قلمروگشایی به نام فرهنگ
وقتی که اردوغان، برای نوروز هم نقشه دارد

محمدعلی دستمالی، کارشناس مسایل سیاسی ترکیه و کردها
دیپلماسی ایرانی: تلاش برای گنجاندن یک روز تعطیلی در تقویم ترکیه و ثبت نوروز به عنوان جشن کشورهای ترک زبان، زاییدهی ذهن آکادمیسین ملی گرا است که به تازگی معاون اردوغان شده است. نوروز امسال در ترکیه، حال و هوای دیگری داشت. چرا که این بار در آیین میلیونی نوروز در دیاربکر و در قلب کردستان ترکیه، کردها یک بار دیگر شعار آشتی سر دادند و از دوستی و برادری کُرد و ترک سخن گفتند و اوجالان هم دستور انحلال پ.ک.ک و خلع سلاح را مطرح کرده است. اما هزار و 440 کیلومتر آن سوتر و در کلانشهر استانبول، پروندهای روی میز گذاشته شد که نه تنها کردهای ترکیه بلکه بسیاری از ایرانیان را هم متعجب میکند.
پروندهای با هدف ثبت جشن نوروز به عنوان آیین مشترک کشورهای ترک زبان که در ادبیات سیاسی آنکارا عبارت «جهانِ ترک» (Türk dünyası) نام گرفته است. بگذارید به لایهی نخست و ظاهر سخنان اردوغان بنگریم تا بدانیم نگاه فرهنگی و تمدنی او به عید نوروز چیست. رییس جمهور ترکیه که این روزها، مهمترین رقیب سیاسی خود یعنی اکرم امام اوغلو را با بهانه واهی به زندان فرستاده، پس از اجرای مراسم سنتی جهیدن از روی آتش در آیین میدانی 21 مارس نوروز استانبول گفت: «نوروز، صرفا عیدِ یک قوم خاص نیست. بلکه عید کل ملت ما، کل جغرافیای ما اعم از علوی، سنی، ترک و کُرد است. نوروز مهمترین نماد فرهنگ مشترک، تاریخ مشترک ما، وحدت سرنوشت و قلب ما است». سپس اعلام کرد که به عنوان رییس جمهور، به پارلمان ترکیه پیشنهاد خواهد کرد که عید نوروز به عنوان جشن بهار و برادری در تقویم رسمی ترکیه گنجانده شود.
شاید در نگاه نخست، تصور شود که این ایدهی اردوغان، عمل کردن به درخواست سیاستمدارِ زندانی کُرد صلاح الدین دمیرتاش است که در گفتگوی تلفنی با دولت باغچلی، سیاستمدار راست افراطی ترکیه و شریک اردوغان در ائتلاف جمهور، از او خواسته بود که در راستای تداوم گفتگوهای صلح با پ.ک.ک، روز 21 مارس در تقویم رسمی کشور، به عنوان جشن و تعطیلی رسمی اعلام شود. اما واقعیت غیر از این است! طرح جدید اردوغان برای همنواشدن با نوروز، هیچ دخلی به کردها ندارد و همهی این آتشها، زیر سر یک پروفسور و آکادمیسین ملی گرای ترک است که به تازگی و پس از برگزاری کنگره، به عنوان معاون اردوغان در حزب عدالت و توسعه منصوب شده است. اما جنس انتصاب این چهرهی دانشگاهی یعنی پروفسور کورشاد زورلو، یادآور حکایت همان بنده خدایی است که دکمهای به خیاط داد و از او خواست، کت و شلواری به دکمه بدوزد! او در مراسم دیروز نوروز استانبول نیز، همه کارهی صحنه بود، در رکاب همایونی حضور داشت تا اردوغان از روی آتش بپرد و سپس به رسم قدیم ترکها، یک قطعه پولاد را خدمت رییس برد تا او با پتک بر پولاد بکوبد و رونق و برکت، میهن را فرا بگیرد.
زورلو کیست و چه کار به نوروز دارد؟
راه یافتن به تیم اردوغان، هم در حزب و هم در دولت، کار سخت و دشواری است. از سال 2002 میلادی که حزب عدالت و توسعه قدرت را در اختیار گرفته، تحولات مرتبط با این حزب مهم منطقه را دنبال کردهام و تا جایی که شناخت و اطلاعات من قد میدهد، معمولا رشد و ترقی و بالارفتن از پلههای قدرت در حزب عدالت و توسعه، از این راهها ممکن است:
1.اتصال به جمع قدیمی موسسین حزب عدالت و توسعه.
2.رشد تشکیلاتی پله به پله از شهرستان به مرکز استان و سپس انتقال به استانبول و آنکارا.
3.حمایتهای مالی گسترده از حزب و نفوذ در لیست انتخاباتی شاخهی استانی در برگزیدن نماینده یا شهردار و راهیابی به گردونههای مالی و مناقصاتی و پیمانکاری و اتاق فکر.
