امریکا به تلاش های عربستان برای هسته ای شدن به دیده تردید می نگرد

اسطوره سازی محمد بن سلمان با رسیدن به سلاح هسته ای

۲۲ مهر ۱۳۹۷ | ۱۲:۰۰ کد : ۱۹۷۹۵۰۹ خاورمیانه انتخاب سردبیر
مصطفی مطهری در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می نویسد: ولیعهد سعودی با تعریف افسانه ای از خود و جایگاه کنونی خویش، و اقدامات و برنامه هایش درصدد است از طریق تسلیح هسته ای سعودی، از خود شخصیتی اسطوره ای و نجات بخش و تاریخی برای عربستان سعودی بسازد که با سابقه مثبت یک ساله در ایجاد تغییرات رو به گسترش در داخل سعودی و فروپاشاندن کلونی های سنتی و ریشه دواندهِ قدرت به سود جوانان و حتی زنان و سابقه منفی در عرصه خارجی و منطقه ای مانند تجاوز به یمن، موفقیت در مسیر هسته ای شدن سعودی با وجود ولیعهدی این چنینی با خصائل ماکیاولیستی به دور از انتظار نخواهد بود.
اسطوره سازی محمد بن سلمان با رسیدن به سلاح هسته ای

مصطفی مطهری؛ دکترای علوم سیاسی و کارشناس مسائل شبه جزیره عربستان

دیپلماسی ایرانی: امروزه گروهی از کارشناسان و تحلیلگران در عرصه مسائل منطقه ای، خاورمیانه را بالکان 1912 میلادی می دانند؛ چرا که به زعم اینان تبدیل شدن این منطقه از جهان به کانون ناآرامی ها عاملی برای نام گذاری خاورمیانه به نام بالکان است؛ در پی واکاوی و علت یابی روندهای موثر در بالکانیزه شدن خاورمیانه می توان به عوامل داخلی و خارجی اشاره کرد. بطوریکه علاوه بر وجود مناقشات قومی – دینی – مذهبی و غیره در این منطقه، تاثیرگذاری عوامل خارجی بر روندهای داخلی در این منطقه نیز به عاملی مهم برای تشدید و عمق بخشی به مناقشات تبدیل شده است. از این رو از جمله مواردی که در پی مناقشات منطقه ایِ متاثر از دوگانه داخلی و خارجی شکل گرفته و تقاضا برای دستیابی به آن به شدت در حال افزایش است، صنعت هسته ای و ابعاد نظامی مرتبط با آن است. 

علاقه و تمایلات رهبران کشورهای عربی در خاورمیانه و در راس آنها عربستان سعودی برای دستیابی به فناوری هسته ای چند صباحی است که به بازار گرم مباحث در این گوشه از دنیا تبدیل شده است. در واقع علت گرایش پیدا کردن به صنعت هسته ای در خاورمیانه متأثر از مناسبات جهانی است که متقاضیان را در سطح بین المللی و منطقه ای در جهت راه اندازی و فراهم آوردن مقدمات هسته ای شدن از نوع صعنت، فناوری و تسلیحات افزایش داده است و عربستان سعودی نیز نه تنها از این امر مستثنی نیست بلکه ولع شدیدی نیز در این باره دارد.   

