دنبال کردن رویای واهی تغییر نظام در ایران یا اعطای پیروزی بزرگ به روسیه
ترامپ در رویای دیدار با روحانی یا مقامات ارشد نظام است
نویسنده: ایلان گلدنبرگ
دیپلماسی ایرانی: چه کسی می داند در زمانی که رئیس جمهوری ترامپ تهدید خطاب به حسن روحانی رئیس جمهوری ایران را با حروف بزرگ توئیت می کرده، چه در ذهن او می گذشته است؟ شاید حتی خود ترامپ هم نمی داند. این احتمال وجود دارد که او تصویری از تغییر نظام در ایران را در ذهن داشته یا شاید هم به دنبال تکرار بازی شطرنج خود با کره شمالی بوده است: بحرانی خود ساخته با نشستی نمایشی پشت سر آن که این امکان را به او می داد تا چهره یک سیاستمدار را به خود بگیرد. شاید یکی از این دو سناریو بوده باشد، اما در هر صورت اگر ترامپ آمریکا را از توافق هسته ای با ایران خارج نمی کرد، ایالات متحده با چنین وضعیت وخیمی مواجه نمی شد.
مسیری که ترامپ احتمالا در آن پیش می رود، به سمت رویارویی (نظامی) است. حتی اگر مصالحه و ایجاد روابط نزدیک با ایران هدف ترامپ بوده باشد، سیاست های ایران چنین اجازه ای به او نمی دهد. روحانی برجام را کانون ریاست جمهوری خود قرار داده و از زمان خروج آمریکا از آن، تحت فشار و حملات مخالفان اصول گرایش در ایران قرار گرفته است. اگر اکنون تصمیم بگیرد با مردی دیدار کند که از توافق کنار کشیده و تحریم ها علیه ایران را مجددا اعمال کرده، به شدت مورد انتقاد قرار می گیرد.
از سوی دیگر، انگیزه ترامپ هم احتمالا برای برگزاری یک نشست عالی رتبه با ایران کمتر از تمایل به دیدار با رهبر کره شمالی است، چرا که تصور می کند گزینه جایگزین جذاب تری هم وجود دارد. به نظر می رسد جان بولتون، مشاور امنیت ملی، مایک پومپئو، وزیر امور خارجه و مایک پنس، معاون رئیس جمهوری خود را قانع کرده اند که جمهوری اسلامی در آستانه فروپاشی از داخل است و اینکه افزایش فشارهای اقتصادی و ترغیب به تغییر نظام صلح آمیز گزینه ای ممکن و کم هزینه است. به طور قطع چنین گزینه ای از جنگ که مردم آمریکا به شدت از آن بیزارند، بهتر است.
مانع دیگر بر سر راه گشایش روابط ایران و آمریکا، شرکای ایالات متحده در خاورمیانه هستند. در مورد کره شمالی، کره جنوبی بر کاهش تنش ها و یافتن راه حلی دیپلماتیک سرمایه گذاری کرده بود و با مطرح کردن پیشنهاد مستقیم برگزاری نشست به ترامپ، نقشی حیاتی در بهبود روابط واشنگتن و پیونگ یانگ ایفا کرد. اما اسرائیل و عربستان سعودی چنین نقشی ایفا نخواهند کرد. این کشورها عمیقا بر رویکرد تهاجمی علیه ایران که به ضعف نظام جمهوری اسلامی منجر شود یا حتی آن را به کلی براندازد، سرمایه گذاری کرده اند. بنیامین نتانیاهو و محمد بن سلمان هر چه در توان دارند به کار خواهند بست تا از وقوع آنچه ماه گذشته در سنگاپور شاهد آن بودیم، جلوگیری کنند.
نبود اتحاد بین المللی برای تحت فشار گذاشتن ایران نیز شرایط را برای ترامپ دشوارتر ساخته است. هیچ اجماعی برای منزوی کردن ایران وجود ندارد، چرا که شرکای اروپایی آمریکا، روسیه و چین همه با اقدام آمریکا در کنار کشیدن از برجام مخالف هستتند و برای مذاکره درباره گزینه های جایگزین تلاش می کنند تا برجام را زنده نگه دارند و از تاثیر تحریم های مجدد آمریکا علیه ایران بکاهند. تا زمانی که شرایط این گونه پیش برود، ایران احتمالا ترجیح خواهد داد با دیگر امضاکنندگان توافق هسته ای تعامل داشته باشد و اختلاف بین آمریکا و شرکایش را تشدید کند.
