توجه به ظرفیت های استانی کلید تقابل با تحریم ها

تیم اقتصادی روحانی قربانی تصمیمات غلط است، نه تحریم های‌ آمریکا

۰۶ شهریور ۱۳۹۷ | ۱۳:۲۵ کد : ۱۹۷۸۶۵۵ اخبار اصلی اقتصاد و انرژی
حسن راغفر در گفت وگو با دیپلماسی ایرانی معتقد است که میزان تاثیر تحریم های آمریکا در به وجود آمدن تحولات اخیر برای بدنه اقتصادی دولت بسیار کمتر از آن چیزی است که تصور می شود. شاید برخی این ذهنیت را داشته باشند که بستر ساز التهابات اقتصادی سال ۹۷ از جانب دیپلماسی و ناشی از مساله تحریم های‌ آمریکا است. البته این مساله می تواند در به وجود آمدن این شرایط موثر باشد، اما سهم آن یقینا کمتر از ۱۵ درصد است.
تیم اقتصادی روحانی قربانی تصمیمات غلط است، نه تحریم های‌ آمریکا

گفت وگویی از عبدالرحمن فتح الهی؛ عضو تحریریه دیپلماسی ایرانی
دیپلماسی ایرانی – شرایط و التهابات اقتصادی کشور سبب شده است تا بخش اقتصادی دولت یا برکنار شوند و یا زیر سوال بروند. حتی کار به سوال از خود روحانی هم کشیده شده است. اما به واقع ریشه این اتقاقات برای تیم اقتصادی دولت دوازدهم را باید در تحریم ها دید. اساسا سهم تحریم های آمریکا در پدید آمدن این شرایط برای کابینه روحانی چه قدر است؟ آیا می توان وزاری برکنار شده و رئیس سابق بانک مرکزی را قربانی تحریم های آمریکا دانست؟ دیپلماسی ایرانی پاسخ به این سوالات را در گفت وگویی با حسین راغفر، اقتصاددان و استاد دانشگاه پی گرفته است که در ادامه می خوانید: 

در بستر تحولاتی که برای بدنه اقتصادی دولت روحانی روی داده است که در آخرین مورد از آن به برکناری مسعود کرباسیان و سوال از خود روحانی منجر شده است، سهم تحریم های آمریکا را تا چه اندازه در به وجود آمدن این شراط موثر می دانید؟

به نظر من میزان تاثیر تحریم های آمریکا در به وجود آمدن تحولات اخیر برای بدنه اقتصادی دولت بسیار کمتر از آن چیزی است که تصور می شود. شاید برخی این ذهنیت را داشته باشند که بستر ساز التهابات اقتصادی سال 97 از جانب دیپلماسی و ناشی از مساله تحریم های‌ آمریکا است. البته این مساله می تواند در به وجود آمدن این شرایط موثر باشد، اما سهم آن یقینا کمتر از 15 درصد است. آن هم تحریم هایی که از قبل هم ادامه داشته و تحریم جدیدی هنوز اعمال نشده و تا بازگشت تحریم های ثانویه هم فرصت باقی است. مضافا این که با حصول برجام هم اتفاق چندان بزرگی در حوزه اقتصادی کشور روی نداد، اگر چه بیشتر دستاوردهای برجام، سیاسی و دیپلماتیک بود تا اقتصادی. پس آن چه امروز با آن مواجهیم نه به خاطر تاثیر سوء تحریم که بیشتر متوجه ریشه های داخلی است. لذا باید ریشه مشکلاتی که اکنون برای تیم اقتصادی کابینه روحانی پیش آمده را ناشی از رفتارها، تصمیمات و اقدامات غلط عمدی و یا سهوی دولت مردان دانست. در طول این سال ها شکل گیری انحصارهای بزرگ اقتصادی موجب شده است تا کاستی هایی جدی در نظام تصمیم گیری و تصمیم سازی اقتصادی کشور پدید آید. اگر ما به درستی ظرفیت های اقتصادی کشور را شناسایی می کردیم و آنها را در در راستای امر تولید به کار می بستیم امروز کار دولت به اینجا نمی کشید که از رئیس بانک مرکزی تا وزیر کار و اقتصاد برکنار شوند و خود رئیس جمهوری زیر سوال برود. ببینید علت اصلی توفیق تحریم های آمریکا در خصوص ایران به آسیب های جدی به امر تولید داخلی در دولت های نهم و دهم باز می گردد که بستر را برای تاثیر بیشتر فشارهای ایالات متحده فراهم کرد. اگر تولید در داخل با کمترین وابستگی به ارز داخلی به خصوص دلار ادامه می یافت، یقینا تحریم های آمریکا نمی توانست فشار چندان جدی بر ایران وارد کند. از این رو شاید کشورهای تحریم کننده ایران به فکر تحریم نمی افتادند، چرا که تحریم اثربخشی خود را در رابطه با ایران از دست می داد. اما زمانی که تولید به شدت آسیب دید و امر واردات به کشور اوج گرفت، یقینا وابستگی اقتصاد به بازارهای جهانی و دیگر ارزها مانند دلار، زمینه را برای فشار از طریق تحریم و ملتهب کردن بازار فراهم می کند. این مساله در دولت دوازدهم نیز ادامه پیدا کرد و ضربه جدی به مدیریت دولت روحانی زده است که احتمالا می تواند سایر وزرای اقتصادی کابینه را هم برکنار کند.  