بطوریکه می توان این ادعا را داشت که از جمله دلایلی که در چند ماهه اخیر موجب شده است سعودی علیرغم تاریخ بیست و چند ساله از مطرح کردن تصمیمات برای رفتن و حرکت کردن به سمت هسته ای شدن، موضوعات امنیتی و ابعاد ترس آلود پیرامون آن است که سعودی ها را به کنش های واکنشی در این باره واداشته است. واقعیت این است که در قریب به سه دهه اخیر، عربستان سعودی هرگاه احساس خطر کرده و فوبیای تهدید خارجی را پیرامون خود دیده است، نه تنها خریدهای تسلیحاتی خود را به طرز شگفت آوری افزایش داده بلکه موضوع هسته ای شدن و راه های دسترسی به آن را در راس اقدامات پیشگیرانه برای تضمین بقای حاکمیت سعودی با ویژگی تهاجمی مورد توجه قرار داده است. در واقع عربستان سعودی بنا بر موقعیت امنیتی و نظامی و ادعای رهبری در جهان اسلام، قرار گرفتن در میدان مناقشات و بحران های منطقه ای و در رقابت با قدرت های منطقه ای به ویژه ایران، درصدد است از طریق دستیابی به تکنولوژی هسته ای (تسلیحات)، نگرانی های امنیتی – نظامی خود را نیز بر طرف ساخته و پاسخگو باشد. اگرچه سعودی ها ادعا می کنند هدف آنها در مسیر هسته ای شدن، دستیابی به وجوه صنعتی آن در استراتژی هسته ای است، چرا که بر مبنای آنچه در سند چشم انداز توسعه عربستان مورد تاکید قرار گرفته است، این کشور تا سال ۲۰۳۲ میلادی باید سالیانه ۱۷.۶ گیگاوات برق هسته ای تولید کند و برای تولید این میزان برق حدودا به ۱۶ نیروگاه اتمی نیاز دارد؛ هرچند که از نظر  کارشناسان مسائل محیط زیست این حجم و تعداد اعلامی از ساخت و راه اندازی نیروگاه اتمی در عربستان از سوی مقامات سعودی حتی در ارتباط با وجه صنعتی فناوری های هسته ای تاکید شده نیز در آینده یک چالش و فاجعه منطقه ای خواهد بود.

باید تاکید کرد که چشم انداز عربستان سعودی در ذیل دستیابی به تکنولوژی هسته‌ای، وجه تسلیحاتی آن است. چرا که با توجه به تغییر معادلات منطقه ای حاصل از تنش های موجود در منطقه و کاهش عمق راهبردی سعودی به واسطه تغییر چینش نیروها در مناطق مورد منازعه، سلاح هسته‌ای به عنوان عامل بازدارنده ای خواهد بود که توان مانور و گستره کنش های میدانی آنها را افزایش خواهد داد. به بیانی ساده تر اینکه تغییر در راهبرد امنیتی عربستان، در اختیار داشتن سلاح هسته ای بومی شده با مهر ساخت سعودی، دورنمای اصلی و تعیین شده ریاض را برای هسته ای شدن شکل داده است.

در واقع مجهز شدن عربستان سعودی به قدرت هسته ای از نوع نظامی آن علاوه بر رویکرد انگیزشی در افزایش قدرت مانور و چانه زنی ریاض در عرصه رویارویی های منطقه ای، حامل و دارای جنبه پرستیژی برای آنها نیز خواهد بود؛ از این رو تصمیم حرکت به سمت دستیابی تسلیحات هسته ای، به عنوان بخش مهمی از دکترین امنیت ملی آنها مورد توجه است؛ هر چند که گروهی از تحلیل گران و کارشناسان در این عرصه بر این باورند که موضوع هسته ای شدن سعودی، صرفاً یک شعار بوده و تنها جنبه تبلیغاتی دارد. در حالی که اگر به مجموعه اقدامات «محمد بن سلمان»، ولیعهد عربستان سعودی در ذیل ایجاد تغییرات ساختاری در بافت و ساخت قدرت سعودی نگاهی بیندازیم، در خواهیم یافت که مُصر بودن سعودی بر هسته ای شدن نه تنها شعار نیست بلکه تصمیمی است که با جدیت تمام دنبال می شود؛ بطوریکه وی تاکنون نشان داده، برای رسیدن به امیال، خواسته و اهداف و برنامه هایش از هیچ گونه تلاشی دریغ نکرده است؛ از این رو در این راه توانسته است موانع بسیار سخت و بزرگی را از پیش رو بردارد. 

