چه سرنوشتی در انتظار اکراین است؟
تداوم شطرنج بازی نفس گیر مسکو - کیف
دیپلماسی ایرانی: طی روزهای اخیر دو تحول عمده در بحران اکراین به وجود آمد: یکی ملاقات رؤسای جمهور روسیه و اکراین در بلاروس(26 اوت 2014) بود که خبرگزاری ها آن را بی نتیجه ارزیابی کردند. دیگری انتشار عکس های ماهواره ای از رخنه ستون های ادوات نظامی روسیه در شرق اکراین در منطقه نووزاوسک(21 اوت) و نشان دادن نیروهای اسیر شده روسی توسط دولت اکراین است که واکنش شدید اتحادیه اروپا، ناتو و آمریکا را برانگیخت. روسیه این نیروهای اسیر را داوطلب دانسته و حضور نظامی خود را انکار می کند. پس از الحاق شبه جزیره کریمه به روسیه، انتظار می رفت که روسیه همانند تحولات 2008 گرجستان به وضع موجود بسنده کند و به غربگرایان اکراین امتیاز بدهد. اما روند تحولات طی ماه ها و روزهای اخیر نشان می دهد که روس ها از تحولات داخلی اکراین رضایت ندارند و به دنبال دیکته کردن حوادث در چارچوب معادلات ژئوپلیتیک خود هستند. حالا سوالی که در اینجا مطرح است اینکه روس ها به دنبال چه چیزی در اکراین هستند؟ واکنش های احتمالی غرب چه می تواند باشد؟
پاسخ های این دو پرسش، سرنوشت آینده اکراین را ترسیم می کند.
استراتژی کلان روسیه این است که جمهوری های شوروی سابق و حتی المقدور کشورهای پیرامونی آن از مدار ترتیبات امنیتی و سیاسی غرب خارج بوده و برای روسیه منبع تهدید امنیتی نباشند. اساساً روسیه به این نتیجه رسیده است که غرب یک روسیه قدرتمند با مواضع مستقلانه در نظام بین الملل را بر نمی تابد و ترجیحاً یک روسیه مطیع یا نهایتا یک روسیه ضعیف را می خواهد. از اینرو نخبگان حاکم روسیه با سیاست قدرت به دنبال تثبیت نفوذ خود در حوزه خارج نزدیک از طریق ترتیبات منطقه ای مانند سازمان شانگهای یا حضور مستقیم نظامی در گرجستان، ارمنستان و اکراین هستند. تحولات اکراین نیز در چارچوب این استراتژی کلان روسیه قابل ارزیابی است. مسکو بیش از سرنگونی دولت یاناکوویچ انتظار داشت که کیف در مدار ژئوپلیتیک غرب قرار نگیرد، اما تحولات به گونه دیگر رقم خورد و نهایتاً یک دولت غربگرا بر کیف حاکم شد و روسیه نیز کریمه را از اکراین منتزع کرد. پس از آن، مسکو انتظار داشت که دولت جدید اکراین با تغییر قانون اساسی و اعطای خودمختاری به مناطق، اوضاع داخلی را متعادل کند اما اینگونه نشد و تحولات سیاسی به تنهایی در اختیار یک بازیگر نیست که نتیجه دلخواه خود را رقم زند. از سوی دیگر، استراتژی های سیاست خارجی امتیازات و هزینه ای داخلی و خارجی خود را در پی دارد. اگر مسکو از روس تباران اکراین حمایت نکند و اجازه دهد که دولت اکراین آنها را قلع و قمع نماید اعتبار و محبوبیت رهبران روسیه، خصوصا شخص پوتین در داخل شدیدا کاهش پیدا خواهد کرد و مضافا اینکه دغدغه های ژئوپلیتیک مسکو با همسایه زخم خورده و طرفدار شدید غرب افزایش پیدا خواهد کرد. اگر هم از روس تباران اکراین حمایت کند، باید پذیرای تحریم های شدیدتر و انزوای بیشتر بین المللی باشد. بنابراین در این مرحله، روسیه هر سیاستی را در پیش بگیرد باید پذیرای هزینه ها و امتیازات آن باشد. با توجه به این مفروضات، روسیه به دنبال چه آینده ای برای اکراین است؟ اساساً سه سناریو برای آینده اکراین با توجه به روند رویدادها و بازیگری روسیه قابل بررسی است:
