آمریکا از متحدین منطقهای خود حمایت میکند
استقرار سیستم دفاع موشکی علیه ایران؟
نویسنده: هرمز جعفری، کارشناس مسائل خاورمیانه
دیپلماسی ایرانی: مناقشه بر سر برنامه اتمی ایران بعد از بیش از یک دهه در 23 تیرماه 1394 به توافقی جامع منتهی شده است که در 29 تیر توسط شورای امنیت سازمان ملل متحد طی قطعنامه 2231 به رسمیت شناخته شد. چنین توافق نامه ای که در ادبیات سیاسی ایران از آن به برجام یاد میشود در سطح منطقه ای دارای مخالفانی جدی همچون عربستان و اسراییل است. عربستان سعودی با توجه به نگرانی هایی که در این زمینه برای خود متصور بود، از هیچ تلاشی برای جلوگیری از شکلگیری چنین توافقی فروگذار نکرد. اما آنچه که مطلوب این کشور بود رخ نداد و متن جامع اقدام مشترک به مورد موافقت طرفین مذاکره قرار گرفت، شورای امنیت آن را تصویب کرد و امید می رود طی یک دوره 3 ماهه به تصویب نهادهای قانونی طرفین مذاکره نیز برسد.
در این زمینه ایالات متحده آمریکا برای اطمینان دادن به شرکای منطقه ای خود در حاشیه جنوبی خلیج فارس علاوه بر سفرهای متعدد مقامات این کشور به این منطقه اقدام به دعوت از سران کشورهای عرب به آمریکا کرد و در قالب نشست کمپ دیوید سعی کرد برای نگرانی های این کشورها در این خصوص راه های مشخص و ابتکاری ارائه دهد. در این بین اعلام طرح آمریکا برای استقرار یک سیستم دفاع موشکی مشترک در حاشیه جنوبی خلیج فارس مساله ای است که در کنار تعهدات معمول آمریکا برای کمک های تسلیحاتی به این کشورها، به نظر می تواند ابراز رضایت این کشورها را تا حدی به همراه داشته باشد. سوالی که در این زمینه مطرح می شود این است که منظور از سیستم دفاع موشکی چیست و چه هدفی را دنبال می کند؟ استقرار چنین سیستمی در سطح منطقه با چه موانع و چالش هایی مواجه خواهد بود؟ استقرار سیستم دفاع موشکی آمریکا در منطقه در قالب استراتژی امنیتی این کشور در خلیج فارس، سیستم امنیتی دسته جمعی، تعریف و تعبیر می شود که طی سالیان گذشته با چالش های جدی مواجه بوده است.
سیستم امنیت دسته جمعی در خلیج فارس
در سال 1981 شورای همکاری خلیج فارس با هدف مقابله با آنچه انقلاب اسلامی ایران خوانده می شود، تاسیس شد. البته سابقه تلاش برای ایجاد چنین شورایی به دهه هفتاد بر میگردد که رقابت های بین ایران، عربستان و عراق مانع از شکل گیری آن شد. شکل گیری این شورا در واقع سمبل اصلی استراتژی امنیتی آمریکا در خلیج فارس است که در پی حمله عراق به کویت در 1990 و به دنبال آن حمله آمریکا به این کشور شکل جدی تری به خود گرفت. در این زمینه آمریکا همواره سعی کرده با نزدیک کردن کشورهای حاشیه جنوبی خلیج فارس زیر لوای یک سیستم امنیتی مشترک توان بازدارندگی آنها را در برابر آنچه خطر ایران می خواند افزایش دهد، مساله ای که البته همواره با مشکلات جدی مواجه بوده است. موضوع استقرار سیستم دفاع موشکی آمریکا در منطقه نیز در قالب این استراتژی قابل تحیلیل است. مساله استفاده از چنین سیستمی به عنوان عاملی بازدارنده در مقابل توان موشکی دیگر کشورها به طرح جنگ ستارگان رونالد ریگان و برنامه ای که وی برای انهدام موشک های بالستیک شوروی در آسمان و قبل از اصابت به خاک آمریکا داشت بر می گردد. این طرح بعد از آن توسط کشورهای مختلف به شیوه های مختلف و با استفاده از سیستم های مختلف به کار گرفته شده است. اما تلاش کشورهای منطقه برای به روز کردن و به کارگیری چنین سیستم های موشکی به طور خاص به بعد از جنگ سال 2006 بین حزب الله و اسرائیل بر می گردد، امری کشورهای حاشیه جنوبی خلیج فارس را به تکاپو برای مقابله با یک حمله احتمالی موشکی انداخت. از این رو شاهد خریداری سیستم های دفاع هوایی متنوعی همچون "پاتریوت 2 ، 3 و تاد (THAAD)" توسط کشورهای عضو شورای طی سال های گذشته بودیم و تمامی این کشورها از چنین سیستم هایی برخوردار شده اند. با این حال، این به معنی یک سیستم دفاع هوایی مشترک نیست. در واقع سیستم دفاع موشکی مورد نظر آمریکا که اخیرا مطرح شده است یک سیستم دفاع هوایی مشترک را دنبال می کند که در آن باید سیستم های راداری این کشورها با هم ترکیب شوند و سیستمی آمریکایی و با مدیریت این کشور در منطقه مستقر خواهد شد.
