آن چه در سازمان ملل گذشت
از سخنرانی فاشیستی ترامپ تا سخنان تحسین برانگیز روحانی
نویسنده: عبدالرحمان ولایتی، دکترای روابط بین الملل
دیپلماسی ایرانی: نشست مجمع عمومی سازمان ملل متحد به سیاق و مرسوم سالیان گذشته در سپتامبر امسال نیز در نیویورک مقر دایمی سازمان ملل برگزار شد که با مشارکت سران بیشتر دولتها همراه بود. البته بعضی از سران دولتهای تاثیرگزار نظام بین الملل مثل روسیه و آلمان در سطح وزیر حضور داشتند که به نوعی کنش روسیه با عدم حضور شخص پوتین می تواند جنبه اعتراضی نیز به تحولات اخیر خاورمیانه نیز داشته باشد. فارغ از کلیات نشست ملل متحد که تاکید و تمرکز بر تفاهم و تعامل و تقویت صلح و امنیت بین المللی است، بی گمان مواضع و سخنرانی نماینده دولت جمهوری اسلامی ایران به ریاست شخص رییس جمهور روحانی و در مقابل آن دونالد ترامپ به نمایندگی از دولت ایالات متحده آمریکا یکی از موارد کانونی نشست سالانه بود که فرم موضع متقابلانه نمایندگان این دو دولت تمرکز و توجه بسیاری از رسانه ها و محافل کارشناسی تحلیلی خبری قرار گرفت.
با توجه به پروپاگاندای خبری که از جانب دولت آمریکا در ارتباط با بایکوت و منکوب دولت جمهوری اسلامی ایران در نشست امسال به راه انداخته و صراحتا اعلام داشته بود که یکی از مباحث اصلی نشست به ریاست دوره ای شخص دونالد ترامپ در مورد دولت ایران و برنامه های موشکی هسته ای آن خواهد بود، به نوعی از قبل سخنرانی و مواضع و تعاملات نمایندگان این دو دولت در کانون توجه رسانه ها و کارشناسان سیاسی بین المللی بود.
در ابتدا طبق برنامه پیش بینی شده سخنرانان ملل متحد، دونالد ترامپ در پشت تریبون ملل قرار گرفت و بعد از مقدماتی از شرح و توصیف سیاست های اعمالی در بعد بین المللی و داخلی که واکنش صریح مقامات و نمایندگان دول به شکل خنده و استهزاء را به همراه داشت و به نحوی در نوع خود اقدامی بدیع و حاوی پیام و سیگنال اعتراضی به افکار عمومی جهانی بود. ترامپ بلافاصله بی محابا و در یک ژست عاصیانه به سراغ دولت حمهوری ایران رفت و از همه جوانب دولت ایران را مورد حمله و توهین و افتراء سیاسی بین المللی قرار داد و یکی از نکات حایز اهمیت در سخنرانی ایشان که در ورای سخنانش به شکل موذیانه نهفته بود تعمیق شکاف بی اعتمادی بین دولت و ملت بود یعنی دونالد ترامپ بر مبنای تئوری تحلیل گفتمان از عبارات مروج هرج و مرج، خشونت طلب، توسعه طلب، غارتگر منابع ملت و دخالت در حاکمیت همسایگان در مورد ایران استفاده کرد و در ادامه از سران دولتها تقاضای همکاری در راستای توقف فعالیتهای ایران را خواستار شد. او در یک اقدام هوچی گرایانه فضای رعب و وحشت و جنگ روانی علیه دولت جمهوری اسلامی ایران را در صحن ملل متحد دامن زد که موارد سلاح هسته ای و موشکهای بالستیک تا عامل ناامنی و بی ثباتی در منطقه و عدم احترام به حاکمیت همسایگان و همچنین حمایت نظامی از گروه های چریکی منطقه را شامل می شد و البته در یک تحلیل ناصواب اظهار داشت که مردم ایران از شما دولتمردان خشمگین هستند. این همان عنصر بی اعتمادی کلیدواژه و رمز تیم رادیکال کاخ سفید برای حمله دیپلماتیک به دولت جمهوری اسلامی ایران است که دونالد ترامپ و اتاق فکرش در پیش گرفته است تا با تشدید تحریم های همه جانبه اقتصادی وفاق ملی را به ستوه آورد. تقریبا می توان گفت ترامپ در این نشست فرم کتبی و بیانیه ای مانفیست استراتژی دولت خود را نسبت به دولت جمهوری اسلامی ایران اعلام کرد. در ادامه در جلسه شورای امنیت نیز که رهبری ادواری آن بر عهده شخص ترامپ و دولت آمریکا بود بر مواضع سرسختانه خود تاکید کرد.