اول، دولت اکراین با حمایت غرب و اغماض روسیه، بر تجزیه طلبان شرق پیروز شود و اکراین جدید در زیر مجموعه غرب و با هویت جدید در همسایگی روسیه شکل بگیرد. قراین میدانی این سناریو را تایید نمی کند و قطعا چنین اکراینی برای مسکو مطلوب نیست و روسیه حتی المقدور اجازه شکل گیری چنین اکراینی را نخواهد داد. پوتین با مشابه دانستن محاصره شرق اکرین توسط ارتش به محاصره لنینگراد توسط آلمان نازی، نفرت خود را نسبت به سیاست های کیف و غرب اعلام کرد. خصوصاً دولتمردان اکراین با تقاضای رسمی عضویت در ناتو(29 اوت 2014) آشکارا نقشه سیاسی آینده اکراین را علنی کردند.
سناریوی دوم این است که دولت مرکزی اکراین با تغییر قانون اساسی، برای استان های کشور اختیارات وسیع با حق وتو در موضوعات سیاست خارجی کشور تعریف کند. مثلاً اکراین نتواند بدون جلب رضایت مناطق به راحتی عضو نهادهای غربی مانند ناتو و اتحادیه اروپا گردد. در شرایط موجود روسیه مایل است که چنین وضعیتی در اکراین ایجاد شود که این امر مورد تایید دولت مرکزی و غرب نیست.
سناریوی سوم این است که نهایتاً مناطق شرقی اکراین تجزیه شود و یک دولت وابسته و متمایل به مسکو در این مناطق شکل بگیرد. این گزینه با مخالفت جدی غرب و کیف مواجه شده است؛ ولی قراین میدانی حاکی از تجزیه عملی (de facto secession) این مناطق است؛ هر چند مورد شناسایی هیچ دولتی قرار نگرفته است. در صورتیکه روسیه نتواند از طریق دیپلماسی و سیاست چماق اکراین را وادار به قبول سناریوی دوم کند به احتمال زیاد اجرای عملی سناریوی سوم را همانند اوستیای جنوبی و آبخازیا در دستور کار قرار خواهد داد تا بدین ترتیب هم در داخل محبوبیت دولت پوتین حفظ شود و هم تحولات اکراین به دلخواه غرب پیش نرود. از این طریق، روسیه همچنین قادر خواهد بود که منطقه حایل از بندر ماریوپل تا لوهانسک در فاز اول ایجاد نماید تا تهدیدهای امنیتی اکراین از مرزهای روسیه بدور باشد. افشای عکس های ستون ادوات نظامی روسیه در داخل خاک اکراین از طریق ماهواره ها طی روزهای اخیر در این راستا قابل ارزیابی است.
اما کارت های در دست غرب چیست؟ به نظر می رسد تحریم بیشتر روسیه و حمایت مالی-نظامی از کیف تنها برگ های برنده غرب در این ماجرا باشد که قراین نشان می دهد که مسکو از شوک اولیه تحریم ها خارج شده و حاضر نیست در برابر فشارهای اقتصادی، امتیازات ژئوپلیتیک بدهد. با توجه به سوار بودن مسکو بر تحولات اکراین، به نظر می رسد که کیف راهی جز امتیاز دادن به مسکو ندارد و سناریوی دوم محتمل ترین و ممکن ترین گزینه برای چانه زنی دیپلماتیک در آینده باشد.
نظر شما :