سلطان قابوس پتانسیل میانجیگری در تنش تهران – واشنگتن را ندارد
بستن منافذ تنفسی ایران در دوران تحریم ها، محور سفر نتانیاهو به عمان
عبدالرحمن فتح الهی، عضو تحریریه دیپلماسی ایرانی
دیپلماسی ایرانی – بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل روز جمعه در مسقط با سلطان قابوس پادشاه عمان دیدار کرد. اگر چه تل آویو و مسقط با یکدیگر مناسبات رسمی دیپلماتیک ندارند و این سفر نتانیاهو نخستین سفر یک رهبر اسرائیلی به عمان از سال ۱۹۹۶ میلادی به شمار میرود؛ اما به نظر می رسد که عمان هم اهداف خود را از ایجاد و گسترش مناسبات با اسرائیل دنبال می کند. به خصوص که در اواخر دهه ۹۰ میلادی روابط دو طرف در سایه شکل گیری انتفاضه دوم در سال ۲۰۰۰ میلادی باعث تعطیلی دفاتر نمایندگی اسرائیل در مسقط شد و این اتفاق پایانی بر روابطی دو بازیگر منطقه بود که در حال گرم شدن بود. اما در این شرایط حساس منطقه، رئیس دولت در تل آویو از سفر به مسقط چه اهدافی را دنبال می کند؟ چرا در میان کشورهای عربی منطقه خاورمیانه، عمان باید مقصد این سفر اسرائیل باشد؟ در سایه اعتراضات تهران به مسقط به دلیل پذیرایی عمان از نتانیاهو، آیا مناسبات ایران و عمان در آینده تحت الشعاع این مساله قرار خواهد گرفت؟ دیپلماسی ایرانی پاسخ به این سوالات را در گفت وگویی با سیدجلال ساداتیان، سفیر اسبق ایران در انگلستان و کارشناس مسائل خاورمیانه پی گرفته است که در ادامه متن آن را از نظر خواهید گذارند:
جمعه هفته گذشته شاهد سفر بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل به عمان بودیم. از دیدگاه شما اهداف پشت پرده این سفر برای تل آویو در این شرایط حساس منطقه خاورمیانه چیست؟
اولین چیزی که در خصوص اهداف پشت پرده این سفر نتانیاهو به عمان در ذهن متبادر می شود این است که اولویت های خود نتانیاهو در انجام این سفر چیست؟ در این رابطه به نظر می آید که هدف اول نخست وزیر اسرائیل برخورد جدی با تهران در منطقه باشد و در گام دوم به دنبال پیگیری مساله فلسطین از انجام این سفر باشد. این که انتقال سفارت ایالات متحده به بیت المقدس با مقاومت هایی در سطح منطقه و جهان روبه رو شده، سبب شده است تا در این مدت بخشی از تلاش های تل آویو به منظور مرتفع کردن مقاومت های برخی کشورهای عربی منطقه باشد. اما به نظر من هدف اول و مهمترین دلیل برای انجام این سفر برخورد جدی با ایران است.
اما چرا عمان؟
عمان به عنوان یک کشور عربی به دنبال ایجاد راه فرارهایی برای ایران در قبال تحریم های آمریکا به خصوص تحریم های ثانویه این کشور است. این راه فرارها هم در بعد صادرات نفت خام، هم در ابعاد مختلف فعالیت های اقتصادی و تجاری در سطح منطقه را شامل می شود. پس عملا عمان به عنوان یک سرپل ارتباطی ایران با جهان عمل می کند. چون تهران از یک سو بخشی از مراودات خود را با آنکارا انجام داده و از طرف دیگر دریای عمان منفذ خوبی برای مناسبات و تبادلات تجاری ایران است. لذا تل آویو و واشنگتن به دنبال آن هستند تا این سرپل ارتباطی تهران از کار بیفتد. این سفر نتانیاهو هم در این راستا قابل بررسی است تا اسرائیل بتواند این منفذ تنفسی سیاسی، دیپلماتیک و اقتصادی ایران تا جای ممکن مسدود شود، به خصوص در این مقطع حساسی که عربستان سعودی دچار بحران ناشی از قتل جمال خاشقجی شده است. از آن سو چون این امکان هم وجود دارد تا حدودی روابط ریاض و واشنگتن حسب آن چه به نام فشار ساختار سیاسی آمریکا و افکار عمومی بین المللی به ترامپ وارد می کند، تحت الشعاع قرار بگیرد؛ به خصوص که آمریکا نیز در آستانه انتخابات میان دوره ای کنگره آمریکا قرار دارد و ترامپ باید جواب گوی افکار داخلی خود در مناسباتش با عربستان باشد؛ لذا تل آویو به دنبال فراهم کردن بسترهایی در کشورهای عربی است تا خود بتواند جدای از آمریکا و عربستان جریانی را علیه ایران برای بستن منافذ تنفسی تهران در شرایطی که ریاض درگیر پرونده قتل روزنامه نگار منتقد خود است، به راه اندازد. اما این سفر محرمانه چنان که اشاره داشتم می تواند در اولویت دوم برای پیگیری مساله فلسطین هم باشد.