4.معرفی از سوی طریقتهای دینی و خانقاهها یا نهادهای زیر مجموعهی ملی گرایان.
5.رشد سریع سلبریتیهای ورزشی، سینمایی، رسانهای و عشایری به خاطر جذب سریع و آنی را در بزنگاه انتخاباتی.
6.معرفی از سوی نهادهای نظامی، انتظامی و امنیتی.
7.برآمدن از طریق رشد نهادی وزارتخانهای به ویژه از مسیر وزارت کشور، وزارت امور خارجه و وزارت آموزش ملی.
8.ظهور از دانشگاهها و پژوهشکدهها.
نگاهی به مسیر کوتاه و 47 سالهی حیات سیاسی پروفسور کورشاد زورلو، نشان میدهد که او دست کم از چهار پل از پلهای 8 گانه بالا استفاده کرده است! پدر زورلو از شهرداران حزب راست افراطی دولت باغچلی بوده، زورلو مدتها با اتاق فکرهای متصل به سرویس اطلاعاتی میت در ارتباط بوده و با حمایت این نهاد امنیتی با اغلب رهبران و بزرگان ترک قفقاز و آسیای میانه دیدار کرده و برای ورود به دفتر سرانی همچون امامعلی رحمان، علی اف، نظربایف و دیگران همواره در اولویت بوده، یک چهرهی رسانهای است که همواره برای تحریک عواطف ملی گرایی ترکی در صف نخست حضور داشته، علاوه بر زبان ترکی استانبولی به زبانهای قزاقی و ازبکی تسلط دارد و در محافل دانشگاهی نیز در زمینهی تاریخ تمدن ترکی و تحولات سیاسی مرتبط با خاندانهای ترک آسیای میانه و قفقاز، سرآمده بوده است.
او پس از ورود به دنیای سیاست، به عنوان سخنگو و مشاور ارشد حزب راست افراطی خانم مرال آکشنر انتخاب شد و ره صد ساله را یک شبه پیمود. سپس عضو شورای عالی سیاسی این حزب موثر ترکیه شد. اما پس از استعفای خانم آکشنر، زورلو با چنین پیشنهادی، به سراغ اردوغان و حزب عدالت و توسعه رفت: «اگر در کنگرهی آتی حزب، معاونت جدیدی به نام معاونت ارتباط با کشورهای جهان ترک ایجاد کنید و سکان آن را به من بسپارید، حاضرم به شما بپیوندم».
جناب پروفسور خیلی زود پاسخ مثبت گرفت و اردوغان شخصا، نشان عضویت در حزب را بر یقهی کت او چسباند. بر اساس وعده و توافق قبلی، در کنگرهی حزب عدالت و توسعه، معاونت ارتباط با کشورهای ترک زبان ایجاد شد و کورشاد در راس آن قرار گرفت. این در حالی است که مقام و جایگاه سیاسی – معنوی «آق ساقال» یا «ریش سفیدی کشورهای ترک زبان» در اختیار قدیمیترین رفیق اردوغان یعنی بنعلی ییلدرم نخست وزیر سابق ترکیه بود و قاعدتا معاونت را نیز باید به او میدادند. ولی شکوه رسانهای و محبوبیت کورشاد زورلو نزد ملی گرایان، اردوغان را واداشت تا قید چهل سال رفاقت را بزند و ردای معاونت بر دوش جوانی بیاندازد که حالا، به عنوان مهمترین نظریهپرداز ملی گرایی ترکی شناخته میشود و منزلت او در این حوزهی فکری و سیاسی، حتی از دولت باغچلی هم بالاتر است.
نوروز یا قلمروگشایی؟
نگاهی به لوگو و طرح گرافیکی ترسیم شده برای نوروز حزب حاکم ترکیه در استانبول، میتواند پرده از عمق اهداف سیاسی اردوغان بردارد. تصمیم جدید او برای مصادره به مطلوب جشن نوروز، در راستای همان اهداف سیاسی – امنیتی پس از جنگ قره باغ است. اردوغان به دنبال آن است تا با استفاده از نفوذ سیاسی، امنیتی و فرهنگی، همهی ظرفیتهای ترکیه، جمهوری آذربایجان، قزاقستان، قرقیزستان، و ازبکستان به عنوان 5 عضو اصلی و ترکمنستان، مجارستان و قبرس ترک به عنوان سه عضو ناظر، یک سپهر عملیاتی گسترده ایجاد کند و در عین حال، از تاتارهای کریمه، برخی ظرفیتهای ارمنستان و حتی ترکهای منطقهی بالکان نیز استفاده کند تا از اشتراکات تمدن ترکی، به عنوان ابزار قدرت استفاده کند. هنوز مشخص نیست این رویا تا چه اندازه مجال و امکان تحقق دارد. اما اهدافی همچون ارتش مشترک ترکی، الفبای مشترک ترک، شبکههای تلویزیونی مشترک، پارلمان مشترک و بازار مشترک نیز در دستور کار قرار گرفته است.