اهداف آمریکا
ایالات متحده آمریکا در تلاش برای حفظ اعتماد کشورهای عربی منطقه خلیج فارس به خود و رفع نگرانی های آنها نسبت به رویه های کنونی سیاست خارجی این کشور در خصوص برنامه اتمی ایران چنین طرحی را مطرح کرده است، اما در این زمینه اهداف دیگری نیز دارد که در ادامه به برخی از آنها اشاره خواهد شد.
- بررسی مفاد سند "بررسی سیستم دفاع موشکی آمریکا" نشان می دهد که یکی از اهداف سیستم دفاع موشکی این کشور را دفاع از کشورهای دوست و متحد این کشور بیان کرده است. در این زمینه تامین امنیت تاسیسات و منابع انرژی کشورهای منطقه در اولویت قرار دارد.
- این کشور با اجرای چنین طرحی انگیزه کشورهای حاشیه جنوبی خلیج فارس را برای دنبال کردن برنامه های اتمی به شدت کاهش خواهد داد. همانطور که در خطوط قبلی نیز آمد، چنین سیستمی عاملی بازدارنده در مقابل حملات موشکی اتمی و غیراتمی خواهد بود و بدین نحو احساس ناامنی این کشورها را به شدت تقلیل داده و آنها را از دنبال کردن برنامه های احتمالی ساخت سلاح اتمی باز خواهد داشت. این هدف با توجه به هزینه های سنگین ساخت و نگه داری سلاح های اتمی و ریسک امنیتی بسیار بالای آنها بیش از پیش قابل حصول خواهد بود.
- اجرای چنین طرحی وابستگی امنیتی و دفاعی کشورهای منطقه را به این کشور بیش از پیش نهادینه کرده و خطر دور شدن آنها را از آمریکا کاهش خواهد داد.
- نکته دیگری که در این زمینه مطرح می شود به تلاش آمریکا برای القاء این ایده به رهبران جمهوری اسلامی ایران برمی گردد که برنامه های موشکی آن در خصوص حاشیه جنوبی خلیج فارس کارایی چندانی نخواهد داشت و از این طریق این کشور را وادار به تجدید نظر در برنامه موشکی خود کند.
چالش های پیش رو
اجرای چنین طرح در سطح منطقه پر از تنش خاورمیانه به سادگی امکانپذیر نیست و با مشکلات عدیده ای مواجه خواهد بود که در ادامه به بررسی آنها خواهیم پرداخت. چالش اولی که در این زمینه مطرح است جنبه فنی دارد. در واقع، توان بازدارندگی چنین سیستمهایی در این حد و اندازه ای که گفته می شود نیست. استقرار چنین سیستمی خواهد توانست بخش عمده ای از موشک های احتمالی را منهدم کند و این به معنای امنیت مطلق نخواهد بود؛ نمونه این امر در جنگ سال 2006 اسراییل و حزب الله و اخیرا در جنگ عربستان عله یمن هویدا شد. در جنگ 33 روزه سیستم های دفاع موشکی پاتریوت اسرائیل مانع جدی در مقابل شلیک موشکهای حزب الله نبودند، امری که تلاویو را به سرمایه گذاری برای ساخت سیستمی جدید که از آن به گنبد آهنین یاد می شود وادار کرد. با وجود این سیستم جدید نیز در جنگ غزه و در مقابل موشک های نه چندان قدرتمند و دقیق حماس دارای نقاط ضعف جدی بود. از این رو، یک سرمایه گذاری جدید 220 میلیون دلاری از سوی کنگره آمریکا برای رفع نواقص آن به تصویب رسید. در مورد عربستان نیز شلیک چند فروند موشک اسکاد از سوی یمن به مرکز فرماندهی حملات هوایی این کشور، در پایگاه هوایی پادشاه عبدالله (King Abdoullah)، اصابت کرد که در این حادثه فرمانده نیروی هوایی عربستان کشته شد.