اگر سلطان قابوس به دنبال ایجاد راه فرار برای ایران و حفظ منافذ تنفسی تهران در دوره تحریم های امریکا است، چرا این میزبانی مسقط از نخست وزیر اسرائیل با انتقاد جدی از جانب ایران مواجه شده است؟
خوب در حقیقت این توقع در طرف ایرانی وجود دارد که اساسا سلطان قابوس نباید پذیرای نتانیاهو می بود. چون مواضعی که تا کنون مسقط اتخاذ کرده بر اساس یک منطق سیاسی و انعطاف دیپلماتیک بوده و سیاست خارجی کاملا معقول داشته است. پادشاهی عمان، چهره یک دولت بیطرف در منطقه را دارد که همزمان با اتحاد با عربستان سعودی و دیگر همپیمانانش در شورای همکاری خلیج فارس و اتحادیه عرب، با تهران هم روابط نزدیکی دارد. این کشور در اتحادیه عرب تا کنون موضع گیری سوء و منفی علیه ایران نداشته است. در این رابطه و در بستر تحولات منطقه خاورمیانه و در فضایی که اوج فشارهای کشورهای عربی با محوریت عربستان سعودی بر عمان برای قطع روابط با ایران وجود داشته است، سلطان قابوس همواره به دنبال تعدیل این فشارها و میانجی گری میان جامعه عربی با ایران بوده است. اما این که در این سفر نتانیاهو خود سلطان قابوس پذیرای حضور نخست وزیر اسرائیل باشد، می تواند تا اندازه ای این سیاست های مسقط را زیر سوال ببرد.
آیا این اتفاق می تواند تاثیر سوئی بر روابط مسقط – تهران داشه باشد؟
خیر به شکل جدی این مساله نمی تواند روابط دو کشور را تحت الشعاع قرار دهد. به خصوص که تهران در شرایط حساس کنونی عمان را یکی از اهرم های حفظ مناسبات خود با جامعه عربی می داند.
در این راستا سفر هفته گذشته محمود عباس به عمان و سفر دو هفته پیش آقای جابری انصاری به مسقط به موازات این سفر آقای نتانیاهو آیا نشان از تحولات جدی با محوریت عمان دارد؟
بخشی از جواب به این سوال در همان پرسش اول شما مستتر است. چون سفر هفته گذشته محمود عباس به عمان در رابطه با همین انتقال سفارت آمریکا به بیت المقدس بود. در کنار آن امکان دارد که محمود عباس درخواست کمکی هم از عمانی ها داشته باشد. چرا که به هر حال فلسطین از طریق کشورهای عربی منطقه تا کنون تغذیه شده است. در مقاطعی این کمک ها از طریق عربستان بوده بعد امارات متحده عربی و گاهی کویت و یا قطر؛ اما این کشورها در قبال کمک های خود خواسته هایی هم داشته اند که فلسطینی ها مجبور به پذیرش آنها بوده اند. اما در این مقطع حساس محمود عباس نگاهی هم به عمان دارد که وضعیت اقتصادی چندان بدی ندارد تا هم از بعد اقتصادی و هم از بعد سیاسی بتواند به برخی از اهداف خود برسد.
اما پیش از این هم مسائلی از جانب برخی رسانه ها مطرح بود که مسقط تلاش دارد به عنوان میانجی گر تنش تهران – واشنگتن عمل کند. به خصوص که برخی اخبار حکایت از آن دارد که عمان پیش از آغاز آخرین دور مذاکرات هستهای میان ایران و گروه ۵+۱، میزبان گفتوگوهای محرمانه میان مقامهای عالیرتبه جمهوری اسلامی و ایالات متحده آمریکا بود. در سایه این نکات آیا اساسا عمان و سلطان قابوس ظرفیت و توان انجام چنین برنامه و نقشی را دارد؟
خیر. ببینید زمانی که ترامپ از برجام خارج شد خانم مرکل به عنوان صدر اعظم آلمان و قطب اول اقتصادی اتحادیه اروپا، امانوئل ماکرون، رئیس جمهوری فرانسه و یا خانم ترزا می، نخست وزیر انگلستان هم توان اقناع ترامپ را نداشتند. پس بدیهی است که سلطان قابوس هم توان این مهم را نخواهد داشت. ولی همین قدر که عمان و سلطان قابوس در کنار کشوری مانند کویت و صباح احمد جابر الصباح تلاش دارند که بتوانند تعدیل وضعیتی در قبال ایران داشته باشند و همین قدر که از یکپارچگی شورای همکاری خلیج فارس علیه ایران جلوگیری کردند، جای خوشحالی و امید دارد.
نظر شما :