برجام تضادهای داخلی را افزایش خواهد داد
راهبرد سه مرحلهای امریکا در تعامل با ایران
دکتر ابراهیم متقی، استاد دانشگاه تهران*
دیپلماسی ایرانی: هر مذاکره، کلام و statement مبتنی بر قالب های راهبری تعیین شده منسجم است. آن گونه که به نظر می رسد، پیش نویس برجام توسط آمریکایی ها تدوین شده و از طرف ایرانی خواسته اند که نظر یاdiscussion ارائه دهد. راهبرد آمریکا در قبال ایران این پرسش است که چه باید کرد که ایران هم کنترل شود، هم قدرتش مضمحل شود، هم اراده آن برای ایفای نقش منطقه ای کاهش یابد و هم زمینه برای تضادهای داخلی به وجود آید. ما هنوز آغاز برجام هستیم و فرایند برجام تضادهای داخلی را به گونه ای قابل توجه افزایش خواهد داد. برای مثال، واکنش آمریکایی ها نسبت به آزمایش موشک عماد بود که گفتند مغایر با قعطنامه 2231 است. اگر شرایطی به وجود آید و اقدامات ایران را مورد سنجش قرار دهند، روند برگشت پذیری حاصل می شود.
حوزه های قدرت راهبردی گذشته جرم بحرانی را ایجاد کرده، که این جرم، بازدارندگی لازم را برای ایران به وجود آورده بود. برخی می گویند، جرم بحرانی برای ایران تهدید ایجاد کرده بود. در حالی که در تئوری های روابط بین الملل هنوز نیامده که قدرت برای کشوری ایجاد تهدید کند. اگر قدرت، قدرت باشد. یعنی تداوم، موثر، معتبر و مبتنی بر نشانه هایی از عقلانیت راهبردی باشد. در واقع هر آنچه درباره national strategic مطرح می شود. نگاه آمریکایی ها مبتنی بر چارچوب و مدل " سوسیس برشته " است. این مدل در کتاب راهبرد امنیت معاصر اسنایدر مطرح شده است. در این کتاب آمده: حل موضوعات با کشورها و در یک فرایند طولانی؛ زیرا عجله ای در کار نیست." هدف چیست؟ هدف کاهش قدرت طرف مقابل است. آنقدر بازی رفت و آمد و دیالوگ صورت می گیرد تا مرحله به مرحله کشورها از خطوط قرمز خود عقب نشینی می کنند. این موضوع وضعیت ابهام امنیتی را درابطه با ایران ایجاد می کند. به چه دلیل؟ به این دلیل که هفت خط قرمز در مذاکرات با آمریکایی ها، اکنون هیچ کدام حاصل نشده است. نکته قابل توجه در اظهارات آقای عراقچی بود که می گوید هفته آینده یعنی دوشنبه معاونان وزرای خارجی 1+5 و ایران در نیویورک برای برطرف کردن تحریم ها جلسه خواهند داشت. مشابه همین حرف را در دانشگاه علامه گفته بودند که تا تیر ماه تحریم ها برداشته می شود. وزیر امور خارجه نیز پس از لوزان، 18 بار در صدا و سیما سخن از برداشته شدن تحریم ها می کند. نکته آنکه مساله تحریم ها در یک فضای مشروط مرحله ای قرار داد.