ایران و تاجیکستان کجای بازی هستند؟
اردوغان در سخنان نوروزی خود به ایران، پارس و تاجیکستان اشاره نکرد. در شرایطی که اردوغان به خاطر حضور یک اقلیت کم شمار ترک در مجارستان، آن کشور اروپایی را هم به پروندهی جهانِ ترک و حوزهی تمدنی نوروز الصاق کرده، در ایران و در مهمترین کانون فرهنگی نوروز، هنوز هم تکلیف حاکمیت با این مقوله، چندان روشن نیست و به ویژه نهاد دین و بخش غالبی از حوزه علمیه، نتوانسته با موجودیت اصیل و حقیقی نوروز کنار بیاید و به سازش و تعامل برسد. برای آن که بدانیم این جشن اصیل، در ایران چه حال و روزی دارد؛ کافیست نگاهی بیاندازیم به دو تصویر متفاوت:
تصویر نخست؛ چیدمان صحنهای که برای سخنرانی مسعود پزشکیان رییس جمهور ایران انتخاب شد. تقارن نوروز با ایام عزاداری امام علی (ع)، باعث شد که تیم مشاورین پزشکیان – یا از سر انتخاب اولیه و یا به منظور گریز از هر نوع هجمهی منتقدین – هم نهج البلاغه سر سفرهی هفت سین بگذارند، هم پوستری منقش به عبارت « فُزْتُ وَ رَبِّ الْکَعْبَه».
تصویر دوم، هزاران قطعهی کوتاه و بلند ویدیویی است از برگزاری خودجوش و مردمی جشن نوروز در مناطق مختلف ایران. با آن که در برخی استانها، فرماندهان نظامی، تهدید به دستگیری و برخورد قانونی را پیش رو گرفتند، اما این ابزارها کارگر نیفتاد و مردم، با وجود همهی مرارتها و شرایط تلخ اقتصادی حاکم بر کشور، آمدن بهار را جشن گرفتند. شاید در این میان، جشنهایی که در شهرها و روستاهای استانهای کردنشین برگزار شده، به خاطر عناصر مهمی همچون پایکوبی زنان و مردان، موسیقی، لباسهای رنگارنگ و آتش، برجستهتر به چشم آمد. تا جایی که در فضای مجازی و اقوال عمومی دیدهام، نه تنها حساسیت مردمی خاصی نسبت به جلوههای قومی و بومی و فرهنگی در میان نیست، بلکه ترک و فارس و عرب و کُرد و بلوچ، به راحتی کلیپهای اقوام دیگر را بازنشر و لایک میکنند و تنشی در میان نیست.
البته شاهد غرزدن مختصری از سوی برخی افراد مشکوک بودهایم که نوروز کردها را به احزاب کُردی، گفتمان تجزیه طلبی، مشی زرتشتی و نظایر آن ربط دادهاند. اما واقعیت این است که علاوه بر تاریخ ریشهدار و قدیمی آیینهای نوروزی، شکل سازماندهی شدهی میدانی آن نیز دست کم یکصد سال سابقه دارد و عالم دینی و شاعر و روزنامه نگار مشهور کُرد سلیمانیهای به نام ماموستا حاجی توفیق بیگ متخلص به «پیرمرد»، صد سال پیش، بارها در تفرجگاههای اطراف سلیمانیه، هزاران نفر را گرد هم آورده و مراسم نوروز با ساز و آواز و پایکوبی برگزار شده و این مراسم، به مراتب پیرتر و قدیمیتر از احزاب و جنبشهای کُردی است!
ترک و بلوچ و مازنی و طبری و دیگران نیز، با انباشت و حافظهی فرهنگی و تاریخی طولانی، هر کدام به شکلی نوروز را گرامی داشتند و اساسا این حوزه، بسیار اصیلتر و جدیتر از آن است که دولتها و سیاستمداران بتوانند آن را مهندسی کنند! نوروز نیز مانند هر سور و سوگ و آیین اجتماعی و فرهنگی دیگری، خودش شناسنامه و اساسنامهی خودش را پیدا کرده و قابل دستکاری نیست. نظامهای حکمرانی، در کل حوزهی تمدنی نوروز، ناچارند این جشن ریشهدار و قدیمی را مانند یک متغیر مستقل اجتماعی بپذیرند. نه میتوانند آن را به نام دیگری سند بزنند، نه شانسی برای تغییر ماهیت نوروز دارند. نه مقابله با این آیین مردمی و فرهنگی، نه تلاش برای تحریف و تسخیر و مصادره به مطلوب، برای کسی آبرو و اعتبار نمیآورد.
نظر شما :