نکته دوم به دیدگاه امنیتی متفاوت کشورهای منطقه و آمریکا بر می گردد. در واقع بر خلاف رهیافت امنیتی جمعی که آمریکا برای منطقه دنبال می کند، شیخ نشین های حاشیه خلیج فارس به دنبال روابط دفاعی امنیتی دوطرفه با آمریکا هستند. این کشورها به شدت نسبت به یکدیگر بدبین و بی اعتماد هستند و جمع کردن آنها زیر یک چتر حمایتی بسیار سخت خواهد بود.
مساله سوم، به نگرانی های امنیتی متفاوت این شیخ نشینها بر می گردد. برخی از این کشورها، همچون کشور عمان، اساسا نگرانی از نوع آنچه مثلا عربستان نسبت به ایران ابراز می دارد را ندارند. برخی دیگر مخالفتها و بی ثباتی های احتمالی داخلی را نگرانی اصلی خود می دانند که با ظهور داعش و اهداف ایدئولوژیک که دنبال می کند این نگرانی رنگ و بوی جدی تری به خود گرفته است. نمونه کامل مشکلات فی مابین کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس در سال 2014 با اقدام عربستان، امارات و بحرین برای فراخواندن سفرای خود از قطر است، امری که به معنای فروپاشی شورا است؛ اگرچه طرفین با فشارهای آمریکا توانستند این معضل را تا حدی سروسامان دهند.
مساله دیگری که در این زمینه مطرح است به واکنش اسرائیل نسبت به اجرای چنین طرحی بر می گردد. آمریکا و لابی یهود در این کشور نگرانند که چنین سیستمی علیه اسرائیل به کار گرفته شود و از این رو نسبت به اجرا و استقرار آن نگران خواهند بود.
مساله نهایی که در این جا باید به آن پرداخت ایران است، کشوری که به عنوان هدف اصلی این طرح مطرح شده است و توجیه کننده منطقی استقرار سپر دفاعی مزبور است. در این زمینه ذکر چند نکته ضروری است. اول آنکه ایران طی سه قرن اخیر به هیچ کشوری حمله نکرده است، بلکه بارها مورد هجوم کشورهای همسایه قرار گرفته از این رو این سیاست ایران حراسی نمی تواند به واقعیت نزدیک باشد. دوم اینکه برنامه های موشکی این کشور، جنبه دفاعی داشته و همانطور که بارها مورد تاکید مقامات رسمی کشور قرار گرفته است برنامه موشکی ایران تهدیدی برای هیچ یک از کشورهای همسایه محسوب نمی گردد. نکته سوم، به فرض درست بودن تهدید موشکی ایران برای این کشورها، استقرار سیستم دفاع موشکی آمریکا در تامین امنیت و اهداف تعریف شده برای آن دارای دو محدودیت جدی خواهد بود که یکی محدودیت های ناشی از وضعیت ژئوپلیتیکی منطقه است و دیگری سطح بالای تکنولوژیک سیستم های موشکی ایران، از جمله دارا بودن تکنولوژی ساخت موشک های مافوق صوت، که چنین سیستمی توان مقابله با آن را نخواهد داشت و در آخر اینکه این چنین سیاستهایی با روح و هدف نانوشته توافق جامع هسته ای بین ایران و 1+5، که فراهم کردن زمینه مناسب برای گسترش همکاری های منطقه ای و فرامنطقه ای به منظور مقابله با بحران های موجود همچون پدیده داعش می باشد، در تعارض است.
در پایان باید در نظر داشت که همانطور که از مباحث بالا نمایان است سطح بالای آسیب پذیری و حساسیت کشورهای منطقه نسبت به تحولات دیگر کشورها شرایطی را به وجود آورده است که تحول در هر کشوری لاجرم امنیت و سیاست های دیگر کشورها را تحت تاثیر خواهد داد و اجرای سیستم دفاع موشکی امریکا در این منطقه نیز در صورت اجرایی شدن از این قاعده مستثنی نخواهد بود و باید مسولین کشور با دیدی جامع نسبت به چگونگی تامین منافع و امنیت ملی کشور با در نظر گرفتن این عنصر جدید اقدام کنند.
نظر شما :