عربستان راهبرد اشتباهی را پیش گرفته است

شکست کشورهای حاشیه خلیج فارس در یمن

۲۰ اردیبهشت ۱۳۹۴ | ۱۸:۳۰ کد : ۱۹۴۷۴۱۴ اخبار اصلی خاورمیانه
کشورهای حاشیه خلیج فارس تنها به دلیل نادیده گرفتن مشکلات و نیازهای همسایه خود مقصر نیستند. در طول تاریخ آنها همواره مردمان یمنی را در پی تصمیم‌گیری های رهبران این کشور مجازات کرده‌اند.
شکست کشورهای حاشیه خلیج فارس در یمن

نویسنده: فریا المسلمی

دیپلماسی ایرانی: از اواخر ماه مارس ائتلاف نظامی تشکیل شده تحت رهبری عربستان سعودی در تلاش برای عقب راندن گروه حوثی ها و علی عبدالله صالح متحد آنها، بخش های وسیعی از یمن را بمباران کرده است. هدف اصلی این عملیات وادار کردن حوثی ها به عقب نشینی و جلوگیری از دستیابی صالح به قدرت بود؛ اما تا کنون تنها دستاورد قطعی این عملیات تلفات بالای غیرنظامیان در یمن بوده است: دست کم هزار یمنی در این عملیات کشته، هزاران نفر دیگر زخمی و صدها هزار نفر بی خانمان شدند.

حتی اگر کشورهای حاشیه خلیج فارس در نهایت موفق شوند حوثی ها را عقب برانند، مداخله آنها در یمن در حقیقت نشانه شکست آنها و به ویژه شکست عربستان سعودی است؛ ثروتمندترین کشور جهان عرب مجبور شده برای تغییر تحولات سیاسی فقیرترین کشور جهان عرب، این کشور را بمباران کند! شاید حتی بتوان بحران کنونی در یمن را نتیجه مستقیم چندین سال و شاید حتی چندین دهه بی توجهی به امور منطقه دانست.

در سال 2011، بهار عربی یمن را به آستانه یک جنگ داخلی کشاند و مردم برای برکنار کردن صالح از قدرت تلاش کردند. سازمان ملل متحد با حمایت شش کشور عضو شورای همکاری خلیج فارس با ارائه مدلی برای انتقال قدرت به شیوه صلح آمیز، در درگیری مداخله کرد. این ابتکار عمل، انتقال موفقیت آمیز قدرت از صالح به عبدربه منصور هادی را در پی داشت؛ اما در همان زمان نیز کشورهای حاشیه خلیج فارس بر روند انتقال قدرت سرمایه گذاری چندانی نکردند و نقشی محدود داشتند. در آن زمان، هر یک از این کشورها در مکان دیگری درگیر بودند؛ برای نمونه، عربستان سعودی درگیر حمایت از تغییر رهبری در مصر بود و دیگر کشورهای حاشیه خلیج فارس سعی داشتند بشار اسد رئیس جمهور سوریه را از سمتش برکنار کنند.

همین کشورها در زمان شکست راه حل مشترک سازمان ملل متحد و شورای همکاری خلیج فارس، تنها شرایط را از حاشیه نظاره کردند. پس از برکناری صالح، روند تدریجی انتقال قدرت بر ایجاد رضایت در میان افراد برجسته در یمن متمرکز شد. هادی اثبات کرد که رهبر لایقی نیست و توانایی ایجاد امنیت اقتصادی و داخلی را در یمن بی ثبات ندارد. برای چندین سال، هادی و جمال بنومار نماینده سازمان ملل متحد در یمن روند صلح را رهبری و خود را به دیدار از هتل های پنج ستاره مشغول کردند و در همین زمان، گروه های مسلح همچون حوثی ها نفوذ خود را در بخش های وسیعی از کشور گسترش دادند. شاید در اینجا جامعه بین المللی را نیز بتوان در افزایش قدرت حوثی ها مقصر دانست. سال گذشته، شورای امنیت سازمان ملل متحد در تلاش برای جلوگیری از پیشروی حوثی ها، علیه رهبران این گروه تحریم ممنوعیت پرواز اعمال و دارایی های آنها را مسدود کرد؛ اما از آنجایی که این افراد از یمن خارج نمی شدند و از پول نقد استفاده می کردند، این تحریم ها بی فایده بودند.

