اژدهای زرد در حال ظهور است
لزوم همکاری آمریکا با ایران برای مقابله با چین
دیپلماسی ایرانی: همکاری کردن با ایران یا همکاری نکردن؟ این پرسشی است که این روزها ذهن سیاستمداران در واشینگتن را به خود درگیر کرده است. با بالا گرفتن ناآرامی ها در عراق، هر روز به آمریکا یادآوری می شود که ماموریت اش در عراق هیچگاه واقعا پایان نیافته است.
در حالی که نظامیان سنی به سوی بغداد پیش می روند و رهبری جمهوری اسلامی ایران دخالت آمریکا در عراق را محکوم کرده اند، دراز کردن دست دوستی به سوی ایران کمتر به تغییر محاسبه های منطقه آمریکا مربوط می شود و بیشتر در مورد تعریف هدف اولیه در خاورمیانه است: آیا آمریکا ثبات می خواهد یا به دنبال سلطه است؟
اگر هدف واشینگتن ثبات باشد، آنگاه همکاری با ایران معنا پیدا می کند زیرا ایران به ثبات عراق نیاز دارد و اطلاعات تهران و نفوذ سیاسی آن در عراق می تواند به نفع امنیت آمریکا باشد. ایران سرمایه گذاری کلانی در حفظ اتحاد جغرافیایی عراق در دولت شیعه مالکی انجام داده است. برای ایران یک عراق با ثبات که تحت رهبری یک دوست و متحد قرار دارد بسیار بهتر از یک عراق بی ثبات است که به دست جهادگرایان سنی افتاده که بیش از آنکه از آمریکا متنفر باشند، از ایران بیزارند. به همین دلیل، حسن روحانی ، رئیس جمهور ایران و دیگران در تهران نسبت به همکاری با واشینگتن برای مقابله با گروه های تکفیری ابراز تمایل کرده اند.
به گزارش رویترز، در صورتی که هدف آمریکا ایجاد سلطه نظامی و سیاسی در منطقه باشد- حتی به بهای به راه افتادن جنگی بی پایان در خاورمیانه- آنگاه همکاری با ایران معنایی نخواهد داشت.
بسیاری از نئوکان ها در آمریکا مانند ویلیام کریستول بر این باورند که واشینگتن باید سلطه خود را بر خاورمیانه فارغ از هر هزینه ای که به دنبال خواهد داشت،حفظ کند. طبق این نظریه، ثبات در جایگاه دوم پس از سلطه بر منطقه طبقه بندی می شود. در این چارچوب در صورتی که بی ثباتی به حفظ یا تقویت موقعیت سلطه جویانه آمریکا در منطقه منجر شود، باید با آن کنار آمد.
برخی نئوکان ها این استراتژی را نابودی خلاقانه توصیف می کنند. حتی مایکل لدین بر این عقیده است که نابودی خلاقانه یک تصویر است که نئوکان ها در سیاست داخلی و خارجی از آن استفاده می کنند.
این گروه ادعا می کنند که در مورد ایران همکاری- حتی اگر علیه دشمن مشترک باشد- نباید یکی از گزینه های مطرح باشد زیرا اصلی ترین تهدید علیه آمریکا در منطقه از جانب ایران ناشی می شود نه گروه های جهادگرای سنی. به گفته آنها ایران می خواهد جای آمریکا را به عنوان قدرت برتر در منطقه بگیرد و این تهدیدی فراتر از نیروهای تکفیری را متوجه آمریکا می کند. در واقع اگر بی ثباتی به ضعف ایران و یا از دست رفتن منابع اش منجر شود، آنگاه نئوکان ها ادعا می کنند که آمریکا نیز باید از آن حمایت کند.
اما اگر ثبات خاورمیانه در اولویت قرار داشته باشد، همکاری و تعامل با ایران یک گزینه ضروری است. اینکه آمریکا می خواهد از خاورمیانه فاصله بگیرد ، به یک فاکتور مهم نیاز دارد و آن درک هزینه های به راه افتادن جنگی دیگر در منطقه، نیاز آمریکا به استقلال در زمینه منابع انرژی و تهدید هایی است که به زودی از جانب چین گریبان آمریکا را خواهد گرفت.
در واقع، اگر آمریکا درک کند که این چین است- و نه ایران- که رقیب واقعی اش در جهان خواهد بود، آنگاه ثبات خاورمیانه پیش از حکمرانی بر این منطقه ذهن سیاستمداران واشینگتن را به خود مشغول می کند. شاید پرشیا یک شیر غران باشد اما چین به طور حتم یک اژدهای در حال ظهور است.
هماهنگی با ایران می تواند به برقراری ثبات در منطقه کمک و آمریکا را قادر کند که تمرکز بیشتری بر اولویت های مهم تر در شرق و داخل ایالات متحده داشته باشد. در نهایت، انتخاب سلطه جویی به جای ثبات موجب می شود که آمریکا تا ابد درگیر جنگ ها در خاورمیانه باشد. به همین دلیل است که باراک اوباما، رئیس جمهور آمریکا در مقابل فشار نئوکان ها برای انتخاب سطله جویی و پرهیز از همکاری با ایران مقاومت می کند.
تحریریه دیپلماسی ایرانی / 10
نظر شما :