یکی از نکاتی که در ارتباط با برنامه هسته ای سعودی باید مورد توجه قرار گیرد، معرفت یابی به میزان اقبال و استقبالی است که ایالات متحده آمریکا به عنوان متحد راهبردی سعودی از آن یاد می کند؛ در واقع مستأصل بودن واشنگتن در تصمیم گیری درباره این موضوع و حتی طفره رفتن های متناوب از همراهی یا عدم همراهی با ریاض نشان از این دارد که واشنگتن به برنامه هسته ای شدن سعودی با دیده شک و تردید می نگرند و به نوعی در رابطه با آن احساس خطر می کند؛ با این حال با کنار کشیدن احتمالی و یا مشارکت محدود آمریکا در برنامه هسته سعودی، این پایان ماجرا برای ریاض نخواهد بود چرا که ساختار جدید تصمیم گیری در سعودی در یک سال اخیر نشان داده است که روند جایگزین سازی را به راحتی انجام می دهد و در این باره می تواند از گزینه های دیگر همکاری یعنی روسیه و چین استفاده کرده و آنها وارد بازی خود کند و بحث هسته ای شدن خود را با این کشورها به اشتراک گذاشته و دنبال خواهد کرد.

اگر از زوایه دیگری به دلایل پافشاری و اصرار سعودی ها برای هسته ای شدن نگاهی بیاندازیم به گزاره رقابت هسته ای با پوشش عناوینی چون دستیابی به منابع جایگزین انرژی و فواید آن از یک سو و مخاطرات آتی از اتمام منابع فسیلی در آینده انرژی از سوی دیگر خواهیم رسید. در صورتی که با توجه به مساعی تخریبی سعودی در منطقه از یمن گرفته تا سوریه و قطر، پروژه هسته ای شدن سعودی با امنیتی سازی در میدان های منطقه ای مرتبط می شود. بطوریکه از نظر مقامات سعودی داشتن سلاح نامتعارف (هسته ای) با ویژگی های بازدارندگی در وضعیت چالش زای منطقه ای می تواند در تغییر وزن ژئوپلیتیکی سعودی کمک شایانی بکند. 

با این اوصاف نکته مهم در این راستا این خواهد بود که انگیزه و هدف اصلی از کانون قرار دادن موضوعات پیرامون هسته ای شدن از سوی ریاض، نظامی خواهد بود؛ چرا که از یک سو هسته تصمیم گیری کنونی در ساختار قدرت و سیاست عربستان سعودی یعنی ولیعهد با اقدامات خود نشان داده است که بیش از آنکه مصلح یا اصلاح گر باشد یک تمامیت خواهِ تغییرگراست، اگر چه شاید شرایط عارض شده امنیتی در داخل و خارج عربستان این نوع ویژگی رفتاری و کنشی را برای وی به جای گذاشته است اما نباید فراموش کرد که وی متخصص خلق بحران های ایذایی و خودساخته برای پیشبرد برنامه هایش است که بر مبنای آموخته هایش از حضور کوتاه مدتش در دنیای سیاست است. از سوی دیگر نیز ولیعهد سعودی با تعریف افسانه ای از خود و جایگاه کنونی خویش، و اقدامات و برنامه هایش درصدد است از طریق تسلیح هسته ای سعودی، از خود شخصیتی اسطوره ای و نجات بخش و تاریخی برای عربستان سعودی بسازد که با سابقه مثبت یک ساله در ایجاد تغییرات رو به گسترش در داخل سعودی و فروپاشاندن کلونی های سنتی و ریشه دواندهِ قدرت به سود جوانان و حتی زنان و سابقه منفی در عرصه خارجی و منطقه ای مانند تجاوز به یمن، موفقیت در مسیر هسته ای شدن سعودی با وجود ولیعهدی این چنینی با خصائل ماکیاولیستی به دور از انتظار نخواهد بود. بطوریکه وی رفتن به سوی ساخت سلاح اتمی را یک دستاورد بزرگ برای خود تلقی می کند؛ از این رو در این راه تمام توان خود را از دیپلماسی، ائتلاف سازی، اتحاد، تهمت زنی و وَهم  گستری و ... برای کسب نتیجه دلخواه بکار خواهد بست.

کلید واژه ها: عربستان سعودی بمب هسته ای محمد بن سلمان مصطفی مطهری


نظر شما :