کشورهای حاشیه خلیج فارس که میلیاردها دلار به صورت کمک های مالی و سرمایه گذاری در روند تغییر قدرت در مصر سرمایه گذاری کردند، در یمن تنها نظاره گر بودند. از نظر کشورهای حاشیه خلیج فارس، یمن مدت ها پیش از بهار عربی غرق شده بود و آنها قصد نجات این کشور را نداشتند. یمن برای چندین دهه پیوستن به شورای همکاری خلیج فارس را خواستار بود؛ اما همسایگان این کشور درخواستش را نادیده گرفتند. اگرچه این کشورها هیچگاه دلیلی رسمی برای رد درخواست یمن ارائه نکردند، اما یمن به وضوح از دیگر اعضای شورای همکاری خلیج فارس فقیرتر بود و تنها جمهوری در گروه کشورهای سلطنتی محسوب می شد.

کشورهای حاشیه خلیج فارس تنها به دلیل نادیده گرفتن مشکلات و نیازهای همسایه خود مقصر نیستند. در طول تاریخ آنها همواره مردمان یمنی را در پی تصمیم گیری های رهبران این کشور مجازات کرده اند. صالح در سال 1990 از تصمیم صدام حسین در حمله به کویت حمایت کرد. عربستان سعودی به جای تلاش برای برکنار کردن صالح، این تصمیم وی را با بیرون راندن بیش از یک میلیون نیروی کار مهاجر یمنی از خاک خود، تلافی کرد. این خبر برای اقتصاد آسیب دیده یمن شوکه کننده بود، چرا که این کشور توانایی جذب همه نیروی کاری را که بازگشته بودند، نداشت. عربستان سعودی همچنین کمک های مالی به یمن را که برای ساخت زیرساخت های ضروری همچون مدارس، بیمارستان ها، دانشگاه ها و جاده ها استفاده می شد، قطع کرد.

عربستان سعودی هنوز هم نارضایتی خود را از تصمیمات افراد برجسته در یمن با مجازات مردمان این کشور تلافی می کند. به جای تنبیه کردن مستقیم حوثی ها و یا رسیدگی به مسئله ای که به قدرت رسیدن حوثی ها منجر شده است یعنی نبود رهبران ماهر در یمن، عربستان سعودی عملیاتی نظامی را بدون آینده ای شفاف برای پایان دادن به درگیری در یمن آغاز کرده و این کشور را محاصره کرده است و با جلوگیری از ورود مواد غذایی به یمن کشتار جمعی بدون صدا و آرام در این کشور به راه انداخته است.

اکنون شاید لازم باشد جوامع منطقه ای و بین المللی برای کمک به پایان دادن بحران در یمن، در شیوه های ایجاد صلح خود بازنگری کنند. مهم تر این است که قدرت های منطقه ای به ویژه کشورهای حاشیه خلیج فارس سیاستگذاری های خود را در مورد یمن از نو بررسی کنند. واضح است که حتی اگر حوثی ها در این عملیات نظامی شکست بخورند، باز هم دلایل قدرت گرفتن آنها چه در زمینه سیاسی و چه نظامی، از بین نرفته است. از این رو استاندارد اندازه گیری پیروزی در یمن نباید موفقیت عملیات نظامی باشد. کشورهای حاشیه خلیج فارس می بایست به جای متمرکز شدن بر مقابله با ایران در منطقه، الگویی برای همکاری منطقه ای باشند. اما چنین روندی تا زمانی که یمن به عضویت شورای همکاری خلیج فارس در نیامده باشد، ممکن نخواهد بود و به طور قطع اگر سیاست های کشورهای حاشیه خلیج فارس بر مبنای انگیزه های فرقه ای شکل بگیرد، نتیجه ای حاصل نخواهد شد. شاید بتوان حوثی ها را در پی اقدامات آنها در یمن مجازات کرد، اما به دلیل عقاید مذهبی آنها هرگز.

به علاوه، مهره های بی طرف تر همچون اتحادیه اروپا و عمان می بایست در برنامه های صلح منطقه ای و بین المللی مشارکت داشته باشند. آنها می توانند آتش بس فوری را خواستار شوند و از رسیدن مواد غذایی و تجهیزات پزشکی به داخل یمن کسب اطمینان کنند. مهم ترین مسئله در مورد یمن در شرایط کنونی این است که بیش از نیمی از جمعیت این کشور از شدت گرسنگی در خطر مرگ قرار دارند. اگر جامعه بین المللی و کشورهای منطقه برای نجات یمن اقدام نکنند، مشخص نیست چه بر سر این کشور و مردمان آن خواهد آمد. ممکن است یمن نیز به سرنوشت سوریه، لیبی، عراق و در برترین حالت به ترکیبی از هر سه تبدیل شود.

منبع: فارن افرز / مترجم: طلا تسلیمی

کلید واژه ها: شورای همکاری خلیج فارس یمن عربستان سعودی


نظر شما :