دوئل ناتو و روسیه در پرتو ناآرامی ها در شرق اکراین
آیا مسکو همه را غافلگیر خواهد کرد؟
دیپلماسی ایرانی: پیمان نظامی آتلانتیک شمالی در سال های پایانی دهه پنجم قرن بیستم میلادی و پس از پایان جنگ جهانی دوم در حالیکه سنگ بنای اولیه ی جهان دو قطبی شکل می گرفت و نا ارامی هایی در مرزهای ترکیه و یونان به ثبت رسیده ، کودتای نظامی در چکسلواکی سابق انجام شد ، ابتدا توسط انگلیس ، فرانسه ، بلژیک ، لوگزامبورگ بنیان گذاری و اندکی بعد کنگره امریکا نیز به حضور این کشور در این پیمان رای داد. این پیمان در آوریل 1949 با هدف دفاع جمعی شکل گرفته و بر اساس ماده 5 سند شکل گیری امنیت اعضاء پیمان به هم وابسته بوده و تجاوز به هر یک از اعضاء ، تجاوز به مجموعه اعضای ناتو محسوب می شود.
فروپاشی دیوار برلین در نوامبر 1989 میلادی ، اتحاد دو آلمان در اکتبر همان سال ، فروپاشی رژیم های کمونیستی شرق اروپا در سال های 1889 و 1990 میلادی و اضمحلال شوروی سابق یک سال پس از آن آغاز گر مرحله جدید و حیاتی در تاریخ ناتو و روابط این سازمان با روسیه بود . این سازمان در سال 1991 میلادی به بازوی امنیتی کشورهای مرکز و شرق اروپا و تامین امنیت قاره در این مرحله حساس و گذر تبدیل شد. نیروهای ناتو در سه گروه واکنش سریع ، نیروهای بنیادی دفاعی و نیروهای تقویتی سازماندهی شده اند و تحولات مربوط به فروپاشی یوگسلاوی سابق مرحله مهم دیگری در تقویت نقش این سازمان و انگیزه و دلیل مهمی برای توسعه این سازمان به سمت شرق قاره سبز گردید و حوادث یازده ستامبر و بازتعریف نقش این سازمان در مقابله با تروریسم نیز توجه کشورهای دو سوی آتلانتیک به این پیمان را دو چندان کرد.
در اجلاس سالیانه ناتو در بروکسل در سال 1994 میلادی به پیشنهاد نمایندگان کشورهای عضو به ویژه ریچارد هولبروک سفیر وقت امریکا برنامه توسعه ناتو به شرق و ایجاد طرح مشارکت صلح به عنوان مرحله واسط برای عضویت در پیمان ناتو تصویب شد و از آن زمان تا سال 2010 میلادی کشورهای زیادی از شرق اروپا و جمهوری های یوگسلاوی سابق و شوروی سابق در کنار رومانی ، مجارستان ، چک ، اسلواکی ، لهستان و آلبانی به این سازمان پیوستندند و برنامه توسعه سازمان به سمت شرق با هدف الویتی پذیرش اکراین و گرجستان و محاصره بیش از پیش روسیه همچنان ادامه دارد.
از نظر روسیه تقویت نیروهای نظامی ناتو در نزدیکی مرزهایش و طرح توسعه این سازمان نمایش اراده خصمانه بوده و تصمیمات سیاسی و نظامی مقتضی برای تامین امنیتش در نظر می گیرد. لاوروف وزیر خارجه روسیه پس از دیدار با همتای فنلاندی خود در ماه گذشته اعلام داشت:"توسعه ناتو به سمت شرق غیر سازنده بوده و تلاش های تصنعی برای تقویت زیرساختارهای نظامی در همسایگی روسیه مغایر تعهدات اعضای ناتو در سند 1997 است. این در حالیست که چاک هگل همتای امریکایی وی بر این باور است که توسعه ناتو و تقویت نیروها اقدامی اساسی در راستای اجرای تعهدات اعضای ناتو برای دفاع از منافع دیگر اعضاء از جمله لهستان و رومانی است.