ولی آنچه با بررسی واکنشها و برآیند اظهار نظرهای وی در فحوای برگزاری نشست مشاهده شد عدم استقبال و تایید بیشتر دولتهای حاضر در نشست سالانه بود که عینیت بارز آن در صحن ملل متحد و با خنده نمایندگان دول خود را نشان داد و گویای آن بود که مواضع ایشان از مسایل داخلی آمریکا تا حوزه منطقه ای و بین المللی آن قدر خودخواهانه و ترکتازیانه و فاشیستی است که برای همگان تعریف و تمجید و توصیف آن بیشتر به یک جوک شباهت دارد و دلیل عمده گارد افکار عمومی جهانی همراه با مفسران و کارشناسان و حتی خبرنگاران و رسانه ها و حتی لایه های وسیعی از خود مردم آمریکا نسبت به سیاستها و مواضع ایشان به جهت عبور و تخطی وی از منشور بزرگ پدران بنیان گذار آمریکا در حوزه بین المللی است، چرا که دولت آمریکا بعد از اعلامیه وودرو ویلسون متعهد به توسعه انترناسیونالیسم در قالب دهکده جهانی و پرهیز از هر گونه افکار و باورهای رادیکال راسیستی و ناسیونالیستی است که وی فرم فاشیستی سفید آمریکایی آن را در پیش گرفته است و این با راهبرد تاریخی دولت ایالات متحده ناسازگار و مغایر است. البته در تعریف استراتژی سیاست خارجی خود نیز ترامپ به اصطلاح همه پلها را به روی خود خراب کرده است حتی دولتهای اروپا که مصطلحا بک پل تاریخی و متحد استراتژیک آمریکا به شمار می روند، این تاکتیک را یک خبط استراتژبک و ناشیانه می دانند که ریشه در تعصب کور ناسیونالیستی فاشیستی او دارد و دیگر در شرایط زمانی فعلی حافظه تاریخی نظام جهانی تفکرات فاشیستی را پس زده و بر نمی تاباند.
بعد از اتمام سخنرانی دونالد ترامپ و چندی از رهبران سایر دولتها نوبت جمهوری اسلامی ایران رسید. دکتر روحانی در تریبون ملل متحد از تعادل و تفاهم و حق و قانون و منشور سخن گفت و اصول سیاست خارجی دولت ایران را همان تعهد به موازین بین المللی و مصداقا در منطقه مبارزه با تروریسم تکفیری خواند و برای همگان یادآور شد که قبل از ورود جبهه غربی برای سرکوب و مبارزه علیه گروه های تروریستی تکفیری از طالبان و القاعده تا داعش و جبهه النصره و جیش الاسلام، دولت جمهوری اسلامی در مبارزه و تقابل با آنها پیشتاز بوده و تاریخ گواه آن است. اوج سخنان رییس جمهور روحانی زمانی بود که به ترور اذهان با تکفیر و توسط گروه های جهادی تکفیری اشاره کرد و تحریم را روی دیگر سکه ترور خطاب کرد که حیات و حسم انسانها را ترور می کند و اشاره داشت که تحریم و تکفیر از یک جنس بوده و هر دو معطوف به ترور انسان هستند و محکوم است و با این تاکتیک زیبا پاسخی به معادله حامی تروریسم نیز داد. وی برای مخاطبان روشن ساخت که دولت ایالات متحده عملا حامی تروریسم بوده و هست. با توجه به فضای شورای امنیت و مواضع دولتهای حاضر بالاخص دول عضو اصلی شورا از جمله فرانسه و انگلیس، متحدان اروپایی اش که سرسختانه بر پایبندی به معاهده برجام تاکید داشتند سناریو دونالد ترامپ در نشست ملل متحد به شکست انجامید و دستاورد ترسیمی لازم برای دولت وی را در قبال ایران به همراه نداشت و شوی روانی وی علیه ایران با استقبال روبه رو نشد. نهایتا دول دیپلماتیکی که دونالد ترامپ نیویورکی از نوع میزوریش به راه انداخته بود در ابتدا با تیر هوایی خودش همه را به شکل انزجار آمیز از اطراف وی پراکنده ساخت و در حرکت دوم با خونسردی قابل طمانینه دکتر روحانی تحسین و استقبال همه را از دکتر روحانی به همراه ساخت.
نظر شما :