حال سوال این است که آمریکایی ها چه الگویی را در پیش گرفته اند؟ آمریکا یک راهبرد سه مرحله ای را تعریف کرده اند. مرحله اول دادن امتیاز محدود به ایران است. یعنی صادرات محدود نفت و آزاد سازی 5 میلیارد دلار ایران در دو مرحله که هر کدام در یک فاصله 7 ماهه صورت می گیرد. اما پول آزاد می شود ولی سوئیف مالی باز نشده است. ما به ازای آن چه وضعیتی به وجود می آید؟ جان کری در جلسه کمیته روابط خارجی و کمیته نیروهای مسلح مجلس سنا صحبتی را بیان کرد که بر اساس واقعیت های رفتاری آمریکا مبتنی بر اهداف آن کشور است. او گفت ایران تهدید گسترده بود. بنابراین الگوی رفتاری ما این بود که از سازوکاری بهره ببریم که ایران متقاعد _ persuasion_ شود. آن گونه که بروکینز مساله متقاعد کردن را مطرح می کند: یعنی متقاعد سازی به موازات تحریم و containment. الگویی که برای ایران نیز به کار گرفته شد. هم تحریم ها ادامه دارد و هم مهار انجام می شود. جالب آن که در سند امنیت ملی 2015 آمریکا، ایران اصلی ترین دشمن امنیتی این کشور معرفی شده است. بنابراین نباید تصور کرد که ایران از فضای امنیتی خارج شده است. مرحله دوم به موافقنامه ژنو در نوامبر 2013 مربوط می شود. آنجا که مساله داده و ستانده مطرح است. ایران به دنبال برداشته شدن تحریم هایی بود که هنوز سر جای خود باقی است. بر اساس الگوی متوازن، اگر چیزی داده شد، در مقابل چیزی باید گرفته شود. سوال این است که آیا ما با آمریکایی ها مذاکره متوازن داشته ایم؟ بله در گذشته مذاکره ای صورت گرفته بود. سال 1986 در جریان مذاکرات مک فارلین، آمریکایی ها و ایران نیز خواسته هایی داشتند. آنچه داده و آنچه گرفته شد، مشخص و متوازن بود. گرچه با ما گران حساب کردند و الیور نورث در کتاب خود می نویسد: "اگر آیت الله ها در ایران متوجه شوند که ما چگونه مازاد پول هایی که از آنها گرفتیم را خرج کردیم ...." آنها پول مازاد را خرج ضد انقلابیون نیکاراگوئه _ کانتورها_ علیه ساندنیست ها کردند. اما در مقابل ایران موشک ها تاوی را گرفت که برای مقابله با تانک های عراقی مورد نیاز بود. همچنین موشک های فونیکس که برای هواپیماهای F14 کاربرد داشت. این را می توان مذاکره متوازن نامید. بنابراین در مرحله دوم ابزارهای قدرت ساز ما داده شد. ابزارهای قدرت ساز چیست؟ سانتریفیوژ، موشک، تجهیزات و تسلیحات ابزارهای قدرت ساز ما هستند. بر اساس قطعنامه 2231 اگر ایران بخواهد تسلیحاتی را جابه جا _ حال به مجموعه ضد داعش یا جنبش های آزادی بخش بدهد_ یا از روس ها دریافت کند، بدون نظر شورای امنیت نمی تواند و اگر کسی چنین موردی را کشف کرد، به کمیته مربوطه ارجاع داده می شود.
در مرحله سوم، ایران موظف و متعهد به پذیرش پادمان و رژیم های آنها شد. جالب آن که هنوز رژیم تحریم برای ایران اعمال می شود. ده روز پس از مذاکرات، اعلام شد تحریم ها شکسته شده و دیوار تحریم ها ترک برداشته است. اما هنوز آنچه بر ما اعمال می شود، مبتنی بر رژیم های تحریم است. در این مرحله مهمترین بحث، بازرسی است. زمانی گفته شد در توافق مساله PMD وجود نداشته و چشمان بازرسان را می بندیم. اینها بحث هایی است که مصرف داخلی دارد تا مبادا احساس کنند فضای توافق نامتوازن بوده است. اما امروز وضعیتی به وجود آمده که ایران نه تنها بر اساس پادمان هسته ای، اساسنامه آژانس و پروتکل الحاقی، بلکه فراتر از پروتکل الحاقی رژیم های بارزسی را هم پذیرفته است. به عبارتی چنانچه دانشگاه تهران قراردادی با وزارت دفاع منعقد کرد، باید پاسخگو باشد و آنها حق دارند، تمامی اسناد دانشگاه تهران را بررسی و افراد آنها را مورد مصاحبه قرار دهند.
بنابراین در کل این سه وضعیت برای ایران حاصل شده است. از این رو به نظر می رسد پس از این فضایی خواهد بود که ایران باید به دنبال رفع تحریم ها باشد. آمریکا نیز در فرایند رفع تحریم ها شرایط جدیدی را مطرح خواهد کرد. از این رو فضای آینده کاملا مبهم و مبتنی بر تنش های احتمالی بوده که ممکن است هم در ساختار داخلی و هم در فضای بین المللی وجود داشته باشد.
- متن سخنرانی در نشست " استراتژی ایالات متحده آمریکا در قبال ایران پس از برجام "
انتشار اولیه: چهارشنبه 22 مهر 1394 / انتشار مجدد: سه شنبه 28 مهر 1394
نظر شما :