پس از تشدید بحران و درگیری در اکراین که تاکنون صدها تلفات انسانی و صدها میلیون دلار خسارت برای اقتصاد این کشور داشته است ، جنگ لفظی طرفین بویژه بعد از اجلاس سران امریکا با کشورهای مرکز و شرق اروپا در ورشو در اوایل خرداد جاری تشدید شده است . در این اجلاس اوباما ضمن اعلام اختصاص یک میلیارد دلار برای تقویت نیروهای نظامی ناتو و استقرار نیروهای جدید زمینی ، هوایی و دریایی در شرق اروپا و کاستن از نگرانی های حاصله از بحران اکراین و حمایت روانی از کشورهای اکراین ، گرجستان و ملداوی و دیگر کشورهای منطقه صراحتا روسیه را تهدید و اظهار داشت :"لهستان ، لتونی ، لیتوانی و رومانی تنها نیستند هر حمله ای بر علیه هر یک ار آنها ، حمله بر علیه همه اعضای ناتو است."
در راستای چالش جدید ، دولت و ارتش روسیه در اواخر سال 2013 میلادی استقرار 10 فروند موشک تاکتیکی اسکندر را در کالینگراد در مجاورت مرزهای لهستان اعلام و اجرایی نمود . این برنامه بخشی از پروژه مقابله با سامانه های ضد موشکی امریکا در مرکز و جنوب اروپا است. روس ها معتقدند با ذوب شدن یخ های پرونده هسته ای ایران دیگر ضرورتی برای استقرار سامانه ضد موشکی وجود ندارد در همین راستا در حالی که امریکا 5 بمباردیر راهبردی خود از نوع بی 2 و بی 52 به انگلیس اعزام کرد، اقدامی که استون وارن سخنگوی وزارت دفاع امریکا آنرا بخشی از اقدامات و تعهدات کشورش نسبت به شرکای ناتو دانست. روسیه نیز بمباردیرهای راهبردی خود را به منطقه آلاسکا و بیخ گوش امریکا اعزام کرد. همزمان نیز مانورهای نظامی ناتو در لیتوانی با 4700 نظامی امریکایی ، کانادایی و محلی و بیش از 800 ماشین جنگی برگزار و روس ها نیز مانور مشابهی در کالینگراد در ژوئیه جاری برگزار کردند.
به بهانه اکراین
این کشورها ویژگی های خاصی دارد که همواره مورد توجه قدرتهای بزرگ بویژه روسیه بوده است از طرفی همین کافی است که به جمله ای از لنین اشاره نمائیم که در ابتدای قرن بیستم می گوید " اکراین برای روسیه نقش سر را دارد و روسیه بدون اکراین پیکری بی سر خواهد بود " و از طرف دیگر قدرت های بزرگ غربی به ویژه اتحادیه اروپا و کشورهای جدید ملحق شده به این اتحادیه از جمله رومانی ، لهستان و مجارستان و کشورهای بالتیک علاقه جدی به پیوستن اکراین به ساختارهای اروپایی و آتلانتیک دارند. اکراین در سال 2008 میلادی به عضویت سازمان تجارت جهانی درآمد و در حال حاضر در سازمان های بین المللی زیادی ازجمله در بانک جهانی ، صندوق بین المللی پول ، گوام ، ابتکار اروپای مرکزی ، شورای امنیت و همکاری اروپا ، همکاری اقتصادی دریای سیاه ، جامعه اقتصادی یورو آسیا ، ابتکار باکو ، فرانکفنی ، جامعه انرژی اروپا و غیره عضویت دارد. ساختار سیاسی قدرت در این کشور جمهوری پارلمان است و رئیس جمهور با رای مستقیم مردم برای یک دوره پنج ساله انتخاب می شود . این کشور به عنوان سومین صادرکننده غلات دنیا و با 3/176 میلیارد دلار تولید ناخالص داخلی از اهمیت ویژه اقتصادی برای جهان به ویژه اروپا بدلیل نقش ویژه در انتقال انرژی از شرق به غرب قاره کهن دارد . عدم امضای موافقتنامه تجارت آزاد با اتحادیه اروپا موجب برپایی شدیدترین و گسترده ترین اعتراضات خیابانی در اکراین از تاریخ 26 نوامبر 2013 میلادی شد و رهبران غربی از جمله اشتون رئیس سیاست خارجی اتحادیه اروپا ودولتمردان امریکا خواستار توجه دولت اکراین به خواسته معترضین و تسریع در امضای توافقنامه تجارت آزاد با اتحادیه شده ، در همین راستا وزیر خارجه امریکا در زمان دیدار رسمی چند ساعته از ملداوی در مارس 2014 ضمن تمجید از دولتمردان کیشینو در امضای توافقنامه با اتحادیه اروپا از دولتمردان اکراین خواست تا فرصت تاریخی امضای توافقنامه با اتحادیه را از دست ندهند. به هرحال این موافقتنامه پس از کش و قوس های زیاد در ژوئیه امسال و پس از انتخابات ریاست جمهوری اکراین بین کیف و اتحادیه اروپا امضاء شد.