با تاثیر بیشتر تحریم ها از 13 آبان ماه بدنه اقتصادی دولت چه شرایطی را برای آن زمان پیش رو خواهد داشت. آیا مهندسی تحریم مورد نظر در کتاب هنر تحریم ها، نوشته ریچارد نفیو که در مصاحبه های پیشین با دیپلماسی ایرانی از آن نکاتی را ذکر کردید، می تواند تنگ تر کردن میدان عمل برای بخش اقتصای کابینه روحانی را در پی داشته باشد؟

همان طوری که در پاسخ به سوال پیشین هم گفتم باید راهکارهای مقابله با تحریم ها را در داخل جستجو کنیم. در غیر این صورت یقینا وضعیت با آغاز تحریم های ثانویه بدتر هم خواهد شد. به تبعش هم بدنه اقتصادی دولت بیش از پیش با مشکلات عدیده ای دست و پنجه نرم خواد کرد. اگر همین بی برنامگی های اخیر دولت در مساله ارزی در آینده هم ادامه پیدا کند که عملا به خروج 20 میلیارد دلار از ذخیره ارزی بانک مرکزی و کشور در این فرصت کوتاه چند ماهه انجامید، آن هم برای خرید و تامین کالاهای غیر ضروری سبب خواهد شد تا با آغاز تحریم های ثانویه میزان آسیب پذیری کشور در مقابل تحریم ها افزایش یاید. صرف نظر از فسادزا بودن نحوه تخصیص ارز دولتی، مساله اصلی کشور در دوران تحریم های ثانویه مدیریت منابع داخلی در دوران فشار و محدودیت است. زمانی که نیازها و کالاهای اساسی مردم در شرایط فعلی اولویت دارد، یقینا باید مدیریت منابع در صدر امور قرار گیرد. با هدر رفت منابع کشور در چند ماهه اخیر، یقینا در آینده کشور با مشکلات جدی مواجه خواهد بود. به خصوص  که خود دولتی ها هم بارها از به راه افتادن جنگ اقتصادی علیه ایران سخن می گویند. در این صورت باید پرسید که مدیریت کنونی دولت آیا یک مدیریت اقتصاد جنگی است؟ زمانی که دولت واردات بسیاری از کالاهای غیر ضروری را ممنوع کند، مسلما لیست دریافت کنندگان ارزی هم به شدت کاهش خواهد یافت. در این شرایط چه نیازی به واردات اتومبیل های آن چنانی، گوشی موبابل و سفر تفریحی است؟ چرا باید ارز دولتی به این امور اختصاص پیدا کند؟! در این رابطه وزارت صنعت و معدن نقش کلیدی را دارد. این وزارتخانه در دوره تحریم باید با مدیریت درست، منابع ارزی دولتی را در میسر درست قرار دهد. این مساله نیازمند ساز وکار جدیدی جدای از برنامه های چندسال گذشته این وزارتخانه است. 

اما مساله ارزی کشور باید از طریق فروش نفت و گاز تامین شود. با توجه به این که کانون و سیبل تحریم های ثانویه فروش نفت ایران است و در این راستا از گروه اقدام ایران تا دیگر مقامات کاخ سفید به صراحت از وجود برنامه های جدی واشنگتن در به صفر رساندن فروش نفت ایران تا چهارم نوامبر پرده برداشته اند، ایران چه شرایطی را در پیش رو خواهد داشت؛ به خصوص که شما معتقدید در چند ماهه اخیر دولت به یک بی برنامگی در تخصیص ارز و هدر رفت منابع کشور هم دست زده است؟  

در همان کتاب هنر تحریم های آقای نفیو به صراحت بیان شده که به صفر رساندن فروش نفت ایران غیر ممکن است. هر چند که یقینا تحریم های ثانویه فروش نفت ایران را به شدت محدود خواهد کرد، اما به صفر مطلق رساندن آن تقریبا به دور از واقعیت است، کما این که ما هنوز مشتری های خود را برای فروش نفت در آن دوران هم خواهیم داشت. اما مساله اینجا است که این تحریم ها علیرغم یک تهدید می تواند یک فرصت هم برای کشور تلقی شود. فرصتی که شاید بستر را برای توجه به امر تولید داخلی و رشد اقتصادی کشور فراهم آورد. پس اگر دولت از این فرصت استفاده کند یقینا زمینه برای تقابل هر چه بهتر با تحریم ها وجود خواهد داشت.

اما برخی هم معتقدند که باید مساله دور زدن تحریم ها در دستور کار دولت قرار گیرد، به خصوص این مساله در دوران تحریم های ثانویه باید به شکل جدی در اولویت کاری دولت باشد. شما مساله دور زدن تحریم ها را مهمتر می دانید یا اقتصاد دورن زا را؟

قطعا اقتصاد درون زا. اما این اقتصاد درون زا به این معنا نیست که به صورت محض ظرفیت های داخلی را مد نظر قرار دهیم. ما باید توان همکاری منطقه ای و جهانی خود را در مساله تجارت و اقتصاد بین الملی ادامه و گسترش دهیم. در این مبادلات و مناسبات ما می توانیم بخشی از نیازهای خود را تامین کنیم. یکی از مهم ترین ابعاد این مبادلات به مبادله پول ملی کشورها با ایران باز می گردد که اکنون بستر این مبادله پولی و ارزی می تواند با روسیه، ترکیه و چین فراهم آید. با این وصف یقینا نگاه به ظرفیت و توان داخلی به خصوص توان بومی سایر استان ها می تواند در 4 سال آینده اثربخشی تحریم ها را به شدت کاهش دهد و به برگ برنده ایران در مقابل فشارهای آمریکا بدل شود.    
 

کلید واژه ها: آمریکا تحریم ایران برجام حسین راغفر دولت حسن روحانی


( ۲ )

نظر شما :