با توجه به این محدودیت ها، محتمل ترین سناریو این است که ایران در شرایطی نه چندان خوشایند روال کنونی را طی کند. دولت ترامپ تلاش خواهد کرد از طریق اعمال تحریم ها جرقه تغییر نظام را در ایران بزند، اما احتمال موفقیت این استراتژی اندک است. حتی اگر این شیوه موفقیت آمیز هم باشد، نتیجه آن غیرقابل پیش بینی خواهد بود و ممکن است لزوما مثبت نباشد. همانطور که در بهار عربی مشاهده شد، تغییر نظام می تواند بی ثباتی شدید یا حتی جنگ داخلی به دنبال داشته باشد. در خصوص ایران، سناریویی که احتمالا اتفاق می افتد، جایگزینی نظام روحانیت با نظامی تحت فرماندهی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی خواهد بود و در سیاست های خارجی و داخلی ایران تغییر چندانی ایجاد نخواهد شد. به رغم فشار تحریم های آمریکا، ایران احتمالا با دیگر اعضای پنج به علاوه یک مذاکره خواهد کرد و حتی شاید نقض برجام از سوی آمریکا را با از سرگیری برخی بخش های برنامه هسته ای خود تلافی کند. همه طرف ها تلاش خود را برای جلوگیری از جنگ به کار خواهند بست و رئیس جمهوری آمریکا به توئیت های عصبانی خود ادامه خواهد داد بدون اینکه تاثیرگذاری چندانی داشته باشد.
اما یک گزینه واقعی تر هم وجود دارد که در آن رئیس جمهوری ترامپ رویای نشستی عالی رتبه با رئیس جمهوری روحانی یا حتی بهتر از آن، با آیت الله علی خامنه ای، رهبر معظم ایران را در سر بپروراند. چنین گزینه ای با روحیات ترامپ که دوست دارد نقش شو من را ایفا کند، همخوانی دارد و احتمالا نتیجه آن هم خوشایندتر از آنچه تصور می شود، خواهد بود.
تحقق چنین رویایی توسط رهبر خارجی محبوب ترامپ یعنی ولادیمیر پوتین ممکن می شود. یکی از قوی ترین انگیزه های ترامپ در این زمینه نیز ایفای نقش روسیه به عنوان مهره ای حیاتی در صحنه جهانی و ابر قدرتی قابل قیاس با ایالات متحده خواهد بود. روسیه همچنین از گشایش روابط آمریکا و ایران و ممانعت از مجهز شدن ایران به تسلیحات هسته ای سود می برد. پوتین می تواند با گفت و گوی مستقیم با ترامپ همه مخالفت های مشاوران او یا شرکای سعودی و اسرائیلی را نادیده بگیرد. با نگاهی به نشست هلسینکی می توان قدرت پوتین را در کسب موافقت ترامپ با هر آنچه مخالفانش نمی خواهند، مشاهده کرد.
شاید سوال اصلی این باشد که پوتین می تواند نظر طرف ایرانی را به چنین دیداری جلب کند یا خیر. شاید لازم باشد ترامپ را همانند مورد کره شمالی، وادار سازد تا بدون اینکه در مقابل چیزی بگیرد، امتیازاتی به ایران بدهد. اگر مذاکرات ایران با دیگر امضاکنندگان برجام برای تسهیل تحریم ها شکست بخورد، چنین نشستی می تواند ترغیب کننده باشد. در چنین سناریویی، برنده اصلی روسیه خواهد بود. ترامپ عکس بزرگش از نشست را قاب خواهد کرد و روابط تهران - واشنگتن به پیش از کنار کشیدن آمریکا از برجام باز خواهد گشت. در بهترین حالت، این جایی است که آمریکا دو ماه پس از اقدام احمقانه رئیس جمهوری در آشفته ساختن روابط با ایران به آن رسیده است. اما باتوجه به اینکه سناریوی محتمل این است که ترامپ به استراتژی بی فایده خود در تلاش برای تغییر نظام در ایران ادامه دهد و آمریکا را منزوی سازد و ایران هم برنامه هسته ای خود را از سر بگیرد، شاید بهتر باشد روسیه به پیروزی بزرگ خود دست یابد و نشستی بین سران ایران و ایالات متحده را زمینه سازی کند. هیچ یک از این احتمالات برای ایالات متحده خوشایند نیستند و همه اینها نتیجه اقدامات رئیس جمهوری هستند که بیشتر از امنیت ملی آمریکا به دنبال ایجاد وجهه برای خودش است.
منبع: اسلیت / مترجم: طلا تسلیمی
نظر شما :