اکراین با داشتن ویژگی خاص راهبردی جغرافیایی ، سیاسی و اقتصادی و نقش فوق العاده در ترانزیت انرژی به اروپا (80درصد گاز و 75درصد نفت صادراتی روسیه ) همواره مورد توجه مسکو و اتحادیه اروپا بوده است . اتحادیه خوب می داند که بدون عضویت اکراین دور نمای فرایند همگرایی بسوی شرق چندان روشن نخواهد بود و موجب تقویت نقش روسیه در اروپای شرقی خواد شد . واقعیت این است که در سالهای اخیر رقابت های بین المللی از حوزه سیاسی خارج شده و به حوزه اقتصادی تعمیم یافته بطوری که قدرتهای بزرگ و کوچک در هر اقدام حساب شده خود بیش از پیش به منافع اقتصادی توجه دارند .
جمع بندی :
پوتین پس از سال ها حضور در ساختار اصلی قدرت در کشورش و تقویت مولفه های اصلی قدرت در روسیه تغییرات مهمی را در سیاست خارجی طراحی کرد که هدف اصلی آن احیای هویت و بازتعریف نقش مسکو در صحنه بین المللی است. این کشور پس از سال ها تحقیر و تهدید در صحفه شطرنج تعاملات بین المللی به ویژه در کوزوو ، افغانستان ، عراق ، لیبی و غیره ، اکنون در سایه واقعیت های جدید ژئوپلیتیک و عدم موفقیت روشن امریکا در افغانستان ، عراق ، لیبی و سوریه و با بهره گیری از دو شمشیر برنده و ابزار کلیدی انرژی و بحران های منطقه ای نهفته و فریز شده تغییرات بنیادین در سیاست خارجی ایجاد کرده است. هدف اصلی پوتین در این تغییرات ایجاد قدرتی یورآسیایی بزرگ با مرکزیت روسیه است که برای آن نیز سه طرح ویژه پان اروپایی با ائتلاف آلمان ، پان خاورمیانه ای با مشارکت ایران و پان آسیایی با حمایت چین و ژاپن تدوین و در حال اجرای آنان است. همزمان نیز کشورهای غربی راهبرد محاصره روسیه و توسعه ناتو و اتحادیه اروپا به شرق را ادامه می دهند.
با گذشت نزدیک یک سال از تحولات و بحران اکراین ناامنی ها در شرق این کشور تشدید شده و در یک ماه گذشته بیش از یک هزار قربانی داشته است و موجب لفاظی بیش از پیش رهبران غربی و دولتمداران روسیه شده است . در هفته های اخیر بارها رهبران غربی به ویژه راسموسن دبیر کل ناتو و حتی رهبران امریکا ، آلمان و فرانسه به پوتین نسبت به وخامت اوضاع در شرق اکراین و هرگونه دخالت نظامی روسیه در منطقه هشدار داده در عین حال که رهبران روسیه نیز به رهبران غربی و دولتمداران اکراین هشدار متقابل داده اند و دور تسلسل تحریم های متقابل نیز ادامه دارد؛ البته در درون اتحادیه موضع واحدی در مورد تحریم ها وجود ندارد به عنوان مثال نخست وزیر مجارستان تحریم های اتحادیه بر علیه روسیه را اقدامی مخرب برای تولید کنندگان اروپایی دانسته و آنرا شکلیک به خود ارزیابی کرده است. در آخرین تحول متقابل روس ها موفق به برقراری آتش بس در شرق اکراین بر مبنای طرح آقای پوتین شده و رهبران ناتو نیز در اجلاس سران در ولز با تشکیل نیرویی واکنش سریع برای. دفاع احتمالی از کشورهای مرکز و شرق اروپا موافقت کردند. به هر حال در حالیکه عرصه بین الملل تحولات سریع و سخت و پیچید ه ای را در مباحث تروریسم ، داعش و استقلال طلبی را تجربه می نماید رویکرد تهاجمی و پاپای ناتو و روسیه به مراحل بسیار حساس و اصطکاکی نزدیک می شود و باید دید تا چه زمانی طرفین علیرغم تهدایدات و خظرات بسیار زیاد این روند را ادامه می دهند ؟! و اگر تقابل به مرحله حساسی برسد آیا روسیه از همه ابزارها و برگ های برنده خود برای ایجاد حرکتی غیرمنتظره استفاده خواهد کرد یا خیر؟
نظر شما :