انجام هر اقدامی از قبیل تنش نظامی با جمهوری اسلامی ایران خواهد بود، یقینا این خاورمیانه است که باید بهای این ناامنی را بپردازد. چون جنگ با ایران کل منطقه را درگیر می کند. در این صورت آیا غرب آسیا با این برنامه دونالد ترامپ همراهی خواهد کرد؟
مسئله تنش نظامی با جمهوری اسلامی ایران گزینه نهایی دونالد ترامپ است. یعنی اگر کاخ سفید ببیند تمام راه هایی که برای تغییر رفتار در جمهوری اسلامی ایران به کار بسته است، بی فایده بوده یقیناً در آخرین نگاه خود مسئله تنش نظامی را در دستور کار دارد. در این راستا شاید بسیاری از کشورهای به دنبال ناامنی گسترده در خاورمیانه نباشند، اما به هر حال در سایه فشار آمریکا، عربستان و اسرائیل ناچار به همراهی با برنامه این تروئیکا خواهند شد. در این راستا شاهد بودید که بسیاری از کشورهای منطقه در همین نشست ورشو به اشتراک نظری جدی در قبال جمهوری اسلامی ایران دست پیدا کردند. لذا امکان دارد که در آینده ای نزدیک مسئله محاصره دریایی، هوایی و زمینی ایران نیز در دستور کار قرار گیرد، چنان که مشابه این پروژه در قبال پرونده لیبی پی گرفته شد. متاسفانه برخی از آقایان نیز در داخل با شعارهای رادیکال خود در پی تداوم و حتی افزایش تنش هستند و در این راه این قشرهای ضعیف هستند که باید بهای این تنش ایدئولوژیک و البته بی فایده را پرداخت کنند و سود دور زدن تحریمها در جیب برخی از تجار و کاسبانی می رود که روزهای اخیر نام آنها در رسانهها مطرح شده است. اتفاقاً کسانی که اکنون دم از تنش با آمریکا می زنند فقط به دنبال پررنگ کردن تحریمها هستند تا بتوانند نان چرب تری را داشته باشند، اما یقیناً این آقایان لقمه در خون ملت با شعار آمریکا ستیزی می زنند.
نظر شما :